اجتماعی درخواست طلاق یک پیرزن ۸۰ ساله ایرانی!!

  • شروع کننده موضوع *SAmirA
  • بازدیدها 230
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

*SAmirA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/09
ارسالی ها
30,107
امتیاز واکنش
64,738
امتیاز
1,304
به گزارش سرویس کشکول جام نیوز، پیرزنی در دادگاه خانواده گفت که پس از ۶۰ سال زندگی با همسرش از رفتار هایش خسته شده و دیگر طاقت ادامه ی این زندگی را ندارد. او درخواست طلاق داشت و می گفت که شوهر ۹۰ ساله اش آرامش را از او گرفته است.



پیرمرد و پیرزنی وارد دادگاه شدند و پیرزن درخواست جدایی اش را بعد از ۶۰ سال زندگی مشترک به قاضی دادگاه ارائه کرد. او که توان ایستادن در راهرو های شلوغ دادگاه را نداشت، به محض ورود به دادگاه خطاب به قاضی دادگاه گفت: ۶۰ سال است که با این پیرمرد زندگی کرده ام و در این سال ها سعی کردم زن مطیع و فرمانبرداری برایش باشم اما او در این سال ها همیشه نسبت به من نامهربان بوده است.


وی ادامه داد: زمانی که با همسرم ازدواج کردم، او همانند مردهای دوره خودش بد اخلاق و ترش رو بود، اما من نیز همانند زن های آن دوران اجازه اعتراض و ناسازگاری را نداشتم و همیشه باید با گفتن کلمه «چشم» خود را خوشبخت تصور می کردم. در غیر این صورت با تهدید زن دوم یا «هوو» من را وادار به اطاعت از خود می کرد.


پیرزن اشکی که گوشه چشمش بود را به آرامی پاک کرد و ادامه داد: در آن سال ها همراه با خانواده شوهرم در یک اتاق زندگی می کردیم و من مجبور بودم، علاوه بر کارهای خود و فرزندانم، کارهای آن ها را نیز انجام دهم، حتی گاهی اوقات هنگام شستن لباس ها به خواب می رفتم.


وی که حدودا ۸۰ سال سن داشت، خاطرنشان کرد: اکنون دارای شش فرزند هستیم و همه آن ها زندگی مستقلی برای خود تشکیل دادند، اما همسرم با اینکه ۹۰ سال سن دارد، هم چنان مانند روزهای دوران جوانی اش با من برخورد می کند، درحالی که من دیگر توان این دعواها و تنش ها را ندارم و می خواهم روزهای آخر عمر را در آرامش سپری کنم.


در ادامه جلسه دادگاه، پیرمرد که به آرامی بر روی صندلی نشسته بود، گفت: من این گونه که همسرم می گوید، بد اخلاق نیستم، اما او از روز اول زندگی علاقه من را نسبت به خودش نادیده گرفت و تصور می کرد که من به وی علاقمند نیستم.


پیرمرد اظهارکرد: خانواده من از دوران کودکی، خانواده ای مردسالار بوده است و من نیز تحت تاثیر این بزرگ شدم و گاهی اوقات مجبور بودم که رفتارهایی را با همسرم داشته باشم که خودم از انجام آن ها ناراضی بودم.


در ادامه پیرمرد مدعی شد: در حال حاضر ۹۰ سال دارم و نمی خواهم روزهای آخر عمر کسی غیر از زنم، کنارم باشد. او از دوران جوانی از من کینه دارد و می خواهد الان جبران کند.

من اکنون جوان ۶۰ سال قبل نیستم و ما غیر از همدیگر کسی را نداریم، از همسرم خواهش می کنم از تقاضای خود انصراف دهد و با من به منزل مشترک مان بیاید. قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات پیرزن و پیرمرد، با صحبت کردن با پیرزن آن ها را راهی منزل مشترک شان کرد.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا