داستان سرزمین آرادها

  1. YASHAR

    داستانک کاربران ★★ سرزمین آراد ها ★★

    از آسمان، آتش میباريد؛ توگويی واسا، داشت میگريست. مانوه رو به شورا كرد و پس از نگاهكی به تک تک والار، سخن گفتن را آغاز نمود: «با نام ايلوواتار و ياد قهرمانان آردا و ايثارگران نبردهای با ملكور، شروع میكنم... همانطور كه میبينيد، چند روز است كه دارد از آسمان آتش میبارد. مردمان والينور، بر زير...
بالا