- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
ه گزارش «تاریخ ما» از آن سال که نام «کلماکره» دهانبهدهان گشت و پچپچههایی از «گنج پنهان» دزدان را وسوسه کرد و عاقبت ششمین گنجینه بزرگ مکشوفه دنیا به یغما رفت، ٢٧سال گذشته اما اسرار تاریخی غار کلماکره همچنان ناگفته است. تا پیش از غارتگری، دهلیزها و مغاکهای رسوبی تودرتوی کلماکره، مخفیگاه گنجینهای ٢٧٠٠٠ساله بود و اکنون پس از سالها، اشیای نقرهگون، بهجز خزانه موزه ایران باستان، موزه خرمآباد، تبریز و ایلام، به موزههای بزرگ لوور پاریس، سنپترزبورگ، مترو پلیتن، بریتیش میوزیم لندن و میهو ژاپن راه یافتهاند و تعداد نامشخصی از گنجینه هم به دست قاچاقچیان افتاده است.
پاییز سال ١٣۶٨ بود که «عزیز» غار پنهانی کوهدشت را پیدا کرد. او برای شکار به کوهستان صعبالعبور زده بود و دید که بزهای وحشی به غاری عمیق در ارتفاع ۵۵٠ متری میگریزند و ماجرای کشف بزرگ از اینجا آغاز شد. عقاب نقرهای با بالهای گشاده و شکاری که در منقار داشت، ظرف آبخوری نقره مزین به سر یک گاو، شیردال آب افشان، ریتونی نقره با نیمتنه اسب منقوش. بشقابهای بزرگی با نقش گل کوکب، تنگ طلاکوب نقرهای، جامهای نقرهگون و سه نقاب بزرگ طلا. بیشتر ظرفها و جامها، کتیبهای به خط عیلامی نو بازمانده از قرن هفتم پیش از مسیح داشتند. همین شد که مرد شکارچی از آن روز به بعد، هر صبح به بهانه شکار راهی کلماکره میشد و گنجی که با خود میآورد را یا ذوب میکرد یا قطعهقطعه به قاچاقچیان و عتیقهفروشان میفروخت. زمزمه گنج پنهان به گوش همه رسید و کمکم همه وسوسه شدند و خزانه غار استالکتیت کلماکره خالیتر شد.
سالهای جنگ تحمیلی بود و خبر به گوش اداره میراث فرهنگی لرستان رسید اما هر چه به تهران گزارش دادند و یاری خواستند، جوابی نگرفتند. در ٣سال اول پس از کشف غار، هر روز بیش از صد نفر در گوشه و کنار غار مشغول کندوکاو بودند. مسئولان وقت بعدها، چندینبار ورودی غار را برای جلوگیری هجوم غارتگران سیمان کردند، اما سرانجام چنان شد که غار از صدای انفجار و بوی باروت قاچاقچیان پُر شد و در سالهای بعد از یادگار پادشاهان هیچ نماند. بعدها محمولههایی پیش از خروج از کشور، کشف شد که تعدادی از گنجینه کلماکره را در خود داشت. غار اسرارآمیز، ١۶سال پس از کشفش در مرداد ١٣٨۴ و با شماره ١٣١١٩ در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسید.
حالا با گذشت ٢٧سال از ماجرا، هنوز ناگفتههایی از غار اسرارآمیز لرستان هست و سوالها همچنان بیجواب است. همین مسأله باعث شد، اواخر هفته پیش، باستانشناسان با استناد به مطالعات تحقیقاتی در نشستی در خانه اندیشمندان علوم انسانی ناگفتهها را روایت کنند.
پاییز سال ١٣۶٨ بود که «عزیز» غار پنهانی کوهدشت را پیدا کرد. او برای شکار به کوهستان صعبالعبور زده بود و دید که بزهای وحشی به غاری عمیق در ارتفاع ۵۵٠ متری میگریزند و ماجرای کشف بزرگ از اینجا آغاز شد. عقاب نقرهای با بالهای گشاده و شکاری که در منقار داشت، ظرف آبخوری نقره مزین به سر یک گاو، شیردال آب افشان، ریتونی نقره با نیمتنه اسب منقوش. بشقابهای بزرگی با نقش گل کوکب، تنگ طلاکوب نقرهای، جامهای نقرهگون و سه نقاب بزرگ طلا. بیشتر ظرفها و جامها، کتیبهای به خط عیلامی نو بازمانده از قرن هفتم پیش از مسیح داشتند. همین شد که مرد شکارچی از آن روز به بعد، هر صبح به بهانه شکار راهی کلماکره میشد و گنجی که با خود میآورد را یا ذوب میکرد یا قطعهقطعه به قاچاقچیان و عتیقهفروشان میفروخت. زمزمه گنج پنهان به گوش همه رسید و کمکم همه وسوسه شدند و خزانه غار استالکتیت کلماکره خالیتر شد.
سالهای جنگ تحمیلی بود و خبر به گوش اداره میراث فرهنگی لرستان رسید اما هر چه به تهران گزارش دادند و یاری خواستند، جوابی نگرفتند. در ٣سال اول پس از کشف غار، هر روز بیش از صد نفر در گوشه و کنار غار مشغول کندوکاو بودند. مسئولان وقت بعدها، چندینبار ورودی غار را برای جلوگیری هجوم غارتگران سیمان کردند، اما سرانجام چنان شد که غار از صدای انفجار و بوی باروت قاچاقچیان پُر شد و در سالهای بعد از یادگار پادشاهان هیچ نماند. بعدها محمولههایی پیش از خروج از کشور، کشف شد که تعدادی از گنجینه کلماکره را در خود داشت. غار اسرارآمیز، ١۶سال پس از کشفش در مرداد ١٣٨۴ و با شماره ١٣١١٩ در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسید.
حالا با گذشت ٢٧سال از ماجرا، هنوز ناگفتههایی از غار اسرارآمیز لرستان هست و سوالها همچنان بیجواب است. همین مسأله باعث شد، اواخر هفته پیش، باستانشناسان با استناد به مطالعات تحقیقاتی در نشستی در خانه اندیشمندان علوم انسانی ناگفتهها را روایت کنند.