بسیار سفر باید کرد

یوتاب درخشنده

کاربر اخراجی
عضویت
2016/06/15
ارسالی ها
1,259
امتیاز واکنش
2,478
امتیاز
0
سن
24
گفته شده جریان تاریخ را کاشفین, مخترعین, دانشمندان و پیش بـرده اند آنها جریان ساز و تاریخ ساز بوده اند این افراد که جزء افراد موفق در طول تاریخ بوده اند, همیشه در اقلیت بودند و به سبب داشتن دید خلاق و چند بعدی توانسته اند دست به اکتشاف, اختراع و بزنند همچنین گفته شده بزرگترین قانون کائنات و جهان هستی یعنی جاذبه ی زمین بدست نیوتن کشف شد او به واسطه قوه ی خلاقیت و دید خلاق از افتادن سیب بعنوان یک پدیده ساده طبیعی, صاحب نظریه ی قانون جاذبه ی زمین در علم شد قبل از نیوتن, میلیونها نفر افتادن زمین را دیده بودند ولی فقط یک نیوتن و امثالهم توانای خلق, کشف و دریافت تجربه های جدید را دارند او به خاطر توانایی جور دیگر نگریستن و جور دیگردیدن و شنیدن , نگاه متفاوت وغیرعادی وشهامت در سوال پرسیدن و روح جستجو گری توانست به این کشف نائل شود


گفته شده جریان تاریخ را کاشفین، مخترعین، دانشمندان و.....پیش بـرده اند. آنها جریان ساز و تاریخ ساز بوده اند.این افراد که جزء افراد موفق در طول تاریخ بوده اند، همیشه در اقلیت بودند و به سبب داشتن دید خلاق و چند بعدی توانسته اند دست به اکتشاف، اختراع و....بزنند.همچنین گفته شده بزرگترین قانون کائنات و جهان هستی یعنی جاذبه ی زمین بدست نیوتن کشف شد. او به واسطه قوه ی خلاقیت و دید خلاق از افتادن سیب بعنوان یک پدیده ساده طبیعی، صاحب نظریه ی قانون جاذبه ی زمین در علم شد. قبل از نیوتن، میلیونها نفر افتادن زمین را دیده بودند ولی فقط یک نیوتن و امثالهم توانای خلق، کشف و دریافت تجربه های جدید را دارند.او به خاطر توانایی « جور دیگر نگریستن » و « جور دیگردیدن و شنیدن» ، نگاه متفاوت وغیرعادی وشهامت در سوال پرسیدن و روح جستجو گری توانست به این کشف نائل شود.

این مقدمه برای این بود که اشاره کنم افرادی که مجهز به نگاه وبینش خلاقانه هستند توانای درک ودریافت تجربیات جدید و غیرعادی را، از محیط و پدیده های عادی دارند.آنها با جزئی نگری و نگاه موشکافانه و اندیشه و تفکر در پدیده های عادی و واقعیت های عینی پیرامون، توانایی خلق معنا واندیشه های جدید را دارند. انها توانایی یادگیری از بی اهمیت ترین اتفاقات و بی ارزش ترین رویدادهای اطراف را دارند.کنفوسیوس فیلسوف جمله دارد با این مضمون که: اگر توانستی با دو نفر هم قدم شوید، حداقل یکی از آنها می تواند معلم شما باشد.

ولی مربیان و صاحبنظران علم موفقیت امروزه به این جمله با شک و تردید نگاه می کنند.آنها معتقدند امروز شما می توانید از همه چیز و همه کس یاد بگیرید.از درخت، بچه، گل وگیاه، حیوانات و.....خلاصه از درودیوار شما می توانید درس بگیرید و کسب تجربه کنید.رسیدن به این مهارت مستلزم داشتن نگاه و بینش خلاقانه است.

نگارنده ی این متن هم به سبب داشتن دید خلاق اما نه در حد نیوتن و امثالهم با نگریستن و ایجاد سوال، موفق به کسب دو تجربه ی ارزشمند در زندگی شدم که کارکرد و تاثیر آن در تغییر و تحول زندگیم، به اندازه سالیان سال درس خواندن، مطالعه کردن، تحصیلات دانشگاهی وسیر در اینترنت و رسانه ها و.. بود. این تجربیات، از آن به بعد همیشه سرلوحه ی برنامه ریزی های زندگیم قرار گرفت و باعث شد درصد بسیار زیادی از مشکلات فکری، ذهنی، نگرانی ها و آشفتگی های روحی روانیم را حل نمایند.


تجربه اول:

طی سفری با هواپیما و زمانی که داشتم از پشت شیشه پایین را نگاه می کردم مهمترین و بزرگترین مساله ی زندگیم در ذهنم شکل گرفت. مساله این بود که انسانها تا زمانی که روی زمین هستند، همه چیز برای آنها بزرگ و دست نیافتی می باشد. نیازها، آرزوها و خواسته های متعدد و تمام نشدنی مثل رسیدن به مقام و منصب، جایگاه اجتماعی، پول و ثروت، ازدواج، رسیدن به مدارج بالای تحصیلی، خانه، ماشین و....روی زمین بسیار حیاتی و پراهمیت به حساب می آیند. ما آدم ها برای رسیدن به این خواسته های بزرگ، حیاتی و پر اهمیت دست به خیلی کارها می زنیم.حرص می خوریم، اضطراب و استرس داریم، غصه می خوریم و نگران هستیم.سالیان سال زحمت می کشیم و می دویم. حتی متاسفانه بسیاری از آدم ها از این هم فراتر می روند و دست به اعمالی ناشایست و غیر اخلاقی می زنند.حسادت می ورزیم و کینه به دل می گیریم. دزدی می کنیم و آدم می کشیم. برای ترفیع گرفتن و پیشرفت شغلی، حق و حقوق همکار را نادیده می گیریم. قتل، تجـ*ـاوز، جنایت ها و کشتارهای انسانی، حیوانی و بلاهای که سر طبیعت توسط انسان ها آورده شده است ، نشان از افراط در حرص زدن ها و طمع ورزی های انسان برای رسیدن به تمایلات دنیوی و نیازهای بی حد ومرزش می دهد.

اما هر چقدر از زمین فاصله می گیریم، این نیازها، آرزوها، خواسته ها، موانع و مشکلات زندگی زمینی کوچک و کوچک تر می شوند تا جایی که هیچ اثری از آپارتمان ها، ویلا های شمال و ماشین های مدل بالا و...نمی ماند و اینجاست که مساله شکل می گیرد که من برای این چیزهای که فکر می کردم اینقدر بزرگ و حیاتی هستند، این همه حرص می خوردم؟ برای این چیزهای که وجود ندارند یا آنقدر کوچک هستند که ارزش حتی یک ثانیه غصه خوردن را ندارند دست به چه کارهای می زدم.موانع و مشکلات زندگیم که فکر می کردم حل نشدنی و ابدی هستند از این بالا چه حقیر و بی ارزش هستند.

نکته بعدی اینکه در این فاصله از زمین با هواپیما، به این تجربه ی انسانی و حیاتی دست پیدا کردم که جوابگوی بسیاری از آشفتگی های فکری و ذهنیم شد. حالا با شناختی که همه کم وبیش از فضا های بی حد ومرز و لایتنهای کائنات و کهکشان ها و جهانی که فواصل و اندازه های آن با مقیاس های نجومی سنجیده می شوند داریم، فکر کردن به این موارد به لطیفه و جک بیشتر شبیه است و به نوعی هم مایه ی تاسف و تاثر است و هم خنده دار. حالا همین موارد و مشکلاتی که صبح تا شب برای برطرف کردن یا رسیدن به آنها، زمین وزمان را بهم می دوزیم و همه چیز وهمه کس را مقصر می دانیم و عدالت خداوند را که مالک زمین و آسمانها و کهکشانهاست زیر سوال می بریم و هیچ وقت هم راضی نمی شویم، نسبت، مقیاس و قد و اندازه شان با بزرگترین امکان زندگیمان یعنی خداوند چه جوری به حساب می آیند که به جای اینکه ایمان و اعتقادمان به خداوند بیش از بیش بیشتر و محکم تر شود، روز به روز ایمان و اعتقاد، توکل واطمینانمان سست تر، ضعیف تر و متزلزل تر می شود و بیشتر دست به دامان بنده های او می شویم تا وجود نازنین خداوند.جایی خواندم که دانشمند زنی، 50 سال از عمرش را صرف مطالعه، پژوهش و جستجو درباره ی زندگی مورچه کرده است و عمرش کفاف نمی دهد تا اینکه دخترش بعد از فوت ایشان، تحقیقاتش را ادامه می دهد.

همچنین شنیدم که یک محقق دیگری 65 سال از عمرش را فقط و فقط روی زندگی، رفتار و اخلاق زنبور عسل صرف کرده است تا بتوانند راز نمونه ی بسیار کوچک و ناچیز از میلیون ها حشره موجود در جهان را کشف کند.

مورچه ها و حشراتی که من وشما به راحتی از کنارشان می گذریم و آنها را می کشیم و لگد مال می کنیم و با وقاحت به خداوند برای خلق چنین موجوداتی اعتراض می کنیم که خداوند هم بیکار بوده این ها را خلق کرده است؟!

اما همین دو موجود به ظاهر بی اهمیت و بی ارزش 50 و 65 سال را از زندگی دو محقق و داشمند می گیرد، که تازه به تجربیات و نظریه های علمی نه چندان دقیق و کامل، بلکه نسبی و ناقص برسند تا در آینده محققین دیگری و دانشمندان دیگری تحقیقات علمی انها را ادامه دهند.

چند دانشمند دیگه نیاز هست تا به قدر تمام عمرشان و قرن ها مطالعه و جستجو گری ، بتوانند پرده از راز شگفتی های عالم خلقت بردارند؟ آیا عمر بشریت کفاف می دهد؟ فکر کردن به این موضوع و درک عمیق آن، باعث می شود در زندگی و در برخورد با موانع و مشکلات زندگی، زیبا تر، صبورانه تر و با بردباری بیشتری عمل کنیم.


تجربه دوم:

در سفری که به شمال کشور همراه با خانواده داشتم با هوای ابری و طوفانی روبه رو شدیم. ما هم چون بی حوصله و کم طاقت بودیم، بی توجه به هوای طوفانی و هشدارهای غریق نجات ساحل دریای خزر، خودمان را به آب زدیم .

به خاطر طوفانی بودن دریا، آب دریا بسیار کثیف و تمام زباله ها و آت و اشغال های زیر آب ، رو آمده بودند، طوری که سرتا پای بدنمان از خز و اشغال های نه چندان خوشایند، پوشیده شد.

روز بعد اما هوا آرام شده بود و دیدن رنگ آبی آسمان با لکه های ابر سفید و رنگ فیروزه ای، آب زلال و شفاف دریای خز، واقعا دیدنی و مثال زدنی بود. جالبتر اینکه تمام زباله ها، ته نشین شده بودند. اما معنای که از این اتفاق دریافت کردم این بود که : انسانها هم زمانی که خشمگین و عصبانی هستند و هوای درون آنها طوفانی است، تمام آت و اشغال های درون را در قالب فحش و ناسزا گفتن، برخوردهای فیزیکی و.... بیرون می ریزند ولی زمانیکه آرام هستند ، منبع بروز و ظهور تمام صفات و خصلت های ناب و درست انسانی می شوند.




**************************

رسیدن به چنین نگاه وبینشی انسانی و خلاقانه در زندگی و درک عمیق آن، مهارتی است که نیاز به کنکاش و جستجو گری و یادگیری دارد و کار آسانی نیست اما با کسب آن و عملیاتی کردن آن در زندگی می توان از تاثیرات عمیق و تغییر و تحولاتی که در زندگی فردی و اجتماعی افراد اتفاق می افتد، به بهترین وجه ی بهره برداری نمود. زیرا باعث می شود کمتر حرص بخوریم، کمتر نق بزنیم، کمتر نگران باشیم و کمتر غصه بخوریم . کمتر و کمتر دروغ بگوییم، کمتر و کمتر شاهد جنایت، دزدی، ظلم وستم، حرص خوردن، کینه توزی و دشمنی و....باشیم.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا