- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
چهار حقيقت جليل
نخستين گفتار بودا (سورهي به گردش درآوردن گردونه آيين) از «رنج و رهايي» ميگويد؛ دو بيراهه هست كه هر دو به رنج ميانجامد، يكي كامراني و ديگري خودآزاري. بودا، كه خود سالها پيش از بوداشدن اين دو بيراهه را راه ميپنداشته، پس از «بودا» شدن درمييابد كه راه نه آن است و نه اين؛ و به راه ميانه راه ميبرد، كه به خلاف آن دو بيراهه، بزرگوار و جليل است. راه ميانه به راه هشتگانهي جليل (1) معروف است.
بودا از پيمودن اين راه هشتگامه يا راه هشتگانهي جليل به چهار حقيقت رسيد؛ يعني به حقيقتِ رنج، حقيقتِ خاستگاه رنج، حقيقت رهايي از رنج و حقيقت راهي كه به رهايي از رنج ميانجامد. اين راه خود به تنهايي هدف نيست، مقصد و مقصودش نيروانَه است. اينك آن چهار حقيقت:
-1- حقيقت جليل رنج. (2) بودا ميگويد زاييدهشدن رنج است؛ پيري رنج است؛ بيماري رنج است؛ مرگ رنج است؛ از عزيزان دور بودن رنج است؛ با ناعزيزان محشور بودن رنج است؛ (3) به آرزو نرسيدن رنج است. سخن كوتاه، همهي پنج تودهي دلبستگي رنجاند.
-2- خاستگاه رنج، تشنگي (4) است ، يعني تشنگي كام، تشنگي هستي (5) و تشنگي نيستي. و همين تشنگي است كه به دوباره زاييدهشدن ميبرد و به كامراني بسته است.
-3- «رهايي از رنج» همان رهايي از تشنگي يا قطع و توقف تشنگي است، يعني رها كردن آن، رو گرداندن از آن، آزادي و وارستن از آن است تا نشاني از آن به جا نماند. چون تشنگي از راه حواس پيدا ميشود، پس رهايي از آن نيز در خودداري و مراقبت از درهاي حواس است.
-4- راه رهايي از رنج: «همان راستي و درستي در شناخت، در انديشه، در گفتار، در كردار، در زيست، در كوشش، در آگاهي و در يكدلي، يعني سَمادي، (6) است». كه همان راه هشتگانهي جليل است. (ع. پاشايي، راه آيين (دَمهَپدَه) ، 1380، ص 28). اينك توضيح كوتاه هر يك از اين هشت گام.
راه هشتگانه
1- شناخت، ديد، نظر (يا فهم) درست (7) (سَمّاديتيْ): شناخت چهار حقيقت جليل خصوصاً و آموزههاي بودا عموماً.
2- نيّت (يا انديشه) درست (8) : بهكار بردن آموزههاي بودا با الزامي شرافتمندانه.
3- گفتار درست (9) : دَم فروبستن از دروغگويي، از چرندبافي، از درشتگويي، و از ياوهگويي، آگاهي فرد از تأثير سخنان خود.
4- كردار درست (10) : روگرداني از آزردن زندگي، يعني كشتن، از دزدي، از آلوده دامني، يعني كامراني و شهوتراني، آگاهي فرد از تأثير اقدامات خود.
5- معيشت (11) درست (12) : خودداري از پيشههاي زيانآور، چون اسلحهفروشي، بـردهفروشي، طالعبيني و مانند اينها، به تعبير درستتر اجتناب از مشاغل نادرست و پرداختن به مشاغلي كه به تقويت آموزههاي بودا بينجامد.
6- كوشش درست (13) : براي دور ماندن از هر گونه بدي، پيروز شدن به هر گونه بدي، شكوفاندن و نگاهداشتن هر گونه نيكي است كه در رهرو پيدا ميشود. كنترل درهاي حواس در اين مرحله صورت ميپذيرد.
7- بينش درست (14) : اين است كه رهرو به تن، احساسها، دل و نيز دَمّهها - يعني چيزها و نمودهاي خاص- دانستگي و آگاهي روشن دارد و دانسته زندگي ميكند. (گونهاي از مراقبه بودايي)
8- تمركز درست (15) : (گونهاي از مراقبه بودايي) در اين باره بيشتر خواهيم گفت.
نخستين گفتار بودا (سورهي به گردش درآوردن گردونه آيين) از «رنج و رهايي» ميگويد؛ دو بيراهه هست كه هر دو به رنج ميانجامد، يكي كامراني و ديگري خودآزاري. بودا، كه خود سالها پيش از بوداشدن اين دو بيراهه را راه ميپنداشته، پس از «بودا» شدن درمييابد كه راه نه آن است و نه اين؛ و به راه ميانه راه ميبرد، كه به خلاف آن دو بيراهه، بزرگوار و جليل است. راه ميانه به راه هشتگانهي جليل (1) معروف است.
بودا از پيمودن اين راه هشتگامه يا راه هشتگانهي جليل به چهار حقيقت رسيد؛ يعني به حقيقتِ رنج، حقيقتِ خاستگاه رنج، حقيقت رهايي از رنج و حقيقت راهي كه به رهايي از رنج ميانجامد. اين راه خود به تنهايي هدف نيست، مقصد و مقصودش نيروانَه است. اينك آن چهار حقيقت:
-1- حقيقت جليل رنج. (2) بودا ميگويد زاييدهشدن رنج است؛ پيري رنج است؛ بيماري رنج است؛ مرگ رنج است؛ از عزيزان دور بودن رنج است؛ با ناعزيزان محشور بودن رنج است؛ (3) به آرزو نرسيدن رنج است. سخن كوتاه، همهي پنج تودهي دلبستگي رنجاند.
-2- خاستگاه رنج، تشنگي (4) است ، يعني تشنگي كام، تشنگي هستي (5) و تشنگي نيستي. و همين تشنگي است كه به دوباره زاييدهشدن ميبرد و به كامراني بسته است.
-3- «رهايي از رنج» همان رهايي از تشنگي يا قطع و توقف تشنگي است، يعني رها كردن آن، رو گرداندن از آن، آزادي و وارستن از آن است تا نشاني از آن به جا نماند. چون تشنگي از راه حواس پيدا ميشود، پس رهايي از آن نيز در خودداري و مراقبت از درهاي حواس است.
-4- راه رهايي از رنج: «همان راستي و درستي در شناخت، در انديشه، در گفتار، در كردار، در زيست، در كوشش، در آگاهي و در يكدلي، يعني سَمادي، (6) است». كه همان راه هشتگانهي جليل است. (ع. پاشايي، راه آيين (دَمهَپدَه) ، 1380، ص 28). اينك توضيح كوتاه هر يك از اين هشت گام.
راه هشتگانه
1- شناخت، ديد، نظر (يا فهم) درست (7) (سَمّاديتيْ): شناخت چهار حقيقت جليل خصوصاً و آموزههاي بودا عموماً.
2- نيّت (يا انديشه) درست (8) : بهكار بردن آموزههاي بودا با الزامي شرافتمندانه.
3- گفتار درست (9) : دَم فروبستن از دروغگويي، از چرندبافي، از درشتگويي، و از ياوهگويي، آگاهي فرد از تأثير سخنان خود.
4- كردار درست (10) : روگرداني از آزردن زندگي، يعني كشتن، از دزدي، از آلوده دامني، يعني كامراني و شهوتراني، آگاهي فرد از تأثير اقدامات خود.
5- معيشت (11) درست (12) : خودداري از پيشههاي زيانآور، چون اسلحهفروشي، بـردهفروشي، طالعبيني و مانند اينها، به تعبير درستتر اجتناب از مشاغل نادرست و پرداختن به مشاغلي كه به تقويت آموزههاي بودا بينجامد.
6- كوشش درست (13) : براي دور ماندن از هر گونه بدي، پيروز شدن به هر گونه بدي، شكوفاندن و نگاهداشتن هر گونه نيكي است كه در رهرو پيدا ميشود. كنترل درهاي حواس در اين مرحله صورت ميپذيرد.
7- بينش درست (14) : اين است كه رهرو به تن، احساسها، دل و نيز دَمّهها - يعني چيزها و نمودهاي خاص- دانستگي و آگاهي روشن دارد و دانسته زندگي ميكند. (گونهاي از مراقبه بودايي)
8- تمركز درست (15) : (گونهاي از مراقبه بودايي) در اين باره بيشتر خواهيم گفت.