آداب و رسوم ملل آداب و رسوم ترک زبان ها

*ROyA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/12/28
ارسالی ها
3,052
امتیاز واکنش
25,600
امتیاز
1,070
محل سکونت
Sis nation
آداب و رسوم مردم ترک زبان آذربایجان غربی در نوروز

آداب و رسوم مردم ترک زبان آذربایجان غربی در نوروز

در آذربایجان غربی از اواسط اسفندماه، خانه‌ها گرد و غبار یک ساله را با آیین خانه تکانی از رخسار می‌زدایند و رنگ و بوی تازه‌ای می‌گیرند. وسعت این رسم که در منطقه به “هیس آلماق” موسوم است آن چنان در یکی دو هفته مانده به عید بیشتر می شود که گاهی مشکل کمبود و قطع آب آشامیدنی شهری را در پی می‌آورد.

نوروز در فرهنگ مردم آئین خجسته‌ای بوده که ایرانیان را در هر نسلی، آئینی، مذهبی و از هر قومیتی، خارج از محدوده‌زمان و مکان به هم پیوند زده و با برگزاری مراسم ویژه این آئین، سنت‌ها و آداب رسوم کهن مردم منطقه احیا و نسل به نسل تداوم می‌یابد.

مردم آذربایجان غربی در گذشته آیین‌های زیادی برای استقبال از
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
کهن داشتند که امروز برخی از آنها از حافظه مردم این سامان پاک شده‌اند و برخی نیز در آستانه فراموشی قرار گرفته‌اند.

از جمله رسم‌های زیبای ایام نوروز که در آذربایجان غربی به فراموشی سپرده شده، رسم “تکم چی” ها نام دارد. چند روزی مانده به عید، تکم چی به طور نمادین، تکم، بز ساخته شده از قطعات چوب را در کوچه‌های روستاها و شهرها می‌چرخاند و در حالی که اشعاری به زبان ترکی و با صدای دلنشین می خواند نوید آمدن عید را می داد و پاداش خود را از مردم می گرفت.

غوغا و ولوله کودکان و نوجوانان در پیرامون تکم چی ها جنب و جوش خاصی به این آیین می‌داد. صدای نوروز و نجوای آمدنش را به نوعی می‌توان از تکاپو و شور و شوق زنان برای تر و تمیز کردن خانه و خریدهای نوروزی استشمام کرد.

گردگیری، زدودن ناپاکی و ناامیدی از خانه‌ها و دل‌ها
در آذربایجان غربی از اواسط اسفندماه، خانه‌ها گرد و غبار یک ساله را با آیین خانه تکانی از رخسار می‌زدایند و رنگ و بوی تازه‌ای می‌گیرند. وسعت این رسم که در منطقه به “هیس آلماق” موسوم است آن چنان در یکی دو هفته مانده به عید بیشتر می شود که گاهی مشکل کمبود و قطع آب آشامیدنی شهری را در پی می‌آورد.

مردم آذربایجان غربی هنوز هم اسفندماه را با عنوان بایرام آیئی ” ماه عید” می‌خوانند و مطابق سنت‌های کهن و قدیمی مردم آذربایجان غربی هفته اول اسفند ماه را “چیله قووان” یعنی هفته‌ای که چله زمستان را فراری می‌دهد یا یالانچی چارشنبه “چهارشنبه دروغین” می‌نامیدند و با آیین‌هایی اتمام فصل زمستان را جشن می‌گرفتند.

در گذشته آذربایجان، چهارشنبه هفته دوم اسفند ماه موسم به “کوله چارشنبه” یعنی چهارشنبه کوتاه بود و سومین چهارشنبه نیز “موشتولوقچی چارشنبه “چهارشنبه پیام آور” یا قره چارشنبه “چهارشنبه سیاه یا بزرگ” یا “خبرچی چارشنبه” نام داشت.

در مطالعات مردم شناسی انجام گرفته هر کدام از این چهار چهارشنبه ماه اسفند، نمادی از عناصر چهارگانه یعنی آب، خاک، باد و آتش بودند که با طبیعت کشاورزی منطقه آذربایجان غربی نیز سنخیت دارند و مردم نیز هر کدام از این چهارشنبه ها را به نوعی با آیین هایی خاص گرامی می‌داشتند.

در بعضی خانه‌های روستایی آذربایجان غربی، رسم است که اسپندی دود کرده در دو طرف در خانه می‌ریزند تا اهل خانه از چشم حسود و بیگانه در امان بوده و در برخی دهات منطقه هنوز رسم رفتن به سر چشمه و آب تازه آوردن باقی است.

در گذشته نه چندان دور برای این روز مردم لباس‌های تمیز و تازه خود را می‌پوشیدند و کوزه‌ای که در بین اقلام خرید چهارشنبه قرار داشت را پر آب تازه می‌کردند و گاهی چایی صبحانه روز چهارشنبه شان از همان آب تهیه می‌شد.

از مراسم دیگر در آذربایجان غربی تخم‌مرغ شکنی است. تخم‌مرغ‌ها را در پوست پیاز می‌پختند تا رنگ بگیرد و آن را در بین کودکان به عنوان سوغاتی چهارشنبه توزیع می‌کردند.

مراسم شال‌اندازی سنت و آیینی است که یواش یواش از زندگی شهری خارج می شود ولی هنوز در بیشتر مناطق روستایی آذربایجان غربی معمول است. امروزه، پیشرفت تکنو‌لوژی و فرهنگ شهرنشینی این رسم زیبا را آرام آرام به محاق فراموشی می‌سپارد.

شال اندازی در آذربایجان غربی، مبتنی بر شیوه ای بود و آیین آن چنین بوده است که بعد از مراسم آتش افروختن در چهارشنبه، جوانان بر بام خویشان و همسایگان رفته و دستمالی را از پنجره و در روستا‌ها از روزن بام‌هابه درون آویزان می‌کردند و صاحبخانه دستمال را از آجیل و میوه و سایر هدایا پر می‌کرد و می گفت: “چک الله مطلبین وئرسین …” یعنی : “بکش؛ خداوند مرادت را بدهد”

از مراسم بسیار قدیم آخرین چهارشنبه‌ سال، مراسم بخت گشایی بود، هرچند که امروزه همسرگزینی با روش‌های مدرن و تلفنی و اینترنتی و سایر شیوه ها مرسوم شده است اما یاد‌آوری این سنت خالی از لطف نیست.

مراسم بخت گشایی شامل گره زدن دستمال یا چارقد بود بدین ترتیب که دختران دم بخت گرهی به دستمال یا چارقد خود می‌زدند و از اولین رهگذر می خواستند تا به امید باز شدن گره از کارشان، گره را بگشاید.

بیرون رفتن از خانه در صبح روز چهارشنبه آخر سال و پرکردن کوزه آب از مراسم مرسوم بخت‌گشایی بود. فال‌گیری از مراسمی بود در روز چهارشنبه، که مردم تفالی می زدند بر سالی که در راه بود. در آذربایجان غربی همچنین یکی از مراسم فالگیری، مراسم فالگوش ایستادن بوده است.

این رسم که بیشتر از سوی زنان خانه انجام می گرفت بدین صورت بود که در مکانی که دیده نشوند می ایستادند و کلیدی زیر پای خود نهاده و به سخنان رهگذران گوش می دادند و تفال می‌زدند. از مراسم دیگر، خرید آجیل چهارشنبه‌ سوری است که هنوز هم در آذربایجان غربی به نام “یئدی لوین” به معنی آجیل هفت رنگ یا “چارشنبه یئمیشی” معروف است.

سفره هفت سین نماد زندگی و سرسبزی بهار
تزیین سفره هفت سین و آماده کردن سبزه نوروزی از دیگر رسومی است که در آذربایجان غربی همچنان رایج است. سفره هفت سین در مناطق روستایی آذربایجان غربی چندان مرسوم نبوده و به جای آن سفره عید در خانه‌ها گسترده می‌شد و افرادی که برای عید دیدنی به آن خانه می آمدند در آن سفره می نشستند و پذیرایی می‌شدند.

سبزه رویاندن که معمولا از گندم، عدس، جو و سایر روییدنی ها انجام می‌گرفت یکی دو هفته مانده به عید به وسیله زنان خانواده مهیا می شد و این سبزه در خانه به عنوان مظهر رویش و سرسبزی باقی می ماند و در سیزدهم نوروز به دامان طبیعت یا در آب روان رها می‌شد.

ماندن سبزه عید در خانه بعد از سیزده بدر در افواه مردم شگون ندارد و به نوعی می توان گفت که رها کردن سبزه نوروزی در آب روان به معنای جریان زندگی و حیات دوباره جانداران است.

