آموزشی آموزش گام به گام اصول شعر

aaaaaaaa

کاربر اخراجی
عضویت
2017/09/15
ارسالی ها
3,192
امتیاز واکنش
2,835
امتیاز
546
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
هجای ه آخر این دو مصرع کوتاه است ولی طبق قاعده بند 9 باید بلند محسوب شود .
مـُفتـَعـَلـُن فاعِـلـُن | مـُفتـَعـَلـُن فاعِـلـُن:
- 7 7 - - 7 - - 7 7 - - 7 -
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب
باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مـُستـَفـعـِلُ مـُستـَفـعـِلُ مـُستـَفـعـِلُ فـَعلـُن:
- - 7 7 - - 7 7 - - 7 7 - -
در زد کسی از سمت خیابان تو نبودی
برخاستم از خواب هراسان تو نبودی
مـُستـَفـعـِلُ‏مـُستـَفـعـِلُ‏مـُستـَفـعـِلُ‏فـَع (لا حول ولا قوه الا بالله):
شکل اصلی: - - 7 7 - - 7 7 - - 7 7 -
شکلهای دیگر با تبدیل هر یک از جفت هجاهای کوتاه کنارهم به یک هجای بلند به دست می‏آید و نیز با خواندن وزن به صورت فـَع مـُفتـَعـَلـُن‏ مـُفتـَعـَلـُن‏ مـُفتـَعـَلـُن‏ و آوردن مـَفاعـِلـُن به جای مـُفتـَعـَلـُن‏ دوم : - - 7 7 - 7 - 7 - - 7 7
 
  • پیشنهادات
  • aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    زاهد بودم ترانه‏گویم کردی
    عابد بودم پیاله‏جویم کردی
    سجاده‏نشین باوقاری بودم
    بازیچه‏ی کودکان کویم کردی
    هر روز دلم در غم تو زارتراست
    وز من دل بی‏رحم تو بیزارتر است
    بگذاشتیم غم تو نگذاشت مرا
    حقا که غمت از تو وفادارتر است
    مـُستـَفـعـِلُ فاعِلات ُ فـَعـلُن ( از وزنهای پرکاربرد ):
    یا به عبارت دیگر : مـُستـَفـعـِلُ فاعِلـُن فَـعـولُن
    - - 7 7 - 7 - 7 - -
    دیدید که وزن رباعی با اختیارات شاعری به صورت زیر در‏می‏آید ( - - 7 7 -7 - 7 - - 7 7 - ) اگر 3 هجای آخر آن را برداریم به وزن مـُستـَفـعـِلُ فاعِلات ُ فـَعـلُن ( وزن لیلی و مجنون نظامی یا ترجیع‏بند معروف سعدی ) می‏رسیم :
    بنشینم و صبر پیش گیرم
    دنباله کار خویش گیرم
    مَفاعیلُ مَفاعیلُ مَفاعیلُ مَفاعیل
    7 - - 7 7 - - 7 7 - - 7 - -
    بیایید بیایید بر این یار بگردیم
    بر این نقطه‏ی اقبال چو پرگار بگردیم
    بیایید که امروز به اقبال و به پیروز
    چو عشاق نو آموز بر این یار بگردیم
    بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
    در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
    مـَفاعـِلـُن فـَعـَلاتـُن | مـَفاعـِلـُن فـَعـَلاتـُن :
    7 - 7 - 7 7 - - 7 - 7 - 7 7 - -
    بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد
    تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی
    مـَفاعـِلـُن فـَعـَلاتـُن مـَفاعـِلـُن فـَعـَلـُن ( از وزنهای پرکاربرد):
    7 - 7 - 7 7 - - 7 - 7 - 7 7 -
    دعای گوشه‏نشینان بلا بگرداند
    چرا به گوشه‏ی چشمی به ما نمی‏نگری؟
    فـَعـَلاتـُن مـَفاعـِلـُن فـَعـَلـُن ( از وزنهای پرکاربرد ):
    این وزن با حذف مـَفاعـِلـُن از اول وزن قبلی به دست می‏آید.
    شکل اصلی : 7 7 - - 7 - 7 - 7 7 -
    شکل دیگر : 7 7 - - 7 - 7 - - -
    حال خونین دلان که گوید باز
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    وز فلک خون جم که جوید باز
    مـُستـَفعـِلـُن مفاعـِل ُ مـُستـَفعـِلـُن فَـعَـل ( از وزنهای پرکاربرد):
    - - 7 - 7 - 7 7 - - 7 - 7 -
    حاشا که من به موسم گل ترک ِ مـِی کنم
    من لاف عقل می‏زنم این کار کی کنم
    تعدادی از وزنهای بالا دوری بود و حالا چند وزن دوری دیگر را بررسی می‏کنیم :
    فَعَلاتُ فاعِلاتُن | فَعَلاتُ فاعِلاتُن
    7 7 - 7 - 7 - - 7 7 - 7 - 7 - -
    همه عمر بر ندارم سر از این خمـار مـسـ*ـتی
    که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
    مَفعول ُ فاعِلاتـُن | مَفعول ُ فاعِلاتـُن :
    - - 7 - 7 - - - - 7 - 7 - -
    نام وزنها سلیقه‏ای است مثلا می‏توانید نام این وزن را مستفعلن فعولن هم بگذارید !
    دل می‏رود ز دستم صاحبدلان خدا را
    دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
    مَفعولُ مَفاعیلُن | مَفعولُ مَفاعیلُن :
    ساقی چمن و گل را بی‏روی تو رنگی نیست
    شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
    فاعِلُن مَفاعیلُن | فاعِلُن مَفاعیلُن :
    - 7 - 7 - - - - 7 - 7 - - -
    آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
    جان و دل فدا کردم از برای آزادی
    زاهدی به میخانه سُرخ‏رو ز ِ مِی دیدم
    گفتمش مبارک باد بر تو این مسلمانی
    ازحافظ فقط یک غزل در این وزن یادم هست:
    یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی
    کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی
    فَعلُن فَعولُن | فَعلُن فَعولُن :
    - - 7 - - - - 7 - -
    یارب امان ده تا باز بیند
    چشم محبان روی حبیبان
    فاعِلاتُ فاعِلُن | فاعِلاتُ فاعِلُن
    مثل شعر ناگهان مثل گریه بی‏امان
    مثل لحظه‏های وحی اجتناب‏ناپذیر

    من پرکاربردترین اوزان فارسی را معرفی کردم ولی هر کسی میتواند وزن جدیدی ابداع کند و در آن وزن شعر بگوید . برای آن که شعر موزون باشد کافی است که مصرع‏ها هم‏وزن باشند .
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    13- قافیه و ردیف :
    در قصیده و غزل و دوبیتی و رباعی مصرع اول بیت اول با تمام مصرع‏های دوم ابیات هم‏قافیه است اما در مثنوی هر دو مصرع هر بیت هم‏قافیه‏اند.
    تفاوت دوبیتی و رباعی در وزن آنهاست و تفاوت قصیده و غزل در موضوع است .
    قطعه مانند قصیده است اما اولین مصرع قافیه ندارد.
    قافیه در شعر سنتی اجباری و ردیف اختیاری است . ردیف گاهی یک کلمه است و گاهی طولانی‏تر است و به شبه جمله یا یک جمله بدل می‏شود . ردیف طولانی از نظر معنی یا آهنگ شعر نقطه‏ی ثقل آن است .
    قافیه باید حداقل شامل یک حرف صدادار باشد : چوب با خواب هم‏قافیه نیست ولی با خوب هم‏قافیه است .
    قافیه بخش انتهای کلمات است ( چون اگر تمام کلمه باشد ردیف محسوب می‏شود ) : کتاب من با دفترمن هم‏قافیه نیست !
    قافیه معمولا نباید تکراری باشد : دلم گرفته با غم‏گرفته هم‏قافیه است اما اگر دستم گرفته را به این دو اضافه کنیم حرف م در دستم و دلم چون کلمه مستقلی است قافیه تکراری محسوب میشود .
    بعضی‏ها کمی سخت می‏گیرند مثلا می‏گویند آسانی با می‏توانی هم‏قافیه نیست چون ی به دو معنی مختلف ( نسبت و ضمیر)آمده است و لحن و آهنگ تلفظش در این دو کلمه تفاوت دارد . در این صورت تکلیف غزل ای پادشه خوبان حافظ چه می‏شود ؟ آنجا تنهایی و بازایی و توانایی و نپیمایی هم‏قافیه‏اند! یا اینکه می‏گویند عاقلانه و عاشقانه و صادقانه قافیه تکراری هستند چون آنه آخر این کلمات فقط برای ساخت صفت نسبی آمده است . البته من با تکرار بیش از حد این‏گونه کلمات در یک شعر موافق نیستم ولی اگر این را قاعده فرض کنیم تکلیف شعر حیلت رها کن عاشقای مولوی چه می‏شود ؟ آنجا مسـ*ـتانه و دیوانه و جانانه قافیه‏اند !





    14 - ترانه : تفاوتهای مهم ترانه با شعر کلاسیک :
    اول این که چون ترانه معمولا به جای خوانده شدن از روی کاغذ , شنیده می‏شود جملات باید کوتاه‏تر و فاصله آنها تا مرجع مورد نظر شاعر باید کم باشد , مثلا نباید مثل شعر کلاسیک در یک جمله ابهامی موجود باشد که با توجه به دو یا سه بیت قبل متوجه نظر
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    دوم این که اگر تمام ترانه در یک وزن باشد آهنگ آن منوتون ( یکنواخت ) و شاید خسته‏کننده می‏شود پس بهتر است در قسمتهای مختلف یک ترانه مخصوصا در ترجیع‏بندها وزنهای مختلف اما نزدیک به هم ایجاد شود.
    سوم این که هجاها و حروف تشکیل دهنده کلمات ترانه باید با آهنگ مورد نظر ترانه‏سرا سازگار باشد .
    چهارم این که در ترانه از گویش‏های محلی کلمات نیز استفاده می‏شود مثلا خونه به جای خانه می‏آید و افتاد با میخواد قافیه می‏شود .
    پنجم این که وزن در ترانه مانند وزن شعر کلاسیک است اما تقطیع بر اساس نحوه‏ی خواندن ترانه معتبر است . مثلا در محاوره اغلب حروف صدادار بلند کوتاه تلفظ می‏شود در نتیجه هجاهایی که در تلفظ رسمی کشیده‏اند بلند و هجاهای بلند کوتاه می‏شوند . مثلا ببار مثل بـِبَر و بی‏تو مثل بِ تو خوانده می‏شود . ( البته این کار برای تمام کلمات مرسوم نیست مثلا کمتر کسی حرف ا را در تجارت کوتاه میخواند !) از طرف دیگر گاهی با یک تشدید یا کش‏دادن هجا توسط خواننده! هجای کوتاه به صورت بلند و هجای بلند به صورت هجای کشیده خوانده می‏شود مثلا بیا به صورت بی یا ( با تشدید روی حرف ی ) خوانده می‏شود .
    هر شعری با موسیقی پیوند نزدیکی دارد ( توجه شاعر به وزن و موسیقی کلمات و هجاها و حتی حروف . مثلا حرف ر به تنهایی تکرار و توالی را تداعی می‏کند و این موضوع بی‏ارتباط با منشا پیدایش کلمات در یک زبان نیست ! ) اما ترانه نقطه اتصال شاعر با موسیقی است ( حضرت مولوی میفرماید این علم موسیقی بر ِ من همچو معرفت است! ) حالا به وزن مَفاعیلُ مَفاعیلُ مَفاعیلُ مَفاعیل و مثالهایی که از غزلهای مولوی آوردم توجه کنید . اگر هفت هجای اول آن را بنویسیم چه می‏شود ؟
    فَعولُن فَعَلاتُن
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    بهار پشت زمستون برام زندون غم داشت
    نبودی که ببینی بهارم تو رو کم داشت
    در همین وزن آنجا که می‏گوید:
    به شب طعنه زدم من به این عشق که شب مهتابی میشه
    ( به این عشق ) خارج از وزن اصلی است و ترانه را از یکنواختی نجات می‏دهد!

    در همین وزن بر اساس تساوی مفتعلن با مفاعلن داریم:
    خانوم گل آی خانوم گل برام سخته تحمل
    قدمهات روی چشمام بیا به این ور پل

    مثال دیگر از این وزن:
    تو تنهایی قلبم یه شب نقش تو افتاد
    مث این که خداوند تو با عشقو به من داد
    تو دلتنگی دنیا فقط عشقو شناختم
    با این واژه‏ی خوشبخت همه دنیامو ساختم
    دلم خواست که تو دنیا پریشون تو باشم
    دلم خواست بشم عاشق . دلم خواست
    ( دلم خواست ) آخر مانند ( به این عشق ) است و ترانه را از یکنواختی خارج می‏کند .
    فَعَلاتُ فاعِلاتُن :
    7 7 - 7 - 7 - -
    در شعر کلاسیک به جای هجای اول نمی‏توان هجای بلند آورد ولی در ترانه می‏شود:
    به تو نامه می‏نویسم ای عزیز رفته از دست
    ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست
    ضمنا به کوتاه خوانده شدن هجای آخر خوشبختی هم توجه کنید.

    روی یک دیوار سنگی دوتا پنجره اسیرن

    مُفتَعَلُن مَفاعِلُن :
    - 7 7 - 7 - 7 -
    این وزن با توجه به هم‏ارزی مُفتَعَلُن با مَفاعِلُن از پرکاربردترین اوزان ترانه است:

    وقتی میای صدای پات از همه جاده‏ها میاد
    انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد
    تا وقتی که در وا میشه لحظه‏ی دیدن میرسه
    هر چی که جاده‏س رو زمین به سـ*ـینه‏ی من میرسه

    بر
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    یه روز منو دور می‏بینی اسم منو خط می‏زنی

    وقتی میای قشنگترین پیرهنتو تنت کن

    مُفتَعَلُن فَعولُن :
    - 7 7 - 7 - -
    این وزن با حذف هجای آخر وزن قبل به دست می‏آید و این وزن هم با توجه به هم‏ارزی مُفتَعَلُن با مَفاعِلُن از اوزان پرکاربرد ترانه است:
    دوسِت دارم عزیزم عاشقتم هنوزم
    نذار که بیشتر از این به پای تو بسوزم

    فـَعـَلاتـُن فـَعـَلاتـُن فـَعـَلاتـُن فـَعـَلـُن :
    7 7 - - 7 7 - - 7 7 - - 7 7 -
    تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من؟
    به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود؟
    ترانه سراها در این وزن از یک اختیار شاعری جالب استفاده می‏کنند : در تکرار فـَعـَلاتـُن ( 7 7 - - ) تکرار الگوی مُفتَعَلُن ( - 7 7 - ) دیده میشود .در ترانه به جای هر یک از این الگوهای مُفتَعَلُن که دوست داشته باشد مَفاعِلُن می‏آورند:
    من دلم خیلی می‏خواست یک دو سه روز بیشتر از این
    - 7 - - 7 7 - - 7 7 - - 7 7 -
    بشینم کنارت و ناز نگاهت بخرم
    7 7 - 7 - 7 - - 7 7 - - 7 7 -
    در اغلب وزنهای شعر کلاسیک ترانه هم سروده شده است.مثلا:
    مُستَفعِلُن مُستَفعِلُن
    - - 7 - - - 7 -
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    البته ترانه سرا ممکن است در چند بیت ترانه ( مخصوصا در ترجیع‏بندها) برای چندآهنگی شدن ترانه به جای مُستَفعِلُن دوم فَعولُن ( 7 - - ) یا مَفعولُن (- - - ) یا مَفاعِلُن ( 7 - 7 -) یا مُفتَعَلُن (- 7 7 - ) بیاورد :
    با قلب من بازی نکن ای خوب خوب ای خوب من
    با قلب من بازی نکن ای صبح بی غروب من
    با من چو عاشق بودنی باورم ندارم با منی
    امشب من و این گریه‏ها عشقم تو هستی والسلام
    ای از تو عاشق هر کلام از تو نوشتن ناتمام
    ای صاحب غم تو صدام عشقم تو هستی والسلام
    میتوان گفت قسمتهای اصلی ترانه بر اساس یک وزن بنا میشود و وزنهای دیگر در حواشی وزن اصلی و با توجه به آهنگ ترانه ایجاد می‏شود .





    15 - وزن و قافیه در شعر نیمایی :
    قافیه اختیاری است . تمام خطهای شعر با تکرار یک الگوی ثابت ولی با تعداد تکرار مختلف و حذف احتمالی یک یا چند هجای انتهایی به دست می‏آید . اختیار شاعری تبدیل دو هجای کوتاه به یک هجای بلند رایج است .
    الگوهای پرکاربرد به قرار زیر است :
    فَعَلاتـُن :
    اولین فَعَلاتـُن میتواند به فاعِلاتـُن تبدیل شود:
    خواب در چشم ترم می‏شکند ( نیما یوشیج )
    آب را گل نکنیم (سهراب سپهری)
    اهل کاشانم ( سهراب سپهری)
    بی‏تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ( فریدون مشیری)
    مَفاعیلُن :
    مسیحای جوان‏مرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین !
    سلامم را تو پاسخ گوی ( زمستان مهدی اخوان ثالث )
    نمی‏خواهم بدانم کوزه‏گر از خاک اندامم چه
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    نمی‏خواهم بدانم کوزه‏گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت !
    فاعِلاتُن :
    وای جنگل را بیابان می‏کنند
    مُستـَفعِلُن:
    ما یادگار عصمت غمگین اعصاریم
    و حالا این شعر زیبای فروغ را تقطیع می‏کنیم:
    به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
    7 - 7 - 7 7 - - 7 - 7 - - -
    به رودها که در من جاری بودند
    7 - 7 - 7 - - - - - -
    به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من
    7 - 7 - 7 - 7 7 - - 7 - 7 - 7 7 - -
    از فصلهای خشک گذر می‏کردند
    - - 7 - 7 - 7 7 - - - -
    به مادرم که شکل پیری من بود
    7 - 7 - 7 - 7- 7 7 - -
    با فرض آنکه برخی از هجاهای بلند در این شعر به جای دو هجای کوتاه آمده‏اند ردپای مـَفاعـِلـُن فـَعـَلاتـُن در این شعر کاملا دیده می‏شود . نکته اینجاست که 7 - در ابتدای وزن گاهی یک یا دو بار در اول وزن تکرار شده است !
    این شعر زیبای احمد شاملو نیز تقریبا چنین وضعی دارد :
    به راستی صلت کدامین قصیده‏ای ای غزل !
    به آفتاب
    از دریچه تاریک
    خود احمد شاملو به آهنگ ذاتی دیگری در کلمات شعر اعتقاد دارد که لزوما با وزن عروضی منطبق نیست . شاید هجاهایی که فشار یا تاکید در ادای آنها وجود دارد یا بار عاطفی بیشتری دارند در آهنگ شعر سپید مهم باشند . به نظر من این مسئله و بررسی علمی آن هنوز باز است !
     

    aaaaaaaa

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    3,192
    امتیاز واکنش
    2,835
    امتیاز
    546
    هر کاری احتیاج به لوازمی دارد. از جمله سرودن یک شعر طنز. لوازم مورد نیاز برای سرودن یک قطعه شعر طنز عبارتند از:

    الف) یک عدد آدم، ترجیحاً مرد
    بدیهی‌ست که انجام هر کاری نیاز به کننده‌ای دارد. این هم بدیهی‌ست که کننده از دو جنس خارج نیست، یا مرد است یا زن. اما دلیل ترجیح‌ دادن مرد به زن این است که سرودن شعر طنز، علاوه بر برخورداری از استعدادها و توانایی‌های گوناگون، نیاز به جسارت بالایی نیز دارد و شاید بتوان گفت جسارت یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های طنز‌پرداز است. حال آن‌که در جامعة ما، عموماً جسارت زنان یا در خانة پدری، یا در منزل شوهر و یا در هردو، قربانی غیرت و تعصب مردان می‌شود. هم‌چنین ضعیفه پنداشتن زنان، عدم استقلال مالی، مجاز نبودن شان به کارهایی غیر از شوهرداری، بچه‌داری، پخت‌وپز، رفت و روب و... نیز مزید بر علت می‌شود.

    نگاهی آماری به تاریخ طنز و طنزپردازان ایران، ادعای فوق را اثبات می‌کند. آمارها حاکی از آن است که تعداد زنان طنزپرداز موفق ایرانی از تعداد انگشتان یک دست تجـ*ـاوز نمی‌کند. البته نکتة جالب این‌جاست که در همین بررسی اجمالی متوجه می‌شویم زنانی که در دربارهای شاهان می‌زیسته‌اند، به دلیل برخورداری از آزادی‌های بیشتر و معاف بودن از مسئولیت‌های خانه و خانواده، بعضاً توانسته‌اند اشعار طنز زیبایی خلق کنند. برای نمونه به دو نمونه اشاره می‌کنیم!

    1ـ در خاندان سلطنتی هند رسم بود که دختران به منظور ابراز تمایل به ازدواج، گل نرگس به سر می‌زدند. روزی زیب‌النساء در باغ زیبای خود گردش می‌کرد، به مجموعه‌ای از گل نرگس رسید. او را خوش آمد و بی‌خیال، چند عدد گل نرگس را چیده، در میان گیسوان خود قرار داد. در این موقع پدرش عالم‌گیرشاه به باغ درآمد. زیب‌النساء ملتفت شد که ممکن است پدرش گمان برد که او میل به ازدواج دارد. پس، از فرط شرم و حیا و برای رفع شبهه از پدر، بداهتاً این بیت زیبا را سرود:



    نیست نرگس که برون کرده سر از افسر من

    به تماشای تو بیرون شده چشم از سر من!
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا