مصاحبه و گفتگو استفاده از ساختار توصیفی ادبیات مثل لبه دودم شمشیر است

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 159
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
گفت وگو با مرجان پور غلامحسین نویسنده و کارگردان نمایش پرواز شماره 745

استفاده از ساختار توصیفی ادبیات مثل لبه دودم شمشیر است

236339_2117268148_310_207.jpg

پرواز شماره 745
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
میکرو تئاتر گونه ای از تئاتر است که مخاطب با جهان کوچک شده دنیای واقعی روبه رو است. یک جور مثل تقابل گالیور با اهالی لی لی پوت . نمایش پرواز ۷۴۵ یک تلفیق درست و منطقی از تئاتر مونولوگ و میکرو تئاتر و یک نمایش تک شخصیته و به شدت حدیث نفسی و متکی بر ادبیات توصیفی است .
[/BCOLOR]

مرجان پور غلامحسین موسس گروه تئاتری پوپه بیش از یک دهه است که در حوزه تئاتر فعالیت می کند و کار قبلیش هم قطار ساعع 7:45 هم یک میکرو تئاتر متنی بر مونولوگ بود. نود و تشب کال نمایش های گذشته پور غلامحسین هستند .نمایش پرواز 745 نمایشی نوستالوژی از حال و هوای ابتدای دهه شصت و درگیری مردم شهرها با جنگ و مهاجرت و غیره و ذالک است. داستان این نمایش درباره دختری است که پس از سال‌ها به کشور خود بازمی‌گردد و در این مدت تمامی خاطرات گذشته خود را مرور می‌کند. در این نمایش در حدود۶۰ عروسک مورد استفاده در بازی قرار گرفته اند .این نمایش به عنوان اثر برگزیده شانزدهمین جشنواره بین المللی نمایش عروسکی تهران شناخته شد و همچنین اثر برگزیده در سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر از طرف بنیاد حفظ ارزش های دفاع مقدس بود و مورد تقدیر قرار گرفت و در جشنواره نوردرزون هلند نیز به عنوان اثر برگزیده جنگی شناخته شد.عوامل اجرایی این نمایش عبارتند از : آهنگساز: آذرنوش خدامی، طراح صحنه: رودابه کاشانی،: طراحی و ساخت عروسک: مژگان ملاحسینی، گلنوش طاهری، رودابه کاشانی، نوگل طاهری، بیتا بهارلو، فیلمبردار و طراح نور: سینا رشیدی، بازی‌دهنده: گلنوش طاهری، بیتا بهارلو، مهندسی صدا و افکت: حانیه موسوی، ساناز خانلری، طراح لباس: جلیله هیبتان، مشاور رسانه ای : گلاویژ نادری، طراح پوستر و برشور: رفعت هاشمی ، این نمایش مهر و آبان در راس ساعت ۲۰ در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می رود. با پور غلامحسین در باره اجزای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

تئاتر میکرو چند سالی است که توسط حسن معجونی مورد توجه قرار گرفته است . در نمایش پرواز شماره 745 بر اساس چه ویژگی هایی به سراغ تلفیق میکرو تئاتر و تئاتر مونولوگ رفتید؟
زیاد به این تقسیم بندی های ژانری اعتقاد ندارم و یک جور نمایشم در تداوم تجربه های حسن معجونی در میکرو لیو است و خودم هم در جشنواره تئاتر میکرو لیو با دو نمایش حضور داشته ام. استفاده از مونولوگ هم به دلیل ساختار داستان نمایش است و داستان نمایش به یک خاطره گویی تک نفره مرتبط است .

در سال های اخیر نمایشی با تلفیق تئاتر میکرو و مونولوگ در ایران اجرا نشده است؟
نه، این نوع اجرا نداشته ایم . حتی در هلند که از پیشگامان تئاتر میکرو است هم چنین تلفیقی را ندیده بودم .

تئاتر میکرو به لحاظ طراحی و ساخت عروسک ، دکور ، نور پردازی و فیلمبرداری کار پر هزینه و دشوارتری نسبت به تئاترهای رئالیستی است؟
‏‎به نکته خوبی اشاره کردید. سالها است در باره مختصات کارهای عروسکی تلویزیونی ،تئاتر عروسک و تئاتر میکرو این بحث با سرمایه گذران وجود دارد که این نوع کارها هزینه های زیادتری نسبت به کارهای دارای بازیگر است و بازیگر بازیش را می کند و دستمزدش را دریافت می کند. کارهای عروسکی یک هزینه اضافی بابت تولید و ساخت بازیگران نمایش که عروسک هستند به گروه تحمیل می کند و میکرو تئاتر یک کار پر هزینه است. در همبن کار کلی دکور زدیم و در حدود 60 عروسک ساخته شد . چالش دیگر اجرای تئاتر میکرو بحث نور پردازی است . در ایران امکان مناسبی برای نور پردازی میکرو تئاتر وجود ندارد . یک ماه پیش نمایش را در جشنواره هلند اجرا کردم و از همان پلان نوری برای اجرای نمایش استفاده کردم که خیلی درست و دقیق در شب اجرا انجام شد و دلیلش هم امکانات مناسب در آنجا است که ما در ایران از آن بی بهره هستیم. برای استفاده از دوربین و کابل های رابط باید دقت زیادی داشته باشیم تا در تصاویر دی لی اتفاق نیافتد .

دیدن نمایش برای متولدین دهه پنجاه پر از نوستالوژی و زنده کردن خاطرات کودکی در دهه شصت است . آیا نمایش پرواز شاره 745 را می توانیم یک کار نوستالوژی بدانیم؟
‏‎آلان دیگر بچه ها از تجربه بازی در کوچه محروم هستند و انفرادی در خانه بازی می کنند . حالا که برای خواهر زادهایم تعریف می کنم که در کوچه بازی می کردیم برایشان تعجب برانگیز است . خود من هم آدم خاطره بازی هستم و مدام خاطرات دوران قبل را با ورق زدن آلبوم های خانوادگی، شنیدن دوباره خاطرات برادر و خواهر بزرگترم و دیدن اسلایدها را مرور می کنم. در دوران کودکی درخانواده ما رسم بود که برای همدیگر نامه می نوشتیم و به خوبی فضای دهه شصت در خاطره ام باقی مانده است.

آیا شقایق نمایش برشی از شخصیت خودتان است؟
بخش های از شخصیتم در شقایق وجود دارد و تمام شخصیت های نمایش ریشه واقعی و حقیقی دارند.خود من هم در کوچه بن بستی زندگی می کردم و هم کوچکترین بچه محله مان بودم . اما ماجرای عشقی بین شقایق و محسن در باره من به نحو دیگری بود .

به نوی شقایق محسن را یک شخصیت آرمانی و قهرمان می بیند؟
بله ، نوجوانی که چند سال بعد به جبهه ها می رود و شهید می شود.

بحث مهاجرت در دهه شصت به واسطه شروع جنگ به صورت گسترده ای انجام می شود و خانواده شقایق هم دست به مهاجرت می زنند؟
برادر خود من برای نرفتن به سربازی سال 64 از ایران مهاجرت کرد و ارتباطمان از هم گسیخته شد و همیشه جنگ را عامل جدایی از برادرم می دانستم. بهر صورت وقوع جنگ تاثیرات زیادی روی خانواده های ایرانی داشت . جنگی که به ماها تحمیل شد.

در ساختار نمایش از ادبیات توصیفی استفاده کردید. آیا این استفاده به دلیل ساختار اجرایی نمایش بود؟
استفاده از این نوع ساختار مثل لبه دودم شمشیر است و من در گذشته تجربه اجرای این نوع نمایش ها را داشته ام و کلا آدم توصیفی هستم و توجه زیادی به جزئیات دارم و دوست دارم جزئیات را توضیح بدهم. در یکی از نمایش هایم استفاده از این شیوه چندان موفقیت آمیز نبود و تماشاگر از شنیدن جزئیات رابـ ـطه شخصیتها خسته شده بود . در نمایش پرواز 745 استفاده از این ساختار به دلیل بافت نمایش و شکل اجرایی مناسب و درست بود .

بر اساس چه ویژگی هایی طراحی میزانسن های نمایش را به گونه ای انجام دادبد که خودتان در گوشه سمت راست دکور، پرده ویدیو پرداکش در وسط و میز چیدمان حضور عروسکها در سمت چپ دکور مورد استفاده قرار گرفت؟
دلیل عمده چنین چیدمانی بحث مشکلات تکنیکی است . اولین اجرای نمایش که در جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی انجام شد . خود من به عنوان بازی دهنده حضور داشتم و در فوصل مختلف به سمت میز عروسکها می رفتم و حرکتشان می دادم. اما سر ماجرای حرکتم و طراحی نور به مشکل برخوردیم و در کار وقفه ایجاد می کرد. شیوه بعدی که به آن پرداختیم این بود که هر سه موقعیت نمایش هم در یک راستا و روبه روی تماشاگران بود و باعث تمرکز بیشتر تماشاگر می شد. اما ویدیو پرداکشن نمی توانست نور کافی دریافت کند . بنابراین از شیوه فعلی که اشاره کردید استفاده کردیم.

در چند نمایشی که روی صحنه بـرده اید از شماره 745 استفاده کرده اید. این مسئله دلیل خاصی دارد؟
جنبه شخصی دارد و نمی شود دلیلش را مطرح کرد .
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی
 

برخی موضوعات مشابه

بالا