- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
درباره اصطلاح هزار خدا
۵-۱- اصطلاح « هزار خدا » که به وسیلهی کاتبان هیتی به کار رفته و نظایری از آن نیز در جاهای دیگر قابل ملاحظه میباشد، آشکار میسازد که نفوذ و اختلاط گوناگون در میان این مردمان بسیار رواج داشته است. در زمان موردنظر اختلافاتی از لحاظ قبولی خدایان میان ملل متخاصم وجود نداشته، به این معنی که هرگاه میان دو کشور، دو ملّت و یا دو قوم جنگی در میگرفت، ملّت غالب، خدایان قوم مغلوب را نیز به صورت و فهرست خدایان مورد پرستش اضافه مینمود. این خدایان و عناصر جدید به زودی جایی برای خود باز کرده و مورد احترام و ستایش واقع میشدند. اینک ممکن است که این نوع سیاست بوده باشد در تساهل مذهبی از برای موفقیّتهایی بیشتر که شاهنشاهان هخامنشی ، به ویژه کوروش آن را اصل سیاست مذهبی خود قرار داده بودند، و یا با گمان قویتر، ترس از نیروهای مافوق طبیعی و اوهام و خرافات جاری آنان را بدین روش وامی داشت، و در هر صورت این روشی بود که بعدها صورت کاملتر و منطقیتری در تساهل مذهبی، در قلمرو سیاست خارجی هخامنشی به وجود آورد که نتایج نیکویی از آن عاید شد.
ربالنّوعهای میتانی
۵-۲- در ازمنهی کهن، و آن دورانی که مورد نظر است، سازش با نیروهای فوق طبیعی یکی از بزرگترین موارد موفقیّت و پیروزی بود. در ادیان باستانی اعتقاد به آنکه تقدیر و سرنوشت در دست خدایان و اربـاب انواع میباشد، و به وسیلهی سحر و جادو و اهدای هدایا و قربانیها بایستی آنان را رام نموده و سرنوشت را به سود خود برگرداند، اهمیّتی به سزا داشت و به همین جهت بود که تعداد خدایان روز به روز افزونی میگرایید و مردم و شاهان به خدایان ملل و اقوام مغلوب احترام و ستایش مینمودند.
میان هوریان که با میتانیها هم بسته و متّحد شدند، نیز این چنین روشی موجود بود. خدایان اصلی هوریان عبارت بودند از تَه شوب Teshub ربّالنوع رعد و برق و همسرش هَهپیت Hepti یا هِهیا Hepہ ربّالنوع خورشید. آنچه که جالب توجّه است، به عقیدهی هروزنی Hrozny کلمهی عربی حوّا از همین نام مشتق شده است.
قبل از آنکه اصولاً پادشاهی میتانی تشکیل شود، عنصر هند و اروپایی به شکل سختی به وسیلهی هوریان از میان رفته بود، امّا تأثیری از مذهب آن عنصر هنوز در جامعهی آنان باقی بود و پرستش خدایان آریایی چون میترا Mithra « میتْرَه، میثْرَه » وارونَه Vہruna ، اینْدْرَه Indra میانشان رواجی داشت که به نظر میرسد پرستش این خدایان، ویژه طبقهی ممتاز بوده است.
امّا دو خدایی که به عنوان خدایان اصلی میتانی و هوری از آنان یاد شد، یعنی تِهشوب خداوندگار رعد و برق و هِهپا همسرش ربّالنوع خورشید نیز اصلِ آن اقتباسی است از فکر همان عنصر هند و اروپایی، چه آثار و بقایای آیین هند و اروپایی وجود دو سَرْوَر خدای اصلی را که جنبهی طبیعی داشتهاند، بیان میکند، و این دو خدای عمدهی طبیعی عبارت بودند از خدای بزرگ، ربّالنوع عناصر طبیعی، بلندیها و کوهها، تندر و توفان و باران؛ ربهالنوع یا ایزد بانویی که زمانی خورشید، و زمانی زمین به شمار میرفته است.
از لحاظ عقاید دینی، هنر، قوانین و رسوم و آداب میان هوریان و میتانیها با هیتیها تشابه و همانندیهای بسیاری موجود است و به نظر میرسد هنگامی که میتانیها به وسیلهی هیتیان از میان رفتند، هنر و سایر شئون فرهنگی و تمدّنشان میان ملّت غالب به زندگی خود همچنان ادامه داده باشد. مطابق با اکتشافاتی که شده است، هیتیان کنارههای پایینی دیوارههای اطاقها را با نقوشی مصوّر میکردهاند، و این روشی است که پیش از آنان به وسیلهی هوریان معمول بود.
به طور کلّی هنر میتانی متأثر از مبادی سومری و تحت تأثیر هنر مصری اژه Egإe قرار داشته است. در خانهسازی روشی پیشرفته داشتند و بناهای مخصوصشان به نام بیت-هیلانی Bit Hilani که شاید به معنی خانهی پنجرهدار باشد معروف است. این بناها از دو قسمت بیرونی و اندرونی تشکیل میشده است. قسمت بیرونی سرپوشیده بوده و به وسیلهی اطاقی پنجرهدار به اندرونی متّصل میشده است که شاید عمدای بوده از برای کنترل در رفتوآمد. در شیوهی نقاشی بر درها نیز دستی داشتهاند و موضوع نقاشیها اغلب فرشتگان و شیر و گاو بوده است.
۵-۱- اصطلاح « هزار خدا » که به وسیلهی کاتبان هیتی به کار رفته و نظایری از آن نیز در جاهای دیگر قابل ملاحظه میباشد، آشکار میسازد که نفوذ و اختلاط گوناگون در میان این مردمان بسیار رواج داشته است. در زمان موردنظر اختلافاتی از لحاظ قبولی خدایان میان ملل متخاصم وجود نداشته، به این معنی که هرگاه میان دو کشور، دو ملّت و یا دو قوم جنگی در میگرفت، ملّت غالب، خدایان قوم مغلوب را نیز به صورت و فهرست خدایان مورد پرستش اضافه مینمود. این خدایان و عناصر جدید به زودی جایی برای خود باز کرده و مورد احترام و ستایش واقع میشدند. اینک ممکن است که این نوع سیاست بوده باشد در تساهل مذهبی از برای موفقیّتهایی بیشتر که شاهنشاهان هخامنشی ، به ویژه کوروش آن را اصل سیاست مذهبی خود قرار داده بودند، و یا با گمان قویتر، ترس از نیروهای مافوق طبیعی و اوهام و خرافات جاری آنان را بدین روش وامی داشت، و در هر صورت این روشی بود که بعدها صورت کاملتر و منطقیتری در تساهل مذهبی، در قلمرو سیاست خارجی هخامنشی به وجود آورد که نتایج نیکویی از آن عاید شد.
ربالنّوعهای میتانی
۵-۲- در ازمنهی کهن، و آن دورانی که مورد نظر است، سازش با نیروهای فوق طبیعی یکی از بزرگترین موارد موفقیّت و پیروزی بود. در ادیان باستانی اعتقاد به آنکه تقدیر و سرنوشت در دست خدایان و اربـاب انواع میباشد، و به وسیلهی سحر و جادو و اهدای هدایا و قربانیها بایستی آنان را رام نموده و سرنوشت را به سود خود برگرداند، اهمیّتی به سزا داشت و به همین جهت بود که تعداد خدایان روز به روز افزونی میگرایید و مردم و شاهان به خدایان ملل و اقوام مغلوب احترام و ستایش مینمودند.
میان هوریان که با میتانیها هم بسته و متّحد شدند، نیز این چنین روشی موجود بود. خدایان اصلی هوریان عبارت بودند از تَه شوب Teshub ربّالنوع رعد و برق و همسرش هَهپیت Hepti یا هِهیا Hepہ ربّالنوع خورشید. آنچه که جالب توجّه است، به عقیدهی هروزنی Hrozny کلمهی عربی حوّا از همین نام مشتق شده است.
قبل از آنکه اصولاً پادشاهی میتانی تشکیل شود، عنصر هند و اروپایی به شکل سختی به وسیلهی هوریان از میان رفته بود، امّا تأثیری از مذهب آن عنصر هنوز در جامعهی آنان باقی بود و پرستش خدایان آریایی چون میترا Mithra « میتْرَه، میثْرَه » وارونَه Vہruna ، اینْدْرَه Indra میانشان رواجی داشت که به نظر میرسد پرستش این خدایان، ویژه طبقهی ممتاز بوده است.
امّا دو خدایی که به عنوان خدایان اصلی میتانی و هوری از آنان یاد شد، یعنی تِهشوب خداوندگار رعد و برق و هِهپا همسرش ربّالنوع خورشید نیز اصلِ آن اقتباسی است از فکر همان عنصر هند و اروپایی، چه آثار و بقایای آیین هند و اروپایی وجود دو سَرْوَر خدای اصلی را که جنبهی طبیعی داشتهاند، بیان میکند، و این دو خدای عمدهی طبیعی عبارت بودند از خدای بزرگ، ربّالنوع عناصر طبیعی، بلندیها و کوهها، تندر و توفان و باران؛ ربهالنوع یا ایزد بانویی که زمانی خورشید، و زمانی زمین به شمار میرفته است.
از لحاظ عقاید دینی، هنر، قوانین و رسوم و آداب میان هوریان و میتانیها با هیتیها تشابه و همانندیهای بسیاری موجود است و به نظر میرسد هنگامی که میتانیها به وسیلهی هیتیان از میان رفتند، هنر و سایر شئون فرهنگی و تمدّنشان میان ملّت غالب به زندگی خود همچنان ادامه داده باشد. مطابق با اکتشافاتی که شده است، هیتیان کنارههای پایینی دیوارههای اطاقها را با نقوشی مصوّر میکردهاند، و این روشی است که پیش از آنان به وسیلهی هوریان معمول بود.
به طور کلّی هنر میتانی متأثر از مبادی سومری و تحت تأثیر هنر مصری اژه Egإe قرار داشته است. در خانهسازی روشی پیشرفته داشتند و بناهای مخصوصشان به نام بیت-هیلانی Bit Hilani که شاید به معنی خانهی پنجرهدار باشد معروف است. این بناها از دو قسمت بیرونی و اندرونی تشکیل میشده است. قسمت بیرونی سرپوشیده بوده و به وسیلهی اطاقی پنجرهدار به اندرونی متّصل میشده است که شاید عمدای بوده از برای کنترل در رفتوآمد. در شیوهی نقاشی بر درها نیز دستی داشتهاند و موضوع نقاشیها اغلب فرشتگان و شیر و گاو بوده است.