Mårzï¥ē
کاربر نگاه دانلود
افلاطون (347_427 پیش از میلاد )
وقتی سقراط جام شوکران را سر کشید ،افلاطون، شاگردش 27 سال داشت. نخستین کار افلاطون به عنوان فیلسوف عبارت بود از انتشار دفاعیه سقراط.
او جدا از دفاعیه سقراط، بیست و پنج مکالمه یا 《دیالوگ 》فلسفی از خود به جا گذاشته است. او مدرسه فلسفه اختصاصی خود را در خارج آتن تاسیس کرد .این مدرسه در باغ هایی که نام قهرمان یونانی 《آکادموس》را بر خود داشتند ،بنیان گذاشته شد .به همین دلیل مدرسه او* آکادمی *نام گذاری شد .و این نام به دانشکده های امروزی نیز گفته می شود .
دنیای《 مثال ها 》:
به گمان افلاطون هر چیزی که در طبیعت ملموس است در معرض تغییر شکل است ،تابع تاثیر زمان است و نامزد تباهی و نابود شدن .اما همه بر پایه و اساس یک 《قالب》همیشگی که آن قالب، ابدی و بی تغییر است.
افلاطون این قالب ها را 《مثال》 یا 《ایده 》نامید. در پشت تمام اسب ها ،پرندگان و انسان ها ،ایده اسب ،ایده پرنده و ایده انسان وجود دارد .
افلاطون عقیده داشت در پشت دنیای احساس ها یک واقعیت دیگر وجود دارد او این واقعیت را دنیای مثال ها یا 《مثل》نامید. در این دنیاست که قالب های جاودانی و بی تغییر که اصل و منشاء نمودهای گوناگون طبیعت است ،وجود دارند.
پس یک 《دنیای محسوسات》 داریم و دیگری《 دنیای مثال ها 》که به ما امکان می دهد از طریق به کار انداختن عقل خویش به شناسایی حقیقت دست یابیم .
روح جاودان :
به گمان افلاطون انسان نیز از دو بخش ترکیب شده است ؛ما بدنی داریم که زیر تاثیر تغییر است و به صورت ناگسستنی به دنیای محسوسات وابسته است ; همان سرنوشت بقیه چیزهای جهان را خواهد داشت.
لیکن ما یک روح جاودان داریم که جایگاه عقل و خرد است ؛و درست به دلیل آن که روح یک چیز مادی نیست می تواند دنیای مثال ها را مشاهده کند.
افلاطون می اندیشید که تمامی پدیده های طبیعی فقط سایه های شکل ها یا مثال های ابدی هستند .
وقتی سقراط جام شوکران را سر کشید ،افلاطون، شاگردش 27 سال داشت. نخستین کار افلاطون به عنوان فیلسوف عبارت بود از انتشار دفاعیه سقراط.
او جدا از دفاعیه سقراط، بیست و پنج مکالمه یا 《دیالوگ 》فلسفی از خود به جا گذاشته است. او مدرسه فلسفه اختصاصی خود را در خارج آتن تاسیس کرد .این مدرسه در باغ هایی که نام قهرمان یونانی 《آکادموس》را بر خود داشتند ،بنیان گذاشته شد .به همین دلیل مدرسه او* آکادمی *نام گذاری شد .و این نام به دانشکده های امروزی نیز گفته می شود .
دنیای《 مثال ها 》:
به گمان افلاطون هر چیزی که در طبیعت ملموس است در معرض تغییر شکل است ،تابع تاثیر زمان است و نامزد تباهی و نابود شدن .اما همه بر پایه و اساس یک 《قالب》همیشگی که آن قالب، ابدی و بی تغییر است.
افلاطون این قالب ها را 《مثال》 یا 《ایده 》نامید. در پشت تمام اسب ها ،پرندگان و انسان ها ،ایده اسب ،ایده پرنده و ایده انسان وجود دارد .
افلاطون عقیده داشت در پشت دنیای احساس ها یک واقعیت دیگر وجود دارد او این واقعیت را دنیای مثال ها یا 《مثل》نامید. در این دنیاست که قالب های جاودانی و بی تغییر که اصل و منشاء نمودهای گوناگون طبیعت است ،وجود دارند.
پس یک 《دنیای محسوسات》 داریم و دیگری《 دنیای مثال ها 》که به ما امکان می دهد از طریق به کار انداختن عقل خویش به شناسایی حقیقت دست یابیم .
روح جاودان :
به گمان افلاطون انسان نیز از دو بخش ترکیب شده است ؛ما بدنی داریم که زیر تاثیر تغییر است و به صورت ناگسستنی به دنیای محسوسات وابسته است ; همان سرنوشت بقیه چیزهای جهان را خواهد داشت.
لیکن ما یک روح جاودان داریم که جایگاه عقل و خرد است ؛و درست به دلیل آن که روح یک چیز مادی نیست می تواند دنیای مثال ها را مشاهده کند.
افلاطون می اندیشید که تمامی پدیده های طبیعی فقط سایه های شکل ها یا مثال های ابدی هستند .
