.........
جای خالی
آهسته می آید صدا، انگشترم آنجاست
این هم کمی از چفیه ام، بال و پرم آنجاست
آنجا که ترکش ریخته زیر درخت نخل
چشم دلت را باز کن خاکسترم آنجاست
یک تکه از روح صدایم زمین خورده ست
آن تکه ی دیگر کنار سنگرم، آنجاست
یادش بخیر آن پا که بر مین ها قدم می زد
آنجا کنار بوته پای دیگرم آنجاست...