جالب و دانستنی افرادی که به طرز معجزه آسایی از مرگ جان سالم به در بردند!

شکوفه حسابی

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/02
ارسالی ها
7,854
امتیاز واکنش
29,176
امتیاز
1,001
محل سکونت
ترینیداد و توباگو
دیونیزیو پولیدو، مردی که در مرزعه‌اش آتشقشان پیدا کرد!

1952968_584.jpg


در ۲۰ فوریه ۱۹۴۳ در روستایی در مکزیک، ناگهان تپه کوچکی جلوی مردی به نام دیونیزیو پولیدو ظاهر شد که یک شکاف سطحی با عرض ۲ متر و طول ۴۵ متر روی آن وجود داشت و از آن گاز بیرون می‌آمد.

۲۴ ساعت بعد از اینکه پولیدو این شکاف را در مرزعه‌اش کشف کرد، ارتفاع تپه آتشفشانی به ۵۰ متر رسید و همچنان در حال رشد بود. این آتشفشان چندین تن خاکستر به هوا می‌پاشید و محصولات مزرعه را نابود می‌کرد و سرانجام در ماه ژوئن از آن گدازه سرازیر و منجر به تخلیه کل روستا شد.

آتشفشان تا یک سال بعد هم به رشد خود ادامه داد، اما هرچه زمان می‌گذشت فعالیتش کمتر و فوران‌ها دوره‌ای شد. در سال ۱۹۵۲ سرانجام آتشفشان خاموش شد در حالیکه به ارتفاع ۴۰۰ متر رسیده بود. هزاران نفر تحت تاثیر آتشفشان مجبور شده بودند زندگی جدید خود را در جای دیگری آغاز کنند. پولیدو قبل از ترک به مزرعه ذرت سابقش بازگشت و تابلویی در آن قرار داد که روی آن نوشته بود «این آتشفشان متعلق به دیونیزو پولیدو است»
آرون رالستون، ۱۲۷ ساعت گرفتار یک تخته سنگ بود

1952969_788.jpg


در سال ۲۰۰۳ آرون رالستون برای کوهنوردی به دره بلوجان رفته بود که لغزید و سقوط کرد و یک تخته سنگ بزرگ هم به دنبالش آمد و او را ۱۲۷ ساعت گرفتار کرد. دست آرون بین تخته سنگ و صخره مانده و او را به دیواره دره چسبانده بود. او سعی کرد خلاص شود، اما دستش اجازه نمی‌داد.

بعد از چند روز، آرون فهمید که مجبور است دستش را قطع کند تا زنده بماند. او در ذهنش سعی می‌کرد خودش را متقاعد کند که این تنها راه است که متوجه شد چاقویش برای این کار کند است و سرنوشتش را پذیرفت. تا اینکه به فکرش رسید می‌تواند بازویش را خم کند و با استفاده از سنگ آن را بشکند. بعد از این کار، با چاقو پوست، گوشت، تاندون و عضلاتش را برید. ۵ و نیم روز بعد آرون رها شده و نجات یافت. سال‌ها بعد آرون به تولیدکنندگان کمک کرد فیلمی به نام ۱۲۷ ساعت بسازند.
وسنا ولویک، زنی که از سقوط ۱۰ کیلومتری جان سالم به در برد

1952970_478.jpg


در ۲۶ ژانویه ۱۹۷۲ مهمانداری به نام «وسنا ولویک» در پرواز کپنهاگ به بلگراد بود که ناگهان هواپیما منفجر شد، و وسنای ۲۲ ساله از ارتفاع ۱۰ کیلومتری سقوط کرد. وقتی ناجیان به محل حادثه رسیدند وسنا را در حالی پیدا کردند که خون زیادی از او رفته بود و سه روز با جمجمه و سه مهره شکسته و سایر صدمات در کما بود. وسنا با وجود این آسیب‌های جدی دوام آورد و زنده ماند.
 
  • پیشنهادات
  • شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو
    آنا باگنهولم، زنی که به زندگی برگشت

    1952972_264.jpg


    دکتر آنا باگنهولم در حوالی آبشار در حال اسکی بود که با سر به آب یخ زده برخورد کرد و ۸۰ دقیقه زیر یخ گرفتار شد. آنا در نهایت نجات یافت و به بیمارستان منتقل شد. قلب او به مدت ۲ ساعت ایستاده بود و دمای بدنش به کمتر از ۱۳.۷ درجه سانتیگراد رسیده بود. هر دو این‌ها تقریبا کشنده هستند، اما پزشکان توانستند بعد از ۹ ساعت او را احیا کنند. او تا حدی کنترل دست و پایش را از دست داد، اما آسیب مغزی ندید.
    تسوتومو یاماگوچی، بازمانده ۲ حمله هسته‌ای

    1952973_250.jpg


    در ۶ آگوست ۱۹۴۵، تسوتومو یاماگوچی برای یک ملاقات کاری به هیروشیما رفته بود که قرار بود آخرین روزش در این شهر باشد، اما اتفاق بزرگی افتاد. صبح زود یک بمب افکن آمریکایی به این شهر حمله اتمی کرد و آن را کاملا نابود کرد. این انفجار تقریبا تمام مردم هیروشیما را از بین برد. تسوتومو در اثر این انفجار دچار سوختگی شد و پرده گوش هایش پاره شد. سه روز بعد، بعد از اینکه تسوتومو نزد همسر و پسرش در شهر ناگاساکی بازگشت، دومین بمباران اتمی هم اتفاق افتاد.
    روی سولیوان، مرد رعد و برقی

    1952974_457.jpg


    روی سولیوان، جنگلبان اهل ویرجینیا است که هفت بار صاعقه با او برخورد کرده و رکورد تعداد دفعات رعد و برق گرفتگی را در کتاب گینس دارد. اولین بار در سال ۱۹۴۲ صاعقه به او برخورد کرد و ناخن انگشت شست پایش را از دست داد و بار دوم در سال ۱۹۶۹ در اثر صاعقه ابروهایش را از دست داد. در سال ۱۹۷۰ شانه چپش و در سال ۱۹۷۲ موهایش سوخت. یک سال بعد در ۷ آگوست ۱۹۷۳ دوباره مو‌ها و پاهایش سوختند و در سال ۱۹۷۶ مچ پایش آسیب دید و در ژوئن ۱۹۷۷ سـ*ـینه و شکمش سوختند. روزی که برای هفتمین بار صاعقه به او برخورد کرد مصادف با ۲۲امین باری بود که با چوب با یک خرس درگیر می‌شد.
     

    شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو
    آناتولی بوگورسکی، مردی که پرتوی پروتون با او برخورد کرد

    1952975_340.jpg


    در سال ۱۹۷۸، فیزیکدان روسی، آناتولی بوگورسکی دچار حادثه جالبی شد و یک پرتوی پروتونی به سرش برخورد کرد. یک شتاب دهنده ذرات که برای بالا بردن سرعت پرتو به اندازه سرعت نور استفاده می‌شد. در آن زمان هیچکس نمی‌دانست چه بلایی سر آناتولی آمده، چون چنین چیزی قبلا اتفاق نیفتاده بود، اما تصور بر این بود که آناتولی می‌میرد. بوگورسکی در لحظه حادثه دردی نداشت و می‌گفت: نوری می‌بیند که از همه نور‌هایی است که تا به حال دیده روشن‌تر است. بعد از این حادثه گوش چپ او ناشنوا و سمت چپ صورتش فلج شد. اما زنده ماند.
    اوا ویسنیرسکا، پاراگلایدری که گرفتار طوفان شد

    1952978_538.png


    اوا ویسنیرسکا پاراگلایدر حرفه‌ای است که شهرت بین المللی دارد. اوا در سال ۲۰۰۷ در حال چتربازی در استرالیا بود که گرفتار طوفان وحشتناکی شد. او خودش را در گردبادی با سرعت ۸۰ کیلومتر بر ساعت یافت که او را تا ارتفاع ۹۹۴۷ متری بالا برد، یعنی بالاتر از قله اورست! به دلیل فقدان اکسیژن در آن ارتفاع، اوا به مدت یک ساعت تقریبا مرده و به طرز شگفت انگیزی بدون هیچ آسیبی در دمای ۴۰- درجه فارنهایت معلق بود. به گفته پزشکان، مرگ او ممکن است به زنده ماندنش در اثر کاهش ضربان قلب و عملکرد‌های بدن کمک کرده باشد. این به او شانس زنده ماندن بعد از فرود روی زمین را داد.
    جو سیمپسون، مردی که از آستانه مرگ بازگشت

    1952976_606.jpg


    جو سیمپسون و سایمون یاتس در حال کوهنوردی در کوه‌های آند پرو بودند که پای جو شکست. سایمون که با تجربه‌تر از جو بود، با کمک طناب سعی در پایین فرستادن جو داشت که در میانه راه جو سقوط دیگری کرد و از یک پرتگاه آویزان شد. سایمون که از وضعیت جو بی اطلاع بود، یک ساعت و اندی منتظر ماند و وزن جو را تحمل کرد تا جو اقدامات لازم را انجام دهد، ولی جو به خاطر وضعیت نامناسبش قادر به انجام هیچ کاری نبود.

    سایمون ناامید شد و مجبور شد طناب را ببرد تا جان خودش را نجات دهد. به طرز معجزه آسایی، جو سیمپسون بدون هیچ آسیب جدیدی روی زمین فرود آمد. او مطمئن بود که می‌میرد، اما نمی‌خواست تنها بمیرد؛ بنابراین به مدت ۴ روز ۹.۵ کیلومتر با پای شکسته خزید و سـ*ـینه خیز رفت تا در نهایت به کمپی رسید که دوباره دوستش سایمون را دید. جو زنده ماند و حتی کتابی نوشت و یک فیلم درباره سفر باور نکردنی خود ساخت.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا