نظريه پردازان و پژوهشگران به نقش پدران در اجتماعي كردن كودكان، اهميت بسياري مي دهند.
مقدمه
شخصيت هر فرد مجموعه اي از صفات، عقايد، عادات و افكار اوست كه چون با هم تركيب شود، وحدتي خاص به وجود مي آورد. در واقع، شكل گيري شخصيت انسان، حاصل رشد و تربيت وي در مراحل قبل و بعد از تولد است. تربيت نيز طبق تعريف علماي روان شناسي: « ايجاد تغيير در فرد است » و كسي را كه تغييرات مطلوب داشته باشد، « تربيت شده » مي نامند.
در اسلام، تربيت به معناي شناخت فطرت خداجوي انسان و سوق دادن او در جهت ظهور استعدادهايش براي سعادتمندي در جامعه و تقرب به خداست ( شهروزي، 1385: 61 ).
همان طور كه گفته شد، شخصيت هر فرد حاصل رشد و تربيت وي در مراحل قبل و بعد از تولد است و اين بدين معناست كه پايه هاي اصلي شخصيت او در محيط خانواده و متأثر از عملكرد والدين بنا نهاده مي شود. به عبارتي، شخصيت كودك به طور مستقيم تحت تأثير رفتارهاي واقعي والدين و در جريان تعامل با آنها شكل مي گيرد و رشد سالم شخصيت و موفقيت در زمينه هاي متعدد زندگي، متأثر از الگوهاي ارتباطي حاكم بر محيط خانواده است ( غني آبادي، 1378: 94 ). آنچه والدين بايد مورد توجه قرار دهند را مي توان در دو بخش ذكر كرد: 1- توجه به عوامل شخصيت ساز و توجه و آگاهي نسبت به آنچه كه بايد براي فرزندان خود فراهم كند و آنچه بايد به آنها آموزش دهند و 2- شناخت خصوصيات جسمي- رواني فرزندان در دوره هاي مختلف زندگي تا در مورد فرزند برنامه ي آموزنده اي تنظيم كنند، به طوري كه بتوانند با هماهنگي كامل و استفاده از كليه وسايل، تسهيلات و امكانات در راه پرورش كودكان و نوجوانان بكوشند. در اين مقاله تلاش مي شود اين دو بخش توضيح و سهم هر يك از والدين در ايفاي آن نشان داده شود.
1- عوامل شخصيت ساز كودكان
همان گونه كه در مقدمه آورده شد، والدين در تربيت فرزندان بايد به عوامل شخصيت ساز و خصوصيات جسمي- رواني آنها توجه كنند. شخصيت كودكان نقش بسيار مهمي در حفظ و پايداري سلامت جامعه دارد؛ به گونه اي كه اگر افراد جامعه شخصيتي متزلزل داشته باشند جامعه نمي تواند به ثبات رسيده و سياست ها و فرهنگ سياسي خود را در سطح جهان اعمال كند. از اين رو، مجموعه عواملي كه به ساختن شخصيت كودكان و فرزندان كمك مي كنند، بسيار مهم تلقي مي شوند و بر خانواده است كه به ابعاد مؤثر بر شكل گيري هويت فرزندان توجه كند.
اين عوامل عبارتند از:
1- نيازها؛
1-1- نيازهاي فيزيولوژيكي؛ كه به طور مستقيم به دوام و ادامه ي زندگي هر فرد مربوط مي شود.
1-2- نيازهاي رواني؛ دو نياز عمده رواني عبارتند از:
1-2-1- نياز به « پيوندجويي » كه عبارت است از: برقراري تماس يا رابـ ـطه ي صميمانه و توأم با عشق و محبت. چنانچه اين نياز تأمين نشود، فرد احساس تنهايي و بي كسي مي كند.
1-2-2- نياز به « مهم بودن » كه عبارت است از: احساس اهميت و ارزش ناشي از انجام كار، تعيين وظيفه در خانه مطابق با توانايي هاي جسمي، رواني و ذهني كودكان به آنها اين احساس را مي دهد كه نه تنها در پيشبرد امور خانواده نقش دارند، بلكه اين قابليت را دارند كه نقش خود را به درستي انجام دهند و در نتيجه احساس كنند افرادي مهم و كارآمد هستند. اين قبيل كودكان در جواني و بزرگسالي امور زندگي خود را به دست مي گيرند ( همان: 97-96 ).
مقدمه
شخصيت هر فرد مجموعه اي از صفات، عقايد، عادات و افكار اوست كه چون با هم تركيب شود، وحدتي خاص به وجود مي آورد. در واقع، شكل گيري شخصيت انسان، حاصل رشد و تربيت وي در مراحل قبل و بعد از تولد است. تربيت نيز طبق تعريف علماي روان شناسي: « ايجاد تغيير در فرد است » و كسي را كه تغييرات مطلوب داشته باشد، « تربيت شده » مي نامند.
در اسلام، تربيت به معناي شناخت فطرت خداجوي انسان و سوق دادن او در جهت ظهور استعدادهايش براي سعادتمندي در جامعه و تقرب به خداست ( شهروزي، 1385: 61 ).
همان طور كه گفته شد، شخصيت هر فرد حاصل رشد و تربيت وي در مراحل قبل و بعد از تولد است و اين بدين معناست كه پايه هاي اصلي شخصيت او در محيط خانواده و متأثر از عملكرد والدين بنا نهاده مي شود. به عبارتي، شخصيت كودك به طور مستقيم تحت تأثير رفتارهاي واقعي والدين و در جريان تعامل با آنها شكل مي گيرد و رشد سالم شخصيت و موفقيت در زمينه هاي متعدد زندگي، متأثر از الگوهاي ارتباطي حاكم بر محيط خانواده است ( غني آبادي، 1378: 94 ). آنچه والدين بايد مورد توجه قرار دهند را مي توان در دو بخش ذكر كرد: 1- توجه به عوامل شخصيت ساز و توجه و آگاهي نسبت به آنچه كه بايد براي فرزندان خود فراهم كند و آنچه بايد به آنها آموزش دهند و 2- شناخت خصوصيات جسمي- رواني فرزندان در دوره هاي مختلف زندگي تا در مورد فرزند برنامه ي آموزنده اي تنظيم كنند، به طوري كه بتوانند با هماهنگي كامل و استفاده از كليه وسايل، تسهيلات و امكانات در راه پرورش كودكان و نوجوانان بكوشند. در اين مقاله تلاش مي شود اين دو بخش توضيح و سهم هر يك از والدين در ايفاي آن نشان داده شود.
1- عوامل شخصيت ساز كودكان
همان گونه كه در مقدمه آورده شد، والدين در تربيت فرزندان بايد به عوامل شخصيت ساز و خصوصيات جسمي- رواني آنها توجه كنند. شخصيت كودكان نقش بسيار مهمي در حفظ و پايداري سلامت جامعه دارد؛ به گونه اي كه اگر افراد جامعه شخصيتي متزلزل داشته باشند جامعه نمي تواند به ثبات رسيده و سياست ها و فرهنگ سياسي خود را در سطح جهان اعمال كند. از اين رو، مجموعه عواملي كه به ساختن شخصيت كودكان و فرزندان كمك مي كنند، بسيار مهم تلقي مي شوند و بر خانواده است كه به ابعاد مؤثر بر شكل گيري هويت فرزندان توجه كند.
اين عوامل عبارتند از:
1- نيازها؛
1-1- نيازهاي فيزيولوژيكي؛ كه به طور مستقيم به دوام و ادامه ي زندگي هر فرد مربوط مي شود.
1-2- نيازهاي رواني؛ دو نياز عمده رواني عبارتند از:
1-2-1- نياز به « پيوندجويي » كه عبارت است از: برقراري تماس يا رابـ ـطه ي صميمانه و توأم با عشق و محبت. چنانچه اين نياز تأمين نشود، فرد احساس تنهايي و بي كسي مي كند.
1-2-2- نياز به « مهم بودن » كه عبارت است از: احساس اهميت و ارزش ناشي از انجام كار، تعيين وظيفه در خانه مطابق با توانايي هاي جسمي، رواني و ذهني كودكان به آنها اين احساس را مي دهد كه نه تنها در پيشبرد امور خانواده نقش دارند، بلكه اين قابليت را دارند كه نقش خود را به درستي انجام دهند و در نتيجه احساس كنند افرادي مهم و كارآمد هستند. اين قبيل كودكان در جواني و بزرگسالي امور زندگي خود را به دست مي گيرند ( همان: 97-96 ).
دانلود رمان های عاشقانه