مردم آذربایجان غربی، در جریان عید و شادی، آیین های دینی و مذهبی را فراموش نکرده اند، هنوز در جای جای آذربایجان غربی رسم گرفتن اولین دریافتی، به عنوان برکت سال از بین صفحات قرآن کریم رایج است.

قبل از تحویل سال نو، پدر و یا بزرگ خانه به تعداد افراد خانوار اسکناس هایی را در درون صفحات قرآن مجید قرار می دهند و با تحویل سال و خواندن دعای تحویل سال افراد خانه اولین دریافت نقدی خود را در سال جدید از قرآن کریم می گیرند و اعتقاد دارند این به کارشان در سال جدید برکت می‌دهد.

مردم آذربایجان غربی برای اینکه یاد و خاطره از دنیا رفتگان را نیز گرامی بدارند و تسلی خاطری از بازماندگان کنند نیز رسم و آیین خاصی دارند. در آذربایجان غربی، افرادی که عزیزی را از دست داده اند عید نوروز برای آنها با عنوان قره بایرام “عید سیاه” نام گرفته است.

مردم آذربایجان غربی هنوز برای گرامیداشت یاد و خاطره درگذشتگان خود، یکی دو روز قبل از تحویل سال نو به سر مزار عزیزان درگذشته خود می روند که از این آیین با عنوان “عارافا” نان بـرده می‌شود.

بعد از تحویل سال نو، دید و بازدید از بزرگان خانواده و اعضای فامیل از رسوم مردم
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
است که چند روز اول عید در مناطق شهری و روستایی استان به این امر اختصاص می‌یابد.مراسم عید نوروز با آیین سیزده بدر پایان می‌یابد که در این روز مردم به خارج از شهرها می‌روند و این روز را در دامن طبیعت سپری می‌کنند.
 
  • پیشنهادات
  • *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    هم طونان آذری مانند سایر ساکنان کشورمان مراسم مشابهی را به مناسبت های مختلف چون: جشن های میلاد پیامبر (ص)، حضرت فاطمه (س)، حضرت علی (ع)، امام زمان (عج)، عیدهای فطر، قربان، غدیر خم و عید نوروز برگزار می کنند. از جمله دیگر رسومات مردمان آذری زبان که با اعتقادات این مردم در ارتباط بوده و دارای اشتراک گسترده ای با سایر نقاط کشورمان می باشد، نذر و ادای آن مانند انداختن سفره نذری است.ارادت و تعصب شدید مردم آذربایجان به ائمه معصومین علیهم السلام باعث شده تا عید بزرگ غدیر خم با شکوه هرچه تمام تر در مناطق آذری زبان برگزار شود.
    عید قربان

    عید قربان میان مردم آذری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، مثلاً در آذربایجان غربی هر کس به فراخور حال خود گوسفند یا بره ای را در این روز قربانی می کند. کسانی که نذر دارند انگشت به خون مالیده و به پیشانی خود می مالند ( حیدری، 1382، 61 ). در این روز در برخی مناطق آذربایجان علاوه بر اهدای پارچه و شیرینی توسط خانواده داماد، برای عروس، قوچی را نیز با گذاشتن حنا بر سر و پایش تزیین کرده و برای خانواده عروس می فرستند (سعیدیان، 1369، 274 ).
    عید سعید فطر و غدیر خم

    ارادت و تعصب شدید مردم آذربایجان به ائمه معصومین علیهم السلام باعث شده تا عید بزرگ غدیر خم با شکوه هرچه تمام تر در مناطق آذری زبان برگزار شود. در این روز بر اساس رسمی دیرینه که در سراسر کشورمان رواج دارد، خانواده هایی که کوچک تر هستند، به دیدن سادات می روند واز آن ها هدیه ای به عنوان عیدی می گیرند که به آن ته کیسه می گویند و معتقدند ته کیسه باعث ازدیاد مال و افزایش نعمت آنان تا سال آینده می شود. عید سعید فطر، یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان است. پس از پایان ماه مبارک رمضان و یک ماه روزه داری مردم در این روز به مصلاها و مساجد رفته و نماز عید فطر به پا می دارند و پس از آن به دید و بازدید یکدیگر رفته و میوه و شیرینی صرف می کنند. این عید که در سراسر کشورهای اسلامی گرامی داشته می شود، در ایران، از جمله در مناطق آذری نشین با ویژگی های خاص خود و با شور و حال زایدالوصفی برگزار می گردد.
    آداب و رسوم

    آداب و رسوم آذری ها مانند سایر اقوام ناشی از فرهنگ اسلامی و ملی و دارای فرهنگی بسیار غنی است. آن ها به جهت داشتن پیشینه ی فرهنگی بسیار قدیمی، تقریباً برای هر مناسبتی مراسم خاصی دارند.
    آداب و رسوم ماه مبارک رمضان

    ماه مبارک رمضان در میان مسلمانان سراسر جهان از اهمیت خاصی برخوردار است. این ماه که به ماه خدا و یا ماه میهمانی خدا معروف است دارای مناسک و اعمال متعددی است که مردم کشورهای اسلامی تقریباً با انجام مراسمی نسبتاً مشترک آن را گرامی می دارند. از دو ماه رجب و شعبان می توان بوی ماه مبارک رمضان را در هر منطقه ای استشمام کرد. با نزدیک شدن ماه میهمانی خدا زندگی مردم متناسب با آن تغییر کرده و معنویات در جامعه موج می زند. همزمان با نزدیک شدن ماه رمضان رفتار مردم نیز تغییر کرده و رنگ خدایی به خود می گیرد. در آذربایجان و سایر مناطق آذری نشین کشور ما که از دیرباز به سرزمین خدا پرستی، وحدانیت و نیز عشق به ولایت و تشیع و ام القرای اسلام معروف شده است، این ماه از جایگاهی ویژه برخوردار است. در زبان ترکی « اروج » واژه ای است که به معنی روزه و روزه داری می باشد. از جمله آداب و رسوم مردم در این ماه عبارتند از:
    - قاباخلاما:

    یکی از سنت های مرسوم در میان مؤمنان استقبال از ماه مبارک رمضان و گرامی داشتن این ماه با روزه داری به ویژه در روزهای پایانی ماه شعبان می باشد. این رسم را که در مناطق مختلف کشور ما جاری است، در مناطق آذری « قاباخلاما » می گویند.
    - رؤیت هلال ماه و نگاه کردن به آیینه:

    قبل از اعلام رسمی آغاز ماه رمضان مانند همه مسلمین در تمام کشورهای اسلامی، مردم آذری به ویژه در روستاها برای رؤیت هلال ماه به نقاط بلند می روند و منتظر رؤیت هلال ماه می مانند. علاوه بر این، با این باور که دل مؤمن مانند آیینه صاف است، نگاه کردن به آیینه و فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد (ص) بعد از رؤیت هلال ماه هنوز هم به عنوان یک رسم در بین پیرمردان مناطق روستایی رسوم است. پیرمردان برای این منظور آیینه کوچکی در درون جیب خود داشتند و بعد از اینکه به رؤیت خود در آیینه می پرداختند، با فرستادن صلوات چندین بار آیینه را به دور خود و اهل خانواده می چرخاندند.
    - غبارویی منازل و مساجد:

    یکی دیگر از سنت های نیکوی قبل از ماه مبارک رمضان در سراسر کشورمان غباروبی مساجد و منازل است که در آذربایجان نیز مرسوم می باشد. قبل از عید نوروز ده تا پانزده روز پیش از عید، مردم آذربایجان اسباب و اثاثیه خود را به حیاط خانه ریخته و یا به بیرون شهر و روستا بـرده و به نظافت می پردازند و بدین ترتیب در سال نو شکل و شمایلی نو و شاد به محل زندگی خود می دهند.
    - افطاری:

    افطار دادن از دیگر سنت های حسنه در این ماه مبارک می باشد. مناطق آذری نشین نیز از این قاعده مستثنا نیست. اما آنچه که اغلب بر سر سفره افطاری آذری ها دیده می شود از نان های روغنی گرفته تا سوپ و خرماهای تزیین شده با گردو، پودر گردو، پنیر، سبزی، ماست، مربا، شیربرنج و انواع هلیم ها است. در گذشته آبگوشت از غذاهای مرسوم افطاری بوده است اما امروزه افطاری ها تفاوت چندانی با دیگر نقاط کشور ندارد؛ فقط علاوه بر آش رشته، آش دوغ نیز مرسوم است.
    - اوباش دان:

    سحری خوردن و برخاستن به هنگام سحر هم برای خود در آذربایجان و به ویژه در روستاهای آن آدابی دارد. هنوز هم که هنوز است روستاییان و عشایر آذربایجان با صدای ضربه همسایه بر دیوار خانه شان از خواب بیدار می شوند.
    - شب های احیا:

    شب قدر با فضیلت ترین شب سال است که درک ما افضل از هزار ماه می باشد. در این شب که یکی از شب های نوزدهم، بیست و یکم و یا بیست و سوم ماه مبارک رمضان می باشد، مؤمنان تا اذان صبح به شب زنده داری می پردازند. این مراسم در شهرهای مختلف آذری نشین نیز از حال و هوایی خاص برخوردار است.
    - دوختن کیسه لعن ابن ملجم:

    رسم کیسه دوزی بیست و هفتم ماه رمضان هنوز در برخی مناطق این استان زنده است. « معروف است که روز بیست و هفتم ماه رمضان شب قصاص ابن ملجم است. در این روز زنان برخی مناطق کیسه ای می دوزند که به کیسه لعن ابن ملجم یا کیسه مراد معروف است. در شب بیست و هفتم ماه رمضان با هر سوزنی که به این کیسه می دوزند، یک بار به ابن ملجم لعنت می فرستند ».
    مراسم ازدواج

    ازدواج در میان اقوام مختلف دارای آداب و رسوم خاص خود می باشد. در میان کشور ما علی رغم وجود اقوام متفاوت، به دلیل اشتراکات فرهنگی میان این اقوام، بسیاری از این رسوم با برخی اختلافات ظاهری دارای اشتراکات بسیار زیادی می باشد. بر همین اساس رسومات عمومی ازدواج در میان آذری ها با برخی تفاوت ها با سایر نقاط کشور مشترک می باشد. برخی از این مراسم عبارتند از:
    - خواستگاری:

    پس از آنکه مردی تصمیم به ازدواج گرفت، ابتدا زنان خانواده او به خواستگاری دختر مورد نظر می روند؛ اگر خانواده ی دختر روی موافق نشان دادند، چند روز بعد مردان خانواده ی پسر برای تعیین مهریه و مذاکرات دیگر به منزل پدر دختر می روند. همین که بین دو طرف موافقت حاصل شد یک تا چهار کله قند می آورند و در مجلس می شکنند و پس از شکستن قند، حاضران چای و شیرینی می خورند و مبارک باد می گویند. بعضی از خانواده ها در همان مجلس انگشتری ( پنج تن ) در انگشت عروس می کنند. بدین ترتیب دختر رسماً نامزد پسر می شود. پس از مراسم نامزدی یک یا چند خوانچه شیرینی و لباس از منزل پسر به منزل دختر فرستاده می شود و روز شیرینی خوران و عقد کنان تعیین می گردد.
    - شیرینی خوران:

    در روز شیرینی خواران خانواده داماد به خانه عروس می روند و عروس را نزد مادر داماد می برند. عروس دست او را می بوسد و مادر نیز انگشتر مخصوص عروس را به دست او می کند و لباس و زیور آلاتی را به او می دهد. پس از آماده شدن جهیزیه و تعیین روز عروسی، خانواده عروس و داماد وسایل لازم را تهیه می کنند.
    - بردن جهیزیه:

    قبل از آنکه عروس به خانه ی داماد برود، در برخی از نقاط اتاق جهیزیه عروس را آراسته می کنند و پیراهن ها، جانمازها و ... را که اغلب عروس با دست خود درست کرده را آویزان می کنند و چنانچه قالیچه ای به دست عروس بافته شده، با آن اتاق را فرش می کنند و صندوقچه و سایر لوازم منزل را که از طرف پدر عروس و مادر او تهیه شده به طرز جالبی چیده می شود. مساعدت و همیاری فامیل های عروس در تهیه جهیزیه هنوز در مناطق مختلف آذری نشین مرسوم است.
    - سیاهه کردن جهاز:

    یکی دیگر از رسوماتی که در برخی از نقاط کشورمان کماکان هم پابرجاست، سیاهه کردن جهاز عروس است که اقلام جهاز در دو نسخه ثبت می شود که یک نسخه در خانه عروس می ماند و یکی هم به خانه داماد می دهند.
    - حنابندان:

    این رسم نیز که هنوز در بسیاری از مناطق کشور جاری است، مربوط می شود به قبل از رفتن عروس به خانه داماد. در این مجلس زن ها دف و دایره می زنند و آواز می خوانند و می رقصند. در مناطق سنتی تر پس از این به سر و پاهای خود حنا می گذارند و دخترها نیز فقط به سر انگشت خود حنا می گذارند. در بعضی نقاط آذربایجان یک شب هم به حنابندان داماد اختصاص دارد که دوستانش در حمام به دست وی حنا می گذارند.
    - حمام رفتن داماد:

    یک روز پیش از اینکه عروس را به خانه داماد ببرند، از طرف داماد، جوان های خانواده های عروس و داماد به حمام دعوت می شوند. از طرف خانواده عروس یک بقچه لباس برای دماد و جوراب و دستمال برای ساقدوش و سولدوش داماد با شیرینی و میوه آن فصل می فرستند. پس از حنابندان و نظافت، داماد لباس های دامادی را به تن کرده و با ساقدوش و سولدوش و سایر همراهان خود از حمام بیرون آمده و به سمت خانه داماد حرکت می کنند ( سعیدیان، 1369، 275-276 ).
    - پرتاب سیب توسط داماد به سمت عروس:

    این مراسم نیز یکی از رسومات مربوط به عروسی است که علی رغم توسعه زندگی ماشینی هنوز هم در برخی از شهرها و روستاهای آذربایجان رایج است. در این مراسم وقتی عروس را به طرف خانه داماد می آورند، داماد که به همراه « ساقدوش » و « سولدوش » به پشت بام خانه رفته، هنگام نزدیک شدن عروس به خانه، سیب درشت و سرخی را که از قبل برای این مراسم تهیه شده، با تمام توان به زیر پای عروس پرتاب می کند. استاد شهریار شاعر پرآوازه ایران زمین در دو شعر دیوان ترکی خود این مراسم را این چنین توصیف می کند:
    حیدر بابا کندین توبون توتاندا
    قیز- گلینلر حنا، پیلته ساتاندا
    بیگ گلینه دامدان آلما آتاندا
    منیم ده او قیزلاریندا گؤزوم وار
    عاشیقلارین سازلاریندا سؤزوم وار
    ترجمه: « حیدر بابا هنگام برگزاری جشن عروسی در روستا که دختران زیبا و جوان حنا و فیتیله برای مهمانان می فروشند و زمانی که داماد همراه ساقدوش و سولدوش از پشت بام به سوی عروس سیب سرخ پرتاب می کند و خوشامد می گوید، چه آداب و رسوم دلفریبی است. یاد این سنت ها و حال و هوای جشن و حضور دختران زیبا احساس مرا بر می انگیزد، باید بگویم که من هم آرزوهایی دارم و دلم می خواهد که درد دل خود را به دختران زیبا باز گویم و خواسته های درونم را همراه ساز عاشیق ها به گوش برسانم » ( به نقل از: سفیدگر شهانقی، 1386، 95-96).
    - زیر لفظی:

    در بعضی از مناطق متداول است که داماد سعی می کند عروس را به حرف زدن وادار کند که در مقابل امتناع عروس با هدیه دادن سکه ای به او عروس حرف می زند.
    - پاگشا:

    یکی دیگر از عادات معمول در کشور که در میان آذری ها نیز مرسوم است مراسم پاگشا است. پدر عروس بعد از حدود یک هفته داماد را با یک عده به خانه خودش دعوت می کند و مهمانی مفصلی می دهد. اولین باری که داماد به خانه پدر زن خود می رود را آیاق آچدی ( پاگشا ) می گویند ( سعیدیان، 1369، 277-278 ).
    آداب تولد فرزند

    - مواظبت از زن حامله:

    از زن حامله به خصوص اگر بارداری اولش باشد بسیار مراقبت می کنند. مانند بسیاری از مناطق ایران او را در تاریکی شب تنها نمی گذارند. از تنها حمام رفتن او ممانعت می کنند و نمی گذارند به قبرستان برود.
    - نام گذاری:

    مراسم نام گذاری نیز در میان مناطق آذری نشین با بسیاری از شهرهای کشورمان در عمومیت همسان است. نوزاد را همین که به دنیا آمد تا روز نام گذاری اگر دختر باشد فاطمه و اگر پسر باشد محمد صدا می کنند. در برخی مناطق آذری نشین هفت روز که از تولد نوزاد گذشت، از خویشاوندان نزدیک دعوت می شود که در مراسم نام گذاری شرکت نمایند. در این مراسم پس از صرف چای و شیرینی و میوه با خوشی و شادمانی نام گذاری انجام می شود. در این کار سلیقه ها متفاوت است. بعضی از قرآن استخاره می کنند و از اسامی قرآنی برای نوزاد استفاده می کنند. بعضی اسم پدر مادر و گذشتگان نزدیک خود را روی بچه می گذارند. عده ای نیز به ظاهر بچه نگاه کرده و اسامی مناسب مانند گل تکین، گل چهره، رستم یا قهرمان را بر او می گذارند. برخی نیز با انتخاب اسامی ائمه فرزندان خود را به این نام ها مزین می نمایند و تعدادی از والدین نیز با افزودن غلام به اول نام ائمه و یا قلی به انتهای نام این بزرگواران این اسامی را انتخاب می کنند. گاهی نیز چند اسم دلخواه را روی کاغذ می نویسند و لای اوراق قرآن گذاشته و سپس قرآن را باز کرده و با هر نام برخورد نمایند، آن نام را بر کودکشان می گذارند. پس از انتخاب نام، یک نفر به گوش راست نوزاد اذان و به گوش چپش اقامه می خواند و سپس نام انتخاب شده را در گوشش می گویند. بعد از آن نوزاد را به نفر سمت راست خود داده و این کار تکرار می شود تا مجدداً به دست نفر اول برسد و به هنگام دست به دست دادن این شعر را می خوانند:
    آل اوشاغی، وئر اوشاغی
    ساخلا بو اوشاغی
    بچه را بگیرد، بچه را بده
    خدایا این بچه را حفظ کن
    در مراسم نام گذاری به خصوص اگر اولین زایمان زائو باشد هر کس به قدر قوه خود برای مادر عروس و نوزادش هدیه می آورد ( سعیدیان، 1369، 272-273 ).
    مراسم مذهبی

    - چاووشی خوانی:

    تا همین چند سال پیش در روستاها و شهرهای آذربایجان هر گاه کسی به زیارت اماکن مقدس می رفت، همه اقوام و آشنایان جمع می شدند و زائر را بدرقه می کردند. در این میان فردی که وی را « چاووش » می گفتند و صدای خوشی داشت، جلوی جمعیت حرکت کرده و اشعاری مذهبی را با صوت زیبا می خواند. استاد شهریار شاعر ملی کشورمان در منظومه حیدر بابا این رسم را چنین مطرح کرده است:
    حیدر بابا قره چمن جاداسی
    چووشلارین گلر سسی - صداسی
    کربلایه گئده نلرین قاداسی
    دوشسون بو آج یولسوزلارین گؤزونه
    تمدونون اویدوخ یالان سؤزونه
    ترجمه: « حیدر بابا آن روزها که چاوشش ها در جاده قره چمن با صدای دلنشین و روحانی، راهیان کربلا را بدرقه می کردند مردم چه زندگی ساده و بی آلایشی داشتند؛ ما گول تمدن پوشالی و رؤیایی را خوردیم و به وعده های شیرین و مسخ کننده ی آن دل بستیم، افسوس که آن روزهای خوش و روابط بی ریای مردم رخت بربست. الهی درد و بلای آن انسان های پاکدل و باصفا به جان این گمراهان از راه راستین بخورد » ( به نقل از: سفیدگر شهانقی، 1385، 94-95 ).
    - مراسم عزاداری ماه محرم:

    مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان در جای جای کشور ما از شور زیادی برخوردار است به طوری که به صورت یک سنت بسیار مستحکم درآمده است. هر ساله با شروع ماه محرم و سپس ماه صفر در سراسر ایران هر کوی و برزن رنگ ماتم به خود گرفته و سیاه پوش می گردد. در این ماه تکیه های عزای امام حسین (ع) و اصحاب وفادارش برپا شده و به صورت خودجوش نوجوانان، جوانان و پیران با شرکت در عزاداری یاد و خاطره این ایام را گرامی می دارند. در این میان مناطق آذری زبان کشور با سبک خاص عزاداری های سنتی از حال و هوای شورانگیزی برخوردار است. دسته های عزاداری شاه حسین - واحسین ( شاخسی - واخسی ) از چند روز مانده به ماه محرم، شب ها در حسینیه ها و مساجد تشکیل شده و بعد از جمع شدن عزاداران، در صف های طویل، با خواندن نوحه های مذهبی و سـ*ـینه و زنجیرزنی در خیابان ها و کوچه ها به حرکت درآمده و تا نیمه های شب به عزاداری می پردازند. شهریار بزرگ شاعر ایرانی این مراسم را چنین ترسیم کرده است:
    میر صالحین ده لی سوولوق ائتمه سی
    میر عزیزین شیرن شاخسی گئتمه سی
    میر ممدین قورولماسی، بیتمه سی
    ایندی دئسک احوالاتی، ناغیلدی
    گئچدی، گئتدی، ایتدی، باتدی، داغیلدی
    ترجمه: « خاطره مردان ساده دل و دوست داشتنی که هر کدام به نوعی در دل ها جا داشتند برای من شیرین است. برای مثال خل بازی کردن آقا میر صالح، سر دسته مراسم عزاداری « شاه حسینی »، آقا میر با آن هیکل و باد و بروت، کوک شدن و آمیـ*ـزش آقا میر محمد با همه، هرگز فراموشم نمی شود، اگر حالا به وصف این خاطرات بپردازم برای نسل جدید افسانه ای بیش نخواهد بود. همه این بی تکلفی، صفا، صداقت و مهرورزی ها گذشت، رفت، گم شد و از هم پاشید » ( به نقل از: معبود، 1383، 129 ).
    آخرین چهارشنبه اسفند با باروری طبیعت همراه است. در روستاها معتقدند که چهارشنبه آخر سال، « چرشنبه خاتون » است. به همین دلیل زنان بالای اجاق خوراک پزی با آرد شکل زنی زیبا را می کشند و زیر آن یک آینه و شانه می گذارند تا وقتی چهارشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. چهارشنبه خاتون تأکیدی بر بارور شدن زمین در آخرین روزهای اسفند است.
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    آداب و رسوم مردم آذربايجان شرقى
    مردم آذربايجان مردمى اصيل هستند. از جمله خصلت‌هاى اين مردم مهمان‌نوازي،سلحشوري ، آزادمنشي، مرزدارى و پايبندى به عقايد مذهبى است .



    طرز معاشرت، برخورد اجتماعي، تعارفات، طرز برگزارى جشن‌هاى ملى و مذهبى مثل مراسم نوروز و چهارشنبه‌سورى و سيزده‌به‌در، عيد غدير خم، ميلاد مولا على (ع ) ، رسوم مهمانى و عروسي، تعزيه و عزادارى و غيره در تمامى سرزمين ايران يکسان اجراء مى‌شود. از ديگر ويژگى‌هاى ايرانى در اخلاق ملى مثل مهمان‌نوازي، ادب و احترام و خوش سلوکى و حسن معاشرت در ميان عموم ايرانيان ازخراسانى و آذربايجانى و کرمانى و کرد و بلوچ يکسان است .



    آئين‌ها و جشن‌هاى ملى

    شب چله

    شب چله طولانى‌ترين شب سال محسوب مى‌شود. مراسم اين شب به‌صورت شب‌نشينى دوستانه و فاميلى است. در اين شب‌نشينى انواع خوراکى‌هاى زمستانى يعنى خشکبار و شيرنى خورده مى‌شود. پختن برنج سفيد در شب چله يا يلدا نوعى جادوى سفيد براى سفيد رزوى و نيک‌بختى در زمستان سرد و سياه به‌شمار مى‌رود .

    مراسم مربوط به چله کوچک که سردترين و سخت‌ترين روزهاى زمستان را شامل مى‌شود. در بيشتر روستاها و گاه مناطق شهرى آذربايجان شرقى برگزار مى‌شود. رايج‌ترين آداب مربوط به چله کوچک، برافروختن آتش بر بام‌ها و گاه تيراندازى يا سر و صدا کردن است. گمان بر اين است که با اين مراسم، 'قارى‌ننه' يا پيرزن سرما ترسيده و فرار مى‌کند .



    چهارشنبه‌سورى

    چهار آتش افروزى در چهار چهارشنبه به عدد رمزى چهار اشاره دارد. فيثاغورس عدد چهار را اصل و ريشه ٔ طبيعت جاودان مى‌داند. چهار جهت اصلي، چهار طبع انساني، چهار عنصر حيات اشاره به امر واحدى دارد .

    در آئين چهارشنبه‌سوري، عدد چهار حکايت از چهار وجه طبيعت دارد که به‌تدريج عنصر واحد طبعيت، سال، مکان يا هر پديده ٔ چهاروجهى را مى‌سازند. به اين ترتيب اولين چهارشنبه منسوب به باد است. دومين خاک است، سومين آتش و چهارمين آب که در اين زمان از يخ بستن خاک کاسته مى‌شود و زمين نفس مى‌کشد. صبح آخرين چهارشنبه‌سورى مردم بر سر آب رفته و از روى آن مى‌پرند و مى‌خوانند :



    آتيل ماتيل چرشنبه ( عاطل و باطل شود چهارشنبه )

    بختيم آچيل چرشنبه ( بختم باز شود چهارشنبه )



    آخرين چهارشنبه ٔ اسفند با بارورى طبيعت همراه است. در روستاها چهارشنبه ٔ آخر سال را ' چرشنبه‌خاتون' مى‌گويند و زنان بالاى اجاق خوراک‌پزى با آرد شکل زنى زيبا را مى‌کشند و زير آن يک آينه و شانه مى‌گذارند تا وقتى چرشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. اين رسم تأکيد بر بارور شدن زمين در آخرين روزهاى اسفند دارد. در ميان مردم آذربايجان شرقى هر چهارشنبه نامى دارد .

    مفصل‌ترين مراسم آخرين چهارشنبه‌سورى آن است که در آن شب برنج سفيد پخته و همراه با آجيل و شيرنى بر سفره قرار مى‌دهند. پسران جوان و نوجوان شالى برداشته و از سوراخ بالاى بام که محل خارج شدن دود تنور و تهويه است آن‌را پائين مى‌اندازند . صاحب‌خانه نيز مقدارى آجيل و شيرينى در گوشه ٔ سال مى‌بندد تا پسر آن را بالا بکشد. اگر پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمى‌کشد. اگر خانواده ٔ دختر راضى باشند، نشانه‌اى به شال مى‌بندند. رسم شال‌اندازى هنوز در بعضى روستاهاى آذربايجان شرققى رايج است .

    صبح آخرين چهارشنبه زنان بر سر چشمه رفته کوزه‌ها را پر مى‌کنند و از روى آب مى‌پرند و گاه دام‌ها را از آب عبور مى‌دهند. از آب چشمه براى روشن کردن سماور، خمير کردن نان يا پختن غذا استفاده مى‌کنند .

    فرستادن خوانچه‌اى از ميوه و شيرينى در اين روز براى عروس خانواده از مراسم ديگر چهارشنبه‌سورى است. خوردن هفت داه روغني، شيرينى يا غله، درست کردن هفت نوع خوراکى شيرين نيز در اين روز معمول است .



    جشن‌هاى نوروز

    نوروزخوانى‌ها بيشتر توسط 'ساياچى‌ها' اجراء مى‌شده که در روستاها و گذر از روستائى به روستاى ديگر و شهرى به شهرى ديگر، مژده رسيده بهار را مى‌دادند .

    از اوايل اسفند خانه‌تکانى آغاز مى‌شود. گذشته از خانه‌تکانى مى‌توان به سمنوپزي، سفره ٔ هفت‌سين، آب چهل ياسين، ديد و بازديد و سيزده‌به‌در اشاره کرد. در تمام اين مراسم، آب و سبزه به‌عنوان دو نماد حضور دارند که با نشانه‌هاى ديگرى همراه مى‌شوند .

    سمنو را زنان با وضو مى‌پزند و يک شب بيرون مى‌گذارند تا حضرت فاطمه (س) نقش پنجه ٔ خود را بر آن اندازد و آن‌را تبرک سازد .

    در سفره نوروز، به‌ويژه در گذشته خوراکى‌هائى چون ماست دست نزده، برنج سفيد پخته يا خام، گوشت و غذاهائى که اصولاً نشانه ٔ برکت و محصول خوب باشد مى‌گذارند . نمادهائى مانند آينه، تخم‌مرغ، سمنو، سبزه، شيرني، آب چهل ياسين نيز در کنار آن قرار مى‌دهند که ترکيبى از برکت و بارورى باشد .

    در برخى مناطق آذربايجان شرقي، مردم کوزه يا کاسه‌اى آب را نزد روحانى محل مى‌برند و روحانى بر آن چهل‌بار سوره ٔ ياسين مى‌خواند و فوت مى‌کند. سپس اين آب تبرک را بر گوشه و کنار خانه به‌ويژه بر دام‌ها و محصولات مى‌ريزند و به کودکان مى‌دهند، تا هم برکت و بارورى را زياد کند و هم شفا بخشد .

    غلاتى مانند گندم، جوميا حبوبات را چندين روز مانده به عيد سبز مى‌کنند و سر سفره مى‌گذارند. در ديد و بازديدها ابتدا کوچکترها به ديدن بزرگترها مى‌روند و اين ديدارها تا سيزده نوروز ادامه مى‌يابد و در روز سيزده همه به صحرا مى‌روند و سبزه‌ها را به آب مى‌اندازند و به جشن و شادى مى‌پردازند. و دخترها با آرزوى ازدواج، سبزه‌ گره مى‌زنند .

    پس از تحويل سال، مردم نخست به گورستان مى‌روند و سپس به ديدن بازماندگانى که تازه عزيزى را از دست داده‌اند .

    رسم است که کودکان صبح روز عيد، کيسه ٔ کوچکى در دست گرفته و به بازديد خانه‌هاى اقوام بروند و صاحب‌خانه‌ها نيز چيزهائى مثل تخم‌مرغ رنگ کرده، گردو، شيرينى و گاه پول و جوراب به آنها مى‌دهند. چند روز بعد از عيد نيز خوانچه‌هاى عيديانه آماده مى‌شود. هر خوانچه شامل پارچه، کفش، جوراب، شيريني، برنج خام و ... است که براى عروس خانواده يا دختر خانواده که تازه ازدواج کرده مى‌فرستند .



    آئين‌هاى مذهبى

    به‌مناسبت‌هاى مختلف مثل مراسم سوگواري، جشن‌هاى مذهبى و آئين‌هاى گوناگون در نقاط مختلف آذربايجان شرقى برگزار مى‌شود .

    جشن‌هاى مذهبى عبارتند از :

    - جشن ميلاد حضرت رسول (ص)، حضرت فاطمه (س)، حضرت على (ع) و اداى سفره‌هاى نذري .

    - جشن نيمه شعبان روز ميلاد امام زمان (عج ).

    - مراسم ماه مبارک رمضان .

    - مراسم آخرين جمعه ماه رمضان و عيد فر .

    - نماز جماعت عيد فطر .

    - مراسم عيد قربان و تقسيم گوشت قرباني .

    - مراسم عيد غديرخم .

    - مراسم عيد مبعث پيامبر بزرگ اسلام .

    مراسم محرم و سوگوارى‌هاى عبارتند از :

    - تشکيل دسته‌جات شاخسى واخسى (شاه‌حسين ، واى‌حسين )

    - تشکيل دسته‌جات سينه‌زنى و زنجير زنى و نوحه خوانى در مساجد و تکايا .

    - قمه‌زنى صبح روز عاشورا (در حال حاضر ممنوع است ).

    - شبيه‌خوانى يا تعزيه، شمع‌سوزى در مساجد بعداظهر روز تاسوعا .

    - طشت‌گذارى جهت سيراب کردن عزاداران با انواع شربت‌ها و اطعام .

    - گل مالى بر سر و روى خود در روز عاشورا .

    - جوش زدن علم براى اداى نذورات مردم عزادار .

    - قفل زنى يعنى آويختن قفل از پوست بدن .

    - ذغال مالى بر صورت .

    - تزئين اسب به نشانه‌ اسب امام حسين (ع )

    - اداى ندر و سياه پوشيدن در طول ماه محرم .

    - مراسم روز سوم و چهلم (اربعين حسيني) عاشورا .

    - مراسم شب‌هاى قدر و احياء شب نوزدهم (ضربت خوردن حضرت على (ع)) و ۲۱ رمضان (هنگام شهادت آن حضرت ).

    - ۲۸ صفر مراسم رحلت حضرت محمد (ص ).
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    چهارشنبه سوری یا آخیر چرشنبه

    چهارشنبه سوری (آخیر چرشنبه)
    چهارشنبه سوری

    یکی از آداب و رسوم کهن و قدیمی مردم ایران زمین، برگزاری جشن چهارشنبه سوری است.
    چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز در آخرین سه شنبه سال خورشیدی با برافروختن آتش، پریدن از روی آن و مراسمی دیگر برگزار می‌شود.
    واژه «چهارشنبه سوری» از دو واژه “چهارشنبه” که نام یکی از روزهای هفته و “سوری” که در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش‌های ایرانی به معنی سرخ و جشن است گرفته شده و برگزاری آن به قرن‌ها پیش و دوران ایران باستان باز می‌گردد.
    در آن زمان مردم برای دفع شر، بلا و برآورده شدن آرزوهایشان در شب آخرین چهارشنبه سال مراسمی را اجرا می‌کردند و از آنجایی که آتش برای زرتشتیان و مردم ایران باستان مقدس است یکی از مهمترین مراسم آن روشن کردن آتش و پریدن از روی آن بود که هنگام پریدن از روی آن ترانه “زردی من از تو، سرخی تو از من” را می‌خواندند.
    از دیگر مراسمی که در چهارشنبه سوری برگزار می‌شد خوردن آجیل مشکل گشا، کوزه شکنی، قاشق زنی، فال گوشی و شال انداختن بود.
    در تبریز جوانان هفت بار از روی جوی آب می‌پریدند و در همان حال ترانه “آتیل ماتیل چهارشنبه آینا تکین بختیم آچیل چهارشنبه” را می‌خواندند.
    تبریزیان در این جشن به روی هم آب یا گلاب می‌پاشند و حتی از پشت‌بام خانه‌ها بر سر عابرین نیز آب می‌ریختند و اعتقاد داشتند این کار، زندگی را با سعادت می‌کند.
    از دیگر مراسم تبریز این بود که مردم همراه اعضای خانواده عصر روز سه‌شنبه برای خرید به چهارشنبه بازاری می‌رفتند و شیرینی، میوه خشک و آجیل می‌خریدند که به آن “چارشنبه یمیشی” که ترکیبی از مغز گردو، بادام، فندق، کشمش و نخود بود می‌گفتند.
    همچنین در تبریز رسم بود که پدر و مادر تازه عروس‌ها، “چهارشنبه لیق” که از پارچه، پیراهن برای داماد، آجیل چهارشنبه سوری تشکیل می‌شد را برایش می‌فرستادند.
    شب چهارشنبه سوری در پشت‌بام‌ها، آتش روشن می‌کردند و هنگام پریدن از روی آن ترانه “آتیل باتیل …” را می‌خواندند.
    مردم تبریز به رسم قدیم همچنان بعضی از این مراسم را اجرا می‌کنند اما بعضی از آنها به دست فراموشی سپرده شده است.
    از ترانه های خوانده شده در این روز می توان به این شعر اشاره کرد:
    آتیل ماتیل چرشنبه
    بختیم آچیل چرشنبه
    آغریم اوغروم تؤکولسون
    اودا توشوب کول اولسون
    یانسین اَلُو ساچیلسین
    منیم بختیم آچیلسین
    آغیرلیغیم، اوغورلوغوم گِئت
    قادا بالام، یورقونلوقوم گِئت
    دختران و پسران جوان در شب چهارشنبه نیت کرده و پشت در خانه‏ ها فالگوش می ‏ایستادند. بسته به لحن و کلام اهالی خانه، فالشان خوب و یا بد می‏ آمد. درست به همین دلیل است که همه در این شب با ترانه‏ ها مکالمه می ‏کنند، سخن بد نمی ‏گویند، کثیف نمی ‏مانند و رفتار بد نمی‏ کنند.
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    ازدواج به رسم تبریز
    خواستگاری (الچی)

    معمولا دختر مورد نظر، توسط خاله، عمه، مادر و یا خواهر داماد انتخاب می‎شود. بعد از مشورت با پسر، از خانواده دختر اجازه می‎گیرند تا به عنوان ایلچی (خواستگار) به خانه آنها بروند. خواستگاری معمولا عصر و با حضور چند خانم از طرف خانواده داماد انجام می‎شود.

    پذیرایی از مهمان‌ها بیشتر توسط خود دختر انجام می‎گیرد. خانواده پسر نیز با او گپ و گفتی انجام می‎دهند تا بیشتر با ظاهر و اخلاقیات او آشنا شوند. بعد از صرف چای، اگر نظر خانواده خواستگار نسبت به دختر مثبت بود، کسی که از همه خوش سر و زبان‌تر است، سر صحبت را باز کرده و موضوع اصلی را مطرح می‎کند. در غیر این صورت، بعد از کمی صحبت‎های روزمره، عذرخواهی کرده و سپس مهمانی را ترک می‎کنند.

    در صورت مثبت بودن نظر دو طرف، جلسه بعدی خواستگاری، همراه مردان خانواده خواهد بود. در این جلسه پدر، پدربزرگ، عموها، دایی‎ها و خود داماد نیز حضور یافته و با بردن دسته گل و شیرینی رسومات را اجرا می‎کنند.

    در این جلسه، دختر و پسر در اتاقی دیگر و البته با اجازه پدر دختر، با یکدیگر صحبت می‎کنند. بزرگ‎ترها نیز به صحبت خود درباره مهریه، زمان عقد و عروسی ادامه می‎دهند. در پایان این جلسه اگر به توافقی رسیده باشند، نبات و یا کله قندی که توسط خانواده داماد آورده شده را می‎شکنند و هر کس مقداری از آن را می‎خورد.

    بله برون (سوز دانیشما)
    اگر بنا بر این شد که دختر و پسر، مدتی را نامزد بمانند، مراسم بله_برون برگزار می‎شود. در این مراسم که بزرگ‎ترهای فامیل حاضر هستند، از طرف خانواده پسر، حلقه نشان انگشتری، یک قواره پارچه چادری و پارچه لباس مجلسی، روسری و یا شال همراه دسته گل و شیرینی بـرده می‎شود. همچنین در دفتر و یا کاغذی، توافقاتی که حاصل شده را می‎نویسند و امضا می‎کنند.

    عقدکنان (کبین کسمه)
    برگزاری مراسم عقد می‎تواند هم به صورت مختصر و محضری باشد و هم جشن مفصلی برای آن گرفته شود. برای این جشن، مردان و زنان در اتاق‎های مجزا جمع شده و عاقدی را دعوت می‎کنند تا صیغه عقد را جاری سازد.

    به طور معمول، دختر تا بار سوم «بله» را نمی‎گوید. بعد از بله گفتن عروس و داماد، افرادی که در آنجا حضور دارند هدایای خود را به آن دو تقدیم کرده و سپس بساط شادی را به راه می‎اندازند.

    دوران عقد
    اما یکی از مسائل مهم در مراسم ازدواج تبریزی‎ها، تعیین مدت دوران عقد است. در این دوران، دختر و پسر با هماهنگی خانواده با یکدیگر در ارتباط هستند. اگر در این فاصله، عید و یا مناسبت خوش یمنی مانند شب عید سال نو، شب یلدا، عید قربان و… باشد، خانواده پسر هدایای مختلفی را همراه تزئینات برای دختر می‎برند. البته رسم بر این است که در روز عید غدیر و سال نو نیز، هدایایی از طرف خانواده دختر به پسر داده می‎شود.

    خرید عروسی
    برای خرید وسایل عروسی، عروس و داماد همراه بعضی از خانم‎های فامیل به بازار می‎روند. خرید انگشتر، پارچه برای لباس عروس، کت و شلوار برای داماد، لوازم آرایش، آئینه و شمعدان و… لیست خرید این روز است.

    جهازبرون (جهاز جورمه)
    جهازجورمه که همان جهازبرون است در چیدمان جیهزیه، تزئین آنها و دعوت از نزدیکان عروس برای تماشاست خلاصه می شود. هر کدام از نزدیکان عروس نیز در این مراسم هدیه‎ای را همراه خود می‎آورند که جزئی از لوازم جهیزیه محسوب می شود. در این مراسم مادر داماد میزبان نهار عروس و میهمانانش است. بعد از چیده شدن وسایل، از خانواده داماد نیز دعوت می‎شود که برای دیدن زحمات پدر و مادر عروس، در این مراسم شرکت کنند.

    حنابندان (حنا آغشامی)
    شب قبل از مراسم عروسی، نزدیکان و به خصوص جوانان در خانه مادر عروس جمع می‌شوند. در این شب خانواده داماد، طبق‌هایی که از میوه و شیرینی و حنای تزئین شده به همراه دیگر خریدهای عروسی را برای عروس هدیه می‎برند.

    خانواده دختر نیز، به همین منوال طبق‌هایی را از خریدها و میوه و شیرینی و حنا برای خانواده داماد می‎برند. در آخر شب دست عروس و داماد را منقش به حنا می‎کنند.

    روز عروسی

    چند روز قبل از عروسی در مراسمی به اسم “بند اندازون” خانواده داماد دختر را برای اصلاح تا آرایشگاه همراهی می‎کنند. ویژگی مهممراسم_عروسی_در_تبریز برگزاری آن در عصر و به صر شیرینی، شربت و شام است. البته مجلسی خصوصی‎تر برای نزدیکان عروس و داماد نیز در همان روز به صرف شام برپا می‎شود. ناگفته نماند سرو مرباهای مختلف، از ضروریات مهمانی‎های تبریز به ویژه شام عروسی است.
    بعد از اتمام مراسم، خانواده‎ها به منزل پدر عروس می‎روند و به صرف شیرینی پذیرایی می‎شوند. کمی بعد، خانواده داماد برای بردن عروس به منزل پدری او می‎آیند و او را تا منزل جدیدش همراهی می‎کنند. در منزل عروس و داماد، پدر عروس دست آنها را در دست‎های هم می‎گذارد و برای عاقبت بخیری آنها دعا می‎کند. سپس روبان قرمزی را دور کمر داماد می‎بندد و آنها را از زیر قرآن رد می‎کند.

    پاگشای عروس
    چند روز بعد از برگزاری مراسم عروسی، پاتختی و مادر زن سلام، مادر داماد، خانواده عروس را به صرف شام برای پاگشا کردن عروس، به منزل خودشان دعوت می‎کند.
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    روضه خوانی در اوچ تیمچه لر بازار تاریخی تبریز



    بازار مسقف و تاریخی تبریز که سابقه اقتصادی، تجاری، سیـاس*ـی و فرهنگی آن بر کسی پوشیده نیست، در حوزه فعالیت های دینی نیز پیشینه طولانی دارد که برگزاری آیین های مختلف در ایام محرم یکی از نمودهای عینی این ویژگی منحصر به فرد است.
    بازار مسقف تبریز که از شروع ماه محرم تا اربعین حسینی چهره ای متفاوت و مشخص با نصب پرچم ها و علم مشکی عزاداری به خود می گیرد، از چنان سابقه برجسته و افتخارآمیزی برخوردار است که در برگ های مختلف تاریخ آن، زوایای گوناگونی از عشق و علاقه مردم مومن و ولائی تبریز به ویژه بازاریان آن به اهل بیت (ع) دیده می شود.
    ‘اوچ تیمچه لر’ ( تیمچه های سه گانه) مشهور به تیمچه ‘حاج شیخ’ از جمله مکان های بازار بزرگ تبریز است که از اول ماه محرم به مدت ۱۳ روز و در اربعین حسینی میزبان عشاق اباعبدالله (ع) بوده و مراسم روضه خوانی به طور مرتب در آن برگزار می شود.
    مراسمی که سابقه آن طبق گفته های مغازه داران تیمچه به بیش از ۱۵۵ سال قبل می رسد و می توان ادعا کرد که برگزاری چنین مراسم مذهبی شاید در ایران بی نظیر و حداقل کم نظیر باشد.
    اینکه مجلس عزای امام حسین (ع) در اوچ تیمچه لر طی سال های متمادی بدون وقفه تداوم داشته است و در گذرگاه های مختلف تاریخی و تاریک ترین سال های حکومت پهلوی ها با وجود جلوگیری از هر گونه عزاداری در ماه محرم، با صلابت، باشکوه و بی آلایش پیگیری شده است، نشان دهنده عزم و اراده و عشق و علاقه بازاریان تبریز به آموزه های دین و ائمه اطهار (ع) است که با هیچ چیز مادی و معنوی قابل قیاس نیست.
    شاید زمانی که ‘حاج شیخ’ حدود ۱۶۰ سال قبل و تنها پس از هفت یا هشت سال از ساخت تیمچه های سه گانه، به عنوان نذر امام حسین (ع) مجالس عزا و روضه خوانی شهدای کربلا را در این مکان بنیان نهاد، فکر نمی کرد که این سنت حسنه برای افزون بر یک و نیم قرن دوام و قوام یابد و امروز عاشقان و دلسوختگان امام شهید از اول محرم تا سوم شهدای کربلا اوچ تیمچه لر را مامنی زیبا برای ذکر مصیبت های آل رسول الله تبدیل کنند.
    روضه خوانی در تیمچه های سه گانه حاج شیخ طی سنوات گذشته با ساده ترین، زیباترین و سنتی ترین شیوه های مرثیه داری و ترویج فرهنگ تشیع ادامه داشته و این مراسم چشم و دل رهگذران بازار تاریخی تبریز را به خود جلب و جذب می کند.
    امسال نیز همچون سال های گذشته روضه خوانی اوچ تیمچه لر از اول ماه محرم شروع شده است که طی آن هر روز سه نفر از واعظان روحانی تبریز در هر یک از تیمچه ها پیرامون تبیین و تشریح ابعاد مختلف واقعه کربلا، احکام دینی و مذهبی و سیره ائمه اطهار (ع) و در نهایت ذکر مصیبت سرور و سالار شهیدان سخنرانی می کنند.
    تفسیر قرآن کریم و پهن شدن سفره های نذری و چای از دیگر برنامه های آیین سنتی روضه خوانی در اوچ تیمچه لر است.
    به گفته اصناف و بازاریان محل، روضه خوانی در هیچ گاه تعطیل نشده است و حتی در بحرانی ترین سال ها از جمله دوران سیاه محمدرضا شاه، سال های آخر رژیم پهلوی و دوران جنگ تحمیلی این مراسم به بهترین شکل ممکن برگزار شده است.
    مرحوم حجت الاسلام ‘ میرزا حسن ناصرزاده ‘واعظ نامی و مجاهد محبوب دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شمسی از جمله روحانیون مشهوری است که از منبری های ‘اوچ تمیچه لر’ بوده است که سال های سال با موعظه ها و خطابه های دلنشین و زیبای خود مردم را بهره مند می کرد.
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    تکم‌چی‌ها، بشارت‌دهندگان نوروز باستانی

    tekemchi.jpg

    تکمچی ها با زبان شیرین و آهنگین خود به مردم نوید آمدن بهار را می دهند و خلق را برای پاک کردن کینه از دلها و گرد و غبار از خانه هایشان دعوت می کنند.

    تکم‌چی‌ها یا عروسک‌گردان‌های نوروزی، بشارت‌دهندگان بهار و نوروز در مناطق آذربایجان هستند. اینان با حرکت دادن تکم‌ها یا عروسک‌های کوچک چوبی تزئین شده و خواندن آواز به نوروزخوانی و بهارخوانی می‌پرداختند. تکم‌گردان‌های آذربایجان در آستانه عید نوروز باستانی، با عروسک‌های بز، «تکه» و ماجراهای شیرینش به استقبال بهار طبیعت و سال نو می‌روند. تکم‌گردانی یکی از آیین‌ها و سنت‌های رایج در آذربایجان در آستانه عید نوروز و سال نو خورشیدی است. «تکه» یا «تکم» واژه‌ای ترکی به معنای بز نر است و برگزارکننده این مراسم در حالی که عروسکی به شکل بز نر را در دست دارد و سر این بز را به این سو و آن سو تکان می‌دهد، شعرهایی شنیدنی دربارهٔ تکه و ماجراهای او را می‌خواند. تکم‌گردان در هر کوی و برزنی حاضر می‌شود و از مردم در قبال خواندن شعرهایش و بازی دادن «تکه» عروسکی‌اش هدیه و انعام می‌ستاند. تکم‌گردان‌ها این‌گونه آواز سرمی‌دهند:

    بو تکه اویون ائدر/ قوردونان قول بویون ائدر/ یئغار ایرانئن دویوسون/ چه پیشینین تویون ائدر
    به فارسی: این بز نر بازی می‌کند. با گرگ هم‌راهی می‌کند و دست برگردن او می‌اندازد. محصول برنج کل ایران را جمع‌آوری می‌کند و برای بزغاله‌اش جشن عروسی به پا می‌کند.

    بو تکه آختا تکه/ بویونوندا وار نوختا تکه گاه قول اولار ساتئلار، گاهدا چئخار تاختا تکه
    به فارسی: این بز نر، بز نر اخته که طنابی بر گردنش بسته شده‌است گاه غلام و بـرده می‌شود و به فروش می‌رسد و گاه پادشاه می‌شود و بر تخت سلطنت تکیه می‌دهد.
     

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    چیلله گئجه‌سی (شب یلدا)

    شب یلدا که مردم آذربایجان به آن «چیلله گئجه‌سی» می‌گویند، رسم و رسوم خاصی دارد. آداب‌و‌رسوم این شب مثل همه جای ایران در آخرین شب پاییز و اولین شب زمستان برگزار می‌شود. شاید تمام مراسم شب چیلله مانند قدیم انجام نشود، اما هنوز رنگ‌و‌بویی از گذشته را در خود دارند. چیلله یک کلمه تورکی است به معنای «نهایت کشیدگی»، و برای تداعی کشیدگی نهایی کمان به هنگام انداختن تیر استفاده می‌شود. شب چله به خاطر کشیدگی و طولانی‌بودن آن به این صورت نامگذاری شده است. کلمۀ چیلله علاوه بر زمستان، برای تابستان هم به کار می‌رود. در ترکی به تابستان «یای» گفته می‌شود. اصطلاح «یایین چیلله‌سی» (چلّه تابستان) اشاره به کشیدگی روزها در تابستان دارد؛ یعنی نهایت کشیدگی تابستان در چهل و پنج روز رفته از تابستان است. قیشین چیلله‌سی (چلۀ زمستان) نیز به معنای اوج کشیدگی سرما است. چلۀ زمستان به دو قسمت تقسیم می‌شود: بؤیوک چیلله (چله بزرگ) که چهل روز است، و کیچیک چیلله (چله کوچک) که بیست روز است. پس با‌توجه‌به این گفته‌ها زمستان دوبار به اوج می‌رسد. سی روز آخر سال را هم «بایرام آیی» یا ماه عید می‌گویند.

    تاریخچۀ شب یلدا در آذربایجان
    اقتصاد مردم آذربایجان در روزگاران گذشته، همچون بسیاری از ملل دیگر، مبتنی بر کشاورزی و دامداری بود. با شروع زمستان، دو ماه مردۀ سال که شامل دو چلۀ چهل‌روزه (بؤیوک چیلله) و بیست‌‌روزه (کیچیک چیلله) بود، شروع می‌شد. در تقویم‌های گذشته این دو ماه جزء ماه‌های سال در نیم‌کرۀ شمالی زمین محسوب نمی‌شدند و برای مردم پر بودند از مفاهیم اسطوره‌ای مرگ و زندگی.

    مردم آذربایجان در شروع این ماه‌های مرده – که مصادف با طولانی‌ترین شب سال هم هست – شب‌زنده‌داری کرده و با خوردن میوه‌های سرخی همچون سیب و انار و همچنین خوردن محصولات بوستان (صیفی‌جات) مثل هندوانه (قارپیز)، آمدن فصل سرد و دو ماه مرده سال را که در این زمان زمین نفس نمی‌کشد، می‌گذراندند.

    آداب مخصوص شب چله در فرهنگ مردم آذربایجان
    مردم آذربایجان برای شب یلدا آداب و رسوم ویژه‌ای دارند. در واقع شب یلدا آغازی است برای مراسم‌های زمستانیِ مردمِ این خطه در استقبال از عید نوروز و شروع دوبارۀ زندگی و زنده‌شدن. همان‌گونه که اشاره شد، در این فصل به دلیل رکود اقتصادی و نبود کار دامداری و کشاورزی زمان به‌سختی می‌گذشت و مردم با برگزاری مراسم مختلف و متنوع، روزهای سخت زمستانی را سپری می‌کردند. شب یلدا فرصت مناسبی برای خانواده‌هاست تا دور هم بنشینند و به رسم گذشتگان تا پاسی از شب، هم‌صحبت شوند. جمع‌شدن در خانه بزرگ‌ترها، گفتن ناغیل (فولکلور) و داستان‌های شفاهی و اسطوره‌ای، آوازخوانی آشیق‌ها، شعرخوانی، بایاتی‌خوانی، چیلله لیک فرستادن پدر برای دختران متأهل خود، چیلله لیک بردن، خوردن هندوانه و انار و آجیل، پختن پلو برای شام و… ، چند نمونه از آداب مخصوص شب یلدا در بین مردم آذربایجان است. در پایین به طور جداگانه به تشریح هرکدام می‌پردازیم.
    در گذشته چون مردم آذربایجان در طول سه فصل سال به کشاورزی و دامداری مشغول بودند، فرصت زیادی برای دید و بازدید از هم نمی‌یافتند. با فرارسیدن فصل زمستان که فصل تعطیلی کار است، شب یلدا فرصتی را فراهم می‌کند تا اعضای خانواده گردهم بنشینند و تا نصفه‌های شب با هم باشند. این دورهمی‌ها معمولاً با شعرخوانی، بایاتی‌خوانی، تعریف‌کردن ناغیل و داستان‌ها، یاد خاطرات گذشته و خوردن تنقلات همراه است. اولین و مهم‌ترین خوردنی شب چله هندوانه است. چله بدون هندوانه معنا ندارد. ریش‌سفید خانواده با بریدن هندوانه می‌گوید «قادا بَلامیزی بو گئجه کسدوخ» (بلایای خودمان را امروز بریدیم و از بین بردیم).

    در این شب بزرگ، خانواده و مهمانان به نقل حکایات و داستان‌هایی از حماسه‌های ملی آذربایجان نظیر اصلی و کرم، کوراوغلو و خواندن اشعار آشیغی مشغول می‌شوند. از دیگر تنقلات شب چله، تخمه، پشمک، سنجد، قیسی، بادام و گردو را می‌توان نام برد.

    نقش آشیق‌ها در شب چِله
    به جرأت می‌توان گفت آشیق‌ها یا اوزان‌ها کسانی هستند که نقش مهمی در حفظ فرهنگ و ادبیات ترکی آذربایجانی ایفا کردند. این افراد با ساز و اشعار خود، موسیقی و شعر را به مردم معرفی می‌کنند. یکی از نمادهای شب یلدا همین آشیق‌ها هستند. آشیق‌ها، خنیاگرانی ساز در دست هستند که اشعار و موسیقى آنان برگرفته از موسیقى مردمى است. قصه‌ها و حکایت‌هایی که آشیق‌ها در شب چله مى‌خوانند، ریشه در افسانه‌هاى قدیمی این مردم دارد. داستان‌هایی مثل کوراوغلو و حکایت مهر و محبت آشیق قربانى و آشیق پرى از قصه‌هاى مشهور آشیق‌هاست.

    چیلله قارپیزی، از‌بین‌برندۀ سرمای زمستان
    اولین چیزی که با گفتن چیلله گئجه‌سی به ذهن می‌آید هندوانه است. به هندوانه شب یلدا در زبان ترکی «چیلله قارپیزی» گفته می‌شود. در گذشته که ارتباطات به این آسانی نبود، در آذربایجان از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه را داخل توری قرار می‌دادند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان می کردند که در هوای آزاد خراب نشود، یا اینکه داخل کاه می‌گذاشتند. هندوانه مهم‌ترین خوراکی شب چلۀ مردم آذربایجان است. هندوانه با آن طعم شیرین و رنگ قرمز نشانۀ خونگرمی و صمیمیت و شادابی است. این خوراکی شیرین، میوۀ همیشه‌حاضر شب‌های یلدا است. «ﻗﺎﺭ» ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﺮﮐﯽ به معنای «برف» و «پیز/پوز/بوز» فعلی ترکی به معنای از‌بین‌بردن و نابود‌کردن است. با‌توجه‌به این معانی « ﻗﺎﺭپیز» ﯾﺎ «ﻗﺎﺭﭘﻮﺯ» ﺍﺯ‌ﺑﯿﻦ‌ﺑﺮﻧﺪۀ ﺑﺮف یا به طور دقیق‌تر سرما می‌شود. مردم آذربایجان معتقدند با خوردن هندوانه می‌توانند بدنشان را در مقابل سرمای سخت زمستان حفظ کنند.

    آجیل شب چله
    آجیل در کنار اینکه سوغات آذربایجان است، یکی از تنقلات شب یلدا هم محسوب می‌شود. آجیل آذربایجان به‌لحاظ کیفیت و تنوع، شهرۀ خاص و عام است و همیشه حضور پررنگ و مؤثری در این مراسم دارد. در سفرۀ شب یلدای مردم آذربایجان، انواع آجیل‌ پسته، فندق، مغز بادام و گردو و انواع میوه‌های دیگر نظیر پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را می‌توانید ببینید.
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    157
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    147
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    137
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    200
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    188
    بالا