•وقتی عمل خلافی از کودک سر میزند، هرگز نباید به خشونت توسل جست و اگر مواخذه در این مورد ضروری به نظر میرسد، باید سعی شود که باز خواست و احیانا توبیخ حتی مودبانه لفظی در جمع دوست و آشنا و سایر کودکان انجام نگیرد. زیرا ممکن است کودک تحقیر شده و با ایجاد عقده حقارت در وی ، نتیجه مطلوبی که مورد دلخواه است بدست نیاید.
•توبیخ و ماخذه باید همراه با لطف و محبتی آمیخته شده که کودک ضمن توبیخ احساس نکند که محبت والدین را از دست داده، زیرا محبت و نوازشهای به جای والدین و مربی در سازندگی شخصیت کودکان و جلوگیری از انحرافات و ارتکاب آنان به اعمال خلاف نقش معجزه را دارد.
•اگر در مورد جلوگیری از بعضی تخلفات والدین و مربیان مجبور هستند که ترس و رعبی در دل کودک برانگیزند، باید این ترس به طور مثبت انجام شود.
•والدین باید در رفتار کودکان خود حس مسئولیت و حمایت را در کودکان بزرگتر برانگیخته ، حتی در کارهای شخصی نیز از آنان کمک بگیرند.
•والدین باید در امتناع صحیح غرایز و ساختن شخصیت مثبت و ایجاد تعادل و آرامش در روان کودکان ، از هر وسیله ممکن استفاده نموده و در انهدام عوامل منفی و مخربی که در سر راه آنان قرار دارد، بکوشند زیرا اگر کودک دارای شخصیت مثبت بوده و آرامش روحی داشته باشد، دیگر تخلفی وجود نخواهد داشت که مساله تنبیه بدنی و مواخذه و توبیخی را بوجود آورد.
•والدین و مربیان باید با اعمال و رفتار صحیح ، در دل کودکان محبت و علاقه دوستانهای نسبت به خود ایجاد نمایند. زیرا اگر کودکان ، والدین و مربی را نسبت به خود دوست و دلسوز احساس کردند اولا مشکلات خود را به راحتی با آنان در میان خواهند گذاشت، ثانیا از مواخذاتشان دلگیر و ناراحت شده و پند و اندرزهایشان را با میل و رغبت به کار خواهند بست.
•نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که والدین و مربیان نباید به هیچ وجه هنگام توبیخ و مواخذه کودک ، محسنات و خوبیهای سایر کودکان را به عنوان سرکوفت به رخ کودک بکشند. زیرا این عمل نیز علاوه بر اینکه موجب تحقیر کودک میشود، جلو تقویت اعتماد به نفس او را گرفته و به عصیان و اعمال انتقامجویانه وا میدارد.
•یکی از مواخذات و تنبیهات غیربدنی با بیاعتنایی میباشد که نباید در مورد کودکان استمرار داشته باشد. زیرا اثرات سو بیاعتناییهای ممتد کمتر از تنبیه بدنی نیست.
•دیگران را دوست بدارید و کودکان خود را به دوست داشتن دیگران عادت دهید.
•توبیخ و ماخذه باید همراه با لطف و محبتی آمیخته شده که کودک ضمن توبیخ احساس نکند که محبت والدین را از دست داده، زیرا محبت و نوازشهای به جای والدین و مربی در سازندگی شخصیت کودکان و جلوگیری از انحرافات و ارتکاب آنان به اعمال خلاف نقش معجزه را دارد.
•اگر در مورد جلوگیری از بعضی تخلفات والدین و مربیان مجبور هستند که ترس و رعبی در دل کودک برانگیزند، باید این ترس به طور مثبت انجام شود.
•والدین باید در رفتار کودکان خود حس مسئولیت و حمایت را در کودکان بزرگتر برانگیخته ، حتی در کارهای شخصی نیز از آنان کمک بگیرند.
•والدین باید در امتناع صحیح غرایز و ساختن شخصیت مثبت و ایجاد تعادل و آرامش در روان کودکان ، از هر وسیله ممکن استفاده نموده و در انهدام عوامل منفی و مخربی که در سر راه آنان قرار دارد، بکوشند زیرا اگر کودک دارای شخصیت مثبت بوده و آرامش روحی داشته باشد، دیگر تخلفی وجود نخواهد داشت که مساله تنبیه بدنی و مواخذه و توبیخی را بوجود آورد.
•والدین و مربیان باید با اعمال و رفتار صحیح ، در دل کودکان محبت و علاقه دوستانهای نسبت به خود ایجاد نمایند. زیرا اگر کودکان ، والدین و مربی را نسبت به خود دوست و دلسوز احساس کردند اولا مشکلات خود را به راحتی با آنان در میان خواهند گذاشت، ثانیا از مواخذاتشان دلگیر و ناراحت شده و پند و اندرزهایشان را با میل و رغبت به کار خواهند بست.
•نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که والدین و مربیان نباید به هیچ وجه هنگام توبیخ و مواخذه کودک ، محسنات و خوبیهای سایر کودکان را به عنوان سرکوفت به رخ کودک بکشند. زیرا این عمل نیز علاوه بر اینکه موجب تحقیر کودک میشود، جلو تقویت اعتماد به نفس او را گرفته و به عصیان و اعمال انتقامجویانه وا میدارد.
•یکی از مواخذات و تنبیهات غیربدنی با بیاعتنایی میباشد که نباید در مورد کودکان استمرار داشته باشد. زیرا اثرات سو بیاعتناییهای ممتد کمتر از تنبیه بدنی نیست.
•دیگران را دوست بدارید و کودکان خود را به دوست داشتن دیگران عادت دهید.