دلنوشته کاربران دلنوشته لحظات آبی | ❤malihe2174❤ کاربر انجمن نگاه دانلود

Winterlady

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/12/10
ارسالی ها
624
امتیاز واکنش
11,231
امتیاز
661
محل سکونت
بندر انزلی
دست در دست باد و باران می گذارم. قدم هایم را تنظيم میکنم. چترم را می بندم و سرم را بالا می گیرم . باد دلگیری هایم را می برد و باران تلخی های مرا می شورد ! ارام چشمانم را می بندم. پلکان مرا یاد تو سنگین می کند! هجوم خاطرات دیوانه ام می کند. قفل دستانم را از زنجير اشفتگی باز می کنم! می چرخم و می چرخم! تورا از ذهن طوفان زده ی نا ارام این روزهایم بیرون میکنم دنیا را از دید چرخش خود به دور انبوهی از نامردی ها می بینم. سیاه و سفيد بدون هر گونه رنگ فریب دهنده ای. اما به ناگاه باد سوزناکی می وزد. برگ ها می ریزند. می ایستم و صورتم را به سمت خدا و پادشه فصلها پاییز میگیرم. رقـ*ـص برگها اغاز میشود و من با افتادن برگها به راه رفتن بی تو در کوچه ی عشاق فریدون مشیری فکر میکنم. کاش میشد بیاید و رفع ابهام کند! مگر کوچه؛ بی مهتاب هم میتواند نفس بکشد؟ هیچ انسانی بی مهتاب مگر راه خانه ی خویش را پیدا میکند؟ کاش فریدون بیاید و بگوید که چگونه بی مهتاب گذشت ان شب و شب های دگر هم! کاش بیاید و بگوید که چگونه نگرفت از ان عاشق دیوانه خبر هم! کاش بیاید و شاید من از گیجی ساعت گنگ زمانی که سهراب میگفت بیرون بیایم!
همان ساعت گیجی که پی در پی میزند زنگ!
 
  • پیشنهادات
  • Winterlady

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/10
    ارسالی ها
    624
    امتیاز واکنش
    11,231
    امتیاز
    661
    محل سکونت
    بندر انزلی
    ارام ارام قدم میزند دختری تنها که دست هایش در سیاه چال های لباسش فرو رفته. .. به دنبال عشق می گردد! شن های دریا زیر حرم سنگین پاهایش بالا و پایین می روند. ..! اب کمی سر ناسازگاری با ساحل و انسان ها دارد. کم پیش می اید ، برود و به پابوس بشری بیاید... از دست موج های سرکش که گاهی به پا بوسی ات می ایند نباید فرار کرد! شاعر متن بلند بالای بانو از خودت دست نکش را نمی نشاسم اما این را قطعا میدانم که بی شک در ان لحظات ناب شاعر دریا را از قلم انداخته است!دریا که طوفانی شود میشود جام جهان نمای زمین را جور دیگر دید! میشود با انگشت به دور گردی بی مثل ان ور ابها نیم دایره کشید! که می گوید که ریاضی زبان عشق نیست؟ که هست که بگوید عشق فقط در هنر است و بس!در هندسه هم عشق هست! در گردی مردمک چشمان یار! در نیم دایره ی عجیب انتهای دریا! در خطوط شکسته ی چهره ی مادر! در انحنای لبخند بی دفاع ترین نوزاد! در کجا به دنبال کدامین عشق میگردیم! در دنیای ماشین ها و ادمهای رنگارنگ! در لبخند های پر ریا! در چشمهای الوده به گـ ـناه؟!در اغوش های پر خواهــش نـفس؟ اخر تو به من بگو ! عشق را در کدامین پستوی نهان شده ای باید یافت؟!
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    138
    بالا