آموزشی آمــــوزش زبان اسپانیایی|Dibaکاربر نگاه

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
صرف چند مصدر به همراه مثال

مروری بر درس های گذشته

صرف چند مصدر به همراه مثال در وجه حال ساده ، گذشته ساده ، حال استمراری وامری


نکته: همان طور که در درس های قبلی گفته شد ، برای ضمیر usted فعل سوم شخص مفرد به کار

می رود و برای ضمیر ustedes فعل سوم شخص جمع به کار می رود. بنا بر این سوم شخص مفرد و

سوم شخص جمع ، هر کدام دو معنی می توانند داشته باشند.

مثلا :

او صحبت می کند - él/ella habla

شما صحبت می کنید - usted habla

l

آنها صحبت می کنند - ellos/as hablan

شما صحبت می کنید - ustedes hablan

l

او صحبت می کرد - él/ella hablaba

شما صحبت می کردید- usted hablaba


آنها صحبت می کردند - ellos/as hablaban

شما صحبت می کردید - ustedes hablaban


(حال ساده) بودن - ser

هستم - soy

هستی - eres

هست - es

هستیم - somos

هستید - sois

هستند - son


(گذشته ساده) بودن - ser

بودم - fui

بودی - fuiste

بود - fue

بودیم - fuimos

بودید - fuisteis

بودند - fueron

< گذشته ساده ser مثل گذشته ساده ir می باشد >


(امری) بودن - ser

باش - tú sé

باشید - usted sea

باشید - vosotros/as sed

باشید - ustedes sean


(امری منفی) بودن - ser

نباش - tú no seas

نباشید - usted no sea

نباشید - vosotros/as no seáis

نباشید - ustedes no sean

مثال ها:

soy estudiante de arte - دانشجوی (رشته) هنر هستم

soy tomas - توماس هستم

soy hermano de José - برادر خوسه هستم

adivina quién soy - حدس بزن کی هستم

¿de dónde eres? - اهل کجا هستی؟ ، کجایی هستی؟

¿de dónde es usted? - اهل کجا هستید؟

él es uno de los tres candidatos - او یکی از سه کاندیدا است

él es un hombre fuerte - او یک مرد قوی است

esta es mi dirección - این آدرسمه

esto es mío - این مال منه

este reloj es mío - این ساعت مال منه

esta camisa es mía - این پیراهن مال منه

hoy es viernes - امروز جمعه هست

hoy es día de los padres - امروز روز پدره

ella es una jugadora inteligente - او یک بازیکن باهوش است

¿qué hora es? - ساعت چنده؟

somos miembros de un grupo de música - عضو یک گروه موسیقی هستیم

veintidós por ciento , de los niños de estados unidos son hispanos

بیست و دو درصد کودکان ایالات متحده اسپانیای الاصل هستند

las islas canarias son comunidad autónoma de españa

جزایر قناری ایالت خود مختار اسپانیا هستند

fui estudiante de medicina y ahora soy un médico

دانشجوی پزشکی بودم و الآن یک پزشک هستم

fue soldado del ejército alemán - سرباز ارتش آلمان بود

اینقدر احمق نباش - !no seas tan tonto

اینقدر مطمئن نباش ، خیلی هم مطمئن نباش - no seas tan seguro



(حال ساده) توانستن - poder

می توانم - puedo

میتوانی - puedes

می تواند - puede

می توانیم - podemos

میتوانید - podéis

میتوانند - pueden


(گذشته ساده) توانستن - poder

تونستم - pude

تونستی - pudiste

تونست - pudo

تونستیم - pudimos

تونستید - pudisteis

تونستند - pudieron

مثال ها:

نمی تونم قبولش کنم - no puedo aceptarlo

نمی تونم فراموش کنم - no puedo olvidar

نتونستم نصبش کنم - no lo pude instalar

می تونی اسپانیایی بنویسی؟ - ?puedes escribir español

میشه اینجا سیگار کشید؟ - ?se puede fumar aquí¿

تونستی باهاش صحبت کنی؟ - ?pudiste hablar con él¿

چه طور می تونه حقیقت داشته باشه؟ - ?cómo puede ser verdad¿

چه کمکی می تونم بهتون کنم؟ - ?en qué puedo ayudarle¿

هیچ وقت نتونستند به تفاهم برسند - nunca pudieron llegar a un acuerdo


(حال ساده) مواظب بودن ، مواظبت کردن - cuidar

(انعکاسی) مواظب بودن ، مواظب خود بودن - cuidarse

ازخودم مواظبت می کنم - me cuido

ازخودت مواظبت می کنی - te cuidas

از خودش مواظبت می کند - se cuida

از خودمون مواظبت می کنیم - nos cuidamos

از خودتون مواظبت می کنیم - os cuidáis

از خودشون مواظبت می کنند - se cuidan


(گذشته ساده) مواظب بودن ، مواظبت کردن - cuidar

(انعکاسی) مواظب بودن ، مواظب خود بودن - cuidarse

ازخودم مواظبت کردم - me cuidé

ازخودت مواظبت کردی - te cuidaste

از خودش مواظبت کرد - se cuidó

از خودمون مواظبت کردیم - nos cuidamos

از خودتون مواظبت کردید - os cuidasteis

از خودشون مواظبت کردند - se cuidaron


(حال استمراری) مواظب بودن ، مواظبت کردن - cuidar

(انعکاسی) مواظب بودن ، مواظب خود بودن - cuidarse

ازخودم دارم مواظبت می کنم - me estoy cuidando

ازخودت داری مواظبت می کنی - te estás cuidando

از خودش داره مواظبت می کنه - se está cuidando

از خودمون داریم مواظبت می کنیم - nos estamos cuidando

از خودتون دارید مواضبت می کنید - os estáis cuidando

از خودشون دارن مواظبت می کنن - se están cuidando


(امری) مواظب بودن ، مواظبت کردن - cuidar

(انعکاسی) مواظب بودن ، مواظب خود بودن - cuidarse

مواظب خودت باش - cuídate__مواظبت کن ، مواظب باش - tú cuida

مواظب خودتون باشید - cuídese__مواظبت کنید ، مواظب باشید - usted cuide

مواظب خودتون باشید - cuidaos__مواظبت کنید ، مواظب باشید - vosotros/as cuidad

مواظب خودتون باشید - cuídense__مواظبت کنید ، مواظب باشید - ustedes cuiden


(امری منفی) مواظب بودن ، مواظبت کردن - cuidar

(انعکاسی) مواظب بودن ، مواظب خود بودن - cuidarse

مواظب خودت نباش - no te cuides__مواظبت نکن ، مواظب نباش - tú no cuides

مواظب خودتون نباشید - no se cuide__مواظبت نکنید ، مواظب نباشید - usted no cuide

مواظب خودتون نباشید- no os cuidéis مواظبت نکنید،مواظب نباشید - vosotros/as no cuidéis

مواظب خودتون نباشید - no se cuiden__مواظبت نکنید ، مواظب نباشید - ustedes no cuiden

مثال ها:

مواظب خودت باش - cuídate

من از خواهر و برادرهای کوچکترم مواظبت می کنم - yo cuido de mis hermanos pequeños

من از خواهر و برادرهای کوچکترم مواظبت می کنم - yo cuido a mis hermanos pequeños

خداوند از کسانی که به او اطمینان دارند ، مراقبت می کند - Dios cuida a los que confian en él

cuida la naturaleza como te cuidas de ti mismo

از طبیعت مواظبت کن ، همان طور که از خودت مواظبت می کنی


لغات:

arte - هنر

adivinar - حدس زدن ، پیش گویی کردن

candidato - کاندیدا

fuerte - محکم ، قوی

viernes - جمعه

inteligente - باهوش

hora - ساعت

dirección - آدرس

miembro - عضو

veintidós - بیست و دو

grupo - گروه

estados unidos - ایالات متحده

por ciento - درصد

hispano - اسپانیایی الاصل

medicina - پزشکی

autónomo - خود مختار

ejército - ارتش

alemán - آلمانی

alemania - آلمان

tonto - احمق

seguro - مطمئن ، امن

soldado - سرباز

aceptar - قبول کردن ، پذیرفتن

instalar - نصب کردن

fumar - سیگار کشیدن

verdad - حقیقت ، واقعیت

acuerdo - توافق ، تفاهم

ayudar - کمک کردن

naturaleza - طبیعت

ti mismo - خودت

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ضماير فاعلي - pronombres subjetivos

    ضمير فاعلي كلمه اي است كه جاي اسم فاعل (اسامي اشخاص) را مي گيرد.در فارسي ٦

    حالت دارد: من - تو - او - ما - شما - آنها


    و در زبان اسپانيايي ١٢ حالت:


    pronombres.jpg



    yo - يوُ
    tú - تو
    él - اِل
    l
    فقط براي مفرد مذكر
    ella - اِيا
    l
    فقط براي مفرد مؤنث
    nosotros - نُسٌترُس ,vosotros - بُسُترُس و ellos - اِيُس
    l
    براي جمع مذكر يا جمع مذكر و مؤنث با هم

    nosotras - نُسُتراس , vosotras - بُسُتراس و ellas - اِياس
    l
    فقط براي جمع مؤنث
    usted - اوستِد
    l
    حالت محترمانه براي مفرد است.يعني اگر كسي را مي خواهيم

    محترمانه خطاب كنيم،به جاي tú از usted استفاده مي كنيم.
    ustedes - اوستِدِس
    l
    حالت محترمانه براي جمع است.يعني اگر دو يا چند نفر را

    مي خواهيم محترمانه خطاب كنيم،به جاي vosotros/as از ustedes استفاده مي

    كنيم.

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ضمایر مفعولی و ضمایر انعکاسی

    در زيان اسپانيايي کلمات زيادي هستند که از دو يا سه حرف تشکيل شده اند و براي کساني که تازه مي

    خواهند اسپانيايي ياد بگيرند ، کمي سردر گم کننده به نظر مي رسند.چون در بسياري موارد به خاطر زياد

    بودن و شباهت ممکن است آن ها را با هم اشتباه بگيريم.

    کلماتي مثل: le, lo, les, me, te, ti, se, las, el, los, os, nos و ....


    اول مروري مي کنيم بر ضماير انعکاسي که با افعال انعکاسي صرف مي شوند:

    pronombres_complemento_indirecto_%28bonitalengua.blogfa.com%29.jpg


    همان طور که در درس های قبلی گفتم ، افعال انعکاسی افعالی هستند که انجام عمل روی خود شخص می

    باشد و 'se' در آخر مصدر نشان دهنده انعکاسی بودن است


    مثال ها:

    llamarse - نامیده شدن

    me llamo carmen - اسمم کارمن است

    te llamas mariana - اسم تو ماریانا است

    se llama - nicolas - اسمش نیکولاس است


    quedarse - ماندن

    me quedo aquí hasta mañana - تا فردا اینجا می مونم

    me quedé todo el día en casa - تمام روز در خانه ماندم

    muchos de ellos no se quedaron en madrid - خیلی از آنها در مادرید نماندند


    irse - رفتن

    ya me voy - من دیگه میرم

    ?l¿cuándo te fuiste- کی رفتی؟

    se fue para siempre - برای همبشه رفت



    ضمایر مفعولی مستقیم - pronombres complemento directo


    - ضمایر مفعولی مستقیم به فارسی معنی "را" می دهند


    - lo ,los ,las می توانند برای اشیاء هم به کار بـرده شوند.


    - در آمریکای لاتین ، در ضمایر مفعولی مستقیم به جای os ، از los و las استفاده می شود.

    pronombres_complemento%20directo_%20%28bonitalengia.blogfa.com%29.jpg



    مثال ها:

    mi amigo me llamó

    دوستم به من زنگ زد (در تر جمه فارسی این جمله ، "را" نمی تواند مفهوم جمله را برساند به همین دلیل در

    ترجمه از آن استفاده نشده ; اما "را" در این جمله وجود دارد.یعنی اگر بخواهیم از نظر لغوی آن را تر جمه

    کنیم ، به این صورت می شود: دوستم من را فرا خواند)


    lo/le veo mucho

    اورا (یا آن را) زیاد می بینم (مذکر)


    la veo mucho

    اورا زیاد می بینم (مونث)


    lo estoy viendo

    دارم می بینمش (آن را)


    te quiero

    دوستت دارم (تو را دوست دارم)


    los/las compré en el mercado

    آن ها را از بازار خریدم



    ضمایر مفعولی غیر مستقیم - pronombres complemento indirecto

    - در آمریکای لاتین ، در ضمایر مفعولی غیر مستقیم به جای os ، از les استفاده می شود.

    pronombres_complemento_indirecto_%28bonitalengua.blogfa.com%29.jpg



    مثال ها:

    me dió un libro

    به من یک کتاب داد


    os doy un ejemplo

    براتون یه مثال میزنم


    le di un regalo

    به او یک هدیه دادم


    no me gustó mucho

    خیلی خوشم نیومد


    siempre les ayuda

    همیشه به آن ها کمک می کند


    te madaré un correo electrónico

    برای تو یک ایمیل خواهم فرستاد

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مثال هایی برای ضمایر مفعولی و انعکاسی

    - مثال هایی برای ضمایر انعکاسی :


    نشستن - sentarse

    روی صندلی نشستم - me senté sobre la silla

    روی صندلی می نشینم - me siento sobre la silla

    روی صندلی نشست - se sentó sobre la silla

    روی زمین نشستیم - nos sentamos en el suelo

    روی صندلی چرخدار میشینه - se sienta en la silla de ruedas

    لطفا بشین - siéntate porfavor

    لطفا بشینید - sentaos porfavor

    لطفا بشینید - usted_----___siéntese porfavor

    لطفا بشینید - ustedes_-.-_siéntense porfavor

    این جا نشین - no te sientes aquí



    رفتن - irse

    من میرم - me voy

    از اینجا میرم - me voy de aquí

    از آنجا رفتم - me fui de aquel lugar

    از مادرید رفت - se fue de madrid

    همه رفتند - todos se fueron

    همه رفته اند - todos se han ido

    می خواهد از این تیم برود - quiere irse de este equipo

    می خواهد از این تیم برود - se quiere ir de este equipo

    کی رفت؟ - ?l¿cuándo se fue

    برو (از اینجا) - vete

    بریم - vámonos

    ((چه زمانی از ir و چه زمانی از irse باید استفاده کنیم؟))

    ir و irse هر دو به فارسی ، "رفتن" ترجمه می شوند.اما در اسپانیایی دو معنی دارند:

    - ir: به جایی رفتن

    وقتی در جمله ای مقصد اهمیت بیشتری داشته باشد باید از ir استفاده کنیم.یعنی تاکید ما در جمله بیشتر روی

    مقصد است و مقصد را هم می گوییم.مثلا: voy al colegio , ayer fui a casa de mi amigo در

    این جملات رفتن مشخص است و مقصد را هم می گوییم.

    - irse : از جایی رفتن

    وقتی از irse استفاده می کنیم که در جمله رفتن را مشخص می کنیم اما مقصد ممکن است گفته شود یا گفته

    نشود چون تاکید ما در جمله بیشتر روی رفتن است.و رفتن اهمیت بیشتری نسبت به مقصد دارد.

    مثلا:

    میرم - me voy

    میرم خونه - me voy a la casa


    بلند شدن ، برخاستن - levantarse

    من همیشه زود بلند میشم (بیدار میشم) - yo siempre me levanto temprano

    پا شدم و رفتم تو اتاقم - me levanté y fui a mi habitación

    بلند شو - levántate


    نامیده شدن - llamarse

    اسمت چیه؟ - ?l¿cómo te llamas

    اسمش چیه؟ - ?l¿cómo se llama

    اسم شما چیه؟ - ?l¿cómo se llama usted

    اسمش چی بود؟ - ?l¿cómo se llamaba

    اسم من میگل است - me llamo miguel

    اسمش آلیسیا است - se llama aliciah


    ازدواج کردن - casarse

    دو سال پیش ازدواج کرد - se casó hce dos años

    سال بعد ازدواج می کنند - se casarán el próximo año

    فعلا به ازدواج فکر نمی کنم - por ahora no pienso en casarme



    - مثال هایی برای ضمایر مفعولی مستقیم :

    او را در ارتش نپذیرفتند - no lo aceptaron en el ejército

    می خواهم او را ببینم - quiero verle/la

    آنها را نمی شناسم - no los conozco a ellos

    ما را دعوت نکردند - no nos invitaron

    امروز او را دیدم - hoy le/la vi

    تو فرود گاه تو را خواهم دید - te veré en el aeropuerto




    - مثال هایی برای ضمایر مفعولی غیر مستقیم :

    برایشان نامه نوشتم - les escribí una carta

    تا ساعت هفت منتظرت بودم - te esperaba hasta las siete

    با او بد رفتاری کرده اند - le han maltratado

    به من چیزی نگفتند - no me dijeron nada

    چی به تو گفت؟ - ?l¿qué te dijo

    چت شده؟ - ?l¿qué te pasa

    به ما اجازه ورود ندادند - no nos permitieron entrar

    می خواستم چیزی به او بگویم - l(yo) quería decirle algo

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    pronombres indefinidos - ضمایر تعریف نشده

    ضمایر تعریف نشده کلماتی هستند که مقدار یا تعداد نامشخصی را برای اشیاء یا اشخاص تعریف می کنند.


    algo - چیزی

    چیزی میل نداری؟ - ?l¿quieres tomar algo

    گوش کردن چیزی بیشتر از شنیدن است - escuchar es algo más que oír

    چیزی در این باره می دونی؟ - ?l¿sabes algo de eso

    چیزی درباره شیمی می دونی؟ - ?l¿sabes algo de química

    چیز دیگه ای هست؟ ، چیز دیگه ای نمی خواهید؟ - ?l¿algo más

    باید کاری کرد - hay que hacer algo

    چیزی خریدی؟ - ?l¿has comprado algo

    چیزی میخوام که بتونه کمکم کنه - quiero algo que me pueda ayudar


    algún ,alguno , algunos , alguna , algunas , - تعدادی ، بعضی , کسی , کسانی

    - alguno برای مفرد مذکر به کار بـرده می شود.در صورتی به کار بـرده میشه که بعدش اسم نیاد. alguno نسبتا کاربرد کمتری دارد. می توان به جای آن از un و uno استفاده کرد.

    یکی از این روز ها - alguno de estos días

    یکی از دوست هام خارجیه - alguno de mis amigos/as es extranjero/a

    یه روزی - algún día

    بعضی از آنها آنجا بودند - algunos de ellos estaban ahí

    باید تو یکی از همین صفحه ها باشه - tiene que estar en alguna de estas paginás

    تا حالا همچین چیزی دیدی؟ - ?l ¿has visto alguna vez una cosa así

    بعضی ها فکر می کنند که ایرانی ها عربی صحبت می کنند - algunos piensan que los iraníes hablan árabe
    کتابی درباره تاریخ اسپانیا خوندی؟ - ?l ¿has leído algún libro sobre la historia de españa
    بعضی وقت ها می رم سینما - algunas veces voy al cine

    چیز دیگه ای هست؟ ، چیز دیگه ای نمی خواهید؟ - ?l¿alguna otra cosa

    بعضی هاش کوجیکه بعضی هاش بزرگ - algunos son pequeños, y algunos son grandes

    روش دیگری هم برای انجام این کار هست؟ - ?l¿hay alguna otra manera de hacerlo


    un , uno , unos , una , unas بعضی ، تعدادی ، کسی ، کسانی

    - مترادف algún ,alguno , algunos , alguna , algunas هستند.البته این به این معنا نیست که در هر جا که خواستیم ، هر کدوم رو به جای دیگری استفاده کنیم.مثلا alguna vez یعنی "باری ، دفعه ای" اما una vez یعنی "یک بار"

    یکی از این روز ها - uno de estos días

    یکی از دوست هام خارجیه - uno de mis amigos/as es extranjero/a

    یه روزی - un día

    بعضی از آنها آنجا بودند - unos de ellos estaban ahí

    باید تو یکی از همین صفحه ها باشه - tiene que estar en una de estas paginás

    بعضی ها خوشحالن ، بعضی ها ناراحت - unos son alegre , otros triste

    یه جور بیماری عصبیه - es un tipo de enfermedad neurológica

    یک وضعیت بهتر - una estabilidad mejor

    هر کسی باید کارهاشو خودش انجام بده - uno tiene que hacer lo que tiene que hacer


    ningún , ninguno , ningunos ninguna , nungunas - هیچ چیز ، هیچ کس
    - این ضمایر حالت منفی ضمایر بالا هستند

    - این کلمات اگر قبل از فعل بیایند ، به فعل حالت منفی می دهند و نباید با no فعل را منفی کنیم.

    هیچ روزی - ninguno de estos días

    هیچ کدوم از دوست هام خارجی نیست - ninguno de mis amigos/as es extranjero/a

    هیچ روزی ، هیچ وقت - ningún día

    هیچ کدام از آنها آنجا نبودند - ningunos de ellos estaban ahí

    هیچ کدومش کار نمیکنه - ninguno de estos funcionan

    هیچ کس چیزی نمی دونه - ninguno sabe nada

    هیچ وقت نباید ناامید شد - no hay que desesperarse en ningún momento

    هیچ وقت بهش فکر نکرده بودم - ningún momento había pensado en eso

    هنوز راه حلی برای حل این مشکل پیدا نکرده ام - todavía no he encontrado ninguna solución para esta

    مشکلی ندارم - no tengo ningún problema

    هیچ دانشگاهی او را نپذیرفت - no le aceptaron en ninguna universidad


    alguien - کسی

    اینجا کسی رو میشناسی؟ - ?l¿conoces a alguien aquí

    می خواهی کسی کمکت کنه؟ - ?l¿quieres que alguien te ayude

    کسی اینجا هست؟ - ?l¿hay alguien aquí

    اونجا کسی نیست - no hay alguien ahí

    کسی بهت چیزی گفته؟ - ?l¿alguien te ha dicho algo

    کسی به من گفت - alguien me lo dijo

    کسی رو میشناسی که این کارو بلد باشه؟ - ?l ¿conoces a alguien que sepa hacerlo

    کسی رو میشناسی که روسی بلد باشه؟ - ?l¿conoces a alguien que sepa ruso

    کسی رو میشناسی که بتونه این کارو بکنه؟ - ?l¿conoces a alguien que pueda hacerlo

    کسی اونو میشناسه؟ - ?l ¿alguien conoce a él / ella

    کسی چیزی می دونه؟ - ?l¿alguien sabe algo

    از یه نفر که اونجا بود سوال کردم - le preguntó a alguien que estaba allí

    دنبال کسی می گردی؟ - ?l¿buscas a alguien


    nada - هیچ ، هیچ چیز

    - این کلمه اگر قبل از فعل بیاید ، به فعل حالت منفی می دهد و نباید با no فعل را منفی کنیم.

