تورم جزايى و پيامدهاى آن
اسماعيل رحيمىنژاد
مقدمه
روند رو به رشد نرخ تبهكارى و افزايش تكرار جرم (1) از يك طرف و تغيير و تحولات دايمى و تاسفبار در قوانين جزايى از طرف ديگر، كه عمدتا در راستاى وضع جرايم جديد و تشديد مجازاتها صورت مىگيرد، همه دليل بر وجود نوعى بحران در سياست جنايى بوده و نتيجتا ضرورت تحول در آن را ايجاب مىكند. آنچه كه در اين مقاله مىآيد عهدهدار تبيين يكى از مهمترين جنبههاى اين بحران يعنى تورم جزايى است كه مطالب پيرامون آن طى چند فصل آينده و به شرح زير ارائه مىشود:
در فصل اول ابتدائا پديده تورم جزايى تعريف و سپس به بيان علل آن پرداخته شده است و در فصل دوم ضمن ذكر مهمترين آثار و پيامدهاى تورم كيفرى به راههاى مقابله و پيشگيرى از آن اشاره شده است.
فصل اول: تورم جزايى و علل آن
الف - تعريف پديده تورم جزايى
وقتى كشورى براى كاهش و يا حداقل ثابت نگهداشتن نرخ تبهكارى و جلوگيرى از تكرار جرم و اصلاح و درمان مجرمين، با تبعيت از اهداف سنتى مجازاتها به تغييرات و تحولات مستمر و دايمى در قوانين كه عمدتا در راستاى توسعه دامنه جرايم و يا تشديد مجازاتها است، اقدام مىنمايد. در همچو حالتى چنين كشورى با پديده تورم جزايى مواجه است. اين پديده كه هم علت و هم معلول بحران سياست جنايى است از عوامل مختلفى ناشى مىشود كه ذيلا به بيان مهمترين آنها مىپردازيم:
ب - علل تورم جزايى
1. يكى از عمدهترين علل تورم جزايى، چنانكه گفته شد، تبعيت از اهداف سنتى مجازاتها (2) و موضوعيت دادن به خود مجازاتهاست; بدون ترديد وقتى يك دولتبا دخالت مستقيم يا غير مستقيم خود در روابط اجتماعى، سياسى، اقتصادى، مذهبى و . .. مردم به توسعه روزافزون جرايم و مجازاتها (3) اقدام مىكند. اين امر نشانگر اين است كه به اعتقاد چنين كشورى مجازاتها نقش اول را در موفقيتسياست جنايى ايفا مىنمايد; اما دادههاى اخير جرم شناسى جديد از يك طرف و تاريخ حقوق جزا از طرف ديگر نشان مىدهد كه در طول تاريخ تحول مجازاتها همه مكتبهايى كه از اين فكر الهام گرفته بودند با شكست مواجه شدند; براى مثال مكتب كلاسيك حقوق جزا كه با الهام از افكار «بنتام» (4) و «سزاربكاريا» (5) بر شدت و قاطعيت تورم جزايى و پيامدهاى آن
مجازاتها تكيه مىكرد، در عمل نتوانست از وقوع جرايم پيشگيرى و از تكرار آن جلوگيرى كند. و به همين دليل بود كه در مقابل اين مكتب مكاتب ديگرى مثل مكتب تحققى و مكتب دفاع اجتماعى جديد ظهور كردند; چرا كه اگر كيفرها عامل موثر و قطعى در مبارزه با جرم مىبود، مىبايستبا تجويز و كاربرد آن ديگر اثرى از ارتكاب جرم نمىماند; در حاليكه نرخ تبهكارى و بخصوص پديده تكرار جرم هميشه روند رو به رشد داشته است. شاهد ديگر بر اين مدعا قبول اقدامات تامينى و تربيتى، (Security measures) ،كه براى اولين بار توسط مكتب تحققى در قرن نوزدهم عنوان گرديد، در حقوق جزاى مدرن و از جمله حقوق جزاى ايران در قانون مصوب 1339 بود (6) كه دقيقا به دنبال شكست فلسفه نئوكلاسيك در مبارزه با بزهكارى به طور كلى و مخصوصا تكرار جرم بود. مرحوم دكتر محمد باهرى در اين خصوص مىنويسد:
«قبول اقدامات تامينى و تربيتى در حقوق جزاى مدرن به اين علتبود كه در طى قرن نوزدهم فلسفه نئوكلاسيك در مبارزه با بزهكارى و به خصوص تكرار جرم با شكست مواجه گرديد. تجربه نشان داد كه پارهاى از بزهكاران و مجرمان به عادت و بيماران روحى از درك واقعيت مجازات عاجزند و اثر هراس انگيز آن را احساس نمىكنند و به همين جهت از آن پروا نكرده و به فعاليت و تلاش بزهكارانه خود ادامه مىدهند. در مقابل چنين شخصيتهايى دفاع جامعه منحصرا با اعمال مجازات تامين نمىگرديد; بنابراين حفظ جامعه در مقابل چنين كيفيات خطرناكى ايجاد و اعمال تدابير تامينى را ايجاب مىكرد». (7)
پس چنانكه انريكوفرى (8) (Enrico ferri) مىگويد:
«براى دفاع اجتماعى در مقابل ارتكاب جرم و براى اعتلاى سطح اخلاق تودهها، كوچكترين پيشرفت در زمينه تحولات پيشگيرى اجتماعى [تحولات پيشگيرى عمومى و تحولات پيشگيرى فردى] صد بار بيش از انتشار مجموعههاى قوانين جزايى ارزش دارد». (9)
2. از عوامل مهم ديگر تورم جزايى وجود بحران در سياست جنايى كشور است كه داراى ابعاد مختلف سياسى، اقتصادى، مدنى و ادارى و حتى مذهبى و ... است; براى مثال براى كشورهاى توسعه نيافته و يا در حال توسعه كه عملا با بحران اقتصادى مواجه هستند توسل به مقررات جزايى و تشديد مجازاتها آسانترين وسيله براى پيشگيرى از جرايم مالى به حساب مىآيد. در مجموع مىتوان گفت عدم توجه كافى به قايم مقامهاى كيفرى از جنبههاى مختلف سياسى، اقتصادى، مدنى و ادارى، خانوادگى، تربيتى، مذهبى، و علمى از عوامل مهم بحران در سياست جنايى است.
فصل دوم: آثار و پيامدهاى تورم جزايى و راههاى مقابله با آن
بخش اول: آثار و پيامدهاى تورم جزايى
(11) Anomie »مىانجامد;
به عبارت ديگر موجب از ميان رفتن معنا و مفهوم ارزشهاى اساسى براى شهروندان مىشود. درست است كه وظيفه و رسالت اوليه حقوق جزا جلب نظر و توجه شهروندان استبه ارزشهاى اساسى جامعه از طريق تهديد به مجازات كسانى كه مىخواهند احتمالا آنها را نقض كنند; اما وقتى همه چيز حقوق جزا مىگردد (مشمول قوانين جزايى) مىشود در آن صورت شهروند دچار سردرگمى مىشود و وقتى همه چيز مهم و اساسى جلوه داده شد در واقع شهروند همه چيز را به عنوان فرع و بنابراين پيش پا افتاده تلقى مىكند و در نتيجه از ارزش مجازات كاسته مىشود; (12)
2. تورم جزايى موجب ايجاد يك «حقوق جزاى استثنايى» و مستمرا در حال رشد مىشود و با لطمه زدن به آزاديهاى اساسى همزمان ترس غيرعادى و تحقير و بىاعتنايى اسفبارى در شهروندان برمىانگيزد. (13) به بيان ديگر اين امر باعث افزايش و يا كاهش حدود اختيارات و تكاليف نهادهاى مختلفى مثل ضابطين دادگسترى، دادسراها، دادگاهها، اداره زندانها و ... مىشود; (14)
3. تورم جزايى، شهروندان را غالبا بازيچه دست ادارات و قربانى سوء استفاده از آنها قرار مىدهد. در واقع عموم شهروندان عادى و حتى كسانى كه مىتوان آنان را «حقوقدانان عادى» ناميد نسبتبه حقوق جزا فنى در حال توسعه شناخت و آگاهى ندارند. حال آنكه برعكس ادارات تخصصى نسبتبه آن اشراف دارند; زيرا بخشهاى مختلف همين ادارات هستند كه اين حقوق را ايجاد و سپس نحوه اجرا و تفسير آن را در قالب بخشنامههايى به قسمتهاى ديگر اين ادارات ابلاغ مىكنند. بدين ترتيب ادارات از تسلط وافرى بر شهروندان عادى برخوردارند كه گاه با زياده روى، خود رايى و حتى اخاذى (15) توام است. در هر حال حتى زمانى كه سوء استفاده وجود ندارد، تورم كيفرى به افزايش تعداد پروندهها و نهادهاى كيفرى و بنابراين به تشديد انسداد و وقفهاى كه از آن نتيجه مىشود كمك مىكند; (16)
4. تورم كيفرى «رقم سياه و خاكسترى تبهكارى» (17) را بالا مىبرد;
5. تورم جزايى باعث اطاله دادرسى مىشود. و اطاله دادرسى اثر قطعيت و ارعابى مجازاتها را از بين مىبرد;
6. تورم جزايى هدف اصلاحى مجازاتها را نيز از بين مىبرد; براى مثال به جاى اينكه «زندان، دانشگاهى باشد براى تربيت و اصلاح مجرمان» تبديل به محلى براى تبادل افكار مجرمانه و يادگيرى انواع راههاى مختلف ارتكاب جرم خواهد بود;
7. تورم جزايى و تراكم پروندهها سرعت و دقت در رسيدگيهاى كيفرى را كاهش مىدهد;
8. تورم جزايى در يك كلمه خود عليت متقابل بزهكارى است.
البته آثار و پيامدهاى ديگرى هم بر تورم جزايى مترتب است كه جهتخوددارى از اطاله كلام به همين مقدار بسنده مىشود.
بخش دوم: راههاى مقابله با تورم جزايى
براى مقابله مستقيم و يا غير مستقيم با تورم جزايى راههاى مختلفى وجود دارد كه به اساسىترين آنها در زير اشاره مىكنيم.
الف - اولويت دادن به «قايم مقامهاى كيفرى» و «اقدامات تامينى و تربيتى»
يكى از راههاى مقابله با تورم كيفرى اولويت دادن به «قايم مقامهاى كيفرى» و «اقدامات تامينى و تربيتى (18) »است. كه ما در اينجا قايم مقامهاى كيفرى را ابتدائا از ديدگاه مكتب تحققى مورد توجه قرار مىدهيم و بعد به قايم مقامهاى كيفرى موجود در حقوق اسلام مىپردازيم.
آقاى انريكوفرى يكى از بنيانگذاران مكتب تحققى در اين مورد مىگويد:
«نظر به اينكه كيفرها از لحاظ دفاع اجتماعى، وسيله ناچيزى است كه نمىتواند جوابگوى اين نيازمندى باشد، بايد به تدابير پيشگيرى متوسل شد كه جايگزين كيفرها گردند و تمنييات اجتماعى را برآورند و اين همان است كه من آن را همارزهاى كيفرها يا قايم مقامهاى كيفرى ناميدهام». (19) وى اضافه مىكند: «مادام كه در بناى اجتماعى تحولى اصولى، بر اساس اقتصادى و سپس اخلاقى و سياسى و حقوقى برحسب مفروضات و پيش بينىهاى جامعه شناسى [و جرم شناسى] پديدار نشود، وقوع بزه اجتناب ناپذير است. و ما ايمان داريم كه اگر اين تدابير در هر جاى دنيا، قدرت مؤثر پيشگيرى خود را اعمال نمايد، جرمى وقوع نخواهد يافت. [و يا حداقل به كمترين حد خود خواهد رسيد] در اين سيستم براى اجتناب از بزه ديگر كيفر محلى از اعراب ندارد... البته از اين تهديد قانونى زمانى مىتوان استفاده كرد كه ديگر كار از كار گذشته است. (علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد (20) ) ما بايد نخست در تكاپوى حذف و پيشگيرى غير مستقيم محركههاى جنايى برآييم; زيرا به محض اينكه محركههاى جنايى بسط يافتند ديگر توسل به كيفر بيهوده است».
به قول سعدى:
*
سرچشمه شايد گرفتن به بيل چو پر شد نشايد گذشتن به پيل (21)
*
چو پر شد نشايد گذشتن به پيل (21) چو پر شد نشايد گذشتن به پيل (21)
قبل از اينكه جنبههاى مختلف قايم مقامهاى كيفرى را از ديدگاه انريكوفرى به اختصار توضيح دهيم. بايد به يك نكته اشاره كنيم و آن اينكه ممكن است گفته شود در كشورهاى غربى على رغم استفاده از اين تدابير پيشگيرى در دهههاى اخير باز هم در عمل از نظر پيشگيرى از وقوع جرم با بحران مواجه شدهاند، و لذا استفاده از اين تدابير هم بىفايده خواهد بود. اما بايد گفت: درجه كارايى و تاثير سياست جنايى به خصوصيات نظام اجتماعى و نظام ارزشهاى جارى در هر جامعه از يك طرف و كيفيت نهادهايى كه سياست جنايى جامعه را مشخص مىكند، از طرف ديگر بستگى دارد و روشن است كه جوامع از اين لحاظ با هم متفاوت هستند.
جنبههاى مختلف قايم مقامهاى كيفرى از ديدگاه انريكوفرى: (22)
قايم مقامهاى كيفرى از ديدگاه وى جنبههاى مختلفى دارد كه عبارتند از:
1. اقتصادى
2. سياسى
3. مدنى و ادارى
4. تربيتى
5. خانوادگى
6. مذهبى
7. علمى
1. از جنبه اقتصادى:
فرى توصيه مىكند كه باب تجارت آزاد بين كشورها بدون گمرك و ساير محدوديتهاى مرزى گشوده شود; خدمات عمومى توسعه يابد; اسكناس به سكههاى فلزى تبديل شود; از بروات بيشتر استفاده شود; مؤسسات اعتبارى عمومى و كشاورزى، صندوقهاى روستايى ايجاد شود; و مقررات سفته بازى، بورس، فعاليتبانكى، تنزل نرخ بهره تنظم شود; حقوق كارمندان افزايش يابد و ساعات كار تحديد شود (تا جلو بيشتر جرايم مالى مثل رشوه و اختلاس گرفته شود); تاسيس صندوقهايى براى عجزه كه قادر به كار نيستند، پرداخت غرامت در مورد حوادث كار، تاسيس صندوقهاى پس انداز و ذخيره پيرى، خانههاى كارگرى ارزان قيمت، شركتهاى تعاونى و اردوگاههاى كشاورزى براى گدايان و ولگردان از ديگر پيشنهادات فرى از جنبه اقتصادى است;
2. از جنبه سياسى:
فرى براى جامعه يك حكومت ملى كه آزاديهاى فردى و عمومى را محترم شمارد; آزادى عقيده، احترام حقوق فردى و اجتماعى، آزادى انتخابات، تحولات سياسى و پارلمانى فدراليسم ادارى و غيره را آرزو مىكند;
3. از جنبه مدنى و ادارى:
فرى خواستار تسهيلات بيشترى در اين امور بوده و توصيه مىكند: دادگاههاى بخش را توسعه دهند; براى بيچارگان و فقرا وكلاى مجانى از بودجه عمومى انتخاب كنند; خسارات متضررين از جرم را جبران نمايند; قوانين را سهل و ساده تدوين كنند; مسؤوليت مدنى اداره كنندگان تعيين گردد و يك سلسله قوانين در زمينه اعاده حيثيت، بهترين سازمان معاينه پزشكى داوطلبان خدمتسربازى، نگهدارى از اطفال سرراهى و ايتام، جلوگيرى از كثرت و ازدحام بازداشتيها در زندانها و .. . تدوين گردد;
4. از جنبه تربيتى:
فرى مىگويد: از نمايشگاههاى مبتذل، فيلمهاى سينمايى مهيج و فساد انگيز، مطبوعات جنايى (23) ،جلوگيرى به عمل آيد; به توسعه دانشسراها همت گمارده شود; وضع و مقررات آموزگاران را بهبود بخشند; از تشكيل بسيارى از جشنها خوددارى شود; تفريحات بهداشتى و ورزشى توسعه يابد; به مراقبتهاى بدنى از كودكان فاسد و تبهكار توجه جدى شود و به تاسيس دادگاههاى صغار اقدام شود;
5. از جنبه خانوادگى:
فرى با قبول طلاق موافق بوده و توصيه مىكند بعضى از خدمات كشورى و نظامى منحصرا به عهده مردان باشد. مقررات جامع الاطرافى براى جلوگيرى از فحشا و ممنوعيت ازدواج براى بعضى از اشخاص تدوين شود;
6. از جنبه مذهبى (24) :
تحريم راه انداختن دستههاى مذهبى، ازدواج روحانيون (كشيشان)، حذف صومعهها،تقليل آثارلوكس كليساها والغاى مسافرتهاى مذهبى ازديگرپيشنهادات اوست;
7. از جنبه علمى:
از جنبه علمى، فرى خواستار توسعه علوم و فنون مربوط به دانش جرم يابى (از قبيل عكاسى و تن پيمايى زندانيان، خط شناسى، زهر شناسى و تشخيص طبيعت تبهكاران از روى خطوط آنها و ...) است. و نيز توصيه مىكند زمينه براى تحصيل زنان در رشته پزشكى بيشتر فراهم شود.
قايم مقامهاى كيفرى در حقوق اسلام
بر خلاف ادعاى كسانى كه مىگويند سياست جنايى اسلام يك سياست جنايى ايدئولوژيكى يا عقيدتى است، دقت و تامل در قايم مقامهاى كيفرى در حقوق اسلام (كه به مواردى از آن ذيلا اشاره مىكنيم) و نيز فلسفه مجازاتها نشان مىدهد كه سياست جنايى اسلام يك سياست جنايى صرفا ايدئولوژيكى نبوده، بلكه سياست جنايى علمى و جرم شناختى هم مىباشد; به عبارت ديگر در حقوق اسلام هم آنچه كه در وهله اول اهميت دارد، پيشگيرى از وقوع جرم و اصلاح و درمان مجرمان با استفاده از تدابير پيشگيرى و اقدامات تامينى و تربيتى است. و خود مجازاتها فى النفسه موضوعيت ندارند.
اسماعيل رحيمىنژاد
مقدمه
روند رو به رشد نرخ تبهكارى و افزايش تكرار جرم (1) از يك طرف و تغيير و تحولات دايمى و تاسفبار در قوانين جزايى از طرف ديگر، كه عمدتا در راستاى وضع جرايم جديد و تشديد مجازاتها صورت مىگيرد، همه دليل بر وجود نوعى بحران در سياست جنايى بوده و نتيجتا ضرورت تحول در آن را ايجاب مىكند. آنچه كه در اين مقاله مىآيد عهدهدار تبيين يكى از مهمترين جنبههاى اين بحران يعنى تورم جزايى است كه مطالب پيرامون آن طى چند فصل آينده و به شرح زير ارائه مىشود:
در فصل اول ابتدائا پديده تورم جزايى تعريف و سپس به بيان علل آن پرداخته شده است و در فصل دوم ضمن ذكر مهمترين آثار و پيامدهاى تورم كيفرى به راههاى مقابله و پيشگيرى از آن اشاره شده است.
فصل اول: تورم جزايى و علل آن
الف - تعريف پديده تورم جزايى
وقتى كشورى براى كاهش و يا حداقل ثابت نگهداشتن نرخ تبهكارى و جلوگيرى از تكرار جرم و اصلاح و درمان مجرمين، با تبعيت از اهداف سنتى مجازاتها به تغييرات و تحولات مستمر و دايمى در قوانين كه عمدتا در راستاى توسعه دامنه جرايم و يا تشديد مجازاتها است، اقدام مىنمايد. در همچو حالتى چنين كشورى با پديده تورم جزايى مواجه است. اين پديده كه هم علت و هم معلول بحران سياست جنايى است از عوامل مختلفى ناشى مىشود كه ذيلا به بيان مهمترين آنها مىپردازيم:
ب - علل تورم جزايى
1. يكى از عمدهترين علل تورم جزايى، چنانكه گفته شد، تبعيت از اهداف سنتى مجازاتها (2) و موضوعيت دادن به خود مجازاتهاست; بدون ترديد وقتى يك دولتبا دخالت مستقيم يا غير مستقيم خود در روابط اجتماعى، سياسى، اقتصادى، مذهبى و . .. مردم به توسعه روزافزون جرايم و مجازاتها (3) اقدام مىكند. اين امر نشانگر اين است كه به اعتقاد چنين كشورى مجازاتها نقش اول را در موفقيتسياست جنايى ايفا مىنمايد; اما دادههاى اخير جرم شناسى جديد از يك طرف و تاريخ حقوق جزا از طرف ديگر نشان مىدهد كه در طول تاريخ تحول مجازاتها همه مكتبهايى كه از اين فكر الهام گرفته بودند با شكست مواجه شدند; براى مثال مكتب كلاسيك حقوق جزا كه با الهام از افكار «بنتام» (4) و «سزاربكاريا» (5) بر شدت و قاطعيت تورم جزايى و پيامدهاى آن
مجازاتها تكيه مىكرد، در عمل نتوانست از وقوع جرايم پيشگيرى و از تكرار آن جلوگيرى كند. و به همين دليل بود كه در مقابل اين مكتب مكاتب ديگرى مثل مكتب تحققى و مكتب دفاع اجتماعى جديد ظهور كردند; چرا كه اگر كيفرها عامل موثر و قطعى در مبارزه با جرم مىبود، مىبايستبا تجويز و كاربرد آن ديگر اثرى از ارتكاب جرم نمىماند; در حاليكه نرخ تبهكارى و بخصوص پديده تكرار جرم هميشه روند رو به رشد داشته است. شاهد ديگر بر اين مدعا قبول اقدامات تامينى و تربيتى، (Security measures) ،كه براى اولين بار توسط مكتب تحققى در قرن نوزدهم عنوان گرديد، در حقوق جزاى مدرن و از جمله حقوق جزاى ايران در قانون مصوب 1339 بود (6) كه دقيقا به دنبال شكست فلسفه نئوكلاسيك در مبارزه با بزهكارى به طور كلى و مخصوصا تكرار جرم بود. مرحوم دكتر محمد باهرى در اين خصوص مىنويسد:
«قبول اقدامات تامينى و تربيتى در حقوق جزاى مدرن به اين علتبود كه در طى قرن نوزدهم فلسفه نئوكلاسيك در مبارزه با بزهكارى و به خصوص تكرار جرم با شكست مواجه گرديد. تجربه نشان داد كه پارهاى از بزهكاران و مجرمان به عادت و بيماران روحى از درك واقعيت مجازات عاجزند و اثر هراس انگيز آن را احساس نمىكنند و به همين جهت از آن پروا نكرده و به فعاليت و تلاش بزهكارانه خود ادامه مىدهند. در مقابل چنين شخصيتهايى دفاع جامعه منحصرا با اعمال مجازات تامين نمىگرديد; بنابراين حفظ جامعه در مقابل چنين كيفيات خطرناكى ايجاد و اعمال تدابير تامينى را ايجاب مىكرد». (7)
پس چنانكه انريكوفرى (8) (Enrico ferri) مىگويد:
«براى دفاع اجتماعى در مقابل ارتكاب جرم و براى اعتلاى سطح اخلاق تودهها، كوچكترين پيشرفت در زمينه تحولات پيشگيرى اجتماعى [تحولات پيشگيرى عمومى و تحولات پيشگيرى فردى] صد بار بيش از انتشار مجموعههاى قوانين جزايى ارزش دارد». (9)
2. از عوامل مهم ديگر تورم جزايى وجود بحران در سياست جنايى كشور است كه داراى ابعاد مختلف سياسى، اقتصادى، مدنى و ادارى و حتى مذهبى و ... است; براى مثال براى كشورهاى توسعه نيافته و يا در حال توسعه كه عملا با بحران اقتصادى مواجه هستند توسل به مقررات جزايى و تشديد مجازاتها آسانترين وسيله براى پيشگيرى از جرايم مالى به حساب مىآيد. در مجموع مىتوان گفت عدم توجه كافى به قايم مقامهاى كيفرى از جنبههاى مختلف سياسى، اقتصادى، مدنى و ادارى، خانوادگى، تربيتى، مذهبى، و علمى از عوامل مهم بحران در سياست جنايى است.
فصل دوم: آثار و پيامدهاى تورم جزايى و راههاى مقابله با آن
بخش اول: آثار و پيامدهاى تورم جزايى
(11) Anomie »مىانجامد;
به عبارت ديگر موجب از ميان رفتن معنا و مفهوم ارزشهاى اساسى براى شهروندان مىشود. درست است كه وظيفه و رسالت اوليه حقوق جزا جلب نظر و توجه شهروندان استبه ارزشهاى اساسى جامعه از طريق تهديد به مجازات كسانى كه مىخواهند احتمالا آنها را نقض كنند; اما وقتى همه چيز حقوق جزا مىگردد (مشمول قوانين جزايى) مىشود در آن صورت شهروند دچار سردرگمى مىشود و وقتى همه چيز مهم و اساسى جلوه داده شد در واقع شهروند همه چيز را به عنوان فرع و بنابراين پيش پا افتاده تلقى مىكند و در نتيجه از ارزش مجازات كاسته مىشود; (12)
2. تورم جزايى موجب ايجاد يك «حقوق جزاى استثنايى» و مستمرا در حال رشد مىشود و با لطمه زدن به آزاديهاى اساسى همزمان ترس غيرعادى و تحقير و بىاعتنايى اسفبارى در شهروندان برمىانگيزد. (13) به بيان ديگر اين امر باعث افزايش و يا كاهش حدود اختيارات و تكاليف نهادهاى مختلفى مثل ضابطين دادگسترى، دادسراها، دادگاهها، اداره زندانها و ... مىشود; (14)
3. تورم جزايى، شهروندان را غالبا بازيچه دست ادارات و قربانى سوء استفاده از آنها قرار مىدهد. در واقع عموم شهروندان عادى و حتى كسانى كه مىتوان آنان را «حقوقدانان عادى» ناميد نسبتبه حقوق جزا فنى در حال توسعه شناخت و آگاهى ندارند. حال آنكه برعكس ادارات تخصصى نسبتبه آن اشراف دارند; زيرا بخشهاى مختلف همين ادارات هستند كه اين حقوق را ايجاد و سپس نحوه اجرا و تفسير آن را در قالب بخشنامههايى به قسمتهاى ديگر اين ادارات ابلاغ مىكنند. بدين ترتيب ادارات از تسلط وافرى بر شهروندان عادى برخوردارند كه گاه با زياده روى، خود رايى و حتى اخاذى (15) توام است. در هر حال حتى زمانى كه سوء استفاده وجود ندارد، تورم كيفرى به افزايش تعداد پروندهها و نهادهاى كيفرى و بنابراين به تشديد انسداد و وقفهاى كه از آن نتيجه مىشود كمك مىكند; (16)
4. تورم كيفرى «رقم سياه و خاكسترى تبهكارى» (17) را بالا مىبرد;
5. تورم جزايى باعث اطاله دادرسى مىشود. و اطاله دادرسى اثر قطعيت و ارعابى مجازاتها را از بين مىبرد;
6. تورم جزايى هدف اصلاحى مجازاتها را نيز از بين مىبرد; براى مثال به جاى اينكه «زندان، دانشگاهى باشد براى تربيت و اصلاح مجرمان» تبديل به محلى براى تبادل افكار مجرمانه و يادگيرى انواع راههاى مختلف ارتكاب جرم خواهد بود;
7. تورم جزايى و تراكم پروندهها سرعت و دقت در رسيدگيهاى كيفرى را كاهش مىدهد;
8. تورم جزايى در يك كلمه خود عليت متقابل بزهكارى است.
البته آثار و پيامدهاى ديگرى هم بر تورم جزايى مترتب است كه جهتخوددارى از اطاله كلام به همين مقدار بسنده مىشود.
بخش دوم: راههاى مقابله با تورم جزايى
براى مقابله مستقيم و يا غير مستقيم با تورم جزايى راههاى مختلفى وجود دارد كه به اساسىترين آنها در زير اشاره مىكنيم.
الف - اولويت دادن به «قايم مقامهاى كيفرى» و «اقدامات تامينى و تربيتى»
يكى از راههاى مقابله با تورم كيفرى اولويت دادن به «قايم مقامهاى كيفرى» و «اقدامات تامينى و تربيتى (18) »است. كه ما در اينجا قايم مقامهاى كيفرى را ابتدائا از ديدگاه مكتب تحققى مورد توجه قرار مىدهيم و بعد به قايم مقامهاى كيفرى موجود در حقوق اسلام مىپردازيم.
آقاى انريكوفرى يكى از بنيانگذاران مكتب تحققى در اين مورد مىگويد:
«نظر به اينكه كيفرها از لحاظ دفاع اجتماعى، وسيله ناچيزى است كه نمىتواند جوابگوى اين نيازمندى باشد، بايد به تدابير پيشگيرى متوسل شد كه جايگزين كيفرها گردند و تمنييات اجتماعى را برآورند و اين همان است كه من آن را همارزهاى كيفرها يا قايم مقامهاى كيفرى ناميدهام». (19) وى اضافه مىكند: «مادام كه در بناى اجتماعى تحولى اصولى، بر اساس اقتصادى و سپس اخلاقى و سياسى و حقوقى برحسب مفروضات و پيش بينىهاى جامعه شناسى [و جرم شناسى] پديدار نشود، وقوع بزه اجتناب ناپذير است. و ما ايمان داريم كه اگر اين تدابير در هر جاى دنيا، قدرت مؤثر پيشگيرى خود را اعمال نمايد، جرمى وقوع نخواهد يافت. [و يا حداقل به كمترين حد خود خواهد رسيد] در اين سيستم براى اجتناب از بزه ديگر كيفر محلى از اعراب ندارد... البته از اين تهديد قانونى زمانى مىتوان استفاده كرد كه ديگر كار از كار گذشته است. (علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد (20) ) ما بايد نخست در تكاپوى حذف و پيشگيرى غير مستقيم محركههاى جنايى برآييم; زيرا به محض اينكه محركههاى جنايى بسط يافتند ديگر توسل به كيفر بيهوده است».
به قول سعدى:
*
سرچشمه شايد گرفتن به بيل چو پر شد نشايد گذشتن به پيل (21)
*
چو پر شد نشايد گذشتن به پيل (21) چو پر شد نشايد گذشتن به پيل (21)
قبل از اينكه جنبههاى مختلف قايم مقامهاى كيفرى را از ديدگاه انريكوفرى به اختصار توضيح دهيم. بايد به يك نكته اشاره كنيم و آن اينكه ممكن است گفته شود در كشورهاى غربى على رغم استفاده از اين تدابير پيشگيرى در دهههاى اخير باز هم در عمل از نظر پيشگيرى از وقوع جرم با بحران مواجه شدهاند، و لذا استفاده از اين تدابير هم بىفايده خواهد بود. اما بايد گفت: درجه كارايى و تاثير سياست جنايى به خصوصيات نظام اجتماعى و نظام ارزشهاى جارى در هر جامعه از يك طرف و كيفيت نهادهايى كه سياست جنايى جامعه را مشخص مىكند، از طرف ديگر بستگى دارد و روشن است كه جوامع از اين لحاظ با هم متفاوت هستند.
جنبههاى مختلف قايم مقامهاى كيفرى از ديدگاه انريكوفرى: (22)
قايم مقامهاى كيفرى از ديدگاه وى جنبههاى مختلفى دارد كه عبارتند از:
1. اقتصادى
2. سياسى
3. مدنى و ادارى
4. تربيتى
5. خانوادگى
6. مذهبى
7. علمى
1. از جنبه اقتصادى:
فرى توصيه مىكند كه باب تجارت آزاد بين كشورها بدون گمرك و ساير محدوديتهاى مرزى گشوده شود; خدمات عمومى توسعه يابد; اسكناس به سكههاى فلزى تبديل شود; از بروات بيشتر استفاده شود; مؤسسات اعتبارى عمومى و كشاورزى، صندوقهاى روستايى ايجاد شود; و مقررات سفته بازى، بورس، فعاليتبانكى، تنزل نرخ بهره تنظم شود; حقوق كارمندان افزايش يابد و ساعات كار تحديد شود (تا جلو بيشتر جرايم مالى مثل رشوه و اختلاس گرفته شود); تاسيس صندوقهايى براى عجزه كه قادر به كار نيستند، پرداخت غرامت در مورد حوادث كار، تاسيس صندوقهاى پس انداز و ذخيره پيرى، خانههاى كارگرى ارزان قيمت، شركتهاى تعاونى و اردوگاههاى كشاورزى براى گدايان و ولگردان از ديگر پيشنهادات فرى از جنبه اقتصادى است;
2. از جنبه سياسى:
فرى براى جامعه يك حكومت ملى كه آزاديهاى فردى و عمومى را محترم شمارد; آزادى عقيده، احترام حقوق فردى و اجتماعى، آزادى انتخابات، تحولات سياسى و پارلمانى فدراليسم ادارى و غيره را آرزو مىكند;
3. از جنبه مدنى و ادارى:
فرى خواستار تسهيلات بيشترى در اين امور بوده و توصيه مىكند: دادگاههاى بخش را توسعه دهند; براى بيچارگان و فقرا وكلاى مجانى از بودجه عمومى انتخاب كنند; خسارات متضررين از جرم را جبران نمايند; قوانين را سهل و ساده تدوين كنند; مسؤوليت مدنى اداره كنندگان تعيين گردد و يك سلسله قوانين در زمينه اعاده حيثيت، بهترين سازمان معاينه پزشكى داوطلبان خدمتسربازى، نگهدارى از اطفال سرراهى و ايتام، جلوگيرى از كثرت و ازدحام بازداشتيها در زندانها و .. . تدوين گردد;
4. از جنبه تربيتى:
فرى مىگويد: از نمايشگاههاى مبتذل، فيلمهاى سينمايى مهيج و فساد انگيز، مطبوعات جنايى (23) ،جلوگيرى به عمل آيد; به توسعه دانشسراها همت گمارده شود; وضع و مقررات آموزگاران را بهبود بخشند; از تشكيل بسيارى از جشنها خوددارى شود; تفريحات بهداشتى و ورزشى توسعه يابد; به مراقبتهاى بدنى از كودكان فاسد و تبهكار توجه جدى شود و به تاسيس دادگاههاى صغار اقدام شود;
5. از جنبه خانوادگى:
فرى با قبول طلاق موافق بوده و توصيه مىكند بعضى از خدمات كشورى و نظامى منحصرا به عهده مردان باشد. مقررات جامع الاطرافى براى جلوگيرى از فحشا و ممنوعيت ازدواج براى بعضى از اشخاص تدوين شود;
6. از جنبه مذهبى (24) :
تحريم راه انداختن دستههاى مذهبى، ازدواج روحانيون (كشيشان)، حذف صومعهها،تقليل آثارلوكس كليساها والغاى مسافرتهاى مذهبى ازديگرپيشنهادات اوست;
7. از جنبه علمى:
از جنبه علمى، فرى خواستار توسعه علوم و فنون مربوط به دانش جرم يابى (از قبيل عكاسى و تن پيمايى زندانيان، خط شناسى، زهر شناسى و تشخيص طبيعت تبهكاران از روى خطوط آنها و ...) است. و نيز توصيه مىكند زمينه براى تحصيل زنان در رشته پزشكى بيشتر فراهم شود.
قايم مقامهاى كيفرى در حقوق اسلام
بر خلاف ادعاى كسانى كه مىگويند سياست جنايى اسلام يك سياست جنايى ايدئولوژيكى يا عقيدتى است، دقت و تامل در قايم مقامهاى كيفرى در حقوق اسلام (كه به مواردى از آن ذيلا اشاره مىكنيم) و نيز فلسفه مجازاتها نشان مىدهد كه سياست جنايى اسلام يك سياست جنايى صرفا ايدئولوژيكى نبوده، بلكه سياست جنايى علمى و جرم شناختى هم مىباشد; به عبارت ديگر در حقوق اسلام هم آنچه كه در وهله اول اهميت دارد، پيشگيرى از وقوع جرم و اصلاح و درمان مجرمان با استفاده از تدابير پيشگيرى و اقدامات تامينى و تربيتى است. و خود مجازاتها فى النفسه موضوعيت ندارند.