ایدئالیسم

  • شروع کننده موضوع nadia.seif
  • بازدیدها 127
  • پاسخ ها 3
  • تاریخ شروع

nadia.seif

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/01/01
ارسالی ها
331
امتیاز واکنش
1,229
امتیاز
401
محل سکونت
یزد
ایدئالیسم یا آرمان گرایی یا مینوگروی نام مجموعه‌ای از دیدگاه‌های فلسفی با این مدّعاست که ایده‌ها موضوع حقیقی معرفت هستند؛ ایده‌ها بر اشیا مقدم‌اند و این ایده‌ها هستند که امکانِ بودن را برای اشیا فراهم می‌کنند. بر مبنای این دیدگاه، ایده‌ها، هم از نظر معرفت‌شناختی و هم از نظر متافیزیکی اولویت دارند و واقعیت خارجی، آنچنان که ما درک می‌کنیم، منعکس‌کننده فرایندهای ذهنی است. ایدئالیسم مدّعی نیست ذهن خالق ماده یا جهان مادی است. همچنین این دیدگاه، «فکر» را با «متعَلَّق فکر» یکی در نظر نمی‌گیرد، بلکه مدعی است جهان خارج را تنها با توسل به فرایند ایده‌ها می‌توان درک کرد.
ایدئالیسم نقطهٔ مقابل رئالیسم (واقع گرایی یا اصل اصالت واقع) است که معتقدست برای شناخت حقیقت جهان بیرون، چندان نمی‌توان به ذهن انسان متّکی بود.

با اصطلاحات فلسفهٔ صدرایی ایدئالیسم یعنی، برای عاقل تنها معقول بالذات یا نفس‌الأمر دارای تأصل است، زیرا علم به عالم خارج، جز از مجرای معقول بالذات ممکن نیست و عالم خارج، از این حیث که معقول بالعرض است، متعَلَّق معرفت انسانی قرار نمی‌گیرد.
 
  • پیشنهادات
  • nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    انواع ایدئالیسم

    ایدئالیسم استعلایی؛
    ایدئالیسم آلمانی؛
    ایدئالیسم درون‌ذات؛
    ایدئالیسم برون‌ذات؛
    ایدئالیسم مطلق؛
    ایدئالیسم اشکالی؛
    ایدئالیسم جزمی.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    ایدئالیسم آلمانی
    رستاخیز ایدئالیسم با کانت و در آثار وی روی می‌دهد.در تاریخ فلسفه دورانی را که با کانت آغاز و با فیشته، شلینگ، و هگل ادامه می‌یابد، ایدئالیسم آلمانی می‌نامند. ایدئالیسم آلمانی را، از آن رو که واکنشی در برابر چالش پیش‌آمده از انقلاب فرانسه، و به منظور تجدید سازمان دولت و جامعه بر یک پایهٔ معقول، برای سازگاری نهادهای سیـاس*ـی و اجتماعی با آزادی و مصلحت فرد بود، نظریهٔ انقلاب فرانسه نامیده‌اند. ایدئالیسم آلمانی در تعالیم هگل اوج گرفت، هگل دستگاه فلسفی خود را دربرگیرندهٔ دستاوردهای ایدئالیسم آلمانی و به اصطلاح خود او نتیجهٔ دیالکتیکی تمامی منازل ایدئالیسم آلمانی می‌داند. از نظر هگل فیشته نمایندهٔ ایدئالیسم درون‌ذات، نمایندهٔ تضاد جاودانهٔ من و جز-من است. شلینگ نمایندهٔ ایدئالیسم برون‌ذات است، یعنی پذیرش همانی من و جز-من در مطلق، و خود وی نمایندهٔ ایدئالیسم مطلق است.

    از نظر فلسفهٔ سیـاس*ـی ایدئالیسم آلمانی بیانگر این اعتقاد بود که نهادهای اجتماعی و سیـاس*ـی باید هماهنگ با تحول آزادانهٔ فرد باشند.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    ایدئالیسم استعلایی

    کانت بنیانگذار گونه‌ای از ایدئالیسم است که آن را «ایدئالیسم استعلایی» می‌نامد.

    - من از ایدئالیسم استعلایی همهٔ پدیدارها این را می‌فهمم که طبق آن ما همهٔ پدیدارها را چونان تصورات محض، و نه چونان چیزهای در خود، می‌انگاریم؛ و هماهنگ با آن زمان و مکان فقط صورت‌های دریافت‌های حسی ما هستند نه آنکه تعیّناتی برای خود، یا شرایط متعلق‌هایی که چونان در خود به شمار روند.

    کانت در توضیح تفاوت ایدئالیسم خود با ایدئالیسم برکلی توضیح می‌دهد:

    سخن همهٔ ایدئالیست‌های واقعی، از فیلسوفان الئائی تا اسقف برکلی در این عبارت خلاصه می‌شود که: «هر شناختی که از حس و تجربه حاصل شود جز توهم هیچ نیست و حقیقت، تنها در تصورات فاهمهٔ محض و عقل است.»

    و می‌افزاید:
    - بر خلاف این سخن، اصلی که حاکم بر سراسر ایدئالیسم من و تعیین‌کنندهٔ آن است این است که: «هر شناختی که دربارهٔ اشیاء صرفاً از فاهمهٔ محض یا عقل محض حاصل شود جز توهم هیچ نیست و حقیقت فقط در تجربه است.»
     
    تاپیک قبلی
    بالا