رافائل (کشتی)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رافائل نام نخستین طرح کشتیهای «میکل آنژ» و «رافائل» در سال ۱۹۵۸ میلادی کشیده شد است میباشد. قرار بود هنر تاریخی طراحی ایتالیاییها با هنر و صنعت مهندسی کشتی سازی آن زمان در هم ممزوج شود و دو شناور بزرگ را ایجاد کند. طراحیها در ابتدا، دو کشتی را با بدنهٔ سیاه رنگ و دو دودکش بزرگ سفید نشان میداد. اما برخلاف دیدگاه سنتی کشتی سازان ایتالیایی، طراح این پروژه تصمیم به طراحی یک کشتی مدرن گرفت؛ بنابراین دوباره تیم طراحان دست به کار شدند و کشتی ای را با بدنهٔ سفید همراه با دو دودکش بزرگ مشبک به سرپرستی پروفسور «موتورینو» استاد دانشگاه پلی تکنیک تورینو طراحی کردند. طراحی غریب و بیسابقهای شده بود. در ۱۶ سپتامبر ۱۹۶۲ (یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۴۱) ابتدا کلید ساخت خواهر کوچکتر، کشتی میکل آنژ زده شد. پنج ماه بعد ساخت جفت بزرگتر این کشتی آغاز شد و رافائل نیز رخ نشان داد. سه سال بعد در ۱۹۶۵ (۱۳۴۴ ش) بود که کشتی میکل آنژ به آب انداخته شد و سفر خود را میان بندر جنوا و نیویورک آغاز کرد. کمی بعد هم رافائل به طول ۲۷۶ متر و عرض ۳۱ متر ساخته شد. رافائل را از همان ابتدا بسیار بزرگتر و مجلل تر ساخته بودند و فقط در دریای مدیترانه به سفرهای دریایی فرستاده میشد. کمی بعد این کشتی گرانبها نیز میان جنوا و نیویورک سفرهای عظیم دریای اش را با ۱۷۷۵ نفر مسافر آغاز کرد. امکانات امکاناتی که در رافائل و میکل آنژ تعبیه شده بود حیرت انگیز بود. در کشتی رافائل ۸۵۰ خروجی رادیو تلفنی، ۶ استخر شنا، ۷۵۰ کابین، ۱۸ آسانسور، ۳۰ سالن اجتماعات، تالار نمایشی با ۵۰۰ صندلی و باشگاههای ژیمناستیک و پرورش قوای جسمانی و... ساخته شده بود. اما باید به چیزی اعتراف کرد و آن این بود که این دو خواهر زیبارو و پرجاه و جلال، هیچگاه نتوانستند حتی لیرهای برای خطوط دریایی کشتیرانی ایتالیا منفعت به دست بیاورند! چرا که با وجود استقبال زیادی که از این دو کشتی میشد، هزینههای سنگین نگهداری آنها دیگر جایی را برای منفعت باقی نمیگذاشت.
در سال ۱۳۶۲ تصمیماتی برای بازگرداندن رافائل و میکل آنژ به سفرهای دریایی گرفته شد اما هنوز این تصمیم عملی نشده بود که در روز پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۶۲ هواپیماهای عراقی بالاخره در گرماگرم بمباران خارگ و بوشهر آن را هدف موشک قرار داده و به آن آسیب جدی وارد کردند به حدی که رافائل تا نیمه در آبهای کم عمق ساحلی لنگرگاه بوشهر فرورفت. چیزی نگذشت که یک کشتی باری به نام «ایران سلام» (ایران سیام) ناگهان به صورت اتفاقی با آن برخورد کرد و به بدنه اش آسیب جدی رساند و کاری را که هواپیماهای عراقی آغازش کرده بودند تمام کرد؛ رافائل کاملاً در اعماق خلیج فارس غرق شد.
تاریخچه رافائل[ویرایش]
رافائل یک کشتی بود که سر گذشتی غم انگیز ولی شنیدنی داره. درسال ۱۹۷۶ محمد رضا شاه دو تا کشتی توریستی به نامهای رافائل و میکلانژ از ایتالیا به عنوان تسویه بدهی تسهیلاتی که سالها قبل دولت ایران به ایتالیا پرداخت کرده بود وایتالیاییها توانایی بازپرداخت آن را نداشتند دریافت کرد، میکلانژ از رافائل کوچیکتر بود. رافائل بزرگ بود و با عظمت، یک کشتی با شکوه با همه امکانات تفریحی که تو زمان خودش نظیر نداشت، یک کشتی با سالنهای سینما و تئاتر، زمینهای ورزشی، استخر، هتل، تالارهای باشکوه، رستوران و ... هیچ کدوم از کشورهای پیشرفته اون زمان همچین کشتی رو نداشتن.
میگن روزی که رافائل از ایتالیا به سوی ایران حرکت میکنه مردم ایتالیا با اشک رافائل رو بدرقه میکنند.
چون کشورشون مثل ایران پولدار نبود و رافائلی رو که خودشون ساخته بودند مجبور بودند به ایران بفروفشند.
رافائل در میان اشک و اندوه ایتالیا رو ترک کرد و زیبا و خرامان به سوی ایران پیشرفت. البته میکلانژ هم همراه رافائل به ایران اومد اما میکلانژ به هیچ عنوان با رافائل قابل مقایسه نبود.
سرانجام رافائل و میکلانژ به ایران رسیدن. میکلانژ رو به بندرعباس فرستادند و رافائل رو به بوشهر به آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس.
همه در برابرزبیایی و شکوه رافائل شگفت زده شده بودند؛ و الحق که ایتالیاییها حق داشتند به خاطر از دست دادنش گریه کنند.
حالا دیگه رافائل مال ایران بود و خیلیها برای دیدینش به بوشهر میومدن، تا مدتی رو هرچند کوتاه تو این کشتی بگذرونن، جشنهای زیادی تو تالارهای رافائل برگزار میشد، رافائل تو اون زمان تک بود.
تا اینکه انقلاب شد و طولی نکشید که ایران درگیر جنگ با عراق شد. رافائل اما هدف موشکهای عراقی قرار گرفت و اگرچه قابل تعمیر بود اما هیچکس نفهمید چرا کسی اینکار رو برای نجات رافائل انجام نداد. تاجایی که امکان داشت تمامی تجهیزات و امکانات کشتی باز شد بطوریکه سیستم مخابراتی داخل کشتی در پایگاه دریایی بوشهر بعنوان یک تلفن داخلی مورد استفاده قرار گرفت (تا سال ۱۳۸۴ این سیستم فعال بود و اغلب منازل مسکونی در پایگاه با این خط با هم یا با خارج پایگاه ارتباط داشتند)
الآن سالها از اون ماجرا میگذره ولی همچنان اسم رافائل رو تو بوشهر همه جا میبینی و میشنوی اما این پایان داستان رافائل نبود. حالا پس از سالها مسوولین تصمیم گرفتن که رافائل رو از آب بیرون بیارن نه برای اینکه بخوان اونو احیا کنن نه!
رافائل در نیویورک نامها: کشتی رافائل یا کشتی رافائل بوشهر یا تایتانیک ایران
طول: متر۲۷۶ عرض:۳۱متر سال ساخت:۱۹۶۵ ساخت در ایتالیا در کشتی رافائل ۸۵۰ خروجی رادیو تلفنی، ۶ استخر شنا، ۷۵۰ کابین، ۱۸ آسانسور، ۳۰ سالن اجتماعات، تالار نمایشی با ۵۰۰ صندلی و باشگاههای ژیمناستیک و پرورش قوای جسمانی و... ساخته شده بود. اما باید به چیزی اعتراف کرد و آن این بود که این دو خواهر زیبارو و پرجاه و جلال، هیچگاه نتوانستند حتی لیرهای برای خطوط دریایی کشتیرانی ایتالیا منفعت به دست بیاورند! چرا که با وجود استقبال زیادی که از این دو کشتی میشد، هزینههای سنگین نگهداری آنها دیگر جایی را برای منفعت باقی نمیگذاشت. هر چند کسی نمیتواند این نکته را نادیده بگیرد که ایتالیا با اسم و شهرتی که بخاطر دارا بودن این دو کشتی در دنیا صاحب شده بود، دستگاه تبلیغاتی خوبی را برای خودش ایجاد کرده بود.
سرگذشت کشتی رافائل در این شهر در میان کلافی از افسانههای شنیدنی پیچ و تاب میخورد. اینکه چطور شد به ناگاه در صبحی سپیدرنگ به مانند غولی زیبا در کنار ساحل بوشهر ظاهر شود، از کجا آمده بود و عاقبتش چه شد و چرا میگویند برای شهر شگون نداشت... امیدوارم آنچه که در ادامه میآید بتواند ورقی از این کتاب «افسانههای رافائل» بکاهد. چرا که زمانه، روزگاری است که هر چه کمتر افسانه بشنویم بهتر ومنطقی تر زندگی میکنیم و بیشتر رفتارهای مدنی از خود نشان میدهیم هر چند که هیچگاه آتش خنیاگران افسانه سرا خاموشی ندارد و عطش ما برای شنیدنشان نیز همچنین... تولد در دههٔ چهل و پنجاه میلادی، با وجودی که هواپیماهای مسافربری، مسیر اقیانوس آتلانتیک را به خوبی و به سرعت طی میکردند اما در اروپا ایتالیاییها که نمیخواستند شکست و ضعف خود را در صنعت حمل و نقل هوایی پذیرا شوند، به تقویت صنعت دریانوردی خویش پرداختند به همین دلیل مدیران ارشد دریانوردی ایتالیا دستور ساخت دو شاهکار را صادر کردند. شاهکارهایی که پشتوانه اش دولت ایتالیا بود و چیزی نگذشت که به یک پروژهٔ ملی تبدیل شد.
در واقع ایتالیاییها در گرماگرم مسابقهٔ ساخت تجهیزات و توربینها و موتورهای غول پیکری که بویینگها را به هوا میفرستاد، با این دو کشتی نشان میدادند که آنها نیز قادرند پابه پای سایر اروپاییها در صنعت جایگاهی داشته باشند و کشتیهای درجه یکی را برای استفاده طبقهٔ مرفه دنیا تولید کنند. اتاقهای خواب و سالنهای تشریفات رافائل بینهایتلوکش و شیک بودند. حداقل در هر کابین یک حمام و توالت شیک و لوکس که با مرمرهای ایتالیایی تزیین شده بود وجود داشت. همانطور که گفته شد در روی هر کشتی شش استخر، سه تا برای بزرگسالان و سه تا برای کودکان ساخته شده بود. سالن تفریحاتی هم ساخته شده بود که مخاطبین به محض ورود به آن، با چلچراغهای غول آسای کریستال بسیار گرانقیمتی مواجه میشدند. در کنار اینها دو سالن نمایش بزرگ هم ایجاد شده بود که در هر کدام دو تلویزیون بزرگ قرار داده بودند. این رافائل که چنین امکانات افسانهای داشت بارها در دنیا به دلایل مختلف رسانهای شد. از جمله در سال ۱۹۶۶ یک زن ثروتمند دو ماشین شیک و گرانقیمتش را روی عرشهٔ بزرگ و وسیع کشتی آورد و در آنجا یک کورس مسابقه برگزار کرد.
در سال ۱۹۷۰ هم یک کارگردان ایتالیایی قسمتی از یک فیلم سینمایی اش را در این کشتی تهیه و ضبط کرد. بعدها در همین سال بود که به درخواست عدهای از مسافرین قسمتی از سالن بزرگ نمایش کشتی تبدیل به زمین بازی اسکیت روی یخ شد. هر چند که سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۹ ش) رافائل با یک نفتکش نروژی در اقیانوس تصادف کرد و به قول ایتالیاییها کشتی شان چشم زخم خورد! بدبیاری و بحران گفته شد که هیچکدام از دو کشتی میکل آنژ و رافائل برای مالکینش تولید پول و ثروت نمیکردند و دولت ایتالیا با سوبسید بالایی این دو کشتی پرخرج را زنده نگاه میداشت.
در واقع دولت ایتالیا برای هر مسافر رافائل ۷۰۰ دلار سوبسید پرداخت میکرد. رافائل با اینکه نُه سال بعد در سفرهای دریایی در اقیانوسهای دیگر هم مورد استفاده قرار گرفت اما باز هم هزینههای گزاف و سرسام آورش به مانند خواهر دو قلویش، میکل آنژ اجازه نمیداد که این کشتی به سوددهی برسد. بحران نفت در ۱۹۷۴ (۱۳۵۴ ش)، باعث افزایش ۲۱۷ درصدی(!) هزینههای کشتی برای دولت ایتالیا شد. روزنامههای ایتالیایی آغاز به انتقاد کردند و نوشتند که چرا باید پول مالیات دهندگان ایتالیایی برای «زنده نگاه داشتن خاطرات دورانعهد عتیق و رمانتیک بازی دولت» به این شکل هزینه شود. با فشار پیاپی مطبوعات بالاخره دولت ایتالیا در ۱۹۷۵ اعلان کرد که قادر نیست که برای حفظ این دو کشتی روزانه ۱۰۰ میلیون لیره پرداخت کند. در بهار ۱۹۷۵ بود که دولت ایتالیا رسماً اعلام کرد که خطوط کشتیرانی ایتالیا نمیتواند کمکهای دولت را دریافت کند. این سخن به معنای مرگ این دو خواهر بود. در۲۱ آوریل ۱۹۷۵(دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۵۴) رافائل برای آخرین بار بدون هیچ تشریفاتی، غمگینانه بندر نیویورک را به سمت ایتالیا ترک کرد. ر ۳۰ آوریل هم برای آخرین باردر بندر جنوا لنگر انداخت و بعد از ۱۱۳ بار سفر دریایی به نیویورک از حرکت کناره گرفت. سه ماه بعد هم میکل آنژ به او در بندر کم رونقی به نام لاسپیزا پیوست و هر دو درآنجا به خاموشی فرو رفتند. در ۱۹۷۶ (تابستان ۱۳۵۵)صاحب شرکتی آمریکایی به نام «هوم لاین» حاضر شد در قبال خرید این دو کشتی مبلغ خوبی را بپردازد اما به شرطی که دولت ایتالیا اجازه بدهد این دو کشتی در همان مسیر ایتالیا، نیویورک سفر کند و از خدمههای ایتالیایی استفاده شود. اما شرکت خطوط دریای ایتالیا از آنجایی که نمیخواست بار دیگر مورد انتقاد رسانه هایانی کشور قرار بگیرد که چرا باز این دو کشتی در ایتالیا به حرکت در آمدند، به این پیشنهاد توجه نکرد و اعلام کرد که این دو کشتی را میخواهد به بیرون کشور بفرستد. یک خرید عجیب اما چیزی نگذشت که سروکلهٔ خریدار دوم در پاییز سال ۱۹۷۶ (پاییز ۱۳۵۵) پیداشد: شاه ایران، محمد رضا شاه پهلوی؛ مردی که بلندپروازیهایش در دنیا معروف شده بود و همه میدانستند که با ثروت افسانهای که از پول فروش نفت در خزانه ایران جمع شده، او خریدار دست به نقد تمامی تسلیحات و امکانات نظامی و مدرن دنیاست. بی دلیل نبود که شاه ایران به نام «امپراتور نفت» تصویرش روی جلد مجلهٔ معتبر تایم منتشر شده بود. این شاه مغرور که خبر نداشت که کمتر از دو سال دیگر سلطنتش برچیده خواهد شد، به طرف ایتالیایی اعلام کرد که میخواهد این دو کشتی را بخرد تا آنها را به محلی تبدیل کند که کارگران شرکت نفت، پرسنل نیروی دریایی و کارآموزان ارتش ایران در آنجا و در ایام تعطیلات و مرخصی شان استراحت کنند. خطوط دریایی ایتالیا مانعی در این معامله مشاهده نکرد. مهم این بود که کشتی از ایتالیا بیرون میرفت و جنجال معترضین خاموش میشد. بالاخره در آذر ماه ۱۳۵۵ کشتیها به ایران فروخته شد.
به نظر میرسید ایران معاملهٔ خوبی با ایتالیاییها کرد. رافائل در سال ۱۹۶۵ تا ۹۰ میلیون دلار نیز قیمت گذاری شده بود اما ایتالیاییها از سرناچاری و اجبار و شرایط بحرانی اقتصادی شان، ده سال بعد رافائل و میکل آنژ را که حدود ۴۵ میلیون دلار قیمت واقعی داشتند هر کدام به مبلغ دو میلیون دلار به ایران فروختند! باا ینکه گفته میشود دلالان ایرانی/ ایتالیایی هم در این معامله عجیب نقش خود را برای ارزان خریدن این کشتی خوب ایفا کردند اما میگویند که ایتالیاییها قول کمک ومساعدت مالی زیادی از شاه ایران برای عبور ازبحران مالی شان گرفتند. هنوز که هنوز است ایتالیاییها و مورخان شان دولت و مسئولانشان را به خاطر این معاملهٔ عجیب که این کشتیها را به ثمن بخس به ایران فروختند تمسخر میکنند. در واقع برندهٔ واقعی این معامله ایرانیها بودند که این دو جواهر اقیانوس پیما را به بهترین قیمت از خطوط بینالمللی بیرون کشیدند و از آن ایران کردند. ورود به خلیج فارس معروف است روزی که قرار بود رافائل و میکل آنژ ایتالیا را برای همیشه ترک کنند عدهٔ زیادی از مردم ایتالیا در بندر جنوا جمع شده بودند و با چشم گریان با کشتیها وداع کردند. در بهار ۵۶ بود که دوخواهر زیبای دوقلو قدم به آبهای گرم خلیج فارس گذاشتند. این دو کشتی به محض ورود به آبهای خلیج فارس از یکدیگر جدا شدند. میکل آنژ در بندر عباس لنگر انداخت و رافائل، این کاخ شناور با ۵۰ خدمهٔ ایتالیایی و با افزایش ظرفیت در حد سکنای ۱۸۰۰ نفر در بندر بوشهر پهلو گرفت. به محض ورود رافائل به بوشهر، مردم شهر دسته دسته به دیدار مهمان جدید و چشم نوازشان میآمدند و با آن عکس میگرفتند و ساعتها در کنارش مینشستند وتماشایش میکردند. کسی اجازهٔ حضور در آن نداشت تا وضعیت کشتی دقیقاً اعلام شود. دقیقاً کسی نمیدانست که حضور این کشتی به چه دلیل در بوشهر رقم خورده است. در سال۱۹۷۸ به شاه پیشنهاد شد که از این کشتی استفاده تجاری نیز بشود و آن را برای مسافرین ثروتمند و اشراف منش ایرانی و خارجی بازسازی کرده و به سفرهای دریایی گسیل داشته و با کاهش ظرفیتش به ۱۳۰۰نفر برای کشور یک منبع درآمد ایجاد کنند. شاه پذیرفت. زوال هیئتی که بدین منظور از ایتالیا برای انجام و بررسی این کار آمده بود بلافاصله متوجه وضعیت نامطلوب کشتی شد. بدنهٔ کشتی به شدت در همان یکسال پهلوگرفتن و کار نکردن و تعطیلی تأسیسات کشتی، بر اثر میزان بالای رطوبت و رسوبات آب دریا زنگ زده و تخریب شده بود. چوبهای عرشهٔ مجلل کشتی توسط آفتاب داغ و سوزان بندر بوشهر تغییر حالت داده و دفرمه شده بود و از همه وحشتناک تر موشهای بندر بوشهر بودند که در داخل کشتی به شکل دیوانه واری زیاد شده و از درون کشتی را جویده و پوسانده بودند. با سقوط سلطنت محمدرضا شاه پهلوی و پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تغییر شرایط قراردادها و جامعه، خدمهها و نیروهای ایتالیایی کشتی که نقش مهمی در نگهداری و حفظ تأسیسات کشتی داشتند رافائل را رها کرده و به ایتالیا بازگشتند. این باعث شد که روز به روز وضعیت تأسیسات و ظاهر کشتی نامطلوب تر شده و عدهای از این فضا استفاده کرده و دست به تاراج اموال عمومی کشتی بزنند. اوضاع عجیبی شده بود.
از آن قصر سفید کمتر نور شکوه و آبادی به چشم میخورد. به نظر میرسید رافائل در کنار ساحل بوشهر رها شده تا به صورت یک آهن قراضه فروخته شود. زمزمههایی نیز شنیده میشد که قرار است این کشتی توسط واسطههای غیر ایتالیاتی به ایتالیا بازگرداند شود. مرگ در سال ۱۳۶۲ تصمیماتی برای بازگرداندن رافائل و میکل آنژ به سفرهای دریایی گرفته شد اما هنوز این تصمیم عملی نشده بود که در روز پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۶۲ هواپیماهای عراقی بالاخره در گرماگرم بمباران خارگ و بوشهر آن را هدف موشک قرار داده و به آن آسیب جدی وارد کردند به حدی که رافائل تا نیمه در آبهای کم عمق ساحلی لنگرگاه بوشهر فرورفت.
تصویر بازسازی شده کشتی رافائل هنگامی که توسط همواپیماهای عراقی بمباران شد...
چیزی نگذشت که یک کشتی باری به نام «ایران سلام» (ایران سیام) ناگهان به صورت اتفاقی با آن برخورد کرد و به بدنه اش آسیب جدی رساند و کاری را که هواپیماهای عراقی آغازش کرده بودند تمام کرد؛ تصویر شبیهسازی کشتی رافائل هنگامی که با کشتی باری ایران سیام برخورد کرد..
رافائل کاملاً در اعماق خلیج فارس غرق شد و آن گاه مورد هجوم بیشتر عدهای ازغواصان محلی واقع شد. عدهای از این افراد که خبر از گنجینههای درون کشتی داشتند، آثار گرانبها و هنری ای که هنوز در کابینها و سالن اجتماعات کشتی و رستورانهایش باقیمانده بود را به یغما بردند. بدین ترتیب کشتی اقیانوس پیمای رافائل بیشتر از هفت سال نتوانست در کنار سواحل جنوبی ایران دوام بیاورد و خیلی زود به افسانهای غریب تبدیل شد.
کشتی میکل آنژ اما سالم باقیماند و ظاهراً تا سال ۱۹۹۱ در ایران باقیماند اما بعد به دلیل مستهلک شدن زیاد به یک شرکت اوراق چی پاکستانی/ بنگلادشی فروخته شد تا اوراق شود. ساین بهزاد، یکی از آخرین ساکنین رافائل دربارهٔ مسامحه و غفلتی که در مورد رسیدگی و حفظ این کشتی اتفاق افتاده بود، و دربارهٔ اوضاع واحوال کشتی در آن زمان نوشته است: «من در آن زمان در سالهای ۷۸ و ۷۹ دو سال در کشتی زندگی کردم. بعد از انقلاب اسلامی و سقوط شاه، کشتی در بندر بوشهر به حال خود گذاشته شده بود. متأسفانه کشتی توسط عدهای غارت شد. جلبکهای ساحلی هم باعث شد که کشتی به شدت تخریب شود. رافائل در زیر آفتاب بندر بوشهر پوسید و به محلی برای حکمفرمایی موشها تبدیل شده بود.» این افسر کشتی رافائل نوشته است: «در دوران یکی از آتشبسهای ابتدایی جنگ ایران و عراق رافائل به عنوان یکی از مناطق و اهدافی که ممکن است مورد بمباران عراق واقع شود اعلام شد. به همین دلیل کشتی را توسط یک یدک کش۱۰۰۰ متر در کنار ساحل جابجا کردند و بعد توسط گروهی از تفنگدارن نیروی دریایی مورد محافظت قرارش دادند. اما با این وجود در یکی از روزهای جنگ ایران و عراق کشتی توسط یکی از موشکهای هواپیماها مورد اصابت قرار گرفت ... رافائل یکی از بزرگترین و بهترین جاهایی بود که من دوسال از عمرم را درآنجا گذراندم. بعداز این همه سال، هنوز که هنوزاست کلید کابین خودم در کشتی رافائل را در جاسویچی ام حفظ کردم...»
امروزه علیرغم شایعاتی که وجود دارد رافائل دیده نمیشود و زیر۷ متر آب، در فاصلهٔ دو کیلومتری نیروگاه اتمی قرار گرفته است. اما چیزی که جالب است خاطرهٔ این کشتی است که امروزه روز باقیمانده است و بسیاری با هر جذر و مد و پدیدار شدن جسمی از زیر آب میگویند رافائل از آب درآمده... در بوشهر به بهانههای مختلف یادی از این کشتی میشود. پوسترهای این کشتی در ابعاد بزرگ منتشر شده و به فروش میرسد. در خیابان ساحلی شهر نیز رستورانی با معماری جدیدی ساخته شده که صاحب خوش ذوقش نامش را به یاد آن کشتی رافائل گذاشته و در آن مرغ سوخاری کنتاکی(!) عرضه میکند. در مقابل این محل بقایای کشتی است که عدهای میگویند این همان رافائل معروف است در صورتی که این تپهٔ فلزی که هر از چند مدت، سر از آب در میآورد بقایای همان کشتی «ایران سلام» یا «ایران سیام» است که ۴۰ متر از بدنه اش بیرون آب آمده است و امروزه مکانی برای ماهیگیران شهر شده است.
اما چه شد رافائل، این جواهر گرانبهای اقیانوسهای گرم جهان و این ثروت ملی ایرانیان که زمانی از کنار برجهای دوقلوی نیویورک، خرامان و دودکنان و بوق زنان رد میشد، چه پیش از غرق شدن و چه پس از فرو رفتنش در اعماق آبهای بوشهر این چنین مورد اهمال ما واقع شد وتنها خاطرهای و یادی مبهم از آن باقیمانده است. آیا ماجرای رافائل یک درس بزرگ برای جامعه ما برای حفظ و نگهداری آثار فرهنگی، تاریخی اش نیست؟ نسبت به خودمان بی رحمیم همانطور که نسبت به آثار ملی مان بی رحم تر. دقیقاً برای رافائل همان اتفاقی افتاد که امروز برای بافت قدیم بوشهر و کتیبهٔ سنگ نوشته خارگ روی داد. صدای بوق بلندی میآید، این بار صدای بوق یک کشتی نیست، صدای بوق بلند یک هشدار است. هشداری به همهٔ ما. به خود آییم.
دستهبندی: کشتی رافائل
آذر ماه ۱۳۹۲
تایتانیک ایرانی از عمق آبهای خلیج فارس بیرون آورده خواهد شد
کشتی رافایل پس از گذشت ۳۰ سال، از اعماق خلیجفارس بیرون کشیده میشود.
به گفته مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست، با توجه به این که متخصصان کشورتجربه عملی برای خارجسازی کشتیهای غولپیکر ازعمق دریا نداشتهاند، هماکنون نمایندگان قوه مجریه و ارتش درحال بررسی و استخراج دستورالعملهای لازم و دستیابی به توافق با نیروی دریایی ارتش در این زمینه هستند
، «عبداله گل افشان» یا همان کاپیتان «ایلوت ایرانی» که کشتی مسافری- تفریحی «رافایل» را به ایران آورد و خود نیز شاهد بمباران آن توسط هواپیمای عراقی در زمان جنگ و فروماندنش در آبهای جنوب کشور بود؛ عبدالله همان قدر برای بسیاری از ایرانیها ناشناخته است
رافایل شش سال بعد از آن که به سواحل ایران آمد، آرام آرام به زیر آب رفت، تکهتکه شد و مانند عروسی جان باخته و زنگ زده، نزدیک بوشهر زیر آب خفت. فرورفتن این کشتی تفریحی که بزرگترین کشتی مغروق درخلیج فارس است تا امروزهم اثرات و پیامدهایی برای تردد کشتیها و محیط زیست دریایی کشورداشته است.
قرار است، رافایل پس از دقیقاً ۳۰ سال و ۳۰ روز، از خواب شیرین بیرون بیاید و دولت با کمک متخصصان مجرب و تجهیزات نیروی دریایی ارتش، این کشتی را از آبهای بوشهر خارج کند.
به گفته مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست با توجه به بررسیهای انجام شده، نیروی دریایی ارتش توان بررسی محاسبات و انجام این کار را دارد. اگرچه تجربه ناموفق خارج سازی نفتکش «سونگ بونگ» کره جنوبی ازعمق آبهای جزیره خارگ سبب شده تا مسوولان کشوربا احتیاط بیشتری دربارهٔ رافایل برنامهریزی کنند.
بر اساس برنامه ریزیهای انجام شده، احتمالاً تا پایان سال ۹۲ این عملیات به پایان برسد و تایتانیک ایرانی بار دیگر خورشید را به نظاره بنشیند.
…فیلم سرگذشت رافائل از مانی که در اسکله بوشهر لنگر انداخته بود تا به امروز و هشدار جدی که رافائل بواسطه بعضی از افراد سودجو و فرصت طلب در حال برش و تیکه تیکه کردن و فروش می باشد و بدنبال آن تخریب سکونت گاه و محیط زیست دریایی توسط آنها صورت می گیرد.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رافائل نام نخستین طرح کشتیهای «میکل آنژ» و «رافائل» در سال ۱۹۵۸ میلادی کشیده شد است میباشد. قرار بود هنر تاریخی طراحی ایتالیاییها با هنر و صنعت مهندسی کشتی سازی آن زمان در هم ممزوج شود و دو شناور بزرگ را ایجاد کند. طراحیها در ابتدا، دو کشتی را با بدنهٔ سیاه رنگ و دو دودکش بزرگ سفید نشان میداد. اما برخلاف دیدگاه سنتی کشتی سازان ایتالیایی، طراح این پروژه تصمیم به طراحی یک کشتی مدرن گرفت؛ بنابراین دوباره تیم طراحان دست به کار شدند و کشتی ای را با بدنهٔ سفید همراه با دو دودکش بزرگ مشبک به سرپرستی پروفسور «موتورینو» استاد دانشگاه پلی تکنیک تورینو طراحی کردند. طراحی غریب و بیسابقهای شده بود. در ۱۶ سپتامبر ۱۹۶۲ (یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۴۱) ابتدا کلید ساخت خواهر کوچکتر، کشتی میکل آنژ زده شد. پنج ماه بعد ساخت جفت بزرگتر این کشتی آغاز شد و رافائل نیز رخ نشان داد. سه سال بعد در ۱۹۶۵ (۱۳۴۴ ش) بود که کشتی میکل آنژ به آب انداخته شد و سفر خود را میان بندر جنوا و نیویورک آغاز کرد. کمی بعد هم رافائل به طول ۲۷۶ متر و عرض ۳۱ متر ساخته شد. رافائل را از همان ابتدا بسیار بزرگتر و مجلل تر ساخته بودند و فقط در دریای مدیترانه به سفرهای دریایی فرستاده میشد. کمی بعد این کشتی گرانبها نیز میان جنوا و نیویورک سفرهای عظیم دریای اش را با ۱۷۷۵ نفر مسافر آغاز کرد. امکانات امکاناتی که در رافائل و میکل آنژ تعبیه شده بود حیرت انگیز بود. در کشتی رافائل ۸۵۰ خروجی رادیو تلفنی، ۶ استخر شنا، ۷۵۰ کابین، ۱۸ آسانسور، ۳۰ سالن اجتماعات، تالار نمایشی با ۵۰۰ صندلی و باشگاههای ژیمناستیک و پرورش قوای جسمانی و... ساخته شده بود. اما باید به چیزی اعتراف کرد و آن این بود که این دو خواهر زیبارو و پرجاه و جلال، هیچگاه نتوانستند حتی لیرهای برای خطوط دریایی کشتیرانی ایتالیا منفعت به دست بیاورند! چرا که با وجود استقبال زیادی که از این دو کشتی میشد، هزینههای سنگین نگهداری آنها دیگر جایی را برای منفعت باقی نمیگذاشت.
در سال ۱۳۶۲ تصمیماتی برای بازگرداندن رافائل و میکل آنژ به سفرهای دریایی گرفته شد اما هنوز این تصمیم عملی نشده بود که در روز پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۶۲ هواپیماهای عراقی بالاخره در گرماگرم بمباران خارگ و بوشهر آن را هدف موشک قرار داده و به آن آسیب جدی وارد کردند به حدی که رافائل تا نیمه در آبهای کم عمق ساحلی لنگرگاه بوشهر فرورفت. چیزی نگذشت که یک کشتی باری به نام «ایران سلام» (ایران سیام) ناگهان به صورت اتفاقی با آن برخورد کرد و به بدنه اش آسیب جدی رساند و کاری را که هواپیماهای عراقی آغازش کرده بودند تمام کرد؛ رافائل کاملاً در اعماق خلیج فارس غرق شد.
تاریخچه رافائل[ویرایش]
رافائل یک کشتی بود که سر گذشتی غم انگیز ولی شنیدنی داره. درسال ۱۹۷۶ محمد رضا شاه دو تا کشتی توریستی به نامهای رافائل و میکلانژ از ایتالیا به عنوان تسویه بدهی تسهیلاتی که سالها قبل دولت ایران به ایتالیا پرداخت کرده بود وایتالیاییها توانایی بازپرداخت آن را نداشتند دریافت کرد، میکلانژ از رافائل کوچیکتر بود. رافائل بزرگ بود و با عظمت، یک کشتی با شکوه با همه امکانات تفریحی که تو زمان خودش نظیر نداشت، یک کشتی با سالنهای سینما و تئاتر، زمینهای ورزشی، استخر، هتل، تالارهای باشکوه، رستوران و ... هیچ کدوم از کشورهای پیشرفته اون زمان همچین کشتی رو نداشتن.
میگن روزی که رافائل از ایتالیا به سوی ایران حرکت میکنه مردم ایتالیا با اشک رافائل رو بدرقه میکنند.
چون کشورشون مثل ایران پولدار نبود و رافائلی رو که خودشون ساخته بودند مجبور بودند به ایران بفروفشند.
رافائل در میان اشک و اندوه ایتالیا رو ترک کرد و زیبا و خرامان به سوی ایران پیشرفت. البته میکلانژ هم همراه رافائل به ایران اومد اما میکلانژ به هیچ عنوان با رافائل قابل مقایسه نبود.
سرانجام رافائل و میکلانژ به ایران رسیدن. میکلانژ رو به بندرعباس فرستادند و رافائل رو به بوشهر به آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس.
همه در برابرزبیایی و شکوه رافائل شگفت زده شده بودند؛ و الحق که ایتالیاییها حق داشتند به خاطر از دست دادنش گریه کنند.
حالا دیگه رافائل مال ایران بود و خیلیها برای دیدینش به بوشهر میومدن، تا مدتی رو هرچند کوتاه تو این کشتی بگذرونن، جشنهای زیادی تو تالارهای رافائل برگزار میشد، رافائل تو اون زمان تک بود.
تا اینکه انقلاب شد و طولی نکشید که ایران درگیر جنگ با عراق شد. رافائل اما هدف موشکهای عراقی قرار گرفت و اگرچه قابل تعمیر بود اما هیچکس نفهمید چرا کسی اینکار رو برای نجات رافائل انجام نداد. تاجایی که امکان داشت تمامی تجهیزات و امکانات کشتی باز شد بطوریکه سیستم مخابراتی داخل کشتی در پایگاه دریایی بوشهر بعنوان یک تلفن داخلی مورد استفاده قرار گرفت (تا سال ۱۳۸۴ این سیستم فعال بود و اغلب منازل مسکونی در پایگاه با این خط با هم یا با خارج پایگاه ارتباط داشتند)
الآن سالها از اون ماجرا میگذره ولی همچنان اسم رافائل رو تو بوشهر همه جا میبینی و میشنوی اما این پایان داستان رافائل نبود. حالا پس از سالها مسوولین تصمیم گرفتن که رافائل رو از آب بیرون بیارن نه برای اینکه بخوان اونو احیا کنن نه!
