- نام رمان
- سودای دام عاشقی
- نام نویسنده
- نازنین آگاه
- ژانر
-
- عاشقانه
عنوان: دلنوشته سودای دام عاشقی
نویسنده : نازنین آگاه
ژانر : عاشقانه
سطح رمان : ارزشمند
ویراستاران : بدون ویراستاری
.
خلاصه:
صدایش بهترین آوازِ گوش نوازِ آن روزهایم بود؛ اما حال…
دیدنش هم برایم آرزویی شده بس محال…
و کجایی آن روزهای سخت، کجایی آن خاطرات تلخ
کجایی… !
.
قسمتی از متن دلنوشته سودای دام عاشقی :
به اصرار دیگران خواستم فراموشت کنم میدانی؟!
حقیقت عزمم جزم بود؛ ولی… تا آمدم خیالت را از ذهن و دلم پاک کنم غریبهای
از کنار م گذر کرد که عجیب بوی تو را میداد که لباس تو را بر تن داشت عجیب
شبیهت بود دلم لرزید و… به یک باره فراموش کردم تمام قول و قرارهایم را ***
عشق تک واژهی غریبنواز میان من و تو که من آواره گشتم وتو حیران!
فرسنگها فاصله میانمان هست و تو رو به رویم ایستادهای!
میدانی؟! قلبهایمان برای تپیدن جانی ندارند از من اصرار و از تو انکار!
چنانچه این عشق یکطرفه هویدا کند باز هم تو میروی و من تنها و
بییار خواهم ماند و لعنت زمین و آسمان بر قلب افسار گسیختهام و ننگ
بر زمانهای که مهر سکوت بر لبهایمان و… تیشهای بر ریشهمان زد! ***
تو را به کدامین معبود قسم دهم؟ به کدامین دعا و به کدامین نماز؟
جان ز تن ندارم و هنوز هم بیتاب توام به کدام هقهق شبانه قسم دهم تو را؟
به کدام یک دلت به رحم میآید؟
به چشمهایم نگاهی بینداز رسوا شدهی عالمم و تو خودت را به کدامین راه میزنی…؟!
.
مرگ نزدیک است…
لحظه ها همچو برق و باد مانند مسافری رهگذرند
و ثانیه ها مانند باران در حرکت
چه زود گذشت لحظهی دیدنت
چه زود شروع شد لحظهی عاشقی ات
و چه زود تمام شد جدایی ات!
این سرنوشت من بود، که بی ..
.
برای دانلود دلنوشته بگذار خودم باشم کلیک کنید
.