ShAd ShAd
کاربر اخراجی
- عضویت
- 2016/11/27
- ارسالی ها
- 1,671
- امتیاز واکنش
- 12,204
- امتیاز
- 746
جهانگیری کاردان
غلامعلی ریاحی*
نخستینبار 34 سال پیش در جریان یک ماموریت بازرسی در استان کرمان با نام اسحاق جهانگیری آشنا شدم. آن زمان میرزاده استاندار، حسین مرعشی معاون استانداری کرمان و جهانگیری رئیس جهاد سازندگی بود. تصور میکنم بهعلت ترور چند جهادگر به دست اشرار بحث امنیتی حساس شده بود و در کرمان یک دوقطبی شدید حاکم بود. حاکم شرع قدرتمند کرمان که همزمان ریاست کمیسیون اصل 90 را برعهده داشت، در یک سو و گروه 3نفره میرزاده، مرعشی و جهانگیری که از یاران آیتا... هاشمی محسوب میشدند، در سویی دیگر، شدیدا با هم در رقابت بودند. هر سه نفر پلکانهای ترقی را با نظم و آهنگ مناسبی پیمودند. میرزاده به مناصبی نظیر ریاست سازمان برنامه و در آخر ریاست دانشگاه آزاد رسید، مرعشی نیز از طریق موسسه مولیالموحدین نقش ارزندهای در اقتصاد منطقه ایفا کرد و بالاخره اسحاق جهانگیری در سایه کاردانی و دوری ازحاشیههای زیانآور سیـاس*ـی بارها بر کرسی وزارت و ریاست نهادهای اقتصادی تکیه زد، طوری که دولتهای سازندگی و اصلاحات و تدبیر و امید از او بینیاز نبودند و مسئولیتهای بزرگی برعهده او گذاشتند. جهانگیری به علت کاردانی و همچنین اعتماد نظام در همه ماموریتها موفق بود. مناظره اخیر او را در سطح و تراز بسیار بالایی نشان داد. در حالی که طرف مقابل بدون پرداختن به عملکردها محور بحث را سخنان منتسب به آقای روحانی انتخاب کرده بود، جهانگیری در دفاع از کیان دولت ضربهگیر رئیسجمهور شد و واکنشهای هوشمندانه او پاتک مناسبی به حمات تخریبی جناح مقابل بود.در جمع مخالف دولت از قضا دو خراسانی بودند که یکی از آنها متین و موقر ظاهر شد، اما دیگری اینگونه نبود. آقای محمدباقر قالیباف از حضور معاوناول کابینه در رقابتها ناخشنود و عصبانی است، درحالی که به علت خراسانی بودن باید بداند این داستان پیشینه تاریخی گرانقدری دارد. پادشاهان دولتهای سامانی و غزنوی و سلجوقی (که اولی ایرانیالاصل و دوتای دیگر ترکان ذوبشده در فرهنگ ایرانی بودند و در خراسان بالندگی آغاز کردند) نظیر محمود و مسعود غزنوی و حتی طغرل سلجوقی بیش از نظامیان به وزرای لایق و مجرب و بهاصطلاح بیهقی به دیوان رسالت تکیه داشتند که مالیه کشور را اداره میکرد و تشکیلات دولتی را نظم و سامان میبخشید. در این دورهها و اعصار بعد از آن به نامهایی مانند حسنک وزیر، احمدحسن میمندی، بونصر مشکان، عمیدالملک کندری و نظامالملک طوسی و امثالهم برمیخوریم که از افتخارات مدیریت و تدبیر بودند. حتی سلاطین بیگانه و متجاوز نظیر ایلخانان مغول نیز ناچار شدند اداره امور کشور را به وزرای کاردان ایرانی همانند خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشیدالدین فضلا... همدانی واگذار کنند. اگر بر این نامها بیفزاییم، مثنوی هفتاد من کاغذ شود. به همین علت، مخالفت آقای قالیباف به حضور آقای جهانگیری به هیچروی قابل توجیه نیست، حتی اگر آقای جهانگیری با هدف کمک به رئیسجمهور آمده باشد. به قول حکما و فلاسفه قدیم در 4سال گذشته آقای جهانگیری به تدبیر منزل مشغول بودند، در حالی که آقای روحانی و ظریف برقراری شرایط مناسب و روابط سیـاس*ـی و اقتصادی عادلانه با کشورهای جهان و سازمانها و نهادهای بینالمللی را وجهه همت خود ساخته بودند که برجام و دور کردن خطر و ایجاد فضای تنفسی برای اقتصاد بیمار کشور و فراهم کردن بسترهای فروش نفت و کم کردن فشارهای محاسبه و تحریم اقتصادی حاصل آن است. در حالی که جناح مقابل شعارهای صدقهای سر میدهد و نوید اضافه کردن یارانهها را بدون توجه به ظرفیتها و امکانات مالی فریاد میکند که هدف اصلی آن جذب آرای یارانهبگیران است، در مقابل دولت تلاش دارد با برقراری روابط دوستانه مناسب با کشورهای منطقه و جهان و بسترسازی برای جذب سرمایههای خارجی ایرانهراسی را از بین ببرد و اقتصاد کلان مانند نفت و گاز و پتروشیمی را پشتوانه بنگاههای پاییندستی قرار دهد. داستان قدیمی کلمه مار و تصویر آن یکبار دیگر باز تولید و تکرار میشود. این در حالی است که کشور یکبار طعم تلخ رفتارهای پوپولیستی را چشیده است. امید است مردم در سایه آگاهی وروشنبینی حاصل از کار با وسایل ارتباطجمعی بار دیگر در چاه نیفتند و به شرایط سختی نظیر کشور ونزوئلا گرفتار نشوند. ترکیب یک حقوقدان آشنا به نظام بینالملل و یک مهندس کاردان و تجربهاندوخته و مسلط بر تشکیلات مالیه کشور بر مدعیانی که یا سابقه اجرایی ندارند ویا در محدودههای کوچک نظیر شهرداری و نیروی انتظامی تمرین مدیریت کردهاند، رجحان دارد. هنگامی که چند سال پیش آقای قالیباف برای نخستین بار نامزد انتخابات ریاستجمهوری شده بود، در یادداشتی او را از کار برحذر داشتم و بعضی از اقداماتش را ستودم، نظیر استرداد دهها شکایت علیه مطبوعات که توسط فرمانده قبلی صورت گرفته بود. آیا رفتارهای کنونی آقای قالیباف که معاوناول دولت را از حضور در رقابتها منع میکند، هیچشباهتی با اقدامات سابق او دارد؟
غلامعلی ریاحی*
نخستینبار 34 سال پیش در جریان یک ماموریت بازرسی در استان کرمان با نام اسحاق جهانگیری آشنا شدم. آن زمان میرزاده استاندار، حسین مرعشی معاون استانداری کرمان و جهانگیری رئیس جهاد سازندگی بود. تصور میکنم بهعلت ترور چند جهادگر به دست اشرار بحث امنیتی حساس شده بود و در کرمان یک دوقطبی شدید حاکم بود. حاکم شرع قدرتمند کرمان که همزمان ریاست کمیسیون اصل 90 را برعهده داشت، در یک سو و گروه 3نفره میرزاده، مرعشی و جهانگیری که از یاران آیتا... هاشمی محسوب میشدند، در سویی دیگر، شدیدا با هم در رقابت بودند. هر سه نفر پلکانهای ترقی را با نظم و آهنگ مناسبی پیمودند. میرزاده به مناصبی نظیر ریاست سازمان برنامه و در آخر ریاست دانشگاه آزاد رسید، مرعشی نیز از طریق موسسه مولیالموحدین نقش ارزندهای در اقتصاد منطقه ایفا کرد و بالاخره اسحاق جهانگیری در سایه کاردانی و دوری ازحاشیههای زیانآور سیـاس*ـی بارها بر کرسی وزارت و ریاست نهادهای اقتصادی تکیه زد، طوری که دولتهای سازندگی و اصلاحات و تدبیر و امید از او بینیاز نبودند و مسئولیتهای بزرگی برعهده او گذاشتند. جهانگیری به علت کاردانی و همچنین اعتماد نظام در همه ماموریتها موفق بود. مناظره اخیر او را در سطح و تراز بسیار بالایی نشان داد. در حالی که طرف مقابل بدون پرداختن به عملکردها محور بحث را سخنان منتسب به آقای روحانی انتخاب کرده بود، جهانگیری در دفاع از کیان دولت ضربهگیر رئیسجمهور شد و واکنشهای هوشمندانه او پاتک مناسبی به حمات تخریبی جناح مقابل بود.در جمع مخالف دولت از قضا دو خراسانی بودند که یکی از آنها متین و موقر ظاهر شد، اما دیگری اینگونه نبود. آقای محمدباقر قالیباف از حضور معاوناول کابینه در رقابتها ناخشنود و عصبانی است، درحالی که به علت خراسانی بودن باید بداند این داستان پیشینه تاریخی گرانقدری دارد. پادشاهان دولتهای سامانی و غزنوی و سلجوقی (که اولی ایرانیالاصل و دوتای دیگر ترکان ذوبشده در فرهنگ ایرانی بودند و در خراسان بالندگی آغاز کردند) نظیر محمود و مسعود غزنوی و حتی طغرل سلجوقی بیش از نظامیان به وزرای لایق و مجرب و بهاصطلاح بیهقی به دیوان رسالت تکیه داشتند که مالیه کشور را اداره میکرد و تشکیلات دولتی را نظم و سامان میبخشید. در این دورهها و اعصار بعد از آن به نامهایی مانند حسنک وزیر، احمدحسن میمندی، بونصر مشکان، عمیدالملک کندری و نظامالملک طوسی و امثالهم برمیخوریم که از افتخارات مدیریت و تدبیر بودند. حتی سلاطین بیگانه و متجاوز نظیر ایلخانان مغول نیز ناچار شدند اداره امور کشور را به وزرای کاردان ایرانی همانند خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشیدالدین فضلا... همدانی واگذار کنند. اگر بر این نامها بیفزاییم، مثنوی هفتاد من کاغذ شود. به همین علت، مخالفت آقای قالیباف به حضور آقای جهانگیری به هیچروی قابل توجیه نیست، حتی اگر آقای جهانگیری با هدف کمک به رئیسجمهور آمده باشد. به قول حکما و فلاسفه قدیم در 4سال گذشته آقای جهانگیری به تدبیر منزل مشغول بودند، در حالی که آقای روحانی و ظریف برقراری شرایط مناسب و روابط سیـاس*ـی و اقتصادی عادلانه با کشورهای جهان و سازمانها و نهادهای بینالمللی را وجهه همت خود ساخته بودند که برجام و دور کردن خطر و ایجاد فضای تنفسی برای اقتصاد بیمار کشور و فراهم کردن بسترهای فروش نفت و کم کردن فشارهای محاسبه و تحریم اقتصادی حاصل آن است. در حالی که جناح مقابل شعارهای صدقهای سر میدهد و نوید اضافه کردن یارانهها را بدون توجه به ظرفیتها و امکانات مالی فریاد میکند که هدف اصلی آن جذب آرای یارانهبگیران است، در مقابل دولت تلاش دارد با برقراری روابط دوستانه مناسب با کشورهای منطقه و جهان و بسترسازی برای جذب سرمایههای خارجی ایرانهراسی را از بین ببرد و اقتصاد کلان مانند نفت و گاز و پتروشیمی را پشتوانه بنگاههای پاییندستی قرار دهد. داستان قدیمی کلمه مار و تصویر آن یکبار دیگر باز تولید و تکرار میشود. این در حالی است که کشور یکبار طعم تلخ رفتارهای پوپولیستی را چشیده است. امید است مردم در سایه آگاهی وروشنبینی حاصل از کار با وسایل ارتباطجمعی بار دیگر در چاه نیفتند و به شرایط سختی نظیر کشور ونزوئلا گرفتار نشوند. ترکیب یک حقوقدان آشنا به نظام بینالملل و یک مهندس کاردان و تجربهاندوخته و مسلط بر تشکیلات مالیه کشور بر مدعیانی که یا سابقه اجرایی ندارند ویا در محدودههای کوچک نظیر شهرداری و نیروی انتظامی تمرین مدیریت کردهاند، رجحان دارد. هنگامی که چند سال پیش آقای قالیباف برای نخستین بار نامزد انتخابات ریاستجمهوری شده بود، در یادداشتی او را از کار برحذر داشتم و بعضی از اقداماتش را ستودم، نظیر استرداد دهها شکایت علیه مطبوعات که توسط فرمانده قبلی صورت گرفته بود. آیا رفتارهای کنونی آقای قالیباف که معاوناول دولت را از حضور در رقابتها منع میکند، هیچشباهتی با اقدامات سابق او دارد؟