متفرقه دانستنی های موسیقی

  • شروع کننده موضوع *فریال*
  • بازدیدها 356
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

*فریال*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
7,020
امتیاز واکنش
7,770
امتیاز
465
محل سکونت
لارستان
موسیقی درمانی

در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت. این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو» شخصیت و شکل داده است. آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود. یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می

تواند با برگرداندن هارمونی و نظم در بدن سلامتی را برای فرد مورد استفاده به ارمغان آورد. پژوهش های انجام شده، نشان می دهد که غده تالاموس به عنوان مهمترین غده در مغز انسان محرک های صوتی را به وسیله سیستم های عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ می دهد. غده هیپوفیز نیز که از غده تالاموس فرمان دریافت می کند به محرک های صوتی موزون پاسخ می دهد، موجب بروز ترشحاتی می شود که نتیجه آن

آزادسازی ماده آرام بخش به نام آندروفین خواهد بود. با توجه اینکه مهمترین اثر ماده مزبور، تسکین درد در انسان است به سادگی می توان به ارزش موسیقی درمانی که عملا موجبات آزادسازی ماده آندروفین که علاوه بر تسکین درد، موجبات انبساط و شادی را در انسان فراهم می سازد، پی برد.

تحقیقاتی که توسط کولن در سال هزار و نهصد و نود و دو در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان «سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان می دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی ـ سی ـ یو بستری بوده اند تاثیر داشته است. زیرا ثابت شده است که سیستم اعصاب انسان به محرک های موزیکال پاسخ مثبت می دهد. موسیقی درمانی یک فرآیند فعال است. در موسیقی درمانی، ما انتظار داریم

که موسیقی ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جریان پیدا کند. یادتان باشد که از قوه تخیل مغز استفاده کنید. به خاطر داشته باشید: «انرژی در پی اندیشه می آید» هر جا که فکر باشد انرژی هم وجود دارد. برای بهتر گوش کردن به موسیقی دو مطلب را به خاطر بسپارید:

یک. صدای موسیقی در حدی باشد که شما با آن راحت هستید.

دو. خودتان را تسلیم موسیقی کنید.

در اینجا به کاربرد مواردی چند از موسیقی درمانی اشاره می شود:

کاربرد موسیقی درمانی برای کمک به افراد عقب مانده با حرکات ریتمیک موزیکال می توان مهارت در هماهنگی های حرکتی را بهبود بخشید، اشعار آوازهای مخصوص را می توان نوشت که از طریق آن مراحل و روش های مهارت های خودیاری مثل لباس پوشیدن و مسواک زدن را یاد بگیرند و به

خاطر بسپارند. موزیک تراپیست ها، برای اینکه برنامه های درمانی و روش های مؤثر برای در حال جریان ایجاد کنند، باید برنامه ریزی دقیقی را به کار گیرند.

جریان برنامه ریزی شامل چهار مرحله کلی است:

یک. تعریف مشکل درمانجو یا زمینه نیاز آن (سنجش)

دو. فراهم کردن هدفی برای درمانجو که به رفع مشکل یا نیاز او کمک کند.

سه. برنامه ریزی مناسب فعالیت های موزیکی

چهار. تکمیل روش ها و فعالیت ها و ارزشیابی واکنش های درمانجو

مشاهدات و تجربیات اخیر نشان داده است که کاربرد موسیقی در درمان ناتوانی های یادگیری اشخاصی که آسیب های شنوایی دارند، اشخاصی که آسیب های بینایی یا آسیب های گفتاری دارند، مورد استفاده قرار می گیرد.

کاربرد موسیقی درمانی در نارسائی های گفتاری

افرادی که در ارتباط کلامی مشکل دارند با خواندن آوازها و سرودهای مخصوص می توانند در شمرده تلفظ کردن اصوات، گفتار مورد نیاز و مهارت در

تشخیص لغات رشد و تمرین کنند. ریتم و صدای موسیقی همچنین می تواند تقویت جریان تکلم را در اختلالات گفتاری مانند لکنت زبان آسان سازد. از موسیقی برای اشخاص زبان پریش (آفازیک) به عنوان روش برای برقراری رابـ ـطه کلامی می توان استفاده کرد.