رافائل در نیویورک نامها: کشتی رافائل یا کشتی رافائل بوشهر یا تایتانیک ایران
طول: متر۲۷۶ عرض:۳۱متر سال ساخت:۱۹۶۵ ساخت در ایتالیا در کشتی رافائل ۸۵۰ خروجی رادیو تلفنی، ۶ استخر شنا، ۷۵۰ کابین، ۱۸ آسانسور، ۳۰ سالن اجتماعات، تالار نمایشی با ۵۰۰ صندلی و باشگاههای ژیمناستیک و پرورش قوای جسمانی و... ساخته شده بود. اما باید به چیزی اعتراف کرد و آن این بود که این دو خواهر زیبارو و پرجاه و جلال، هیچگاه نتوانستند حتی لیرهای برای خطوط دریایی کشتیرانی ایتالیا منفعت به دست بیاورند! چرا که با وجود استقبال زیادی که از این دو کشتی میشد، هزینههای سنگین نگهداری آنها دیگر جایی را برای منفعت باقی نمیگذاشت. هر چند کسی نمیتواند این نکته را نادیده بگیرد که ایتالیا با اسم و شهرتی که بخاطر دارا بودن این دو کشتی در دنیا صاحب شده بود، دستگاه تبلیغاتی خوبی را برای خودش ایجاد کرده بود.
سرگذشت کشتی رافائل در این شهر در میان کلافی از افسانههای شنیدنی پیچ و تاب میخورد. اینکه چطور شد به ناگاه در صبحی سپیدرنگ به مانند غولی زیبا در کنار ساحل بوشهر ظاهر شود، از کجا آمده بود و عاقبتش چه شد و چرا میگویند برای شهر شگون نداشت... امیدوارم آنچه که در ادامه میآید بتواند ورقی از این کتاب «افسانههای رافائل» بکاهد. چرا که زمانه، روزگاری است که هر چه کمتر افسانه بشنویم بهتر ومنطقی تر زندگی میکنیم و بیشتر رفتارهای مدنی از خود نشان میدهیم هر چند که هیچگاه آتش خنیاگران افسانه سرا خاموشی ندارد و عطش ما برای شنیدنشان نیز همچنین... تولد در دههٔ چهل و پنجاه میلادی، با وجودی که هواپیماهای مسافربری، مسیر اقیانوس آتلانتیک را به خوبی و به سرعت طی میکردند اما در اروپا ایتالیاییها که نمیخواستند شکست و ضعف خود را در صنعت حمل و نقل هوایی پذیرا شوند، به تقویت صنعت دریانوردی خویش پرداختند به همین دلیل مدیران ارشد دریانوردی ایتالیا دستور ساخت دو شاهکار را صادر کردند. شاهکارهایی که پشتوانه اش دولت ایتالیا بود و چیزی نگذشت که به یک پروژهٔ ملی تبدیل شد.
در واقع ایتالیاییها در گرماگرم مسابقهٔ ساخت تجهیزات و توربینها و موتورهای غول پیکری که بویینگها را به هوا میفرستاد، با این دو کشتی نشان میدادند که آنها نیز قادرند پابه پای سایر اروپاییها در صنعت جایگاهی داشته باشند و کشتیهای درجه یکی را برای استفاده طبقهٔ مرفه دنیا تولید کنند. اتاقهای خواب و سالنهای تشریفات رافائل بینهایتلوکش و شیک بودند. حداقل در هر کابین یک حمام و توالت شیک و لوکس که با مرمرهای ایتالیایی تزیین شده بود وجود داشت. همانطور که گفته شد در روی هر کشتی شش استخر، سه تا برای بزرگسالان و سه تا برای کودکان ساخته شده بود. سالن تفریحاتی هم ساخته شده بود که مخاطبین به محض ورود به آن، با چلچراغهای غول آسای کریستال بسیار گرانقیمتی مواجه میشدند. در کنار اینها دو سالن نمایش بزرگ هم ایجاد شده بود که در هر کدام دو تلویزیون بزرگ قرار داده بودند. این رافائل که چنین امکانات افسانهای داشت بارها در دنیا به دلایل مختلف رسانهای شد. از جمله در سال ۱۹۶۶ یک زن ثروتمند دو ماشین شیک و گرانقیمتش را روی عرشهٔ بزرگ و وسیع کشتی آورد و در آنجا یک کورس مسابقه برگزار کرد.
در سال ۱۹۷۰ هم یک کارگردان ایتالیایی قسمتی از یک فیلم سینمایی اش را در این کشتی تهیه و ضبط کرد. بعدها در همین سال بود که به درخواست عدهای از مسافرین قسمتی از سالن بزرگ نمایش کشتی تبدیل به زمین بازی اسکیت روی یخ شد. هر چند که سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۹ ش) رافائل با یک نفتکش نروژی در اقیانوس تصادف کرد و به قول ایتالیاییها کشتی شان چشم زخم خورد! بدبیاری و بحران گفته شد که هیچکدام از دو کشتی میکل آنژ و رافائل برای مالکینش تولید پول و ثروت نمیکردند و دولت ایتالیا با سوبسید بالایی این دو کشتی پرخرج را زنده نگاه میداشت.
در واقع دولت ایتالیا برای هر مسافر رافائل ۷۰۰ دلار سوبسید پرداخت میکرد. رافائل با اینکه نُه سال بعد در سفرهای دریایی در اقیانوسهای دیگر هم مورد استفاده قرار گرفت اما باز هم هزینههای گزاف و سرسام آورش به مانند خواهر دو قلویش، میکل آنژ اجازه نمیداد که این کشتی به سوددهی برسد. بحران نفت در ۱۹۷۴ (۱۳۵۴ ش)، باعث افزایش ۲۱۷ درصدی(!) هزینههای کشتی برای دولت ایتالیا شد. روزنامههای ایتالیایی آغاز به انتقاد کردند و نوشتند که چرا باید پول مالیات دهندگان ایتالیایی برای «زنده نگاه داشتن خاطرات دورانعهد عتیق و رمانتیک بازی دولت» به این شکل هزینه شود. با فشار پیاپی مطبوعات بالاخره دولت ایتالیا در ۱۹۷۵ اعلان کرد که قادر نیست که برای حفظ این دو کشتی روزانه ۱۰۰ میلیون لیره پرداخت کند. در بهار ۱۹۷۵ بود که دولت ایتالیا رسماً اعلام کرد که خطوط کشتیرانی ایتالیا نمیتواند کمکهای دولت را دریافت کند. این سخن به معنای مرگ این دو خواهر بود. در۲۱ آوریل ۱۹۷۵(دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۵۴) رافائل برای آخرین بار بدون هیچ تشریفاتی، غمگینانه بندر نیویورک را به سمت ایتالیا ترک کرد. ر ۳۰ آوریل هم برای آخرین باردر بندر جنوا لنگر انداخت و بعد از ۱۱۳ بار سفر دریایی به نیویورک از حرکت کناره گرفت. سه ماه بعد هم میکل آنژ به او در بندر کم رونقی به نام لاسپیزا پیوست و هر دو درآنجا به خاموشی فرو رفتند. در ۱۹۷۶ (تابستان ۱۳۵۵)صاحب شرکتی آمریکایی به نام «هوم لاین» حاضر شد در قبال خرید این دو کشتی مبلغ خوبی را بپردازد اما به شرطی که دولت ایتالیا اجازه بدهد این دو کشتی در همان مسیر ایتالیا، نیویورک سفر کند و از خدمههای ایتالیایی استفاده شود. اما شرکت خطوط دریای ایتالیا از آنجایی که نمیخواست بار دیگر مورد انتقاد رسانه هایانی کشور قرار بگیرد که چرا باز این دو کشتی در ایتالیا به حرکت در آمدند، به این پیشنهاد توجه نکرد و اعلام کرد که این دو کشتی را میخواهد به بیرون کشور بفرستد. یک خرید عجیب اما چیزی نگذشت که سروکلهٔ خریدار دوم در پاییز سال ۱۹۷۶ (پاییز ۱۳۵۵) پیداشد: شاه ایران، محمد رضا شاه پهلوی؛ مردی که بلندپروازیهایش در دنیا معروف شده بود و همه میدانستند که با ثروت افسانهای که از پول فروش نفت در خزانه ایران جمع شده، او خریدار دست به نقد تمامی تسلیحات و امکانات نظامی و مدرن دنیاست. بی دلیل نبود که شاه ایران به نام «امپراتور نفت» تصویرش روی جلد مجلهٔ معتبر تایم منتشر شده بود. این شاه مغرور که خبر نداشت که کمتر از دو سال دیگر سلطنتش برچیده خواهد شد، به طرف ایتالیایی اعلام کرد که میخواهد این دو کشتی را بخرد تا آنها را به محلی تبدیل کند که کارگران شرکت نفت، پرسنل نیروی دریایی و کارآموزان ارتش ایران در آنجا و در ایام تعطیلات و مرخصی شان استراحت کنند. خطوط دریایی ایتالیا مانعی در این معامله مشاهده نکرد. مهم این بود که کشتی از ایتالیا بیرون میرفت و جنجال معترضین خاموش میشد. بالاخره در آذر ماه ۱۳۵۵ کشتیها به ایران فروخته شد.
به نظر میرسید ایران معاملهٔ خوبی با ایتالیاییها کرد. رافائل در سال ۱۹۶۵ تا ۹۰ میلیون دلار نیز قیمت گذاری شده بود اما ایتالیاییها از سرناچاری و اجبار و شرایط بحرانی اقتصادی شان، ده سال بعد رافائل و میکل آنژ را که حدود ۴۵ میلیون دلار قیمت واقعی داشتند هر کدام به مبلغ دو میلیون دلار به ایران فروختند! باا ینکه گفته میشود دلالان ایرانی/ ایتالیایی هم در این معامله عجیب نقش خود را برای ارزان خریدن این کشتی خوب ایفا کردند اما میگویند که ایتالیاییها قول کمک ومساعدت مالی زیادی از شاه ایران برای عبور ازبحران مالی شان گرفتند. هنوز که هنوز است ایتالیاییها و مورخان شان دولت و مسئولانشان را به خاطر این معاملهٔ عجیب که این کشتیها را به ثمن بخس به ایران فروختند تمسخر میکنند. در واقع برندهٔ واقعی این معامله ایرانیها بودند که این دو جواهر اقیانوس پیما را به بهترین قیمت از خطوط بینالمللی بیرون کشیدند و از آن ایران کردند. ورود به خلیج فارس معروف است روزی که قرار بود رافائل و میکل آنژ ایتالیا را برای همیشه ترک کنند عدهٔ زیادی از مردم ایتالیا در بندر جنوا جمع شده بودند و با چشم گریان با کشتیها وداع کردند. در بهار ۵۶ بود که دوخواهر زیبای دوقلو قدم به آبهای گرم خلیج فارس گذاشتند. این دو کشتی به محض ورود به آبهای خلیج فارس از یکدیگر جدا شدند. میکل آنژ در بندر عباس لنگر انداخت و رافائل، این کاخ شناور با ۵۰ خدمهٔ ایتالیایی و با افزایش ظرفیت در حد سکنای ۱۸۰۰ نفر در بندر بوشهر پهلو گرفت. به محض ورود رافائل به بوشهر، مردم شهر دسته دسته به دیدار مهمان جدید و چشم نوازشان میآمدند و با آن عکس میگرفتند و ساعتها در کنارش مینشستند وتماشایش میکردند. کسی اجازهٔ حضور در آن نداشت تا وضعیت کشتی دقیقاً اعلام شود. دقیقاً کسی نمیدانست که حضور این کشتی به چه دلیل در بوشهر رقم خورده است. در سال۱۹۷۸ به شاه پیشنهاد شد که از این کشتی استفاده تجاری نیز بشود و آن را برای مسافرین ثروتمند و اشراف منش ایرانی و خارجی بازسازی کرده و به سفرهای دریایی گسیل داشته و با کاهش ظرفیتش به ۱۳۰۰نفر برای کشور یک منبع درآمد ایجاد کنند. شاه پذیرفت. زوال هیئتی که بدین منظور از ایتالیا برای انجام و بررسی این کار آمده بود بلافاصله متوجه وضعیت نامطلوب کشتی شد. بدنهٔ کشتی به شدت در همان یکسال پهلوگرفتن و کار نکردن و تعطیلی تأسیسات کشتی، بر اثر میزان بالای رطوبت و رسوبات آب دریا زنگ زده و تخریب شده بود. چوبهای عرشهٔ مجلل کشتی توسط آفتاب داغ و سوزان بندر بوشهر تغییر حالت داده و دفرمه شده بود و از همه وحشتناک تر موشهای بندر بوشهر بودند که در داخل کشتی به شکل دیوانه واری زیاد شده و از درون کشتی را جویده و پوسانده بودند. با سقوط سلطنت محمدرضا شاه پهلوی و پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تغییر شرایط قراردادها و جامعه، خدمهها و نیروهای ایتالیایی کشتی که نقش مهمی در نگهداری و حفظ تأسیسات کشتی داشتند رافائل را رها کرده و به ایتالیا بازگشتند. این باعث شد که روز به روز وضعیت تأسیسات و ظاهر کشتی نامطلوب تر شده و عدهای از این فضا استفاده کرده و دست به تاراج اموال عمومی کشتی بزنند. اوضاع عجیبی شده بود.
از آن قصر سفید کمتر نور شکوه و آبادی به چشم میخورد. به نظر میرسید رافائل در کنار ساحل بوشهر رها شده تا به صورت یک آهن قراضه فروخته شود. زمزمههایی نیز شنیده میشد که قرار است این کشتی توسط واسطههای غیر ایتالیاتی به ایتالیا بازگرداند شود. مرگ در سال ۱۳۶۲ تصمیماتی برای بازگرداندن رافائل و میکل آنژ به سفرهای دریایی گرفته شد اما هنوز این تصمیم عملی نشده بود که در روز پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۶۲ هواپیماهای عراقی بالاخره در گرماگرم بمباران خارگ و بوشهر آن را هدف موشک قرار داده و به آن آسیب جدی وارد کردند به حدی که رافائل تا نیمه در آبهای کم عمق ساحلی لنگرگاه بوشهر فرورفت.
تصویر بازسازی شده کشتی رافائل هنگامی که توسط همواپیماهای عراقی بمباران شد...
چیزی نگذشت که یک کشتی باری به نام «ایران سلام» (ایران سیام) ناگهان به صورت اتفاقی با آن برخورد کرد و به بدنه اش آسیب جدی رساند و کاری را که هواپیماهای عراقی آغازش کرده بودند تمام کرد؛ تصویر شبیهسازی کشتی رافائل هنگامی که با کشتی باری ایران سیام برخورد کرد..
رافائل کاملاً در اعماق خلیج فارس غرق شد و آن گاه مورد هجوم بیشتر عدهای ازغواصان محلی واقع شد. عدهای از این افراد که خبر از گنجینههای درون کشتی داشتند، آثار گرانبها و هنری ای که هنوز در کابینها و سالن اجتماعات کشتی و رستورانهایش باقیمانده بود را به یغما بردند. بدین ترتیب کشتی اقیانوس پیمای رافائل بیشتر از هفت سال نتوانست در کنار سواحل جنوبی ایران دوام بیاورد و خیلی زود به افسانهای غریب تبدیل شد.
کشتی میکل آنژ اما سالم باقیماند و ظاهراً تا سال ۱۹۹۱ در ایران باقیماند اما بعد به دلیل مستهلک شدن زیاد به یک شرکت اوراق چی پاکستانی/ بنگلادشی فروخته شد تا اوراق شود. ساین بهزاد، یکی از آخرین ساکنین رافائل دربارهٔ مسامحه و غفلتی که در مورد رسیدگی و حفظ این کشتی اتفاق افتاده بود، و دربارهٔ اوضاع واحوال کشتی در آن زمان نوشته است: «من در آن زمان در سالهای ۷۸ و ۷۹ دو سال در کشتی زندگی کردم. بعد از انقلاب اسلامی و سقوط شاه، کشتی در بندر بوشهر به حال خود گذاشته شده بود. متأسفانه کشتی توسط عدهای غارت شد. جلبکهای ساحلی هم باعث شد که کشتی به شدت تخریب شود. رافائل در زیر آفتاب بندر بوشهر پوسید و به محلی برای حکمفرمایی موشها تبدیل شده بود.» این افسر کشتی رافائل نوشته است: «در دوران یکی از آتشبسهای ابتدایی جنگ ایران و عراق رافائل به عنوان یکی از مناطق و اهدافی که ممکن است مورد بمباران عراق واقع شود اعلام شد. به همین دلیل کشتی را توسط یک یدک کش۱۰۰۰ متر در کنار ساحل جابجا کردند و بعد توسط گروهی از تفنگدارن نیروی دریایی مورد محافظت قرارش دادند. اما با این وجود در یکی از روزهای جنگ ایران و عراق کشتی توسط یکی از موشکهای هواپیماها مورد اصابت قرار گرفت ... رافائل یکی از بزرگترین و بهترین جاهایی بود که من دوسال از عمرم را درآنجا گذراندم. بعداز این همه سال، هنوز که هنوزاست کلید کابین خودم در کشتی رافائل را در جاسویچی ام حفظ کردم...»
امروزه علیرغم شایعاتی که وجود دارد رافائل دیده نمیشود و زیر۷ متر آب، در فاصلهٔ دو کیلومتری نیروگاه اتمی قرار گرفته است. اما چیزی که جالب است خاطرهٔ این کشتی است که امروزه روز باقیمانده است و بسیاری با هر جذر و مد و پدیدار شدن جسمی از زیر آب میگویند رافائل از آب درآمده... در بوشهر به بهانههای مختلف یادی از این کشتی میشود. پوسترهای این کشتی در ابعاد بزرگ منتشر شده و به فروش میرسد. در خیابان ساحلی شهر نیز رستورانی با معماری جدیدی ساخته شده که صاحب خوش ذوقش نامش را به یاد آن کشتی رافائل گذاشته و در آن مرغ سوخاری کنتاکی(!) عرضه میکند. در مقابل این محل بقایای کشتی است که عدهای میگویند این همان رافائل معروف است در صورتی که این تپهٔ فلزی که هر از چند مدت، سر از آب در میآورد بقایای همان کشتی «ایران سلام» یا «ایران سیام» است که ۴۰ متر از بدنه اش بیرون آب آمده است و امروزه مکانی برای ماهیگیران شهر شده است.
اما چه شد رافائل، این جواهر گرانبهای اقیانوسهای گرم جهان و این ثروت ملی ایرانیان که زمانی از کنار برجهای دوقلوی نیویورک، خرامان و دودکنان و بوق زنان رد میشد، چه پیش از غرق شدن و چه پس از فرو رفتنش در اعماق آبهای بوشهر این چنین مورد اهمال ما واقع شد وتنها خاطرهای و یادی مبهم از آن باقیمانده است. آیا ماجرای رافائل یک درس بزرگ برای جامعه ما برای حفظ و نگهداری آثار فرهنگی، تاریخی اش نیست؟ نسبت به خودمان بی رحمیم همانطور که نسبت به آثار ملی مان بی رحم تر. دقیقاً برای رافائل همان اتفاقی افتاد که امروز برای بافت قدیم بوشهر و کتیبهٔ سنگ نوشته خارگ روی داد. صدای بوق بلندی میآید، این بار صدای بوق یک کشتی نیست، صدای بوق بلند یک هشدار است. هشداری به همهٔ ما. به خود آییم.
دستهبندی: کشتی رافائل
آذر ماه ۱۳۹۲
تایتانیک ایرانی از عمق آبهای خلیج فارس بیرون آورده خواهد شد
کشتی رافایل پس از گذشت ۳۰ سال، از اعماق خلیجفارس بیرون کشیده میشود.
به گفته مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست، با توجه به این که متخصصان کشورتجربه عملی برای خارجسازی کشتیهای غولپیکر ازعمق دریا نداشتهاند، هماکنون نمایندگان قوه مجریه و ارتش درحال بررسی و استخراج دستورالعملهای لازم و دستیابی به توافق با نیروی دریایی ارتش در این زمینه هستند
، «عبداله گل افشان» یا همان کاپیتان «ایلوت ایرانی» که کشتی مسافری- تفریحی «رافایل» را به ایران آورد و خود نیز شاهد بمباران آن توسط هواپیمای عراقی در زمان جنگ و فروماندنش در آبهای جنوب کشور بود؛ عبدالله همان قدر برای بسیاری از ایرانیها ناشناخته است
رافایل شش سال بعد از آن که به سواحل ایران آمد، آرام آرام به زیر آب رفت، تکهتکه شد و مانند عروسی جان باخته و زنگ زده، نزدیک بوشهر زیر آب خفت. فرورفتن این کشتی تفریحی که بزرگترین کشتی مغروق درخلیج فارس است تا امروزهم اثرات و پیامدهایی برای تردد کشتیها و محیط زیست دریایی کشورداشته است.
قرار است، رافایل پس از دقیقاً ۳۰ سال و ۳۰ روز، از خواب شیرین بیرون بیاید و دولت با کمک متخصصان مجرب و تجهیزات نیروی دریایی ارتش، این کشتی را از آبهای بوشهر خارج کند.
به گفته مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست با توجه به بررسیهای انجام شده، نیروی دریایی ارتش توان بررسی محاسبات و انجام این کار را دارد. اگرچه تجربه ناموفق خارج سازی نفتکش «سونگ بونگ» کره جنوبی ازعمق آبهای جزیره خارگ سبب شده تا مسوولان کشوربا احتیاط بیشتری دربارهٔ رافایل برنامهریزی کنند.
بر اساس برنامه ریزیهای انجام شده، احتمالاً تا پایان سال ۹۲ این عملیات به پایان برسد و تایتانیک ایرانی بار دیگر خورشید را به نظاره بنشیند.
- تغییرمسیر [[برشکاری و تیکه تیکه کردن کشتی رافائل و تخریب محیط زیست دریایی
…فیلم سرگذشت رافائل از مانی که در اسکله بوشهر لنگر انداخته بود تا به امروز و هشدار جدی که رافائل بواسطه بعضی از افراد سودجو و فرصت طلب در حال برش و تیکه تیکه کردن و فروش می باشد و بدنبال آن تخریب سکونت گاه و محیط زیست دریایی توسط آنها صورت می گیرد.
دانلود رمان و کتاب های جدید
تالار نقد نگاه دانلود