    از پدرو خبری داری؟ - ?l ¿sabes algo de pedro

    چیزی داخل جعبه هست؟ - ? l¿hay algo dentro de la caja

    نه ، هیچ چیز نیست - no , no hay nada

    چیزی به من نگفت - no me dijo nada

    هیچ چیز از زبان روسی نمی فهمم - no entiendo nada de ruso

    هیچی ازت نمی خوام - nada quiero de ti

    چیزی نیست ، اتفاقی نیافتاده - no pasa nada

    هیچی نمی خواد بگه - nada quiere decir

    این کار اصلا راحت نیست - no es nada fácil hacer esto

    اصلا به این موضوع فکر نمی کنم - nada pienso en esta tema


    nadie - هیچ کس

    - این کلمه اگر قبل از فعل بیاید ، به فعل حالت منفی می دهد و نباید با no فعل را منفی کنیم.

    هیچ کس ایبنجا نیست - no hay nadie aquí

    هیچ کس ایبنجا نیست - nadie hay aquí

    هیچ کسو تو این شهر نمی شناسم - no conozco a nadie en esta ciudad

    اینجا هیچ کس اسپانیایی بلد نیست؟ - ?l ¿aquí nadie sabe españo

    هیچ کس علاقه ای به انجام این کار نداشت - nadie tenía interés en hacerlo

    من بیشتر از هر کس دیگه ای ، میشناسمش - yo le conozco más que nadie

    هیچ کس این کار رو دوست نداره - nadie quiere este trabajo

    هیچ کس مقصر نبود - nadie fue culpable

    به هیچ کس اعتماد نداره - no confía en nadie
    چرا کسی نیومد؟ - ?l ¿por qué nadie vino

    به کسی چیزی نگفته ام - no he dicho nada a nadie


    cada , cada uno - هر ، هر یک ،هر کدام

    به هر کدوم یه خودکار داد - les dió un boligrafo a cada uno

    هر روز به مدرسه می رم - cada día voy a la escuela

    هر دفعه بهتر میشه - cada vez se hace mejor

    هر کدام از این ساعت ها یه قیمت داره - cada uno de estos relojes tiene un precio

    هر کسی باید پاسخگوی کاری که میکنه باشه - cada persona tiene que ser responsable de sus actos

    هرکسی حق تصمیم گیری برای زندگی خودشو داره - cada persona tiene derecho de decidir su vida propia

    به هر کدوم از بچه ها یه جعبه داد - le dio a cada niña una caja

    توی هر جعبه یه عروسک بود - dentro de cada caja fue una muñeca

    برای هر سوالی جوابی هست - hay una respuesta para cada pregunta

    در اسپانیا هر چهار سال یک بار انتخابات هست - en españa , cada cuatro años hay elecciones


    cualquier- هر

    هر کسی می تونه در هر جای دنیا خوشبخت باشه - cada persona puede ser feliz en

    cualquier parte del mundo

    تو می تونی هر کاری که میخوای بکنی - tú puedes hacer cualquier cosa que quieras

    می تونه هر لحظه اتفاق بیفته - puede ocurrir en cualquier momento

    میتونی هر ساعتی از روز به من زنگ بزنی - puedes llamarme en cualquier hora del día

    گویش هر شکلی از صحبت کردن یک زبان است - dialecto es cualquier forma de hablar una lengua

    هر چیزی بگی می تونه علیه خودت استفاده بشه - cualquier cosa que digas puede ser usada en tu contra

    اینجا یا هر جای دیگه - aquí o cualquier otro lugar

    هر خیابونی یه اسم داره - cualquier calle tiene un nombre


    otro , otra , otros , otras - دیگر ، دیگری ، بقیه

    لطفا یه روز دیگه بیا - ven por favor otro día

    یکی دیگه انتخاب کن - elija otro/a

    دوباره - otra vez

    دوباره تکرار کن - repita otra vez

    دوباره ، یه بار دیگه - otra vez más

    یه جور دیگه - otra forma , otro tipo

    یه جور دیگه ، یه روش دیگه - otra menera

    بقیه کجا هستند؟ - ?l¿dónde están los otros


    bastante , bastantes - به اندازه کافی ، به اندازه زیاد

    به اندازه کافی برای همه غذا هست - hay bastante comida para todos

    امروز به اندازه کافی وقت آزاد دارم - hoy tengo bastante tiempo libre

    به اندازه کافی مشکل دارم - tengo bastantes problemas

    به اندازه کافی پول ندارم - no tengo bastante dinero

    به اندازه کافی خوب کار میکنه - trabaja bastante bien

    قبلا به اندازه کافی با هم صحبت کردیم - nosotros ya hemos hablado bastante anteriormente

    به اندازه کافی دربارش مطالعه نکرده بودم - yo no había estudiado bastante sobre eso


    poco , pocos , poca , pocas - کم ، کمی

    - کلماتی هستند که پسوند کوچک کننده it در آن ها زیاد به کار بـرده می شود

    کم کم - poco a poco

    کم کم - poquito a poco

    کمی بیشتر - un poco más

    کمی بیشتر - un poquito más

    وقت کمی داریم - tenemos poco tiempo

    این خواننده زیاد معروف نیست - este cantante es poco conocido

    دوستان کمی داره - tiene pocos amigos

    کمی بعد - poco después

    چند روز بعد - pocos días después

    او کمی خجالتی است - él es un poco tímido

    او کمی خجالتی است - ella es un poco tímida

    زمان زیادی نمونده ، کمی مونده به ... - falta poco tiempo


    todo , todos , toda , todas - همه

    همه روز ها ، هر روز - todos los días

    همه شبها ، هر شب - todas las noches

    تمام شب بیدار بودم - toda la noche estuve despierta

    تمام دوستانم اسپانیایی هستند - todos mis amigos son españoles

    همه می دونند - todo el mundo sabe

    همه چیز تحت کنترله - todo está bajo control

    ممنون به خاطر هم چیز - gracias por todo

    همه چیز روبه راهه - todo va bien

    همش یه خواب بود - todo fue un sueño

    همه جا دنبالش گستم - lo busqué en todas partes


    mucho , muchos , mucha , muchas - خیلی

    l¡muchas gracias!l- خیلی ممنون

    خیلی گرسنمه - tengo mucho hambre

    زمان زیادی گذشته - ha pasado mucho tiempo

    خیلی ها فکر می کنند که ایرانی ها ، عربی صحبت می کنند - mucha gente piensa que los iraníes hablan arabé

    حیوانات زیادی در باغ وحش بود - había muchos animales en el zoo

    خیلی کارها دارم که باید انجام بدم - tengo muchas cosas que hacer

    فوتبال بازی کردن رو خیلی دوست دارم - me gusta mucho jugar fútbol

    آلبوم جدیدش از قبلی خیلی بهتره - su nuevo álbum está mucho mejor que el anterior


    demasiado - بیش از اندازه ، خیلی

    این پیراهن برای من خیلی بزرگه - esta camisa es demasiado grande para mí

    خیلی دیره ، خیلی دیر شده - es demasiado tarde

    خیلی تند راه میری - caminas demasiado rápido

    خیلی حرف میزنه - habla demasiado


    propio , propios , propia , propias - خود

    - propio معنی دیگه ای هم داره: "مناسب"

    مثال: لباسم برای جشن مناسب نیست - mi ropa no es propia para la fiesta

    به پدر خودش هم اعتماد نداره - no confía en su propio padre

    می خوام تو اتاق خودم بخوابم - quiero dormir en mi propia habitación

    به زبون خودشون صحبت می کنند - hablan en su propia lengua

    با دستهای خودش این کار رو کرد - lo hizo con sus propias manos

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    افعال بی قاعده - verbos irregulares

    افعال بی قاعده به فعل هایی گفته می شود که از قواعد افعال باقاعده پیروی نمی کنند.در زبان

    اسپانیایی بیش از 150 فعل بی قاعده وجود دارد.از مهمترین آنها می توان به ser (بودن)

    estar (بودن) ، ir (رفتن) ، poder (توانستن) ، decir (گفتن) ، querer (خواستن) ،

    hacer (انجام دادن) ، saber (دانستن) اشاره کرد.


    بسیاری از افعال بی قاعده که حرف دوم مصدر آنها o هست،با تبدیل o به ue صرف می شوند.همچنین بعضی دیگر که حرف دوم مصدر آنها e هست،با تبدیل e به ie صرف می شوند.

    مثلا:

    (فکر می کنم) , pensar >> pienso

    (می توانم) , poder >> puedo


    نکته مهم: صرف افعال بی قاعده اول شخص جمع و دوم شخص جمع مانند صرف افعال باقاعده هست.یعنی همان طور که افعال با قاعده صرف می شوند.

    مثلا:

    (فکر می کنیم) , pensar >> pensamos

    (فکر می کنید) , pensar >> pensáis


    (می توانیم) , poder >> podemos

    (میتوانید) , poder >> podéis


    pensar - فکر کردن

    pienso - فکر می کنم

    piensas - فکر می کنی

    piensa - فکر می کند

    pensamos - فکر می کنیم

    pensáis - فکر می کنید

    piensan - فکر می کنند


    poder - توانستن

    puedo - می توانم

    puedes - می توانی

    puede - می تواند

    podemos - می توانیم

    podeis - می توانید

    pueden - می توانند


    اول شخص و دوم شخص جمع در تمامی وجه ها (حال ساده،گذشته ساده و..) مثل با قاعده ها صرف

    می شوند.البته یک استثناء وجود دارد که ir می باشد.ir تنها مصدری است که از دو حرف تشکیل شده.

    اگر بخواهیم آن را مثل افعال باقاعده صرف کنیم، باید علامت مصدری را حذف کنیم و پسوند ها را اضافه

    کنیم.اما اگر علامت مصدری حذف شود باید کل مصدر را حذف کنیم که این امکان پذیر نیست.می توان گفت

    که مصدر ir ریشه ندارد.صرف این مصدر شکل خاص خود را دارد.

    ir - رفتن

    voy - می روم

    vas - می روی

    va - می رود

    vamos - می رویم

    vais - می روید

    van - می روند

    در گذشته ساده این طور صرف می شود:

    ir - رفتن

    fui - رفتم

    fuiste - رفتی

    fue - رفت

    fuimos - رفتیم

    fuisteis - رفتید

    fueron - رفتند


    افعال بی قاعده دیگر به صورت های مختلف تغییر می کنند و صرف می شوند.

    (صرف چند فعل بی قاعده در حال ساده)

    ser - بودن

    soy - هستم

    eres - هستی

    es - هست

    somos - هستیم

    sois - هستید

    son - هستند


    estar - بودن

    estoy - هستم

    estás - هستی

    está - هست

    estamos - هستیم

    estáis - هستید

    están - هستند


    dar - دادن

    doy - می دهم

    das - می دهی

    da - می دهد

    damos - می دهیم

    dais - می دهید

    dan - می دهند


    tener - داشتن

    tengo - دارم

    tienes - داری

    tiene - دارد

    tenemos - داریم

    tenéis - دارید

    tienen - دارند


    salir - خارج شدن ، بیرون رفتن

    salgo - خارج می شوم

    sales - خارج می شوی

    sale - خارج می شود

    salimos - خارج می شویم

    salís - خارج می شوید

    salen - خارج می شوند


    oír - شنیدن

    oigo - می شنوم

    oyes - می شنوی

    oye - می شنود

    oímos - می شنویم

    oís - می شنوید

    oyen - می شنوند


    decir - گفتن

    digo - می گویم

    dices - می گویی

    dice - می گوید

    decimos - می گوییم

    decís - می گویید

    dicen - می گویند


    querer - خواستن ، دوست داشتن

    quiero - می خواهم

    quieres - می خواهی

    quiere - می خواهد

    queremos - می خواهیم

    queréis - می خواهید

    quieren - می خواهند


    hacer - انجام دادن ، کردن

    hago - انجام می دهم

    haces - انجام می دهی

    hace - انجام می دهد

    hacemos - انجام می دهیم

    hacéis - انجام می دهید

    hacen - انجام می دهند


    saber - دانستن ، بلد بودن

    sé - می دانم

    sabes - می دانی

    sabe - می داند

    sabemos - می دانیم

    sabéis - می دانید

    saben - می دانند


    conocer - شناختن ، آشنایی داشتن

    conozco - می شناسم

    conoces - می شناسی

    conoce - می شناسد

    conocemos - می شناسیم

    conoséis - می شناسید

    conocen - می شناسند


    seguir - ادامه دادن

    sigo - ادامه می دهم

    sigues - ادامه می دهی

    sigue - ادامه می دهد

    seguimos - ادامه می دهیم

    seguís - ادامه می دهید

    siguen - ادامه می دهند


    pedir - درخواست کردن ، درخواست داشتن ، خواستن

    pido - درخواست می کنم

    pides - درخواست می کنی

    pide - درخواست می کند

    pedimos - درخواست می کنیم

    pedís - درخواست می کنید

    piden - درخواست می کنند




    حال ساده (اخباري) - presente indicativo , - بودن ser y estar

    حال ساده (اخباري) فعلي است كه وقوع عملي را به طور قطع خبر مي دهد.

    در اين درس با دو مصدر ser و estar كه هر دو معني بودن مي دهند،آشنا مي شويم و آنها را به حال

    ساده صرف مي كنيم.



    ser




    estar
    estar.jpg



    تفاوت ser وestar

    چه موقع بايد از ser استفاده كنيم؟

    ser حالت دائمي را نشان مي دهد.البته اين حالت ممكن است در آينده تغيير كند اما در همان لحظه كه آن حالت

    را بيان مي كنيم، امكان ندارد تغييركند.مثلا اگر مي خواهيم بگوييم «او يك پسر است» بايد از ser استفاده

    كنيم.چون حالتي است كه امكان تغيير درآن وجود ندارد. يا مثلا مي خواهيم بگوييم «امروز يكشنبه است»

    وقتي مي گوييم امروز يكشنبه هست حالتي را بيان مي كنيم كه احتمال تغيير در آن لحظه،در آن حالت وجود

    ندارد.پس بايد از ser استفاده كنيم.


    مثال ها:

    él es un chico - او يك پسر است

    hoy es domingo - امروز يكشنبه است

    tú eres muy inteligente - تو خيلي باهوش هستي

    yo soy juan - من خوآن هستم

    el coche es de color rojo - رنگ ماشين قرمز است

    nosotros somos cristianos - ما مسيحي هستيم

    vosotros sois madrileños - شما مادريدي هستيد

    los pájaros son bonitos - پرنده ها زيبا هستند


    چه موقع بايد از estar استفاده كنيم؟

    estar حالتي را بيان مي كند كه آن حالت ممكن است هر لحظه تغيير كند.مثلا: «او خواب است» ، «او در

    حال دويدن است» ، «ليوان روي ميز است» ، «ليوان خالي است»

    (فقط یک استثناء وجود دارد ; برای مشخص کردن محل یک مکان از estar استفاده می کنیم.)

    مثلا: پرتغال در شبهه جزیره ایبری است - portugal está en la península ibérica


    مثال ها:

    él está dormido - اوخواب است

    él está corriendo - او در حال دويدن است

    el vaso está sobre la mesa - ليوان روي ميز است

    el vaso está vacío - ليوان خالي است

    yo estoy muy alegre - من خيلي خوشحال هستم

    yo estoy en la casa - من در خانه هستم

    tú estás andando - تو در حال قدم زدن هستي

    nosotros estamos trabajando - ما در حال كار كردن هستيم

    vosotros estáis trabajando - شما در حال كار كردن هستيد

    ellos stán nerviosos - آنها عصباني هستند

    las ventanas están abiertas - پنجره ها باز هستند


    حالت سوالي و منفي:

    امروز يكشنبه است - hoy es domingo

    امروز يكشنبه است؟ - ?hoy es domingo

    امروز يكشنبه نيست - hoy no es domingo

    روي ميز است - está sobre la mesa

    روي ميز است؟ -?está sobre la mesa

    روي ميز نيست - no está sobre la mesa




    usted y ustedes

    usted - وقتي مي خواهيم كسي را محترمانه خطاب كنيم به جاي tú از usted استفاده مي كنيم .

    ustedes - وقتي مي خواهيم دو يا چند نفر را محترمانه خطاب كنيم،به جاي vosotros يا vosotras از

    ustedes استفاده مي كنيم.

    مثال ها:

    شما اسپانيايي هستيد - usted es español

    شما اسپانيايي هستيد - ustedes son españoles

    شما در اسپانيا هستيد - usted está en españa

    شما در اسپانيا هستيد - ustedes están en españa


    لغات:
    domingo - يكشنبه

    inteligente - باهوش

    dormir - خوابيدن

    correr - دويدن

    color - رنگ

    rojo - قرمز

    cristiano - مسيحي

    madrileño - مادريدي

    bonito - زيبا

    pájaro - پرنده

    vaso - ليوان

    sobre - روي

    mesa - ميز

    vacío - خالي

    muy - خيلي

    alegre - خوشحال ، شاد

    trabajar - كار كردن

    nervioso - عصباني

    abierto - باز

    ventana - پنجره

    --
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مصدر - infinitivo
    در زبان اسپانيايي سه نوع مصدر وجود دارد:
    مصدر هايي كه به ar ختم مي شوند، مصدر هايي كه به er ختم مي شوند و مصدر هايي كه به ir ختم مي شوند.
    مثال:

    tocar - لمس كردن، نواختن

    creer - فكر كردن، باور داشتن

    recibir - دريافت كردن

    هر گروه قاعده صرف خاص خود را دارد.البته افعال بي قاعده زيادي هستند كه از قواعد صرف كه در اين
    درس براي هر سه نوع مصدر مي گويم،پيروي نمي كنند و آنها را بايد ياد بگيريم.اما فعلا صرف افعال با
    قاعده را ياد مي گيريم و در مورد افعال بي قاعده و چگونگي صرف كردن در درس هاي بعدي به آنها
    مي پردازيم. (ar,er,ir) علامت هاي مصدري هستند.


    ١- صرف حال ساده اخباري براي مصدر هايي كه به ar ختم مي شوند.
    علامت مصدري را حذف مي كنيم تا ريشه مصدر به دست بيايد
    سپس پسوند هاي (o - as - a - amos - áis - an) را به ترتيب به ريشه مصدر اضافه مي كنيم.
    مثال:

    (با حذف ar ريشه مصدر را به دست مي آوريم) tocar - ar = toc
    لمس مي كنم - toc + o = toco

    لمس مي كني - toc + as = tocas

    لمس مي كند - toc + a = toca

    لمس مي كنيم - toc + amos = tocamos

    لمس مي كنيد - toc + áis = tocáis

    لمس مي كنند - toc + an = tocan


    ٢- صرف حال ساده اخباري براي مصدر هايي كه به er ختم مي شوند.

    علامت مصدري را حذف مي كنيم تا ريشه مصدر به دست بيايد،
    سپس پسوند هاي (o - es - e - emos - éis - en) را به ترتيب به ريشه مصدر اضافه مي كنيم.

    مثال:

    (با حذف er ريشه مصدر را به دست مي آوريم) creer - er = cre

    فكر مي كنم - cre + o = creo

    فكر مي كني - cre + es = crees

    فكر مي كند - cre + e = cree

    فكر مي كنيم - cre + emos = creemos

    فكر مي كنيد - cre + éis = creéis

    فكر مي كنند - cre + en = creen

    ٣- صرف حال ساده اخباري براي مصدر هايي كه به ir ختم مي شوند.

    علامت مصدري را حذف مي كنيم تا ريشه مصدر به دست بيايد،
    سپس پسوند هاي (o - es - e - imos - ís - en) را به ترتيب به ريشه مصدر اضافه مي كنيم.
    مثال:

    (با حذف ir ريشه مصدر را به دست مي آوريم) recibir - ir = recib
    دريافت مي كنم - recib + o = recibo

    دريافت ميكني - recib + es = recibes

    دريافت مي كند - recib + e = recibe

    دريافت مي كنيم - recib + imos = recibimos

    دريافت مي كنيد - recib + ís = recibís

    دريافت مي كنند - recib + en = reciben

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    چند نکته مهم

    توی این پست چند تا نکته مهم نوشتم که دانستنش برای هر زبان آموزی که اسپانیایی می خونه ضروریه.

    در زبان اسپانیایی ...

    - سوم شخص مفرد و سوم شخص جمع هر کدام دو معنی دارند

    مهم ترین نکته ای که درس های قبلی هم گفته بودم این هست که تمام فعل ها (به غیر از افعال امری) در سوم

    شخص مفرد و سوم شخص جمع , دو معنی دارند و این به خاطر ضمایر محترمانه usted و ustedes می

    باشد که با آن ها صرف می شوند.

    مثال:
    او می خواهد برود - el/ella quiere ir

    شما می خواهید بروید - usted quiere ir


    آنها می خواهند بروند - ellos/ellas quieren ir

    شما می خواهید بروید - ustedes quieren ir

    پس فعل ها در سوم شخص مفرد و سوم شخص جمع همیشه دو معنی می توانند داشته باشند.

    می خواند_می خوانید - lee

    می خوانند_می خوانید - leen

    خواند_خواندید - leyó

    خواندند_خواندید - leyeron

    هست_هستید - esta

    هستند_هستید - estan

    بود_بودید - estaba

    بودند - بودید - estaban

    میرود_میروید - va

    میروند_میروید - van

    - قاعده تلفظ هم استثناء دارد

    در اسپانیا شهری نزدیک بارسلونا هست که girona نام دارد.این شهر جیرونا تلفظ می شود.این شهر مرکز

    ایالت کوچک girona است و با ایالت cataluña همسایه هستند.زبان ایالت کاتالونیا و جیرونا , catalán

    (کاتالونیایی) است.که یک زبان محلی می باشد.علت تلفظ ج به جای خ , زبان مردم این منطقه است که نه تنها

    در این منطقه , بلکه در تمام اسپانیا همین جور تلفظ می شود.اسمی هم شنیده ام که حرف j آن ج تلفظ

    می شود: joan جوآن.

    پس اگر جایی از این بی قاعده گی ها دیدید احتمال زیاد به خاطر همین زبان های محلی است.

    در اسپانیا سه زبان محلی وجود دارد:

    catalán (کاتالونیایی) در ایالت cataluña

    gallego (گالیسیایی) در ایالت galicia

    vasco (باسکی) در ایالت país vasco



    - بعضی از اشیاء جمع هستند

    مثال:

    las gafas (عینک)

    los pantalones (شلوار)

    و این به خاطر دوتکه بودن یا دوتایی بودن آنهاست.


    - بعضی از اسم های خارجی ترجمه می شوند

    مثال:

    new york >> nueva york

    napoli >> nápoles


    - پسوند ción و ico/a کلمات را تاکید دار می کنند

    حرف o در پسوند ción همیشه تاکید دار است

    مثال:

    reparación- تعمیر

    lección - درس

    nación - ملت

    پسوند ico و ica کلمه را تاکید دار می کنند.به این صورت که آخرین حرف صدا دار قبل از این پسوند

    acento می گیرد

    مثال:

    gramática- گرامر , دستور زبان

    matemática- ریاضی

    tráfico- ترافیک , عبور و مرور

    político - سیـاس*ـی

    química - شیمی

    rústico - روستایی

    único/a - تنها , تک


    - تر وترین más و el/los más, la/las más هستند

    کلمه más به معنای بیشتر و تر است

    مثلا:

    دوست دارم بیشتر دراین باره بدونم - me gustaría saber más sobre esto

    لطفا آهسته تر رانندگی کن - por favor conduce más lento


    وقتی یکی از حروف تعریف (el , la , los , las) قبل از más بیاید , معنی ترین می دهد

    مثال:

    el país más grande del mundo

    بزرگ ترین کشور جهان

    la ciudad más grande del mundo

    بزرگ ترین شهر جهان


    los países más pobres del mundo

    فقیرترین کشورهای جهان


    las ciudades más bellas del mundo

    زیبا ترین شهرهای جهان


    peor و mejor به معنای بدترین و بهترین هستند که بعضی وقتها با حروف تعریف هم نوشته میشوند

    mi mejor amigo/a

    بهترین دوستم

    el/la mejor amigo/a

    بهترین دوست


    su peor enemigo

    بدترین دشمنش


    el peor enemigo

    بدترین دشمن

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    چند اصطلاح - unas expresiones

    adiós , hasta luego , hasta pronto , hasta la vista , hasta la próxima ,

    hasta mañana , chao

    این ها کلماتی هستند که در هنگام خداحافظی گفته می شوند.

    adiós - خداحافظ. (این کلمه وقتی استفاده می شود که بعد از خداحافظی شخص را دیگر نمیبینیم یا برای

    مدتی قرار است که او رانبینیم)

    hasta luego - تا بعد (پر کاربردترین کلمه که در هنگام خداحافظی گفته می شود)

    hasta pronto/la vista/la próxima - تا بعد ، تا دیدار بعدی

    hasta mañana - تا فردا

    chao , chau - (این کلمه از ایتالیایی وارد زبان اسپانیایی شده و در آرژانتین و بعضی کشورهای

    آمریکای لاتین به کار بـرده می شود.در هنگام سلام کردن یا خداحافظی کردن می توان از این کلمه

    استفاده کرد)

    vale , bueno , de acuerdo , está bien

    vale- باشه

    bueno- بسیار خوب ، باشه

    de acuerdo- قبوله ، باشه

    está bien - بسیار خوب ، باشه

    estamos?l¿ - باشه؟ ، فهمیدی؟ ، قبول؟

    !?cómo¿ - (چی؟!) اگر به صورت تعجبی و سوالی بیان شود ، زمانی است که چیزی را میشنویم و

    تعجب می کنیم و برای دوباره شنیدن آن حرف، این اصطلاح را به کار می بریم.مثل فارسی که کلمه 'چی؟!'

    به صورت سوالی و تعجبی گفته می شود.البته از qué?!l (چی؟!) هم میتوان استفاده کرد.

    l¡venga! , ¡vamos! , ¡anda!l

    اینها اصطلاحاتی هستند که در زبان عامیانه از آنها بسیار استفاده می شود.هر کدام یک فعل از یک مصدر

    هستند.اما به تنهایی و به صورت جداگانه معنی دیگری میدهند که به نوعی امری می باشند.می توان این سه

    کلمه را این طور معنی کرد: زود باش! ، یالا! ، عجله کن!

    l¡ánimo!l- به معنای روحیه و در اصطلاح یعنی: روحیه داشته باش ، اعتماد به نفس داشته باش

    l¡anímate!l- فعل امری برای ضمیر tú از مصدر animarse به معنای روحیه داشتن،روحیه پیدا کردن

    tontería - حماقت ، کار احمقانه ، حرف احمقانه

    l¡no digas tonterías!l- مزخرف نگو!

    fue una tontería ir allí - رفتن به اونجا کار احمقانه ای بود

    qué más da?l¿ - چه اهمیتی داره؟ ، ولش کن

    l¡tranquilo/a!, ¡cálmate!l- آروم باش!

    ojalá - ای کاش ، انشاالله. (این اصطلاح همان انشاالله عربی است که وارد زبان اسپانیایی شده)

    ojalá yo fuera un poquito más alto/a - ای کاش کمی قدبلندتر بودم

    ojalá que te mejores pronto - انشاالله زود حالت خوب بشه

    fue/ha sido un mal entendido - یه سوء تفاهم بود

    fue/ha sido una broma - شوخی کردم ، شوخی بود

    con los ojos puestos - با نگاه خیره

    con los ojos puestos en la puerta - با چشمانی خیره به در

    todas las miradas están puestas en él - تمام نگاه ها به سمت اوست

    darse cuenta - چیزی را فهمیدن، متوجه چیزی شدن

    l¡hombre!l- این اصطلاح مخصوص اسپانیایی هاست.در فارسی کلمه ای وجود ندارد که بتوان به جای

    آن گذاشت. تنها کلماتی که معنی نزدیک تری به این اصطلاح دارند، این ها هستند: آقا، رفیق، دوست من

    l¡che!l- مثل hombre اسپانیایی است و فقط در آرژانتین از آن استفاده می شود، حتی در کشور های

    همسایه (اوروگوئه و شیلی) که از نظر لحجه و کاربرد اصطلاحات شباهت زیادی به هم دارند، این

    اصطلاح استفاده نمی شود.

    darse vuelta - چرخیدن،برگشتن

    date vuelta - برگرد ، بچرخ

    darse prisa - عجله کردن

    date prisa - عجله کن

    hay que darse prisa - باید عجله کرد

    tener prisa - عجله داشتن

    tengo prisa - عجله دارم

    l¡rápido!l- زود باش! ،سریع!

    l¡vaya!l- عجب!

    l¡dios mío!l- خدای من!

    l¡madre mía!l- اصطلاحی که در هنگام تعجب گفته می شودl

    l¡no me digas!l- جدی می گی؟ واقعا؟

    en serio? , ¿de verdad? , ¿de veras?l¿ - جداً؟ ، واقعاً؟

    a ver - ببینیم

    a ver qué tal - بزار ببینیم چجوره

    ...es que - راستش ...

    ...es decir (que)l - باید گفت... ، قابل ذکر است...

    más o menos - کم و بیش

    aquí tiene - بفرمایید (وقتی چیزی را به کسی می دهیم)

    sueltame - ولم کن

    dejame - ولم کن ، بذار ...

    dejame ver - بذار ببینم

    dejame en paz - راحتم بذار

    l¡cuanto tiempo!l- (این اصطلاح در سلام و احوالپرسی های صمیمانه گفته می شود.زمانی که دو نفر

    مدت زیادی همدیگرو ندیدن)

    muy amable - لطف کردید ، ممنون

    nada impotrtante - چیز مهمی نیست

    de repente - ناگهان ، یهو ، یه دفه

    por otro lado - از جهت دیگر

    no te metes en eso - تو دخالت نکن

    no es tu asunto - به تو مربوط نمیشه ، به تو ربطی نداره

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    حال استمراری - presente continuo

    peresente continuo یا presente progresivo همان طور که از اسمش
    پیداست نشان دهنده کاری یا حالتی است که به صورت مکرر در حال ادامه می باشد.



    در فارسی اینگونه بیان می شود:

    دارم نگاه میکنم یا در حال نگاه کردن هستم ، دارم درس می خونم یا در حال درس خواندن هستم




    روش ساخت:

    برای ساختن این فعل از estar (بودن) کمک می گیریم .به این صورت که اول estar را در حال ساده

    صرف می کنیم و بعد اسم مصدر را به آن اضافه می کنیم.




    حال استمراری = اسم مصدر + حال ساده estar



    yo estoy mirando - من دارم نگاه می کنم

    tú estás mirando - تو داری نگاه می کنید

    él está mirando - او دارد نگاه می کند

    nosotros estamos mirando - ما داریم نگاه می کنیم

    vosotros estáis mirando - شما دارید نگاه می کنید

    ellos están mirando - آنها دارند نگاه می کنند




    اسم مصدر:

    روش به دست آوردن اسم مصدر:

    مصدر هایی که به ar ختم می شوند:

    علامت مصدر یعنی ar را حذف می کنیم تا ریشه مصدر را به دست آوریم; سپس پسوند ando را به آن

    اضافه می کنیم.

    مثال:

    (با حذف ar ريشه مصدر را به دست مي آوريم) mirar - ar = mir

    (و پسوند ando را به آن اضافه می کنیم) mir + ando = mirando
    ,

    مصدر هایی که به er و ir ختم می شوند:

    علامت مصدر یعنی er و ir را حذف می کنیم تا ریشه مصدر به دست آوریم; سپس پسوند iendo را به

    آن اضافه می کنیم.

    مثال:

    (با حذف er ريشه مصدر را به دست مي آوريم) comer - er = com

    (و پسوند iendo را به آن اضافه می کنیم) com + iendo = comiendo


    (با حذف ir ريشه مصدر را به دست مي آوريم) escribir -ir = escrib

    (و پسوند iendo را به آن اضافه می کنیم) escrib + iendo = escribiendo



    اسم مصدرهای بی قاعده نیز وجود دارند که از این روش پیروی نمی کنند.

    مثال:decir = diciendo , ser = siendo , pedir = pidiendo , ver = viendo ,

    venir= viniendo , servir = sirviendo , seguir = siguiendo , morir = muriendo ,

    dormir = durmiendo , traer = trayendo , caer = cayendo , leer = leyendo ,

    creer = creyendo , huir = huyendo , ir = yendo , oír = oyendo


    مثال هایی برای حال استمراری:

    estoy subiendo al avión - دارم سوار هواپیما میشم

    ?que estás haciendo¿ - چی کار داری میکنی؟

    estoy mirando la tele - دارم تلوزیون نگاه می کنم

    los obreros están trabajando - کارگران درحال کار کردن هستند

    está caminando por la calle - داره تو خیابون قدم میزنه

    estamos comiendo - داریم غذا می خوریم

    los niños están jugando - بچه ها دارن بازی می کنن

    está diciendo mentira - داره دروغ میگه

    lo que estamos pidiendo es justicia - عدالت چیزی هست که در خواست آن را داریم

    lo estoy viendo - دارم می بینمش(آن را)

    le estoy viendo - دارم می بینمش (او را)

    mis amigos están viniendo para acá - دوستام دارن میان اینجا

    nos está sirviendo de mucho - خیلی داره به ما کمک می کنه

    la carrera que estoy siguiendo - راهی که دارم دنبال می کنم ، راهی که دارم ادامه می دم

    se está muriendo - داره می میره

    me estoy muriendo de la risa - دارم از خنده می میرم!

    me estoy durmiendo - داره خوابم می گیره

    se está durmiendo - داره می خوابه

    él está yendo a la casa - اون داره میره خونه

    me estoy yendo del país - من دارم از کشور می رم (خارج میشم)

    está huyendo de si mismo - داره از خودش فرار می کنه

    estoy oyendo el sonido de las olas del mar - دارم صدای امواج دریا رو می شنوم

    qué libro estás leyendo?l¿ - چه کتابی داری میخونی؟

    sigo siendo poeta - به شاعربودن ادامه می دم ، هنوز هم دارم شعر می گم

    sigo siendo jugador - به بازیگر بودن ادامه می دم ، هنوز هم دارم بازی می کنم ( قبل از siendo

    ، معمولا از seguir کمک می گیریم. seguir siendo یعنی در حال ادامه دادن کاری یا در حال

    ادامه داشتن حالتی )


    لغات:
    mirar - نگاه کردن ، تماشا کردن

    mirando - در حال نگاه کردن

    escribir - نوشتن

    escribiendo - در حال نوشتن

    subir - بالا رفتن ، بالا آمدن ،بالا بردن ، سوار شدن

    subiendo - در حال بالا رفتن

    tele,televisor - تلوزیون

    televisión - (کانال) تلوزیونی

    hacer - انجام دادن

    haciendo - در حال انجام دادن

    caminar - قدم زدن ، راه رفتن

    caminando - در حال قدم زدن ، قدم زنان

    calle - خیابان

    comer - خوردن ، غذا خوردن

    comiendo - در حال خوردن

    jugar - بازی کردن

    jugando - در حال بازی کردن

    decir - گفتن

    mentira - دروغ

    justicia - عدالت

    seguir - تعقیب کردن ، دنبال کردن ،ادامه دادن

    jugador - بازیکن

    poeta - شاعر

    leyendo - در حال خواندن

    ola - موج

    huyendo - درحال فرار

    si mismo - خود ، خودش

    yo mismo - خودم

    yendo - در حال رفتن

    país - کشور

    risa - خنده

    muriendo - در حال مرگ

    carrera - راه ، مسیر

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا