امنيت شغلي وآرامش درمحيط کار

  • شروع کننده موضوع nadiya_m
  • بازدیدها 103
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

nadiya_m

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/13
ارسالی ها
1,838
امتیاز واکنش
3,877
امتیاز
596
سن
27
محل سکونت
TEHRAN
اشتغال در دنياي امروز به سرعت در حال تحول است سازمان ها در حال کوچک تر شدن و رفتن به سمت دنياي مجازي هستند که البته ارتباط بينشان روز به روزبيشتر و پيچيده تر ميشود.

سازمان ها تبديل به هسته هاي مرکزي شده و ساير اجزا و کارمندان در اطراف آن قرار گرفته اند.در اين سيستم هر کس براي خود کار ميکند وبه اندازه اي که ارزش افزوده ايجاد ميکند از درآمد نيز سهم مي برد و پرداخت به صورت دستمزد جاي خود را به درصدي از سود و...داده است. شرکت ها و ادارات تمايلي به استخدام افراد ندارند و معمولا با قراردادهايي سعي در جذب نيروي مورد نياز خود دارند و اين روندي است که در تجاري شدن و جهاني شدن اقتصاد اجتناب ناپذير است. اين روندي است که در کشورهاي توسعه يافته سالها پيش رخ داده و امروز در کشورهاي در حال توسعه در حال وقوع است.پس در اينجا امنيت شغلي افراد به شدت در معرض خطرقرار خواهد گرفت. سوالات مهم در مورد امنيت شغلي: آيا شما و اطرافيانتان از شغل خود راضي هستيد؟ آيا قدرت اين ريسک را داريد که براي پيدا کردن شغل جديد و مناسب تر از کارتان براي مدتي دست بکشيد ؟ اگر کارمند يا در يک پست زير دست هستيد آمادگي اين را داريد که حق قانوني خود را مطالبه کنيد بدون اينکه ترس يا واهمه اي داشته باشيد؟ اگر نه شما امنيت شغلي نداريد .

امنيت شغلي : امنيت شغلي يا Job Secirity ، احتمال اين است که شخصي بتواند خود را حفظ کند و احتمال بيکار شدن شخص بسيار پايين باشد . اين مهم وابسته به فاکتورهاي اقتصادي ، موقعيت و تجاري و مهارت هاي شخصي فرد شاغل است . امنيت شغلي موافق چرخه تجاري عمل مي کند به اين صورت که در رونق اقتصادي افزايش مي يابد و در رکورد ها کاهش خواهد داشت . البته عوامل شخصي زيادي را مي توان مؤثر بر اهميت شغلي دانست ؛ از جمله تحصيلات ، سابقة کار ،‌موقعيت شغلي و . . . در واقع نيروي نيروي کار بايد بتواند خود را به سرعت با شرايط وفق داده يا به اصطلاح کاملاً به روز باشد . امنيت شغلي پرسه يا روندي است که به ميزان نامعيني کارکترهاي کار و واحد اشتغال را تهديد کند و يا آن ها را به چالش بکشاند و در زواياي متمايز ناهنجاري بوجود بياورد . ما مي دانيم که تعاريف متعددي راجع به امنيت شغلي وجود دارد که آنرا به روش هاي گوناگون تقسيم بندي مي کنند .

نوع شکل و سمت يا جايگاه سياسي اقتصادي و فاکتورهاي ديگر بي تأثير در آن نيست . بعضي ها معتقدند که هر چه کار سخت تر باشد ممکن است به تناوب اهميت آن نيز فرق بکند . براي مثال يک موتور سوز گرمابه تا جوشکاري و استيل و آلياژ هاي مختلف و حتي سياستمداران ، پزشکان يا در مواردي نظير اصحاب رسانه و خبرنگاران نيز به نوعي از امنيت شغلي – حمايت شغلي – بيمه شغلي صحبت مي کنند . براي مشاغل متفاوت تقسيم بندي امنيت شغلي متمايزتري قائل مي شود . بحث بهداشت کار و سختي کار و يا فشارهاي رواني بسياري از مشاغل در اين جا مطرح است . البته در کشورهايي مانند ايالات متحده آمريکا عامل اقتصاد و تجارت امنيت بيشتري را خواهد داشت که دليل اين موضوع را هم مي توان سيستم سرمايه داراي آن کشور رو عدم دخالت دولت در امور تجاري دانست . در ايالات متحده به دليل موقعيت اقصادي خاص امنيت شغلي نسبتاً بالاست .

در واقع با رونق اقتصادي شرکت ها سعي در استخدام نيروي بيشتر براي توليد بيشتر خواهد کرد ؛ در اينجا لازم است توجهي به کند شدن نرخ رشد در اين کشور ها نيز شود که اين خود عاملي است براي کاهش امنيت شغلي ، چرا که شرکت ها تمايل به کاهش هرچه بيشتر هزينه هاي داخلي «هزينه هاي جذب» خواهد داشت که مي تواند امنيت شغلي را کاهش دهد .

و امّا چرا اهميت شغلي براي همة مردم مهم است ؟ عموم مردم بيشتر وقت خود را در محيط کار مي گذرد به همين دليل شرايط محيط کار امنيت زيادي در تأمين سلامت جهاني و رواني آن ها دارد . به اختصار برخي از عوامل که تأثير زيادي در ايجاد استرس ناشي از کار دارند : شرايط کاري ، تراکم کاري ، ابهام نقش ، تعارض شغلي ، مسئوليت ، روابط با ما فوق و عدم امنيت شغلي و . . . در شرايط فعلي دنيا هيچ شغلي دائمي نيست و حفظ شدن و بقا آن بستگي به ميزان فعاليت خود فرد دارد ولي عذم آگاهي از اين موضوع موجب تر از کنار گذاشته شدن ، لغو يا اتمام قرارداد موقت و بازنشستگي يکي از فشارهاي رواني است . چنين حالتي باعث مي شود فرد قبل از آنکه به طور طبيعي از کار باز نشسته شود احساس فرسودگي و کسالت رو مي کند . ترس از تزلزل متاح يا کنار گذاشته شدن در افرادي شدن در افرادي که مي دانند به مدارج بالا و بالاترين سطح پيشرفت در کار خود رسيده اند بسيار شديد تر است .

اين افراد به پرکاري مي پردازند تا همچنان خود را در اوج نگه دارند و در عين حال مي کوشند احساس عدم امنيت شغلي را مخفي کنند و بدين ترتيب بيش از پيش در معرفي استرس قرار مي گيرند . در زندگي سازماني اهميت شغلي از جمله مسائلي است که کارکنان سازمان ها را به خود مشغول مي کند و بخش از انرژي رواني و فکري رواني و فکري سازمان صرف اين مسئله مي شود . در صورتي که کارکنان از اين بابت به سطح مطلوبي از آلودگي خاطر دست بند با فراغ بال توان و انرژي فکري و جسمي خود دارد در اختيار سازمان قرار مي دهند و سازمان نيز کمتر دچار تنشهاي انساني مي گردد و رسمي شدن و استخدام مادام العمر نيست بلکه تواناسازي کارکنان محور اهميت شغلي است . در فضاي کنوني رشد صنعتي و بکارگيري تجهيزات سخت افزاري و مکانيکي که داراي پيامد هاي مثبت است و در جاي خود ناهنجاري را به همراه دارد . اتومات شدن در اجرا و توليد و حذف پرسنل در Driver سخت افزاري موجب آزاد شدن نيروي انساني مي شود . از نگاه ديگر دولت با توليد کار و اشتغال جديد بيشتر ، مي تواند راهکارهايي براي اين موضوع تعريف کند .
 
بالا