نقد و بررسی فیلم ایرانی «برای برادرهای‌مان، در سراسر جهان...»

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 177
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
47136dd36806aac007d7b28502a02c72_M.jpg
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کافه سینما- امیر قادری:[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
خب، بعد از ویپلش، یکی از بهترین فیلم‌های سال، باز فیلمی است با زمینه موسیقی. جان کارنی بالاخره فیلم خوب‌اش را ساخت: سینگ استریت (Sing Street). می‌دانم که خیلی‌ها دو اثر شناخته شده قبلی‎اش یک بار (Once)، که تا اسکار هم رفت، و شروع دوباره (Begin Again) با ستاره‌هایش، را دوست داشته‌اند. علاقه‌شان را درک می‌کنم. اما برای من زیاد این طور نبود. شاید به این خاطر که زورم گرفته بود چنین زمینه داستانی جذابی، درگیر نگاه گاهی پیش پا افتاده، فاقد پیچدگی و زیادی سانتیمانتال آن فیلم‌ها می‌شد: همان بن‌مایه‌ ارتباط بین زندگی روزمره و موسیقی. این که چطور آدم‌های عادی، با موسیقی زندگی می‌کنند، گاه از این طریق به هم نزدیک می‌شوند و گاه مرهم غم‌ها و سبب خوشحالی‎شان می‌شود. موسیقی نه فقط به عنوان یک حرفه، که مرهم. که به نزدیکی «دکمه پیرهن». شخصیت‌های فیلم‌های کارنی، می‌خواندند و ساز می‌زدند، برای این که همدیگر را درک کنند، صبح‌شان را به شب برسانند، و چند دور دیگر در شهر بزنند. موسیقی نه به عنوان یک کالای لوکس و امتیاز ویژه، که به مثابه نیاز اولیه.
این نکته دوست‌داشتنی، محور اصلی فیلم‌های موفق قبلی این فیلمساز بود، اما عمق پیدا نمی‌کرد و در پیچ و تاب‌های ساده داستانی، از دست می‌رفت. اما در فیلم تازه جان کارنی، یعنی سینگ استریت، همه چیز در سطحی بالاتر اتفاق می‌افتد و به نتیجه می‌رسد. مثل اغلب داستان‌های خوب، از یک نقطه کوچک شروع، و به وضعیتی جهان‌شمول منجر می‌شود. قصه چند نوجوان سرخورده در ایرلند بارانی و ابری و ورشکسته دهه 1980، که کانون‌های خانواده‌‌های‌شان، گرم نیست؛ و معلم و ناظم مدرسه‌شان هم، ماموریت آشنای اعمال سرکوب را بر عهده دارند. همه چیز آماده است برای ساخت یکی از فیلم‌های چپ کارگری تاریک معمول بریتانیایی، با نور کم، و ساختمان‌های کوچک هم‌شکل و پرسه‌زدن‌های بی‌پایان شخصیت‌ها. ("فول مانتی" پیتر کاتاناچو به کنار، که قدر و قیمت خودش را دارد). فرق این فیلم، و بر و بچه‌های سینگ استریت، با آدم‌های باقی این فیلم‌ها، اما این است که موسیقی را دارند.
باز مثل هر فیلم خوب دیگری، همه چیز از یک داستان عاشقانه کوچک شروع می‌شود. پسر گروه موسیقی می‌زند، چون می‌خواهد دل دختر را به دست بیاورد. و این بهانه‌ای است تا به درون زندگی رفقایش و خانواده‌های‌شان برویم. یک خط داستانی ساده، که به ما فرصت سرک کشیدن به خانه‌ها و اتاق‌های‌شان را می‌دهد. و در مسیر این داستان، که طرح و توطئه و فراز و فرود دراماتیک چندانی ندارد، با کلی موقعیت موثر و شخصیت جذاب آشنا می‌شویم. از برادری که روزگاری مثل "موتور جت" بوده و حالا فقط وقت نعشگی، می‌تواند رمز و راز موسیقی و ارتباط را به قهرمان نوجوان عملگرای قصه بیاموزد، تا مادری که همه عشق‌اش این است بعد از ظهرها به سرعت از سر کار به خانه بر‌گردد تا سیگاری بکشد و از آخرین اشعه‌های خورشید روز، استفاده کند. و بالاخره دختری که دوست دارد مدل شود، و دل‌اش می‌خواهد از این "خراب شده" بکند و برود، و رابـ ـطه‌اش با نوجوان اصلی قصه ما، فراز و فرودهای فراوانی دارد. بی آن که بخواهد بپیچاندش یا او را سربدواند. فقط اعتقاد دارد که عاشقی همین است: ترکیب خوشحال شدن و غمگین بودن. (برادر بزرگ‌تر در این زمینه هم چیزی در چنته دارد: آهنگ‌های خوشحال غمگین. و به پسر، کیور می‌دهد گوش کند.) این است که خود فیلم هم، به محصولی تبدیل می‌شود شاد غمگین، که سازنده‌اش می‌داند اگر این حجم از تلخی را با روکشی از طنز روایت نکند، تحمل‌اش چه سخت می‎‌‌شود. و ترکیب این قدر شخصیت و موقعیت جور واجور، در کنار یکدیگر بی این که قصه از دست برود و روند ماجراها افت کند و از لـ*ـذت تماشای فیلم کاسته شود، کار مشکلی است که از عهده‎‌اش برآمده است. دو سال پیش همین جا، و همین موقع‌ها بود که از ویپلش نوشتیم. یک فیلم دیگر درباره موسیقی که باید می‌دیدیدش. و فیلم 2016 جان کارنی هم قطعا ارزش یافتن و تماشا کردن را دارد. یکی از بهترین فیلم‌های سال.
به این ترتیب، سینگ استریت، از موسیقی شروع می‌شود، با یک قصه عاشقانه نوجوانانه پیش می‌رود، و به ترسیم فضای کلی، از شهری با مردم سرخورده‌اش می‌رسد که جرات ندارند خطر کنند و بزنند بیرون. و این درست ایده نهایی قصه هم هست، که باید ببینید. پیش از آن، من فقط از یک نمای محشر دماغه یک قایق در دریای خروشان اواخر فیلم برای‌تان می‌گویم. و جمله‌‍ای سحرانگیز، که پس از پایان فیلم، روی پرده می‌آید: «برای برادرها، هر جا که هستند»... همه آن‌ها که جرات گریختن، و به دل دریا زدن، را دارند.

امیر قادری
کافه سینماَ
آبان 1395
[/BCOLOR]
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
130
پاسخ ها
1
بازدیدها
190
بالا