تراما

  • شروع کننده موضوع آیدا.ف
  • بازدیدها 145
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

آیدا.ف

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/07
ارسالی ها
5,830
امتیاز واکنش
35,457
امتیاز
1,120
سن
21
خاطره های تلخ و ضربه ها و آسیبهای روانی را اصطلاحاً « تراما » مینامند. بعضی از این تراماها، مثلاً حوادث دردناک طبیعی، تصادفهای وحشتناک یا مرگ عزیزان ممکن است آثار بسیار بدی بر زندگی افراد بگذارند. ریشه بسیاری از ناراحتی روانی همین خاطرههای ناخوشایند هستند. این خاطرهها ممکن است موجب ترس (فوبیا)، افسردگی، وسواس و امثال آن شوند. یک تصادف رانندگی شدید ممکن است شخص را دچار هراس از اتومبیل سواری یا رانندگی کند. سقوط از بلندی در ایام کودکی ممکن است ترس از ارتفاع را به همراه داشته باشد. کسانی که از پرواز با هواپیما میترسند، غالباً در یک سفر هوای به خطر افتادهاند. خانمی که از جنس مخالف هراس داشت، میگفت: «در سن یازده سالگی و در زمانی که داشتم به مدرسه میرفتم، در یک کوچه خلوت پسری به من حمله ور شد. من هراسان برگشتم و خودم را به داخل منزل انداختم. پس از آن واقعه از مردها ترسیدم و تاکنون که ۳۴ سال دارم هنوز ازدواج نکردهام و هر وقت مردی را میبینم که به من خیره شده است بدنم به لرزه میافتد.» البته مشکل ایشان به شیوه رفع فوبیا که قبلاً در همین مجله تشریح شده است برطرف شد.

روان شناس و یا متافیزیسین و یا درمانگر خبره وقتی به موارد شدید این گونه فوبیاها برمیخورد اولین سوالش این است که از « از چه دچار این عارضه شده اید؟» و اگر مراجعه کننده زمانیش را به خاطر داشته باشد بی درنگ میپرسد: « در ان زمان اتفاق خاصی افتاده بود؟ »و یا با هیپنوتیزم شخص را به سمت خاطرات قبل و حتی به زندگی های قبل بر می گرداند تا بدانید که پگونه این علایم برای این فرد رخ داده .

افسردگیها هم غالباً با خاطره های بد بی ارتباط نیستند. مرگ یکی از عزیزان، مثلاً پدر، مادر، یا دوست صمیمی ممکن است تا مدتها، و گاه تا پایان عمر، شخص را افسرده کند. در مواردی که شخص به علت سیل، زلزله و یا حوادث طبیعی مشابه بخش قابل ملاحظهای از اموال خود را از دست میدهد نیز چنین احتمالی وجود دارد. در بعضی از موارد، شدت اندوه و افسردگی به حدی است که ممکن است موهای شخص در مدت کوتاهی سفید شود.


وسواسها و وسوسه ها هم ممکن است با خاطرههای ما مرتبط باشند. به عنوان مثال، اگر یک بار در منزل را در هنگام خروج، قفل نکرده باشید و همان بار هم به حسب اتفاق دزدی به خانه شما آمده باشد، احتمال دارد که بعد از این واقعه هر بار که از منزل خارج میشوید، چندین بار برگردید و در را امتحان کنید تا مطمئن شوید که کاملاً قفل شده است. لازم به یادآوری است که این عوارض همیشه هم بر اثر خاطرههای هولناک پدید نمیآیند، بلکه نوع تربیت دوران کودکی، سخنان معلمان و اطرافیان، فیلمها، کتابها و نظایر آنها هم ممکن است موجب ترسهای مرضی و وسواسها شوند. مردی را می-شناسم که بعد از تماشای فیلم « آسمانخراش جهنمی » دچار هراس از ارتفاع شده بود و نمیتوانست از طبقه سوم ساختمانها بالاتر بود. اما اگر خاطره خاصی موجب پیدایش یا تشدید این عوارض شده باشد، میتوان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد با کمرنگ کردن آن خاطره، عوارض ناشی از آن هم بهبود مییابد. در ضمن باید توجه داشت که این راهنماییها شما را از مراجعه به روان پزشکان متخصص و معتبر بی نیاز نمیکند، بلکه اصولاً انواع شیوه های روان درمانی در کنار روشهای رسمی پزشکی و دارویی است که میتواند نتیجه بخش باشد.

نحوه کمرنگ کردن:

باید دانست که هیچ خاطرهای را نمیتوان از میان برد. خاطرههای ما همیشه با ما هستند، ولو این که آنها را فراموش کرده باشیم. خاطره های فراموش شده هم گاهی در اثر بعضی حوادث دوباره در ما زنده میشوند و به یاد میآیند و همین نشان میدهد که هر چند فراموش شده اند، اما در واقع از میان نرفته اند. از سوی دیگر هدف ما هم نباید این باشد که خاطرهای را به کلی از میان ببریم. همین که آنها را کم رنگ تر کنیم و به اعماق تاریکتر ذهن ببریم کافی است. زیرا در این صورت کمتر در دسترس هستند و آزار آنها به کلی از میان میرود. اگر خاطرهای از میان برود بخشی از شخصیت خود هم از میان میرود.می توان با روش هایی که ان ال پی خوانده می شود تصویرهای زنده، پررنگ، بزرگ، نزدیک و خود احساس را تبدیل به تصویرهایی میکند کمرنگ و خاکستری، کوچک، دور و دیگر احساس هستند و چون تأثیرگذاری آنها اندک است، لذا شخص را آزار نمیدهند.البته با هیپنوتیزم هم می توان این عمل را انجام داد و جواب عالی گرفت . پس از آن باز هم آن فرد میتواند آن خاطره را برای دیگران تعریف کند، اما دیگر دچار هیجانهای زاید، تشنج و اندوه غیر ضروری نمیشود. بلکه با خونسردی و به طوری که انگار آن واقعه برای شخص دیگری اتفاق افتاده است آن را تعریف میکند.
 
بالا