این یک کلیشه قدیمی است؛ دخترها و عروسک ها، پسرها و ماشین ها! کی و کجا قرار شد که دخترها برای اثبات ظرافت دخترانه شان دست به ماشین های پلاستیکی نزنند، در کوچه و خیابان فوتبال بازی نکنند و آن طرف پسرها اگر سر سفره بازی های دخترانه بنشینند، مردانگی شان زیر سوال برود؟
ماهنامه همشهری تندرستی: این یک کلیشه قدیمی است؛ دخترها و عروسک ها، پسرها و ماشین ها! کی و کجا قرار شد که دخترها برای اثبات ظرافت دخترانه شان دست به ماشین های پلاستیکی نزنند، در کوچه و خیابان فوتبال بازی نکنند و آن طرف پسرها اگر سر سفره بازی های دخترانه بنشینند، مردانگی شان زیر سوال برود
نگاهی به تاریخ نشان می دهد که این کلیشه ها سال هاست که مرزبندی های جنسیتی دنیا را تحت تاثیر قرار داده اند و از سال ها پیش طبق قانون نانوشته ای دخترها و پسرها و حتی اسباب بازی های شان باید از هم سوا می شده تا تکلیف جنسیت شان معلوم باشد و مبادا جای دستان هنرمند زنانه با زمختی های مردانه اشتباه گرفته شود. تاریخ پیدایش این باورها اما به سال های دوری بر می گردد. آن قدر دور که در پستوی ذهن بسیاری از آدم ها طوری خاک خورده که حالا حالاها نمی شود گَردش را گرفت و روی دیگری از آن را نشان داد.
این قصه اما سر درازی دارد. نه فقط خانواده ها و نقش تربیتی آنها، بلکه بازاریاب ها و فروشگاه های اسباب بازی هم در پر رنگ کردن تفاوت های جنسیتی نقشی موثر دارند. ناتاشا دالی دستیار سردبیر مجله نشنال جئوگرافیک زیر و بم بازی های جنسیت گرا را این طور بررسی می کند.
اسباب بازی ها حذف می کنند
در دهه 1980 میلادی آونگ بازی ها و اسباب بازی های نوسانی دیگر را شروع کرد. تفاوت های جنسیتی در محصولات کودکان دوباره و به نحوی دیگر شروع شد. این بار نوبت به لباس ها هم رسیده بود. بازاریاب ها با استفاده از فن آوری سونوگرافی راه جدیدی برای درآمدزایی خود پیدا کردند و پدر و مادرها حالا به این واسطه می توانستند جنسیت فرزندشان را قبل از به دنیا آمدنش بفهمند. همین باعث می شد که لباس ها از همان سنین نوزادی فُرم دخترانه و پسرانه به خود بگیرد و جنسیت ها از همان بدو تولد دسته بندی شوند.»
همه اینها در حالی است که جنسیتی کردن اسباب بازی ها عواقب زیادی دارد. مطالعاتی که در سال 2015 میلادی روی کودکان و علاقه آنها به نوع اسباب بازی های مختلف انجام شده نشان می دهد که پسران این دوره و زمانه علاقه بیشتری به بازی با اسباب بازی هایی مانند پازل و لِگو دارند.
جیمی جیروت، روانشناس متخصص حوزه رشد و نمو کودکان در نتیجه مطالعاتی که انجام داده می گوید: «بدون شک بازاریابی نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد. محصولات موجود در خط تولید بازی های دخترمحور، در ساخت لگوها بیشتر روی بازی های دخترانه تمرکز می کنند تا ساخت و ساز.
برای مثال عروسک ها را در لِگوهای دخترانه جا می دهند. در بعضی فروشگاه ها حتی این لگوها را جایی جدا از لگوهای ساخت و ساز مخصوص پسران قرار می دهند و برای آنها دسته بندی پسرانه و دخترانه در نظر می گیرند. به این ترتیب وقتی کسی برای خرید لگو به فروشگاه می رود، اولین سوالی که فروشنده می پرسد این است: فرزند شما دختر است یا پسر؟ سپس بر اساس جنسیت او را به سمت مربوطه راهنمایی می کند.
همچنین در مورد پازل ها هم این اتفاق بسیار شایع است و پازل های دخترانه علاوه بر این که تصاویر و رنگ های دخترانه ای دارند، تعداد کمتری هم دارند که این تمایزات بدون شک در آینده زندگی آنها تاثیر می گذارد.»
جیروت که سال ها در حوزه ارتباط بازی های جنسیت گرا و تاثیر آنها بر آینده کودکان مطالعات زیادی انجام داده است، نتیجه تحقیقات خود را این طور اعلام می کند: «مهارت های فضایی که روی توانایی برقراری ارتباط میان اشیا و فضا کار می کنند، تنها گوشه ای از دلایل عدم حضور نمایندگان زن در حوزه های علم و فن آوری است.»
ماهنامه همشهری تندرستی: این یک کلیشه قدیمی است؛ دخترها و عروسک ها، پسرها و ماشین ها! کی و کجا قرار شد که دخترها برای اثبات ظرافت دخترانه شان دست به ماشین های پلاستیکی نزنند، در کوچه و خیابان فوتبال بازی نکنند و آن طرف پسرها اگر سر سفره بازی های دخترانه بنشینند، مردانگی شان زیر سوال برود
نگاهی به تاریخ نشان می دهد که این کلیشه ها سال هاست که مرزبندی های جنسیتی دنیا را تحت تاثیر قرار داده اند و از سال ها پیش طبق قانون نانوشته ای دخترها و پسرها و حتی اسباب بازی های شان باید از هم سوا می شده تا تکلیف جنسیت شان معلوم باشد و مبادا جای دستان هنرمند زنانه با زمختی های مردانه اشتباه گرفته شود. تاریخ پیدایش این باورها اما به سال های دوری بر می گردد. آن قدر دور که در پستوی ذهن بسیاری از آدم ها طوری خاک خورده که حالا حالاها نمی شود گَردش را گرفت و روی دیگری از آن را نشان داد.
این قصه اما سر درازی دارد. نه فقط خانواده ها و نقش تربیتی آنها، بلکه بازاریاب ها و فروشگاه های اسباب بازی هم در پر رنگ کردن تفاوت های جنسیتی نقشی موثر دارند. ناتاشا دالی دستیار سردبیر مجله نشنال جئوگرافیک زیر و بم بازی های جنسیت گرا را این طور بررسی می کند.
اسباب بازی ها حذف می کنند
در دهه 1980 میلادی آونگ بازی ها و اسباب بازی های نوسانی دیگر را شروع کرد. تفاوت های جنسیتی در محصولات کودکان دوباره و به نحوی دیگر شروع شد. این بار نوبت به لباس ها هم رسیده بود. بازاریاب ها با استفاده از فن آوری سونوگرافی راه جدیدی برای درآمدزایی خود پیدا کردند و پدر و مادرها حالا به این واسطه می توانستند جنسیت فرزندشان را قبل از به دنیا آمدنش بفهمند. همین باعث می شد که لباس ها از همان سنین نوزادی فُرم دخترانه و پسرانه به خود بگیرد و جنسیت ها از همان بدو تولد دسته بندی شوند.»
همه اینها در حالی است که جنسیتی کردن اسباب بازی ها عواقب زیادی دارد. مطالعاتی که در سال 2015 میلادی روی کودکان و علاقه آنها به نوع اسباب بازی های مختلف انجام شده نشان می دهد که پسران این دوره و زمانه علاقه بیشتری به بازی با اسباب بازی هایی مانند پازل و لِگو دارند.
جیمی جیروت، روانشناس متخصص حوزه رشد و نمو کودکان در نتیجه مطالعاتی که انجام داده می گوید: «بدون شک بازاریابی نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد. محصولات موجود در خط تولید بازی های دخترمحور، در ساخت لگوها بیشتر روی بازی های دخترانه تمرکز می کنند تا ساخت و ساز.
برای مثال عروسک ها را در لِگوهای دخترانه جا می دهند. در بعضی فروشگاه ها حتی این لگوها را جایی جدا از لگوهای ساخت و ساز مخصوص پسران قرار می دهند و برای آنها دسته بندی پسرانه و دخترانه در نظر می گیرند. به این ترتیب وقتی کسی برای خرید لگو به فروشگاه می رود، اولین سوالی که فروشنده می پرسد این است: فرزند شما دختر است یا پسر؟ سپس بر اساس جنسیت او را به سمت مربوطه راهنمایی می کند.
همچنین در مورد پازل ها هم این اتفاق بسیار شایع است و پازل های دخترانه علاوه بر این که تصاویر و رنگ های دخترانه ای دارند، تعداد کمتری هم دارند که این تمایزات بدون شک در آینده زندگی آنها تاثیر می گذارد.»
جیروت که سال ها در حوزه ارتباط بازی های جنسیت گرا و تاثیر آنها بر آینده کودکان مطالعات زیادی انجام داده است، نتیجه تحقیقات خود را این طور اعلام می کند: «مهارت های فضایی که روی توانایی برقراری ارتباط میان اشیا و فضا کار می کنند، تنها گوشه ای از دلایل عدم حضور نمایندگان زن در حوزه های علم و فن آوری است.»