الهه مهر یا میترا کیست؟

  • شروع کننده موضوع RASHA
  • بازدیدها 580
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

RASHA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/04/30
ارسالی ها
4,521
امتیاز واکنش
4,207
امتیاز
593
میترا
یکی از خدایان کهن و باستانی آریایی مهر یا میترا است. آنطور که شواهد نشان میدهد، میترا و آیین مهرپرستی پیش از زرتشت دارای اهمیت بالایی بوده و توانسته در اوستا مقامی پیدا کند. سند اثبات این اهمیت این است که در یسنای چهل و ششم، بند پنجم نام این خدای قدیم آمده است، و یکی از یشت‌ها نیز به نام او شده است یعنی یشت دهم موسوم به مهر یشت. اما سابقه کهن‌تر، اینکه در ودای برهمنان از وی به عنوان خدایی بزرگ یاد شده و پیش از آن در کتیبه‌ی متعلق به چهارده قرن پیش از میلاد نیز نام میترا آمده است که حکام میتانی به نام وی سوگند یاد کرده‌اند.

همانطور که ذکر شد، این خدای آریایی عظمت و بزرگی داشته است. از دیدگاه لغوی برای واژه مهر چندین معنی ذکر شده که البته اکثر آنها یک معنی را می‌رساند و آن چیزی جز محبت و دوستی نیست. البته برخی آن را میهمان یا مهمان دانسته اند و برخی دیگر از لحاظ قرابت معنایی آن را به وطن تعبیر کرده اند. در «فرگرد Fargard چهارم وندیداد» به مفهوم عهد و پیمان آمده است، چنان که در «مهر یشت» نیز به همین مفهوم عهد و پیمان تکراری دارد. به هر روی در زبان سانسکریت نیز به معنای محبت و دوستی است.

برخی از پژوهشگران و محققین تلاش کردند تا میان میترا و آپولون یونانی که خدای صنعت و نور و پیشگویی است شباهت و مقایسه‌ای برقرار کنند که البته این مقایسه و سنجش درست به نظر نمی‌رسد. چنان‌که بخواهیم مقایسه‌ای میان ایشتار ایزدبانوی عشق و خواهــش نـفس بابلی و آفرودیت‌ها ونوس Venus الهه عشق و زیبایی یونانی و رومی با آناهیتا Anahita برقرار سازیم.

مانند مفهوم اهورا مزدا که در آیین مزدیسنا تنها و ذات مطلق به حساب می‌آید، همچنین گاهی به صورت وارون و به صورت مقدم و موخر جلوه می‌نماید، در ودا نیز این دو این چنین به هم پیوسته‌اند در ودا و خدایان برهمنی نیز بسیار به این چنین وضعی بر می‌خوریم و میترا وارونه Mitra Varuna و وارونه میترا بسیار به چشم می‌خورد. این دو خدایانی هستند متحد و متفق که به معاضدت و کمک همکار بندگان و احوال طبیعت را سامان بخشیده و این توافق و پیوستگی در آنان چنان است که حتی سوار گردونهی می‌شوند با دو چرخ. البته در اینجا از میترا (نور و روشنایی و یا خورشید استنباط می‌شود، آسمان نورانی، آسمان و خورشید) و در پرتو این معنا است که رمز این به هم پیوستگی روشن می‌شود.
در گذشته مردمان ایرانی و هندو برای میترا اهمیت زیادی قائل بوده و به پرستش آن می‌پرداختند. اما با گذشت زمان چه در آیین مزدیستی زرتشتی و چه در آیین برهمنی مقام این خدا به مرتبه ایزد و صفتی برجسته کاهش پیدا کرد. اما این تنزل، مقام اساسی و اصالتی حقیقی به مهر ایزد اعطا کرد و وسیله‌ای شد برای راستی، درستی، خوش‌بینی، نیکخویی و انسانیت. البته آیین مهر یا میتراپرستی در جهان باستان چنان عظمتی یافت که نزدیک بود آیین مسیحیت را برانداخته و آیین عمومی نیمی بیش از جهان شود، اما این را نیز بایستی در نظر داشت که آیین مهری که از ایران به روم گسترش یافت و در نیمی از اروپا عمومیت و رواج یافت، به قدری دچار تغییر و تبدیل و دگرگونگی شد که هیچ روی قابل مقایسه با آیین مهرپرستی در میان آریاهای باستان و مزدیسنی ایرانیان نبود.

درستی نمی‌شود گفت آیا میترا خدای آفریدگار بوده یا پیامبر , آنچه می‌توان از خویشکاری او در باور پرستندگانش دریافت این است که او میانجی یا رهایی بخشی در میان مردم بوده و در زمان نبودنش نیز دوستدارانش باید برای باز گشتش به زمین می‌‌پیوسیدند (انتظار می‌‌کشیدند). در باور غربی او پسر خورشید بود و در پایان زمان به زمین باز می‌‌گشت.خورداد و خورتات و خور از کلماتی است که به این خدا یا نبی منسوب است خورشید در واقع از دو کلمه خور به معنی خدا و شید به معنی درخشنده و جاوید می‌‌باشد مانند جم شید

مهرپرستی در هخامنشیان

تا زمان اردشیر دوم هخامنشی از میترا نامی نیست. اردشیر سوم در تخت جمشید در دیوار شمالی کاخ اردشیر نوشته است: آناهیتا و میترای خدا، مرا و این کشور را و آنچه را که من کردم بپایاد. پلوتارخ نیز نوشته جالب توجهی درباره داریوش سوم دارد. هنگامی که او خبر مرگ همسرش را که اسیر یونانیان شده بود می شنود، به تریئوس می گوید اگر هنوز مرا خواجه خود می دانی تو را به فروغ میترا سوگند می دهم راست بگو… . جز اینها سندی از میترا پس از ظهور زرتشت نداریم.

مهرپرستی در اشکانیان[/paste:font]
در زمان اشکانیان مهر پرستی به غرب رخنه می کند. مهرپرستی و آیین های آن با روحیه جنگجویی اشکانیان سازگار بوده است. بنا به روایت مغی به نام اوستانس برای نخستین بار مهر پرستی را به غرب ایران می برد و در آنجا رواج می دهد. پس از آن کاهنان همسایگان غربی ایران، آیین های میتراگان، مانند قربانی کردن برای میترا را اجرا می کنند. استرابون خود در یکی از این مراسم شرکت کرده و آنرا گزارش کرده است. هنگامی که تیرداد اول اشکانی به روم می رود تا از امپراتور نرون تاج شاهی را بگیرد به او گفت: فرمانروا منم، از تخم ارشک… اما بـرده توام و نزد تو آمده ام تا میترا را در لباس تو نیایش کنم. یک سده قبل از این میترا توسط دزدان دریایی دریای کیلیکه به روم راه یافته بود. به گزارش پلوتارخ این دزدان از یکی از سرداران روم در میان جنگهای ایران و روم شکست خوردند و در روم مخصوصا در منطقه اوسیتا اسکان داده شدند و در آن دیار آیین مهر پرستی را رواج می دهند. احتمالا این دزدان بخشی از نیروی دریایی اشکانیانبودند که توسط رومیان دزد خطاب می شدند.

ارمنستان نیز در زمان اشکانیان میترا را می شناخته. سنگ نگاره های آنتیوخوس کماژن و میتراداد در نمرود داغ ارمنستان کوچک، میترا را نشان می دهد که در لباس اشکانی با آنتیوخوس و میتراداد دست می دهد. در سکه ای که توسط گوردیان سوم در تاروس ضرب شده است، میترا در حال کشتن گاو است. در سال ۶۰۱ امپراتور روم تراژن رومانی را تصرف کرد و آیین میترا را با خود به آنجا برد و معابدی برای او ساخت. قیصر هادریان تا اسکاتلند پیش رفت و در آنجا برای میترا معابدی ساخت. در رومانی، بلغارستان، آلمان، اتریش، یوگوسلاوی، انگلستان، اسپانیا، فرانسه و شمال آفریقا معابد میترا پرستی ایرانی توسط رومیها ساخته شد. طبق سنت زرتشتی در پل چینود دادگاه رسیدگی به اعمال درگذشتگان است و آنجا سه ایزد میترا، سروش و رشن به ریاست میترا به اعمال درگذشتگان رسیدگی می کنند.

2677.jpg

میترا

مهرپرستی در ایران پس از ورود اسلام
در ایران با آمدن اسلام میترا جانی تازه می‌گیرد, ریشه‌های آسمانی باور به میترا و آیین پرستش او در آمیـ*ـزش با اسلام زیباترین و با شکوه‌ترین اندیشه را پدید می‌‌آورد. این که مولوی و حافظ و هاتف و…. بی پروا از آمد و شد خود به خرابات (خورآباد یا پرستشگاه خورشید که نماد میترا است) یا از آیین‌های آن (سروده‌های حافظ گزارش انجام آیین مهرپرستی است نه اینکه انباشته‌ای از وازه‌های کنایی) سخن می‌گویند ویهانی (برهانی) بر این گفته است. برای نمونه در این سروده علامه طباطبایی : “پرستش به مستیست در کیش مهر….” از نوشیدن می‌‌هوم هنگام پرستش در آیین مهر پرستی سخن به میان است. پله‌های چیستا (عرفان) نیز بازتابی از پله‌هایی است که رهرو میترایی برای رسیدن به پلهٔ شیر مردی و سر انجام “پیر” شدن, باید بپیماید.

باور میترایی یا خورشید نیایش را حتا در اشعار مولانا جلال الدین که مذهب اشعری گاهی چون دماغهی در بحر کلامش بستر می گستراند، میتوان دریافت جاییکه می گوید:

نه شـــــــبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم

چوغــلا م آفــتــابـم هـمــه ز آفــتـاب گویــم

کمتر شاعر و روشنفکر زمانه‌ها را تاریخ ادب سرزمین ما بیاد دارد که در ستایش و نیایش خورشید گلدسته‌های کلام نیاراسته باشد. اما همه گلدسته چیده اند، ولی دقیقی بلخی ابر از چهره خورشید بر کشید تا جهان از گلهای هستی ما را در نور آن روشن بنمایاند، و «بدان را به دین خدای آورد».
 
بالا