تب كنگو - کریمه چیست؟
تب کنگو - کریمه یک تب ویروسی خونریزی دهنده و قابل انتقال ناشی از گروه نایروویروس ها است.
این بیماری که به وسیله کنه منتقل می شود، یک بیماری حیوانی است که حیوانات اهلی و وحشی را گرفتار می کند، اما ممکن است باعث ابتلای انسان ها هم بشود.
این بیماری در بسیاری از کشورهای آفریقایی، اروپایی و آسیایی شیوع دارد.
این بیماری برای اولین بار در سال 1944 در شبه جزیره کریمه توصیف شد، بنابراین آن را تب خونریزی دهنده کریمه نامیدند.
در سال 1969 مشخص شد که ویروس عامل تب خونریزی دهنده کریمه، همان ویروسی است که در سال 1956 در کنگو شناسایی شده بود. بنابراین نام "تب کنگو- کریمه" به این بیماری داده شد.
تب کنگو در حیوان ها به ندرت به بیماری آشکار می انجامد، اما در انسان ها بیماری شدیدی ایجاد می کند که میزان مرگ و میر آن تا 30 درصد است.
شیوع بیماری در انسان ها بسیار کمتر از حیوانات است و معمولا در افرادی رخ می دهد که با حیوانات یا انسان های آلوده سر و کار دارند.
انسان نيز در اثر تماس مستقيم ( پوششهاي مخاطي) با خون و ترشحات يا بافتهاي آلوده دام (بخصوص افرادي كه درصنعت دام نقش دارند از جمله دامپزشكان، دامپروران، كاركنان كشتارگاه) و يا كاركنان بيمارستان مثل پزشكان، پرستاران، بهياران، و…. در اثر تماس با افراد بيمار و يا وسايل آلوده آنها به بيماري مبتلا ميشود. ضمنا از طريق تنفس در تماس با دامهاي آلوده نيز امكان ابتلا وجود دارد.
علائم بيماري:
پس از دوره كمون 3 تا 12 روزه عفونت خوني ويروس
ايجاد ميشود دامها بندرت علائم كلينيكي نشان ميدهند و در اثر عفونت خوني ويروسي تب بمدت يك هفته در دام دوام مييابد و گهگاهي در حالت حاد خونريزي در مخاطات و يا پرخوني ديده ميشود و پس از يك هفته دام بعنوان ناقل بيماري ويروس را از خود دفع ميكند.
اين بيماري درانسان به صورتهاي حاد، تحت حاد و خفيف يا فرم مخفي گزارش شده است در فرم حاد پس از عفونت خوني ويروس علائم تب و سردرد، درد عضلاني، لرز،گلودرد، دردشكم، تهوع و استفراغ، اسهال، پرخوني ملتحمه چشم و حساسيت به نور ديده ميشود و بين روزهاي سوم تا ششم از شروع علائم، دانههاي قرمز جوش مانندي درسطح بدن بخصوص روي سينه و دست و پا و مخاطات بدن (دهان و واژن) ايجاد ميشود. در فرم شديد در اثر شدت بيماري لكههاي خونريزي در زير پوست مشاهده ميشود كه بهمراه خون دماغ، استفراغ خوني، ملنا (مدفوع خوني در اثر خونريزي در دستگاه گوارش) و خونريزي رحمي ميباشد.
مرگ ممكن است در اثر تداوم اسهال و در نتيجه از دست رفتن مايعات بدن ، خونريزي مغزي و يا ادم ريوي و نارسائي ريوي اتفاق افتد و ميزان مرگ ومير 15-70% گزارش شده است. بيماراني كه بدن آنها در برابر بيماري مقاومت كند از روز دهم به بعد همراه با محو شدن لكههاي خونريزي بهبودي مييابند ولي دوره نقاهت ممكن است تا ماهها به طول انجامد كه بهمراه عوارضي مثل اختلال در اعصاب مرکزی مانند مننژيت، رعشه و غش، كما و نهايتا خونريزي مغزي، سقط جنين، ريزش مو، تورم مفاصل و اعصاب، زردي در اثر تورم كبد، اختلال در بينايي و شنوائي، لخته گسترده داخل رگي(بهمراه ضايعات كليوي، قلبي و مغزي) ميباشد.
درمان و پيشگيري:
در درمان بيماران غير از مصرف داروي ریباورین كه براي درمان تبهاي هموراژيك باسندرم كليوي مؤثر ميباشد ميتوان از تزريق خون، يا مايعات جايگزين آن جهت كنترل حجم خون و تزريق ويتامينها و … استفاده كرد.
ریباورین را ميتوان بصورت خوراكي و يا تزريقي مصرف نمود. حتي در افراد در معرض خطر توصيه شده كه در جهت پيشگيري پروفیلاکسی بصورت رژيم پيشگيري كننده بميزان 500 ميليگرم هر شش ساعت يكبار بمدت هفت روز خوراكي مصرف شود.
استفاده از پلاسماي ايمن ایمیون پلاسما كه تيتر بالايي از آنتيبادي خنثي كننده نوترالایزینگ آنتی بادی دارا باشد توصيه شده است.
جهت پيشگيري يك واكسن تهيه شده ولي هنوز بطور گسترده براي انسان بكار نرفته است. بهترين راه پيشگيري محافظت در برابر گزش كنه ميباشد. بخصوص افرادي كه در صنعت دام نقش دارند بايد اقداماتي جهت محافظت خود بخصوص در فصل بهار تا پائيز كه فصل فعاليت كنهها ميباشد داشته باشند. توصيه شده كه دامها را موقعي به كشتارگاه بفرستند كه حداقل 14روز قبل با كنه تماس نداشته و هيچگونه تب و علائمي دال بر اين بيماري نداشته باشند. بنابراين بايد دامهاي پرواري را مرتب تحت نظر قرار داد و در طي دورة پرواري چندين نوبت سمپاشي يا از حمام ضد كنه استفاده كرد.
كسانيكه در صنعت دام نقش دارند (كاركنان كشتارگاه، دامپروران، دامپزشكان و …) بايد بوسيله پوشيدن دستكش و ساير لباسهاي محافظت كننده خود را محافظت نمايند و هر روز لباس و وسائل را تا حد امكان سمپاشي و ضدعفوني كنند.
وقتي بيمار مبتلا به اين بيماري در بيمارستان بستري شود خطر انتقال عفونت در داخل بيمارستان وجود دارد بايد اقدامات