عبدلله رمضانزاده معتقد است در شرایط فعلی هر حزبی باید کابینه سایه تشکیل دهد. موضوع را اگرچه سعید جلیلی مطرح کرده و همان موقع هم رمضانزاده از این پیشنهاد استقبال کرده بود اما واقعیت این است که بدون پشتوانه حزبی عملا این بحث ابتر میماند. رمضانزاده موضوع دولت سایه را گستردهتر از موضوعی میداند که اخیرا محسن میردامادی، عباس عبدی و سعيد حجاریان طرح کردهاند. سخنگوي دولت اصلاحات معتقد است هر حزبی در شرایط فعلی باید در حد توان کابینه سایه تشکیل دهد. خاصیت کابینه سایه این است که میتواند به تربیت نیروی متخصص کمک كند و به کادرسازی منجر شود.
به نظر میرسد اگر قرار است دولت سایه شکل بگیرد، بر مبنای سابقهای که در بریتانیا وجود دارد، باید در یک نظام دوحزبی شکل بگیرد. برایناساس، آیا فضای حزبی و تشکلی در جامعه سیـاس*ـی ایران عملا اجازه تشکیل دولت سایه را میدهد؟
نماد مشخص کابینه سایه، در نظام دوحزبی انگلستان به وقوع پیوسته و این دولت بهطور رسمی فعالیت میکند. من در سال ٨٤ همزمان با رویکارآمدن دولت احمدینژاد، به دوستان جبهه مشارکت پیشنهاد دادم که ما به طور غیررسمی دولت سایه را در این حزب تشکیل بدهیم.
خاطرم هست که این موضوع در مطبوعات آن زمان، انعکاس خوبی پیدا کرد. البته همین مسئله بعدا بهعنوان یکی از موارد اتهامی بنده مطرح شد! مهم این است که در چارچوب یک حزب بتوان نیروهای متخصص و متناسب با مدیریت سیـاس*ـی و اجرائی کشور تربیت کرد... این مهم هم جز با تشکیل دولت سایه، ولو بهطور غیررسمی امکانپذیر نیست؛ یعنی هرکدام از وزارتخانهها باید یک معادلی در درون یک حزب پرقدرت داشته باشند یا اینکه همه احزاب باید کابینه سایه تشکیل بدهند. خود را آماده کرده و برای دولت بعدیای که امکان دارد آنها به دست بگیرند کادرسازی کنند. بنابراین نمیشود تشکیل دولت سایه را به نظام دوحزبی منحصر کرد، بلکه در نظام چندحزبی هم هرکدام از احزاب برای آمادهسازی نیروهای خود میتوانند یک کابینه در درون حزب تشکیل بدهند.
احزاب ایرانی آیا این قابلیت را دارند؟ احزاب معمولا فصلی هستند، در آستانه انتخابات فعال میشوند و پس از هر انتخابات هم به محاق میروند. از سویی میدانیم که شاید این تعداد نیروی متخصص را هم تربیت نکردهاند. به همین دلیل این موضوع محقق میشود که هر حزب یک کابینه سایه تشکیل بدهد.
طبیعتا حزبی که به اندازه کافی چهره و نیرو دارد، باید وارد این عرصه شود. اگر نیرو به اندازه کافی نداشته باشد، اصلا معنا ندارد. حزب باید افرادی را داشته باشد که کار سیـاس*ـی انجام دهند. به همین دلیل این موضوع به احزاب قدرتمندتر منحصر میشود. متأسفانه در جامعه ما به دلایل مختلف که مهمترین آن مسائل غیر سیـاس*ـی و برخوردهایی از این دست است، احزاب به محض اینکه میخواهند، شکل بگیرند و تشکیلات خود را گسترش دهند، با برخورد مواجه میشوند. بنابراین این موضوع، هم مشکل ساختار سیـاس*ـی است و هم مشکل تحزب در ایران.
از سویی به تعبیر برخی از دوستان، ما فساد تکثر حزب هم داریم! به همین دلیل نظام حزبی کارکرد خود را نشان نمیدهد. از طرفی احزاب قدرتمند هم اجازه فعالیت گسترده ندارند، اما درمجموع اگر حزبی بخواهد شکل بگیرد، ناچار باید نیروهای خود را برای ورود به ساختار سیـاس*ـی و ساختار قدرت آماده کند. این کار بدون تربیت و حضور در دولت سایه امکان ندارد. ما با دو بحث مواجه هستیم؛ یکی آموزش حزبی و دیگری تجربه حزبی. ما که نمیتوانیم همه افراد حزبی را به دولت وارد کنیم تا تجربه کسب کنند، بلکه باید بیرون از دولت کادرسازی کرد و به امر آموزش پرداخت و این از طریق کابینه سایه امکانپذیر است.
به نظر میرسد اگر قرار است دولت سایه شکل بگیرد، بر مبنای سابقهای که در بریتانیا وجود دارد، باید در یک نظام دوحزبی شکل بگیرد. برایناساس، آیا فضای حزبی و تشکلی در جامعه سیـاس*ـی ایران عملا اجازه تشکیل دولت سایه را میدهد؟
نماد مشخص کابینه سایه، در نظام دوحزبی انگلستان به وقوع پیوسته و این دولت بهطور رسمی فعالیت میکند. من در سال ٨٤ همزمان با رویکارآمدن دولت احمدینژاد، به دوستان جبهه مشارکت پیشنهاد دادم که ما به طور غیررسمی دولت سایه را در این حزب تشکیل بدهیم.
خاطرم هست که این موضوع در مطبوعات آن زمان، انعکاس خوبی پیدا کرد. البته همین مسئله بعدا بهعنوان یکی از موارد اتهامی بنده مطرح شد! مهم این است که در چارچوب یک حزب بتوان نیروهای متخصص و متناسب با مدیریت سیـاس*ـی و اجرائی کشور تربیت کرد... این مهم هم جز با تشکیل دولت سایه، ولو بهطور غیررسمی امکانپذیر نیست؛ یعنی هرکدام از وزارتخانهها باید یک معادلی در درون یک حزب پرقدرت داشته باشند یا اینکه همه احزاب باید کابینه سایه تشکیل بدهند. خود را آماده کرده و برای دولت بعدیای که امکان دارد آنها به دست بگیرند کادرسازی کنند. بنابراین نمیشود تشکیل دولت سایه را به نظام دوحزبی منحصر کرد، بلکه در نظام چندحزبی هم هرکدام از احزاب برای آمادهسازی نیروهای خود میتوانند یک کابینه در درون حزب تشکیل بدهند.
احزاب ایرانی آیا این قابلیت را دارند؟ احزاب معمولا فصلی هستند، در آستانه انتخابات فعال میشوند و پس از هر انتخابات هم به محاق میروند. از سویی میدانیم که شاید این تعداد نیروی متخصص را هم تربیت نکردهاند. به همین دلیل این موضوع محقق میشود که هر حزب یک کابینه سایه تشکیل بدهد.
طبیعتا حزبی که به اندازه کافی چهره و نیرو دارد، باید وارد این عرصه شود. اگر نیرو به اندازه کافی نداشته باشد، اصلا معنا ندارد. حزب باید افرادی را داشته باشد که کار سیـاس*ـی انجام دهند. به همین دلیل این موضوع به احزاب قدرتمندتر منحصر میشود. متأسفانه در جامعه ما به دلایل مختلف که مهمترین آن مسائل غیر سیـاس*ـی و برخوردهایی از این دست است، احزاب به محض اینکه میخواهند، شکل بگیرند و تشکیلات خود را گسترش دهند، با برخورد مواجه میشوند. بنابراین این موضوع، هم مشکل ساختار سیـاس*ـی است و هم مشکل تحزب در ایران.
از سویی به تعبیر برخی از دوستان، ما فساد تکثر حزب هم داریم! به همین دلیل نظام حزبی کارکرد خود را نشان نمیدهد. از طرفی احزاب قدرتمند هم اجازه فعالیت گسترده ندارند، اما درمجموع اگر حزبی بخواهد شکل بگیرد، ناچار باید نیروهای خود را برای ورود به ساختار سیـاس*ـی و ساختار قدرت آماده کند. این کار بدون تربیت و حضور در دولت سایه امکان ندارد. ما با دو بحث مواجه هستیم؛ یکی آموزش حزبی و دیگری تجربه حزبی. ما که نمیتوانیم همه افراد حزبی را به دولت وارد کنیم تا تجربه کسب کنند، بلکه باید بیرون از دولت کادرسازی کرد و به امر آموزش پرداخت و این از طریق کابینه سایه امکانپذیر است.