اُرب

  • شروع کننده موضوع آیدا.ف
  • بازدیدها 157
  • پاسخ ها 1
  • تاریخ شروع

آیدا.ف

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/07
ارسالی ها
5,830
امتیاز واکنش
35,457
امتیاز
1,120
سن
21
اُرب در دیکشنری به عنوان یک جسم کروی شکل و گوی مانند تعریف شده است. با آمدن دوربینهای دیجیتالی به بازار، افراد بسیاری متوجه دوایری نورانی در عکسهایشان شدند. تفاوت عمده ی دوربین دیجیتالی با یک دوربین معمولی این است که دوربین دیجیتالی، فیلم ندارد و در عوض سنسوری دارد که نور را تبدیل به بارهای الکتریکی می کند. افراد شکاک معتقدند این اوربهای درخشان ناشی از ذرات گرد و غبار، آب و یا نقصی در دوربین هستند. در مقابل، آنهایی که شخصاً اوربها را تجربه کرده و مورد تحقیق قرار داده اند، اعتقاد دیگری دارند.
اوربها، شکل و اندازه و رنگهای متفاوتی دارند. اما در بیشتر تصاویر، به رنگ سفید درخشان ظاهر می شوند. آنها در همه جا قابل مشاهده و عکسبرداری هستند. اوربها همچنین، نسبت به احساسات افراد واکنش نشان می دهند و زمانیکه شخصی در حال تجربه ی سطح هشیاری از عشق، شادی و خلسه است، شمار بسیار زیادی از آنها ظاهر می شوند.


orbpic.jpg

اورب ها ممکن است برای ما تازگی داشته باشند اما مردمان بومی دنیا همیشه آنها را به عنوان ارواح طبیعت، نیاکان، استادان بلندمرتبه و موجودات نورانی فرابعدی در واقعیت سه بعدی ما می دانسته اند.
هیچ پاسخ مسلمی به این پرسش که اورب ها چه هستند وجود ندارد. برخی بر این باورند که آنها موجوداتی فرابعدی یا شکلی از انرژی روحانی بوده که در بعدهای مختلف سفر می کنند و عمدتاً توسط چشمهای غیرمسلح غیرقابل رؤیت اند اما برخی افراد مستعد و همچنین دوربین های دیجیتالی در سراسر این سیاره، حاکی از وجود آنها هستند.
یک باور رایج این است که اورب ها، ارواح، فرشته ها، روح افراد فوت شده یا پری هایی هستند که مراقب ما بوده و به طرقی نامحسوس که در آگاهی هشیار و نیمه هشیار ما دریافت می شوند، ما را راهنمایی می کنند. استادان چی کونگ اوربها را گویهای انرژی ای می دانند که قادر به برقراری ارتباط و شفادهی هستند.

ارب ها و فرشته ها
بریونی دختر کوچکی که با فرشته ی نگهبانش در ارتباط است می گوید:

فرشته ی نگهبان من ردی، در مورد فرشتگان حباب شکل به من گفته است. فرشتگان حباب شکل، گوی های کوچکی هستند که درون آنها تصاویری از فرشتگان وجود دارد. آنها به افرادی که نیاز به انرژی دارند کمک می کنند. من می گویم «انرژی گوی فرشته»، دو بار دست هایم را به هم می زنم و بعد حباب هایی در رنگهای مختلف ظاهر می شوند. فرشته ها می دانند که حباب های چه رنگی را بفرستند. فرشته ها حباب ها را در الماسی نامرئی در سرم می گذارند و بعد آن الماس می گوید که حباب های فرشته را برای چه کسانی بفرستم، یا بعضی اوقات مادرم از من می خواهد که آنها را برای کسی بفرستم. وقتی حبابها را برای شخصی می فرستم، ابتدا در اطراف شکم می نشینند و بعد در سراسر بدن آنها پراکنده می شوند.»
داینا کوپر یک درمانگر، شفادهنده و نویسنده ی چندین کتاب و سی دی های مدیتیشن و … می باشد. طی بحرانی که چندین سال پیش در زندگیش به وجود آمد، توسط یک موجود آسمانی به سفر درونی شگفت انگیزی بـرده شد. از آن زمان به بعد، این راهنمایان روحانی به آموزش او پرداختند تا مدتی بعد که قادر شد آنها را ببیند. او می گوید :من و دوستم پیامی دریافت کردیم مبنی بر این که باید کتابی در مورد اورب ها بنویسیم. ما چیزی در مورد آنها نمی دانستیم و راهنمایان گفتند که آموزشهای لازم را به ما خواهند داد. فرشته ها گفتند از مدتها پیش آنها گفته بودند که نشان و مدرکی فیزیکی دال بر وجودشان به ما خواهند داد و حالا این کار را به شکل ارب ها انجام داده اند. آنها اندیشه ی خلق دوربینهای دیجیتالی در فرکانسی که قادر به دیدن قلمروی فرشته ها باشد را در چند متخصص تکنولوژی به وجود آوردند. فرشته ها می توانند ارتعاشات خود را پایین آورده و کالبد نورانی خود را به شکل دوایری در عکسها درآورند. آنها پس از آنکه عکسبرداری شدند حامل نور و پیامهایی هستند. فرشته ها به من آموخته اند در عکسهایی که افراد بسیاری برای من می فرستند، آنها و پیامشان را تفسیر کنم. آنها در رشد و توسعه ی چاکراهای دوازده گانه ی عروج به ما کمک می کنند. تماشای اورب ها می تواند زندگی شما را متحول کرده و شما را به روی روشن ضمیری و صعود بگشاید.»
 
  • پیشنهادات
  • آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    21
    روح در قالب اورب

    Robert Grant در کتابش، داستان زنی به نام Jan Manette را نقل می کند که تجربه ی اسرارآمیزی در رابـ ـطه با واقعه ی 11،سپتامبر داشته است :
    «جین دو هفته بود که شغل جدیدی به عنوان مشاور پنتاگون گرفته بود و صبح آن روز سرنوشت ساز، به دلیلی غیرعادی و عجیب، صدای زنگ ساعتش را نشنید و باعث شد دیرش شود. او دلهره گرفته بود چون این شغل را تازه به دست آورده بود. سر وقت نبودن بزرگترین عاملی بود که او را از کوره به در می برد چون همیشه به خودش به عنوان فردی وقت شناس افتخار می کرد. اما این اتفاق او را گیج کرده بود چون همیشه پیش از به صدا درآمدن زنگ از خواب بیدار می شد.
    همانطور که در تلاش برای عبور از ترافیک بود، وقتی بالاخره ساختمان پنتاگون را دید آسوده شد. اما بلافاصله از دیدن یک توده ی ابرمانند عظیم، سیاه رنگ و بیضی شکل بر بالای ساختمان دچار ترس و دلهره شد. او می دانست که آن چیز به خاطر شکلش، ابر یا دود نیست. بیضی شکل، متقارن و کاملاً بی حرکت بود و تماشای آن باعث می شد احساس ترس و هراس کند، بیش از هرچیز، به نظر می رسید چیزی شوم و شیطانی بود. عجیب تر آنکه، در بالای این توده ی سیاه، یک توده ی سفید درخشان بود که تصویری شبیه نماد چینی یین- یانگ به وجود آورده بود. چیزی که جین قبل از برخورد هواپیما به پنتاگون دید، عجیب ترین و غیرقابل وصف ترین چیزی بود تا به حال دیده ام.
    طی 1 دقیقه ای که این توده ی سیاه را مشاهده کرد، دید که هواپیمایی پر از افرادی بی گـ ـناه مستقیم به طرف پنتاگون می رود. پیش از برخورد هواپیما، او احساس کرد که گویی همه چیز حرکتی آهسته پیدا کرده است، انگار در حال تماشای فیلمی با حرکت آهسته بود. هواپیما هنوز از ساختمان دور بود که ناگهان اوربهای نورانی کروی شکلی را دید که از هواپیما به بالا می رفتند. تعداد بسیاری از آنها از هواپیما بیرون آمدند، و سپس صدها عدد از آنها از سقف ساختمان بالا آمدند. همه چیز با حرکت آهسته بود به غیر از این نورهای کروی. بعد آنها به شکلی مارپیچی به سمت بالا حرکت کردند- همه ی آنها با هم- از آن توده ی تاریک و تیره بالا رفتند و داخل توده ی سفید رنگ محو شدند.
    طی یک آگاهی آنی، او مطمئن شد که آن اوربهای نور، ارواح کسانی بودند که قرار بود در این حمله ی ترو ریستی بمیرند. او گفت که می دانست ارواح آنها پیش از برخورد هواپیما، از بدنشان خارج شده بودند.
    جین با سایر مشاهده کنندگان این حمله صحبت کرد و به نظر می رسد هیچ فرد دیگری این تجربه را نداشته است. او معتقد است که دلیلی روحانی برای این تجربه وجود دارد و آن روز، آغاز زندگی معنوی او بود…»




    ارب ها و تجربه مرگ تقریبی
    بسیاری از روایتهای مرگ تقریبی، نوعی مواجه با اربها را شرح داده اند. این نوع ارب ها اغلب یک نمود کروی شکل از ارواح هستند. توصیف اورب ها در تجربه های مرگ تقریبی :
    قرمز و زرد؛ به اندازه ی یک توپ بزرگ با نور ارغوانی؛ گویهای کوچک نور؛ پنج گوی نور با رنگهای مختلف مثل سایه روشنهای گلبرگهای رز، آبی، صورتی و فامهای تیره تر قرمز و نارنجی؛ میلیونها اورب که به مخلوقات روی سیارات ملحق شده مانند زنبورهایی از یک گل به گل دیگر پرواز می کنند؛ یک کره ی تابان، چشمک زن و شفاف؛ پرواز میلیونها گوی نور در اطراف و ورود و خروج از یک موجود بزرگتر در مرکز؛ یک گوی عظیم نور که مسیح و فرشتگان به آن تبدیل شدند؛ کره ای با بعدهایی بی شمار با مرکزی سرشار از نور، منزه ترین مخلوقات خداوند.


    ارب ها و یوفو
    اوربها در پدیده های مرتبط با یوفو نیز دیده می شوند. موارد زیر، چندی از این روایات هستند :
    Brian Krebs : «بدنم را زیر پایم می دیدم. به یاد دارم که یک ارب درخشان، مهربان و دوست داشتنی را بالای سرم می دیدم… آن ارب عشق و درکی تابان بود. برای من بیگانه نبود. پهناور و کامل و نیرویی که ساطع می کرد عشق بود… سپس در مقابل دوازده موجودی بودم که دانش بالایی داشتند. در یک ردیف ایستاده بودند. هیچ نشانی از قضاوت یا احساس قدرت در آنها نبود اما درونشان نیرومند و قوی بود. آنها بلندتر از من به نظر می رسیدند و رداهایی نقره ای سفید پوشیده بودند. پوستی سفید، سرها و چشمهای بزرگی داشتند. به یاد ندارم که دهان داشته باشند. بالای آنها روحی بود. شبیه یک ستاره آنطور که ما از روی زمین می بینیم اما اندازه اش همانند اندازه ی سر آن موجودات بود.»

    Betty Andreasson : «سه ارشد دیگر در یک دایره ایستادند و همگی شروع کردند به ادای موزون و مکرر «اوه (Oh)». سه پرتو نور دیگر ظاهر شدند و تشکیل یک ستاره ی شش پر کامل را دادند. یک حلقه ی بزرگتر نور، دور سر ارشدها شکل گرفت. سپس این حلقه ی نور به سمت بالا حرکت کرد، کوچک شد و به اندازه ی پیشینش مانند حلقه ای در مرکز درآمد، به پایین شناور شد و به آن متصل شد، و تشکیل یک شی کروی چرخان را داد که نهایتاً فشرده و اندازه ی یک ارب بزرگ با نوری ارغوانی شد… ارشدها، نامی است که بتی به این موجودات داده است. در فرصتی پیش از این، که از آنها پرسیده بود آنها که هستند، پاسخ داده بودند » نمایندگان ویژه ی Oh، حاکمان حلقه ها، چرخه ها و ارب ها» هستند. بعد از خلق این ارب سحرآمیز، بتی از یکی از ارشدها پرسید :» Oh چه کسی است؟» پاسخ داد که اوه «حضور درونی، برونی، ابدی» است.
    گوی های مشابهی اطراف حلقه های کشتزار دیده شده اند، و برخی معتقدند بعضی از اورب ها موجوداتی فرازمینی یا دلیلی بر ارتباط با یوفوها (اشیا پرنده ناشناخته) می باشند. جیمز گیلیلند (James Gilliland) فردی است که ارتباطی فرازمینی/یوفو دارد و در شهر کوچکی در Trout Lake واشنگتن واقع در Mt.Adamsزندگی می کند که مرکز بیشترین ارتباطات مبهوت کننده ی فرازمینی/اوربها/یوفو است که امروزه در سیاره ی ما رخ می دهند .
     
    بالا