- عضویت
- 2020/05/25
- ارسالی ها
- 2,429
- امتیاز واکنش
- 4,523
- امتیاز
- 666
آشنایی با مراسم خاص نوروز
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که شمردن جشنهای ایرانیان همانند شمارکردن آبگذرهای یک سیلاب،غیر ممکن است.
بنابراین جشن و سرور همواره جایگاه والایی در فرهنگ این سرزمین داشته و جشنهای متعددی هم در طول سال برگزار میشده است از جمله:در گاهشماری باستانی ایرانیان هر روز نامی خاص داشت و در هر ماه روزی را که همنام همان ماه میشد جشن میگرفتند مثل:تیرگان،امردادگان،مهرگان، آبانگان و...علاوه بر اینها برخی جشنهای مهم دیگر نیز عبارت بودند از:یلدا،سده، گاهنبارها و...اما یکی از مهمترین این جشنها،نوروز بوده است که امروزه با پیشینهای سه هزار ساله کهنسالترین عید ملی در دنیاست.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان،مجمع عمومی سازمان ملل(برای نخستینبار در تاریخ این سازمان)در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸(۲۳ فوریه ۲۰۱۰) با تصویب قطعنامهای ۲۱ مارس برابر ۱ فروردین را در چارچوب ماده ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان روز جهانی نوروز بهرسمیت شناخت و در تقویم خود جای داد.در متن به تصویب رسیده،نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست.پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ هم،نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد،به عنوان میراث غیرملموس جهانی،به ثبت جهانی رسیده بود.
نوروز ترکیب وصفی مقلوب به معنی روز نو است و ایرانیان باستان اولین روز هر ماه را "اورمزد"(برگرفته از اهورامزدا) نام گذاشته بودند چون بین آنها مرسوم بوده و هست که هر کاری را با نام آفریدگار توانا آغاز کنند.
پیدایش نوروز
منشأ و زمان پیدایش نوروز،به درستی معلوم نیست.برپایه برخی افسانها 3000 سال پیش در چنین روزی جمشید از کاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه(منطقه حسنلوی امروزی)بیرون آمد و شدیدا تحت تاثیر آفتاب درخشان و تازگی و طراوت محیط قرار گرفت و آن روز را نوروز نامید و تصمیم گرفت پس از آن ،هر سال در چنین روزی آیینهای ویژه ی برگزار شود.
در شاهنامه درباره ریشه نوروز چنین آمده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان،دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست.با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.
نوروز پیش از اسلام
اما کوروش کبیر نخستین پادشاهی بود که به نوروز رسمیت داد.او در سال 534 پیش از میلاد دستور داد ترفیع نظامیان،سان دیدن از سربازان،عفو مجرمان، پاکسازی محیط زیست در این روزها باشد.البته 4 سال پیشتر هم ،یعنی در 538 پیش از میلاد،کوروش پیش از فتح بابل نوروز را در آنجا جشن گرفته بود. در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد.
در این دوران،جشنهای گوناگونی در طول یک سال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود.برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان دست کم شش روز طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز،از یکم تا پنجم فروردین برگزار و روز ششم فروردین(خردادروز)،جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد. در هر یک از روزهای "نوروز عام"،طبقهای از طبقات مردم(دهقانان،روحانیان،سپاهیان،پیشهوران و اشراف)به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنانشان گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد.در روز ششم،شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز،تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که شمردن جشنهای ایرانیان همانند شمارکردن آبگذرهای یک سیلاب،غیر ممکن است.
بنابراین جشن و سرور همواره جایگاه والایی در فرهنگ این سرزمین داشته و جشنهای متعددی هم در طول سال برگزار میشده است از جمله:در گاهشماری باستانی ایرانیان هر روز نامی خاص داشت و در هر ماه روزی را که همنام همان ماه میشد جشن میگرفتند مثل:تیرگان،امردادگان،مهرگان، آبانگان و...علاوه بر اینها برخی جشنهای مهم دیگر نیز عبارت بودند از:یلدا،سده، گاهنبارها و...اما یکی از مهمترین این جشنها،نوروز بوده است که امروزه با پیشینهای سه هزار ساله کهنسالترین عید ملی در دنیاست.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان،مجمع عمومی سازمان ملل(برای نخستینبار در تاریخ این سازمان)در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸(۲۳ فوریه ۲۰۱۰) با تصویب قطعنامهای ۲۱ مارس برابر ۱ فروردین را در چارچوب ماده ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان روز جهانی نوروز بهرسمیت شناخت و در تقویم خود جای داد.در متن به تصویب رسیده،نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست.پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ هم،نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد،به عنوان میراث غیرملموس جهانی،به ثبت جهانی رسیده بود.
نوروز ترکیب وصفی مقلوب به معنی روز نو است و ایرانیان باستان اولین روز هر ماه را "اورمزد"(برگرفته از اهورامزدا) نام گذاشته بودند چون بین آنها مرسوم بوده و هست که هر کاری را با نام آفریدگار توانا آغاز کنند.
پیدایش نوروز
منشأ و زمان پیدایش نوروز،به درستی معلوم نیست.برپایه برخی افسانها 3000 سال پیش در چنین روزی جمشید از کاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه(منطقه حسنلوی امروزی)بیرون آمد و شدیدا تحت تاثیر آفتاب درخشان و تازگی و طراوت محیط قرار گرفت و آن روز را نوروز نامید و تصمیم گرفت پس از آن ،هر سال در چنین روزی آیینهای ویژه ی برگزار شود.
در شاهنامه درباره ریشه نوروز چنین آمده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان،دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست.با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.
نوروز پیش از اسلام
اما کوروش کبیر نخستین پادشاهی بود که به نوروز رسمیت داد.او در سال 534 پیش از میلاد دستور داد ترفیع نظامیان،سان دیدن از سربازان،عفو مجرمان، پاکسازی محیط زیست در این روزها باشد.البته 4 سال پیشتر هم ،یعنی در 538 پیش از میلاد،کوروش پیش از فتح بابل نوروز را در آنجا جشن گرفته بود. در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد.
در این دوران،جشنهای گوناگونی در طول یک سال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود.برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان دست کم شش روز طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز،از یکم تا پنجم فروردین برگزار و روز ششم فروردین(خردادروز)،جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد. در هر یک از روزهای "نوروز عام"،طبقهای از طبقات مردم(دهقانان،روحانیان،سپاهیان،پیشهوران و اشراف)به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنانشان گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد.در روز ششم،شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز،تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.