Elka Shine
مدیر بازنشسته
- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
« به نام خدا »
تعقیب و شکار انسان ایرانی توسط اسکندر به خاطر شفای هفستیون
بعداز بازگشت اسکندر از هند وتصرف این کشور او وسپاهش به همدان رسیدند ودر کنار همدان اردو زدند . رفیق محبوب اسکندر بنام هفستیون بیمار بود.هفستیون از اسکندر بزرگتر بود وشایع بود که با اسکندر ازکودکی روابط جنـ*ـسی داشته است.بیماری او براثر افراط در میگساری بود واسکندر در اندوه فرو رفت.اسکندر -به نوشته پلوتارک-عادت داشت غمهایش را با جنگ وآدمکشی فرونشاند.
چون دیگر هیچ دشمنی نمانده بود که با او بجنگد دراینجا تصمیم گرفت که بازی تعقیب وشکار انسان که از سرگرمیهای دیرینهء یونانیها بود را به راه اندازد وبا کشتار کسانی که درآبادیهای نزدیک سکونت داشتند ازبار غمش بکاهد.او به این منظور گروهی مسلح را باخود برداشته به مردم یک روستا که پلوتارک نامش را کوسایی نوشته است حمله ور شد وهمهء مردم روستا را از دم شمشیر گذراند ودرپی آن آرام گرفت.
پلوتارک در توجیه این کشتار دسته جمعی ازروستاییان می نویسد که اسکندر این کار را کرد تا برای شفای هفستیون قربانی بدهد زیرا ازپدر آسمانیش آمون دستورآمده بود که روح هفستیون ( مردک گی ) را با یک کار شایسته ودوستانه شاد بدارد.!
شایسته ترین اقدام نزداسکندر که میتوانست خدایش راخشنود سازد تعقیب وشکارو کشتار انسان های بی دفاع وناتوان بود.
بن مایه :
آریان کتاب 8بند1-11و115
پلوتارک کتاب اسکندر 114
تاریخ هلنی ها درایران استاد مرحوم خنجی
ویرایش توسط ترتولیان : 01-14-2015 در ساعت 07:50 PM
تعقیب و شکار انسان ایرانی توسط اسکندر به خاطر شفای هفستیون
بعداز بازگشت اسکندر از هند وتصرف این کشور او وسپاهش به همدان رسیدند ودر کنار همدان اردو زدند . رفیق محبوب اسکندر بنام هفستیون بیمار بود.هفستیون از اسکندر بزرگتر بود وشایع بود که با اسکندر ازکودکی روابط جنـ*ـسی داشته است.بیماری او براثر افراط در میگساری بود واسکندر در اندوه فرو رفت.اسکندر -به نوشته پلوتارک-عادت داشت غمهایش را با جنگ وآدمکشی فرونشاند.
چون دیگر هیچ دشمنی نمانده بود که با او بجنگد دراینجا تصمیم گرفت که بازی تعقیب وشکار انسان که از سرگرمیهای دیرینهء یونانیها بود را به راه اندازد وبا کشتار کسانی که درآبادیهای نزدیک سکونت داشتند ازبار غمش بکاهد.او به این منظور گروهی مسلح را باخود برداشته به مردم یک روستا که پلوتارک نامش را کوسایی نوشته است حمله ور شد وهمهء مردم روستا را از دم شمشیر گذراند ودرپی آن آرام گرفت.
پلوتارک در توجیه این کشتار دسته جمعی ازروستاییان می نویسد که اسکندر این کار را کرد تا برای شفای هفستیون قربانی بدهد زیرا ازپدر آسمانیش آمون دستورآمده بود که روح هفستیون ( مردک گی ) را با یک کار شایسته ودوستانه شاد بدارد.!
شایسته ترین اقدام نزداسکندر که میتوانست خدایش راخشنود سازد تعقیب وشکارو کشتار انسان های بی دفاع وناتوان بود.
بن مایه :
آریان کتاب 8بند1-11و115
پلوتارک کتاب اسکندر 114
تاریخ هلنی ها درایران استاد مرحوم خنجی
ویرایش توسط ترتولیان : 01-14-2015 در ساعت 07:50 PM
