حسابداری ذهنی؛ شناخت بیشتر روانشناسی انتخاب

  • شروع کننده موضوع Diba
  • بازدیدها 173
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
حسابداری ذهنی؛ شناخت بیشتر روانشناسی انتخاب حسابداری ذهنی، مطالعه موضوع چگونگی تفسیر افراد از اطلاعات برای اتخاذ تصمیم براساس تجزیه و تحلیل آنها از تاثیر حوادث رخ داده در ذهنشان میباشد که ممکن است از اصل عمومی منطقی بودن تخطی شود. حسابداری ذهنی شناخت بیشتر روانشناسی انتخاب است. در حسابداری ذهنی ما به دنبال درک توضیح اثرات احساسات انسانی در فرایند تصمیمگیری هستیم. انسانها تمایل به نگهداری حوادث خاص در ذهن خود به صورت تصورات دارند، این تصورات برخی مواقع بیشتر از خود حوادث روی تصمیمگیری افراد اثر میگذارد. حسابداری ذهنی مجموعهای است از عملیات آگاهانه که توسط فرد و خانوارها برای سازماندهی، ارزیابی و ردیابی فعالیتهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. برای آشنایی بیشتر با مقوله حسابداری ذهنی به مثال زیر توجه کنید: شخصی یک ژاکت ترمه را به قیمت 125 هزار ریال در یک فروشگاه میپسندد، اما او به دلیل اینکه احساس میکند خرید نامعقول است از خرید ژاکت منصرف میشود. ماه بعد این ژاکت را از همسرش به عنوان هدیه تولد دریافت میکند. او و همسرش حسابهای بانکی مشترک دارند با این وجود شخص احساس رضایت کامل دارد. تحلیل حسابداری ذهنی به این صورت است که شخص در ذهن خود این تصور را دارد که اگر خودش ژاکت را خریداری میکرد علاوه بر125 هزار ریال، هزینه ذهنی و اجتماعی ولخرج بودن را نیز پرداخت میکرد. درصورتی که دلیل هدیه تولد، دلیل قابل قبولی برای احساس رضایت کامل میباشد. بیشتر نظریههای اقتصادی بر این اساس بنا شدهاند که افراد در مواجه با رویدادهای اقتصادی به صورت منطقی عمل میکنند، اما افراد در تصمیمگیریهای خود براساس مدلهای منطقی و اقتصادی عمل نمیکنند. فرض کنید فردی در قرعهکشی بانک ملت یک میلیون ریال برنده شود شادتر است یا فردی که در قرعهکشی بانک ملت 2 بار و بار اول 300 هزار ریال و و بار دوم 700 هزار ریال برنده شود؟ طبق تئوری مطلوبیت و منطق هر دو یک میلیون ریال برنده شدهاند و هیچ تفاوتی نمیکند، اما طبق حسابداری ذهنی فردی که 2 بار برنده شده شادتر است؛ زیرا موفقیتهای متوالی باعث امیدواری فرد در موفقیتهای بعدی میشود. شاید بهترین راه برای تعریف حسابداری ذهنی مقایسه آن با حسابداری مالی و حسابداری مدیریت باشد. همانگونه که میدانید حسابداری مالی به ثبت، طبقهبندی رویدادهای مالی در دفاتر و گزارشگری نتایج میپردازد و حسابداری مدیریت با استفاده از این اطلاعات و سایر اطلاعات اجتماعی و... به تصمیمگیری و کنترل فعالیت شرکت میپردازد. در حسابداری ذهنی نیز افراد خانوار چنین ثبت وقایع مالی و تجزیه و تحلیلی را به منظور تحت کنترل درآوردن مخارج خود انجام میدهند. حسابداری مالی شامل استانداردها و رویههای متعددی میباشد که طی سالها به ثبت رسیده است. اما برای حسابداری ذهنی قوانین مشابهی وجود ندارد و تنها میتوان از طریق مشاهده رفتار افراد قوانینی استنتاج کرد. حسابداری ذهنی ترکیبی از اقتصاد، حسابداری و روانشناسی است و بیشتر به حسابداری نزدیک است. عناصر اصلی حسابداری ذهنی: به اعتقاد تالر حسابداری ذهنی سه عنصر اصلی دارد: 1- عنصر اول به چگونگی دریافت نتایج، آزمون آنها، چگونگی تصمیمگیری براساس نتایج آزمون شده و در نهایت به ارزیابی تصمیمات اتخاذ شده میپردازد. 2 - عنصر دوم مستلزم تخصیص فعالیتها به حسابهای خاص میباشد. 3 - عنصر سوم به میزان ارزیابی حسابها میپردازد. به عنوان مثال، شخصی قصد داشت یک روتختی بخرد، او به یک فروشگاه بزرگ رفت و به دنبال مدل مورد علاقهاش بود. روتختیها در سه اندازه 1، 2 و 3 و قیمت آنها به ترتیب200000، 2500000 و 300000 ریال بود. اما در یک حراجی قیمت هرکدام از آنها بدون توجه به اندازه 150000ریال بود. دریافت این اطلاعات، دریافت نتایج است. شخص این نتایج را در ذهن خود مورد آزمون قرار میدهد و درنهایت تصمیم به خرید روتختی اندازه 3 از حراجی به قیمت150000ریال میگیرد (عنصر اول). با خرید این روتختی شخص به اندازه مابهالتفاوت قیمت خریداری شده و قیمت واقعی روتختی (150000-300000) در ذهن خود یک حساب سود باز میکند (عنصر دوم). با اینکه روتختی از اطراف تخت آویزان بوده، شخص احساس رضایت کامل میکند (عنصرسوم). بسته به ارزیابی شخص این احساس رضایت به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه یا سالانه باقی میماند. چون تصمیمگیریها در شرایط عدم اطمینان انجام میشود و ارزیابیهای افراد از حسابهای خاص متفاوت است. حسابداری ذهنی و تعمیم افراطی: به روشنی قابل درک است که افراد با همه پولهایشان به یک شکل رفتار نمیکنند، افراد برای هر پولی که خرج میکنند حسابهای مختلفی در ذهنشان باز میکنند و پول وقتی خرج میشود نمیتواند نادیده گرفته شود. برخی مواقع افراد با ایجاد حسابهای ذهنی تعمیم افراطی میکنند. به مثال زیر توجه کنید: یک زوج برای ماهیگیری به شمال کشور مسافرت میکنند. آنها مقداری ماهی قزلآلا میگیرند و بستهبندی میکنند و از طریق هواپیما به منزلشان میفرستند. در نقل و انتقال بسته مفقود میشود. آنها از هواپیمایی 300000 ریال خسارت دریافت میکنند. پس از دریافت این پول آن زوج به یک رستوران مجلل میروند و برای یک وعده شام 225000 ریال از این پول را خرج میکنند. در حالی که آنها قبلاً هرگز این مبلغ را برای شام در یک رستوران خرج نمیکردند. یک توصیف برای این رفتار این است که خرج کردن مبلغ زیادی از پولی که خارج از درآمدشان نصیب آنها شده یک تعمیم افراطی است (با وجود احساس رضایت کامل در افراد) معمولاً افراد پولهای بادآورده را در مصرفهای مجلل خرج میکنند. در حالی که ممکن است افراد هرگز از محل درآمدهای جاریشان چنین مصرفهایی انجام ندهند. حال اگر این زوج به جای رفتن به رستوران یک کت به مبلغ 225000 ریال از محل خسارت دریافت شده خریداری میکردند، تاثیر تعمیم افراطی حساب ذهنی ممکن است نقصان یابد.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا