مصاحبه و گفتگو الناز حبیبی از زندگی شخصی اش می گوید !

  • شروع کننده موضوع CAPRICORN
  • بازدیدها 209
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

CAPRICORN

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/11/24
ارسالی ها
12,639
امتیاز واکنش
28,246
امتیاز
1,051
محل سکونت
بندر انزلی
الناز حبيبي از آن دخترهايي که لبخند فراموشش نميشود و ياد گرفته با حال خوش ميتواند زندگي بهتري داشته باشد. نمونه کامل يک «زندگي مثبت» ي حرفهاي

367499_473.jpg


بعضيها حال آدم را خوب ميکنند. شيلهپيلهاي ندارند، لبخند زورکي نميزنند و تلاشي براي تحميل خودشان ندارند. الناز حبيبي که با نقش اصلي سريال «دردسرهاي عظيم» دوباره ديده شده، يکي از همانهاست. از آن دخترهايي که لبخند فراموشش نميشود و ياد گرفته با حال خوش ميتواند زندگي بهتري داشته باشد. نمونه کامل يک «زندگي مثبت» ي حرفهاي! قرارمان گفتوگو درباره «دردسرهاي عظيم» بود و لبخندهايي که روي لب بينندگانش مينشاند اما خيلي زود بحثمان به انرژي مثبت، شادي و خنديدن رسيد، چيزي که گويا حبيبي در آن فوقتخصص دارد.

با «دردسرهاي عظيم» حسابي ديده شدهاي. خيليها کاراکترت را دوست داشتهاند و البته حال و هواي طنز سريال هم به موفقيتت کمک کرده. اين هوشمندي تو بوده يا کارگردان يا نويسنده که شخصي ات «بهار» ديده شود و در عين حال يک کاريکاتور نباشد؟


وقتي اين نقش را پذيرفتم، چندان ابعاد و مختصات شخصيت بهار مشخص نبود ولي در طول کار رفتهرفته به زير و بم آن رسيديم. تمام کارهايي که کارگردان ميخواست، انجام ميدادم. به هر حال اشراف کارگردان به متن، بهترين کمک را به من ميکرد تا بيشتر و بهتر بتوانم به شخصيت نزديک شوم.

اين خطر وجود داشت که نقش بهار به کاريکاتور تبديل شود و خنثي کردن اين خطر خيلي کار سختي بود اما تجربه کارهاي قبلي به کمک من آمد. تلاش کردم که در اين کار ادا درنياورم. در همه کارهايي که بازي ميکنم، واقعي بودن را رعايت ميکنم. فکر ميکنم اين شرط مهمي براي باورپذير شدن است.

اصولا بازي در چه نوع کاري هيجانزدهات ميکند؟ کارهاي طنز يا جدي؟


دوست دارم کارهاي خوب بازي کنم. خيلي برايم فرقي ندارد. چيزي که برايم مهم است همکاري با کارگردان و تهيهکننده خوب است. اصولا از بازي در کارهاي خوب انرژي مثبت ميگيرم و اين انرژي مثبت براي من بيش از هر چيزي در کارهايم مهم است.

تعريفت از انرژي مثبت چيست؟


انرژي مثبت از نظر من رابـ ـطه مستقيمي با تصميم به دوست داشتن دارد. من هر جاي جديدي وارد و با هر آدم تازهاي روبرو ميشوم، از همان ابتدا تصميم ميگيرم فضا و فرد جديد را دوست بدارم. همين باعث ميشود بيشتر خوبيهايش را ببينم و ضعفها و عيوب کمتر به چشمم بيايند.

طبيعتا وقتي با چنين انرژياي طرف آدمها بروي، محبتشان در دلت ميافتد. محبت، محبت ميآورد و اين باعث به جريان افتادن چيزي ميشود که اسمش را ميگذارم انرژي مثبت. واقعيت اين است که هميشه ميگويم مگر چقدر زندهايم که بخواهيم دل کسي را بشکنيم، دشمني کنيم و حالمان بد باشد پس بهتر است مثبتانديشتر پيش برويم.

خودت تا حالا دل کسي را نشکستهاي؟


نه، دل کسي را نشکستهام، (کمي فکر ميکند) نميدانم. شايد هم شکسته باشم. اميدوارم اينطور نباشد. خدا من را ببخشد اگر دل کسي را شکستهام و خودم خبر ندارم.

چه کساني بيشتر از همه به تو انرژي مثبت ميدهند؟


خانوادهام، مخصوصا خواهر بزرگم. راستش من خيلي آدم سنتياي هستم (ميخندد) و خيليخيلي فاميلباز. در تمام معاشرتهاي فاميلي با خانمهاي خانوادهام در ارتباطم و کلي با آنها صحبت ميکنم. عاشق حرفهاي خالهزنکيام که در جمعهاي فاميلي مطرح ميشود (ميخندد). مادربزرگي دارم که او را «مامان خاتون» صدا ميزنيم. عاشق مامان خاتون هستم و از معاشرت با او و شنيدن خاطرات دوران جوانياش کلي کيف ميکنم. واقعا انرژي مثبت من از معاشرت با اقوام و خانوادهام تامين ميشود. خواهرزادهاي دارم که همسن من است. او هميشه ميگويد الناز تو خيلي پيري! چون من عاشق رفت و آمدهاي فاميلي هستم.

چه چيزهاي ديگري به همين اندازه خوشحالت ميکند؟


شادي خانوادهام، آرامش، سلامت و پول (ميخندد). خصوصا وقتي پول داشته باشي و يک خريد درست و حسابي بروي. من هم مثل بيشتر خانمها خريد کردن را خيلي دوست دارم. البته چيز ديگري که بسيار من را آرام و شاد ميکند، فيلم ديدن است.

شاد بودن را چطور تعريف ميکني؟


شادي در دل آدمهاست. بايد دلت را قرص کني تا بتواني از ته دل لبخند بزني. من براي شاد بودن زياد به خودم سخت نميگيرم. در دوست داشتن آدمها هم همينطور.

دوست دارم به آدمها عشق بدهم و تمام تلاشم را ميکنم که اين کار را انجام دهم. من کلا آدم شادي هستم. روابط عمومي قوي هم دارم و نميگذارم هيچ چيز باعث شود شاد زندگي کردن را از ياد ببرم.

اين ميزان تلاش براي شاد بودن از کجا ميآيد؟


نميدانم، شايد از تربيت خانوادگيام. کلا در خانواده من نگاه مثبتانديشي حاکم است.

به نظر ميرسد چيزي که نجاتت ميدهد، «اميد» است.

دقيقا، اصلا ما آدمها با اميد زندهايم. بدون انگيزه، هدف و اميد به رسيدن به اين هدفها که هيچ فرقي با مرده نداريم!

چقدر تنهايي و خلوت برايت مهم است؟


از تنهايي متنفرم! من خيلي آدم اجتماعياي هستم. اصلا حاضر نيستم يک ثانيه تنها زندگي کنم. هميشه از شيوه زندگي يکي از دوستانم که تنها زندگي ميکند، تعجب ميکنم. حتي يک لحظه نميتوانم به تنهايي فکر کنم. خلوت خودم را در اتاقم دارم اما خلوتم در صورتي برايم دلچسب است که کسي بيرون اتاق در خانه باشد. به شدت به خانوادهام وابسته هستم. خانواده من مهمترين سرمايه زندگيام هستند.

حاضري براي شادي خانوادهات چه کار کني؟


هر کاري حاضرم بکنم.

اگر خانوادهات با کنار گذاشتن کارت در دنياي بازيگري شاد شوند، کارت را کنار ميگذاري؟


حتما کنار ميگذارم. اگر بدانم ماندن در اين کار باعث ميشود خانوادهام ناشاد باشند يا آنها را از دست ميدهم، حتما آن را کنار ميگذارم.

چرا؟ کارت برايت آنقدرها مهم نيست؟


اتفاقا کارم را خيلي دوست دارم. اتفاقهاي خوب زيادي در زندگيام افتاده و بهترين آنها ورودم به عرصه بازيگري بوده است اما چون از تنهايي بسيار بدم ميآيد و خانوادهام در اولويت اول زندگيام هستند، حاضرم از خير بازيگري بگذرم.

به مادر شدن فکر ميکني؟ اصلا از آن دخترهايي هستي که روياي داشتن يک فرزند با نام مشخص دارد؟


نه، از اين روياها نداشتهام. به مادر شدن هنوز فکر نميکنم. مادر بودن خيلي مسئوليت سخت و بزرگي است. فکر ميکنم براي مادر شدن بايد به خودسازي کامل رسيد تا بتوان مسئوليت فرد ديگري را تا آخر عمر بر عهده گرفت. هنوز از چنين مسئوليتي ترس دارم.

از چه چيزهايي در زندگيات بيشتر ميترسي؟


از چيزهاي زيادي نميترسم. هميشه در دل زندگي شيرجه زدهام ولي از دست دادن عزيزانم من را ميترساند. تجربهاش را هم داشتهام. عزيزترين فرد زندگيام، مادرم را از دست دادهام. خيلي سخت است که بداني ديگر هرگز هيچ کدام از آن لحظات را به دست نخواهي آورد. خيلي سخت است که بداني ديگر آن الناز قبلي نميشوي (مکث ميکند). بحثمان درباره انرژي مثبت است پس تلخش نکنيم. به جز اينها، من از سوسک هم ميترسم!

به نظر خيلي شوخطبع ميآيي.


اتفاقا اصلا آدم شوخطبعي نيستم. البته در محيط خانه خيلي اهل شلوغ کردنم ولي در محل کارم اصلا آدم شوخي نيستم.

جنبه شوخي داري؟


جنبه شوخي دارم ولي طبيعتا به اندازه و در محدوده مشخص.

آدمها چه وقتهايي نبايد سراغت بيايند؟


وقتي تازه از خواب بيدار شدهام. جالب است که هميشه با صبح زود بيدار شدن مشکل دارم. 12 سال مدرسه رفتهام و در تمام 12 سال هيچوقت صبح زود بيدار شدن براي من تبديل به عادت نشد. کلا عاشق شب هستم. مدل من شببيداري است.

به نظر تو خنديدن مسري است؟ ميشود خنديدن را ياد گرفت؟


اصلا خنديدن را بايد ياد گرفت. ميدانيد چطور؟ به شما ميگويم؛ بايد دلت را صاف کني. اگر ذهن مسمومي داشته باشي، نميتواني خودت و ديگران را خوشحال کني.

خودت را چطور خوشحال ميکني؟


به خودم خيلي اهميت ميدهم. براي خودم هديه ميخرم. بهترين هديهاي که روز تولدم ميگيرم، هديهاي است که خودم براي خودم ميخرم. از طرف ديگر، کمک به ديگران خيلي خوشحالم ميکند. اين را از ته دل ميگويم و واقعا هر کمکي از دستم بربيابد، براي ديگران انجام خواهم داد.

انرژي مثبتترين کسي که در حيطه کاريات ميشناسي، کيست؟


جواد عزتي بمب انرژي است. هيچوقت نديدهام اخمهايش توي هم باشد. هميشه با حضورش سر کار خوشحالت ميکند. ايمان دارم که کار خوب از دل يک پشت صحنه خوب بيرون ميآيد و وظيفه همه ما اين است که در کارهاي گروهيمان انرژي مثبت داشته باشيم تا کارمان ديده شود. در «دردسرهاي عظيم» آقاي برزو نيکنژاد، کارگردان کار بسيار خوشاخلاق هستند. ايرج محمدي و آقاي مهام تهيهکنندههاي بسيار خوبي هستند. مهدي هاشمي اعتبار کارمان هستند. پر از انرژي و خوبي. مريم سعادت يک فرشته است و همه دوستان با همين حال خوبشان، حال سريال را هم خوب کردهاند. اميدوارم حال بينندهها هم با ديدن «دردسرهاي عظيم» خوب شود.

زندگی مثبت
پرشین وی
 

برخی موضوعات مشابه

بالا