تکنیک شناخته شده، درمان آوازی ملودیک (Melodic intonation Therepy ( M.I.T

این تکنیک، در اوایل دهه هفتاد میلادی به عنوان یک روش ترمیمی برای بخشی از مسائل گفتاری بزرگسالان زبان پریش به وجود آمده است. در این

روش جملات کوتاه در نمونه های ساده آهنگین، با آواز خوانده می شود. به موازاتی که بیماران عبارات و جملات را یاد می گیرند، آهنگ ها کمرنگ تر و محو می شوند، این روش بر پایه این نظریه قرار گرفته که وقتی نیم کره سمت چپ، آسیب می بیند می توان به وسیله اغراق در آواز (ریتم، با تأکید

بیان کردن و جملات ملودیک) با کمک نیم کره راست مغز، تکلم را کمک، تحـریـ*ک و تسهیل کرد.

کاربرد موسیقی درمانی در درمان معلولیت های ارتوپدی

بنابر نظر «رودنبرگ» (هزار و نهصد و هشتاد و دو) از موسیقی می توان در چند منظور درمانی برای معلولین ارتوپدی استفاده کرد:

یک. کاهش حواس پرتی

دو. رهایی از تنش ها و حساسیت های شدید

سه. تقویت تمرین های عضلانی

چهار. افزایش احساس ارزش شخصی

فعالیت های مختلف موسیقی درمانی می تواند جهت بهبود وضعیت مفاصل و ماهیچه ها و افزایش هماهنگی حرکات آنها کمک کرد. مثلا نواختن سازهای انتخاب شده با شیوه های مخصوص می تواند تحرک و استقامت مفاصل را افزایش دهد و با هماهنگی قسمت هایی از بدن را بهبود بخشد. مثلا نواختن

پیانو برای حرکت و خم کردن و کشش انگشت ها و از ریتم سازها برای افزایش دامنه حرکات و منبعی برای الگوهای حرکتی. از نواختن ساز دهنی برای کنترل بهتر دست ها و هماهنگی آن با دهان و تقویت ظرفیت های حیاتی می توان استفاده کرد. یکی دیگر از منافع یادگیری نواختن ساز برای معلولین، احساس کامیابی و رضایت است. نواختن ساز، احساس ارزش شخصی را افزایش می دهد و اگر به صورت گروهی نواخته شود، رشد اجتماعی شان

تقویت خواهد شد.

کاربرد موسیقی درمانی در درمان سالمندان

سالمندی معمولا با درجاتی از زوال کارکرد جسمی و ذهنی همراه است. که این درجات در افراد مختلف متفاوت است. بیشتر افراد مسن خصوصا آنهایی که در خانه های سالمندان زندگی می کنند، علائمی از اختلالات فکری و بدنی دارند. بسیاری از سالمندان مشکل پزشکی مانند بیماری های قلبی، دیابت،

سرطان و یا فشارخون دارند. به علاوه عده ای نیز به دلایل عاطفی دچار افسردگی و تنهایی می شوند. موسیقی درمانی می تواند در زمینه تقویت کارکرد جسمی و روحی این افراد مؤثر واقع شود. به عنوان مثال موسیقی همراه با تمرینات و ورزش های روزانه، می توان احساس دردی را که غالبا توأم با

این ورزش هاست از ذهن دور ساخته و یا انگیزه و محرک لازم را برای شرکت در انجام این قبیل ورزش ها و فعالیت های حرکتی فراهم کرد. دست زدن نشاط انگیز و موسیقی ریتمیک می تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف کند، اعتماد به نفس او را افزایش داده و انرژی مثبت را در اینگونه افراد تقویت

کند. مهم است به خاطر بسپاریم که موسیقی مورد علاقه سالمندان مانند دیگر اقشار مردم دامنه وسیعی دارد. علاقه آنها متناسب با سنشان تغییر می کند. معمولا افراد مسن به آهنگ های معروفی که در دوران جوانی حوالی سنین هجده تا بیست و پنج سالگی گوش می دادند، علاقه نشان می دهند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • *فریال*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    7,020
    امتیاز واکنش
    7,770
    امتیاز
    465
    محل سکونت
    لارستان
    آهنگ ویژه موجودات

    "کلمه Universe (به معنای جهان) که در زبان انگلیسی برای توصیف بینهایت و فضای لایتناهی به کار می رود از دو جزء UNI به معنی یک و Verseبه معنی آواز ساخته شده است؛ جهان یعنی یک آواز. به تازگی دانشمندان علم ستارهشناسی، بعد از تحقیقات وسیع و طولانی، به این نتیجه

    رسیدهاند که آفرینش نه با یک انفجار عظیم (به نام بیگ بنگ) که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که به تدریج منتشر شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد. محققان در دانشگاه کمبریج نیز دریافتهاند که خورشید کهکشان پرسیوس آوازی خاص و ریتمیک میخواند. (1) اصوات و نواها نه تنها در

    اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شدهاند. دکتر دیوید دیمر (2) زیست شناس و سزوان ژاندر (3) موسیقی دان، سراغ شگفتانگیزترین مولکول حیات یعنی DNA رفتهاند. این ایده کهDNA و موسیقی ممکن است با یکدیگر مرتبط باشند برای اولین بار توسط دکتر سوسومواوهنو (4) مطرح شد. DNA نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است. رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئینها و در نهایت موجودات زنده شکل میگیرند. DNA زبان رمز مشترک در بین تمامی موجودات زنده روی کره زمین میباشد، در آغاز حیات تاکنون، و راستی این زبان مشترک چه میگوید؟

    دکتر دیمر و ژاندر، در طی آزمایشات علمی و با ثبت ارتعاشات مولکول DNA به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صوت ترجمه کنند.(5) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نتها، ملودیک و آهنگین هستند و یا DNA تنها مجموعهای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟

    آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفتانگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا!

    ژاندر در این رابـ ـطه میگوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها، بسیار حیرتانگیز بودند. با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش میدادم.

    بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شدهاند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریستهاند. برخی دیگر اذعان

    کردهاند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کردهاند.

    دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA با عظمت و الهام بخش می باشند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را می شنوند، شروع به گریه می کنند. آنها نمی توانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد.

    نه تنهامی توان باDNAموسیقی ساخت،بلکه حتی امکان معکوس کردن فرایندنیزممکن است.به بیان دیگرشما یک بخش از موسیقی را برداشته و نت ها را به واحدهای سازنده DNA (نوکلئوتیدها) برمی گردانید . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA می شود. اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد!

    دانشمندان از نتایج این یافته ها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کرده اند. اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیون ها سلول بدن و دانستن نوسانات آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال 1990 مبتلا به سرطان تشخیص داده شده اند، پیدا شود. فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقی دان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکت های سلول های سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقات اند است کار کرده اند. آنها به این نتیجه رسیده اند که سلول های بافت های سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید می کنند.

    و علاوه بر این در آزمایشات بسیاری ثابت شد که قرار گرفتن سلول های سرطانی در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی در آنها ایجاد می کند، صداهایی که آوادرمانی را به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماری ها و موارد بسیار دیگری مطرح می کند. مامن همچنین

    تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به سرطان سـ*ـینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره یک ماهه تحت آوادرمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان، تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند. جراح او گزارش می دهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار زیادی هم تحلیل رفته بود.

    ازاین یافته ها به این نتیجه می رسیم که وقتی اندام هایمان بصورت هماهنگ آوازمی خوانندماسلامت هستیم ووقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز می خوانند ما احساس بیماری می کنیم.

    و این داستان شگفتانگیزتر میشود اگر بدانیم که تمام سلول های بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA منحصر به فرد هستند و DNA هر موجود

    (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصربهفرد هستند."
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    *فریال*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    7,020
    امتیاز واکنش
    7,770
    امتیاز
    465
    محل سکونت
    لارستان
    مجله موسیقی قرن 21 - عاطفه صائب:

    چرا روانشناسی و موسیقی؟

    روانشناسی در کشور ما نسبت به رشته های دیگر تقریبا علم جدیدی به حساب می آید. موضوع روانشناسی به طور کلی «بررسی علمی رفتار و فرآیندهای طولانی» است. تمام کارهایی که در طول عمرمان انجام می دهیم، رفتار ما به حساب می آیند و فرآیندهای روانی علت هایی است که باعث بروز یک رفتار اعم از «کار - حرف - برخورد - حالت چهره و ...» می شوند.

    اینکه موسیقی چطور می تواند بر روی افکار و عملکردهای ما تاثیر بگذارد، مبحثی است که در این مطلب به آن پرداخته می شود.

    421020_569.jpg


    موسیقی نیازی فیزیولوژیک، ذهنی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیازها در تار و پود زندگی بشر وارد شده است. موسیقی رابـ ـطه زیستی و فیزیوولوژیک با مغز آدمی دارد.

    ریتم، محرک بیولوژیک و ملودی مولد لـ*ـذت، خوشی و خیال انگیزی است. به همین خاطر کوچکترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را تحـریـ*ک و برانگیخته می کند.

    از ابتدای نوزادی بدون آنکه آموزشی در کار باشد، توجه به ریتم و ملودی وجود دارد و مغاز هم به هماهنگی و نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد. بخش های مختلفی از مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی شرکت می کنند.

    نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی می پردازد و نیمکره راست هماهنگی و کل (گشتالت...) صدا و عواطف آن را درک می کند. به بیانی دیگر نیمکره راست مغز در دریافت کلی پیام های موسیقی، ترکیب فضایی روابط و درک وحدت موسیقی موثر است.

    از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیل، حافظه، تداعی و درآمیخته که در نتیجه از آن مقوله ای شناختی به وجود آورده است اما بیش از هر چیز موسیقی نیاز عاطفی و احساسی است.

    موسیقی سیستم عواطف (قسمت لیمبیک مغز) را به سرعت تحـریـ*ک می کند و به تحـریـ*ک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و در بسیاری از مواقع زندگی که کلام و بیان پاسخگو نیست، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود.

    موسیقی همینطور یک نیاز اجتماعی است، هر جا که موسیقی جاری است گروهی در کنار و گرد هم جمعند، زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس های مشترکی را در جمع به وجود آورد و نیروی عمومی را برانگیخته کند.

    موسیقی نیروی همدلی است، به همین خاطر قدرت پیوستگی دارد و از آن می توان در تفاهم اجتماعی همدلی عمومی بهره برد. در مقیاس و دیدی وسیع تر، موسیقی طنین یکپارچگی عالم است.

    طبقه بندی تم های موسیقی براساس تاثیرگذاری شان بر حالات

    تم های شیدایی:
    معرف سرخوشی و شور و نشاط بیش از حد است.

    بعضی از چهار مضراب ها و ضربی های موسیقی ایرانی استعداد القای چنین حالتی را داراست.

    تم های حزین: لحن تم های حزین غم انگیز است و شکوه و شکایت دارد و در شنونده احساس ناکامی را تداعی می کند. ارتعاشات این تم اغلب تداعی کننده خاطراتی از ناملایمات گذشته است.

    تم های هیجانی: هیجان، واکنش انفعالی شدی و فوری است که غالبا با تظاهرات بارز اعصاب خودکار و واکنش های فیزیولوژیک همراه است.

    این تم میل به جنبش و حرکت را به وجود می آورد. این تم ها بیشتر مورد پسند جوانان است. اگر ملودی های زیبای اینگونه مضامین با متانت ارائه شوند و ساز آرایی مناسبی پیدا کنند، اثرات ارزنده ای خواهد شد.

    تم های شاد و فرحبخش: تم هایی هستند که شادمانی و نشاط را توأم با آرامش منتقل می سازند، این تم ها باعث انبساط خاطر و سرزندگی می شوند. تم های فرخبخش احساس شادکامی را برای کار و فعالیت افزایش می دهند.

    تم های آرامبخش: تم های مطبوعی هستند که نه تحـریـ*ک کننده، نه غم انگیز، نه هیجانی و نه وجدآورند. متن ملایم و یکنواخت ارتعاشات آنها احساس آرامش را منتقل می کند. استفاده از این تم ها برای آرامش و تمرکز، بسیار مناسب است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    190
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    166
    بالا