حوادث ایرانی جوان عاشق پیشه دختر 12 ساله را ربود!

  • شروع کننده موضوع CAPRICORN
  • بازدیدها 429
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

CAPRICORN

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/11/24
ارسالی ها
12,639
امتیاز واکنش
28,246
امتیاز
1,051
محل سکونت
بندر انزلی
223761.jpg



جوان عاشق پیشه وقتی در ازدواج با دختر مورد علاقه اش ناکام ماند سناریوی ربودن او را طراحی و اجرا کرد.صحنه پایانی این آدمربایی 20 روزه با اقدامات مشترک پلیس مازندران و شیراز و بازداشت جوان آدمربا در شهر آمل رقم خورد.

بنا بر این گزارش، روز 20 دی ماه سال جاری مرد جوانی در حالی که بشدت مضطرب و نگران بود به مأموران پلیس قیروکارزین از توابع استان فارس مراجعه و ادعا کرد دختر 12 سالهاش در جریان سرقت از خانهاش به طور اسرارآمیزی ناپدید شده است.وی درباره جزئیات این ماجرا گفت: دخترم سمیه که 12 ساله است در خانه تنها بود، وقتی ما به خانه برگشتیم از صحنهای که دیدیم شوک زده شدیم. خانه به هم ریخته بود و مقداری از وسایل با ارزش موجود در آنجا به سرقت رفته بود. هر چه نام دخترم را صدا زدم کسی جواب نداد. اتاق ها را گشتیم اما در آنجا هم از دخترم اثری نبود. فکر میکنم برای او اتفاقی افتاده باشد و عاملان سرقت دخترم را با خود بـرده باشند.

با توجه به این اظهارات و نشانی هایی که مرد جوان از نشانی های دخترش در اختیار مأموران قرار داده بود تجسس های پلیسی برای به دست آوردن ردی از وی و گروگانگیران احتمالی در دستور کار مأموران قرار گرفت.

در مرحله نخستین تحقیقات مأموران تصویر دختر نوجوان را برای پلیس سراسر کشور ارسال کردند و خواستار شناسایی او شدند.

در بخش دیگری از تجسس های پلیسی تماسهای تلفنی برقرار شده با خانه محل وقوع سرقت و آدمربایی مورد کاوش های دقیق مأموران قرار گرفت اما این اقدام هم نتوانست سرنخی در اختیار مأموران قرار دهد.در چنین شرایطی بود که پلیس از طریق یکی از اعضای خانواده دختر 12 ساله متوجه مزاحمتهای گاه و بیگاه مرد جوانی به نام «حصیب» برای دختر نوجوان قرار گرفت.این سرنخ کافی بود تا مأموران عملیات ردیابی خود را در این ارتباط متمرکز کرده و تلاش برای به دست آوردن مخفیگاه وی را آغاز کنند.در همین راستا بود که پلیس استان فارس اطلاعاتی به دست آورد که نشان میداد این مرد 26 ساله از 2 سال قبل در یک مرغداری در شهر آمل کار میکرد.همچنین برادر دختر ناپدید شده در این باره به مأموران گفت حصیب مدتی با او دوستی داشته و به خانه آنها رفت و آمد میکرد.

بدین ترتیب اکیپی از کارآگاهان جنایی استان فارس با دستور قضایی از بازپرس قیروکارزین برای ردیابی این مرد راهی شمال کشور شدند.

با توجه به درخواست پلیس جنایی فارس از مازندران، اکیپی از مأموران آگاهی شهر آمل با همکاری کارآگاهان استان فارس وارد عمل شده و تحقیق در این باره را در دستور کار خود قرار دادند.

در این عملیات مشترک پلیس توانست محل اختفای آدم ربا را در مرغداریهای مخروبه یکی از روستاهای حومه شهرستان آمل ردیابی کند و آنجا را تحت کنترل های نامحسوس خود در آورد.
کارآگاهان وقتی از حضور آدم ربا در مخفیگاه خود اطمینان پیدا کردند وارد عمل شده و در اقدامی غافلگیرانه او را بازداشت کردند.

مرد افغان وقتی سردی دستبند پلیس را دور دستان خود حس کرد سعی کرد با ادعا های واهی خود را از ماجرای ناپدید شدن دختر 12 ساله بی اطلاع نشان داده و مسیر تحقیقات مأموران را به گمراهی بکشاند اما هنگامی که دانست پلیس مدارک و مستندات غیرقابل انکاری در دست دارد و او را عامل گروگانگیری میداند لب به اعتراف گشوده و محل زندانی کردن دختر 12 ساله را به مأموران نشان داد.مأموران وقتی به آنجا رفتند با وضعیت هولناکی روبه رو شدند. دختر جوان در یک اتاق تاریک با درهای قفل شده نگهداری و آثار ضرب و جرح در قسمتهایی از بدن و صورت او دیده میشد.

با انتقال متهم و دختر نوجوان به پلیس آمل بررسی ها درباره این ماجرا آغاز شد. در جریان این اقدامات بود که مشخص شد پسر جوان دخترک را با تهدید ربوده و به این منطقه انتقال داده است.

از سوی دیگر دختر جوان در تحقیقات مأموران گفت: در جریان رفت و آمدهای این مرد به خانه ما او به من علاقه مند شده بود، وقتی این ماجرا را با من در میان قرار داد تعجب کردم.

من خیلی کم سن و سالتر از آن بودم که به ازدواج فکر کنم. از طرفی او در هر فرصتی برایم مزاحمت ایجاد میکرد، میخواستم این ماجرا را با خانواده ام در میان بگذارم.

یک روز که در خانه تنها بودم ناگهان زنگ در به صدا درآمد، در را که باز کردم او با زور وارد خانه شد و با چاقو تهدید کرد که اگر سروصدا کنم مرا میکشد. مقداری پول و وسایل با ارزش خانه را برداشت و با تهدید از من خواست او را همراهی کنم. تصور میکردم او میخواهد مرا تا مسافتی با خود ببرد تا به پلیس اطلاع ندهم و بعد رهایم میکند اما او با خودرویی مرا به استان اصفهان برد. بعد از آنجا به تهران آورد.

چند روزی را در خانه ای زندانی بودم، مرا از آنجا به شمال کشور آورد. در این مدت خیلی به او التماس کردم که رهایم کند اما او نپذیرفت. در شمال کشور بود که متوجه نیت شیطانی او شدم. مقاومت کردم او هم مرا کتک زده و با مشت و لگد به جانم افتاد.


سیمرغ
منبع: روزنامه ایران
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
107
پاسخ ها
0
بازدیدها
111
بالا