اشعار خرگوشه و موشه

  • شروع کننده موضوع Na_fas
  • بازدیدها 125
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Na_fas

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/28
ارسالی ها
288
امتیاز واکنش
4,357
امتیاز
494
یک روز یه آقا خرگوشه....................... رسید به یه بچه موشه
موشه دوید تو سوراخ ......................... خرگوشه گفت : آخ
وایسا، وایسا، کارت دارم...................... من خرگوش بی آزارم
بیا از سوراخت بیرون ........................ نمی خوای مهمون
.
یواش موشه اومد بیرون ....................... یه نگاهی کرد به خرگوش
دید که گوشاش درازه ..................... دهنش بازه
.
شاید می خواد بخوردم ...................... یا با خودش ببردم
پس می رم پیش مامانم ...................... آنجا می مانم.
.
مادر موشه عاقل بود......................... زنی با هوش و کامل بود
یه نگاهی کرد به خرگوش ................... گفت ای بچه جون!
نترس مامان این مهمونه .............. خیلی خوب و مهربونه
پس برو پیشش سلام کن ................... بیارش خونه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

برخی موضوعات مشابه

تاپیک قبلی
تاپیک بعدی
بالا