خاطرات البرادعی

  • شروع کننده موضوع FATEME078
  • بازدیدها 232
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

FATEME078

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/08
ارسالی ها
1,311
امتیاز واکنش
31,597
امتیاز
873
سن
25
محل سکونت
تهران
مرد بازنشسته ای که زمانی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی بود، حرف های زیادی برای گفتن دارد، حرف هایی که بخش اعظم آن ها در رابـ ـطه با کشورهایی چون ایران، عراق و کره شمالی است.
فرآوری: فهیمه السادات آقامیری
25261157233185229252167850156186253172102245.jpg



محمد مصطفی البرادعی دیپلمات و سیاستمدار مصری، دارنده جایزه صلح نوبل در سال 2005 می باشد. او پس از برکناری محمد مرسی و تعیین عدلی منصور به ریاست جمهوری موقت مصر، به عنوان معاون رئیس جمهور در امور روابط بین الملل تعیین شد، اما در 14 اوت 2013 به دنبال کشتار حامیان مرسی به وسیله ارتش مصر، از این سمت استعفا کرد.

البرادعی دوازده سال از سال 1997 به عنوان مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی انتخاب شد و تا سال 2009 این سمت را طی سه دوره در اختیار داشت.
متولد شهر الدقی
در شهر الدقی (در حال حاضر زیر نظر استان جیزه) متولد گردیده است. پدرش مصطفی وکیل و رئیس سابق کانون وکلای مصر بوده است. او در سال 1962 با مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه قاهره دانش آموخته شد. او با "عایده الکاشف" آموزگار ورزش مدرسه بین المللی وین ازدواج نمود. حاصل ازدواج آنان یک پسر و دختر به نام های "لیلی" و "مصطفی" می باشد. دخترش لیلی حقوقدان و پسرش مصطفی مدیر یک ایستگاه تلویزیونی در لندن می باشد.

خانواده اش تا سال 2009 در لندن سکونت داشتند و بعد از سرنگونی رژیم حسنی مبارک به مصر بازگشتند.

محمد البرادعی در سال 1964 به عنوان کارمند وزارت امور خارجه در بخش اداره هیئت مشغول به کار گردید؛ و بعد از مدتی به عنوان نمایندگی هیئت دائمی مصر در سازمان ملل به ژنو و نیویورک سفر نمود. در سال 1974 مدرک دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشگاه نیویورک دریافت کرد. در همان سال بعنوان مشاور و دستیار وزیر امور خارجه وقت مصر، اسماعیل فهمی و سپس به عنوان مسئول حقوق بین الملل در موسسه آموزش و تحقیقات سازمان ملل متحد تا سال 1980 مشغول بکار بوده و سپس مجدداً به مصر بازگشته و از سال 1981 تا 1987 استاد حقوق بین الملل در دانشگاه حقوق نیویورک مشغول به تدریس بوده است. او دستاوردهای خود را حاصل تحقیقات و تجربه کاری به عنوان استاد دانشگاه و هم مقام ارشد در سازمان ملل متحد در زمینه های حفظ صلح و توسعه بین المللی، و قوانین بین المللی، سازمان های بین المللی، کنترل تسلیحات و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای بصورت هزاران مقاله و کتاب تألیف نموده است.

او در سال 1985 به آژانس بین المللی انرژی اتمی پیوست. در اوایل به عنوان رایزن حقوقی آژانس و سپس در سال 1993 او معاون مدیر کل امور خارجی آژانس ارتقاء یافت. او در یکم سپتامبر سال 1997 پس از رقابت با هانس بلیکس سوئدی با کسب 33 رأی از مجموع 34 رأی هیئت اجرائی آژانس به مدیر کلی آژانس بین المللی انرژی اتمی انتخاب گردید. در سپتامبر سال 2001 برای بار دوم و سپتامبر 2005 برای بار سوم انتخاب گردید.

عصر فریب
محمد البرادعی در کتاب خاطرات خود با نام "عصر فریب" از جدال با جورج بوش رییس جمهور سابق ایالات متحده بر سر حمله به عراق تا تلاش برای منصرف کردن وی از عملکرد نظامی در مقابل ایران می نویسد.

البرادعی در بخشی از کتاب خود آورده که: «از سوی برخی از جمهوری خواهان به ستوه آمدم، اما سرانجام راهی را رفتم که انتهای آن دریافت جایزه صلح نوبل بود.»
ناگفته های زیادی در این کتاب 12 فصلی مطرح شده و نکته جالب اینجاست که پنج فصل کامل از این کتاب به ایران و فعالیت های هسته ای و کشمکش های آژانس با تهران اختصاص یافته است. "عصر فریب" فراتر از یک کتاب خاطرات است و شاید بتوان گفت که پرداختن البرادعی به فعالیت های هسته ای کشورهایی چون عراق، کره شمالی، ایران و لیبی این کتاب را به یک مجموعه مناسب در مورد چگونگی تعامل آژانس با کشور ها و مدیریت تکنولوژی هسته ای قرن 21 بدل کرده است.

البرادعی در بخشی از کتاب می نویسد: «یکی از بزرگ ترین سئوالات زندگی من این است که بدانم آیا به راستی زمانی فرا خواهد رسید در شرایطی که دولت ها بر سر قوانین و قواعد جهانی و میزان پافشاری بر سر این قواعد با هم اختلاف دارند، شاهد یک پیشرفت فزاینده و رو به جلو در جامعه بین المللی باشیم.» او می نویسد: «آیا در حالی که در جامعه بین المللی شاهد عملکرد متفاوت کشورهایی چون ایران، کره شمالی، برمه و سوریه است، چنین پیشرفت و حرکت رو به جلویی امکان پذیر خواهد بود؟»

البرادعی در بخشی از خاطرات خود در رابـ ـطه با فعالیت های هسته ای ایران و اصرار تهران به غنی سازی اورانیوم در مقیاس صنعتی می نویسد: «مقامات ایران مدام اعلام می کردند که فعالیت های هسته ای آن ها صلح آمیز بوده و هیچ تهدیدی را برای کشوری دیگر به همراه ندارد. آن ها می گفتند ما غنی سازی را در مقیاس صنعتی ادامه خواهیم داد. مذاکرات با مقامات اروپایی هم در این رابـ ـطه ادامه داشت. در این میان روسیه پیشنهاد داده بود تا ایران برنامه توسعه و تحقیقات خود را در حد محدود ادامه داده و تولید سانتریفیوژ از سی به چهل عدد افزایش یابد. این پیشنهاد با مخالفت مقامات ایالات متحده روبرو شد، بنابراین روس ها پیشنهاد خود را پس گرفتند.»

منابع: سایت تاریخ ایرانی، سایت بزرگ دایره المعارف ، سایت الف
 
بالا