بغض

  1. avishan۲۰

    دلنوشته کاربران دلنوشته من کمی ویرانم | مه‌دخت جاوید کاربر انجمن نگاه دانلود

    نام دلنوشته: من کمی ویرانم نویسنده: مه‌دخت جاوید حال من این روز‌ها... کمی به رنگ آسمان است. گاه ابری گاه طوفانی، گاهی هم... آه! باران می‌زند به حالم خراب می‌شوم. آباد نیستم... بغض به جانم چنگ می‌زند و سپس... صاعقه شروع می‌شود. باران از آسمان زرد چشمانم می‌بارد. باران می‌بارد...
  2. avishan۲۰

    دلنوشته کاربران دلنوشته نیمکت | مه‌دخت جاوید کاربر انجمن نگاه دانلود

    دلنوشته: نیمکت نویسنده: مه‌دخت جاوید حرف‌هایم جایی میان سـ*ـینه‌ام رسوب کرده‌اند... با بغض واژه‌هایم را مدفون می‌کنم در عمق قلبم و مثل احمق‌ها می‌خندم... خنده... اگر این کلمه چهار حرفی نبود ما چگونه خودمان را می‌زدیم به آن راه و دردهایمان را پنهان می‌کردیم؟ اگر خنده نبود چگونه می‌توانستیم مثل...
بالا