VIP روزهای تنهای | آرزو فیضی کاربر نگاه دانلود

[AREZOO.F]

چه روز زیبای بود دیدنت زیر باران بهاری, چه تصویر بی نظیری بود وقتی موهای آشفته و خیست را مرتب کردی
چه بی تکرار بود ریتم قلبم وقتی چشمانت با چشمانم یکی شد
چه روز زیبای بود
روزی که تو آمدی

آرزو

 

[AREZOO.F]

یادت از ذهنم خارج نمی شود, تو کیستی غریبه!
تو را از همان روز بهاری زیر باران که دیدم ,من دیگر من نشدم
شعله ای که در قلبم زبانه می کشد من را گرم و آتشین می کند
دلم آتش می گیرد وقتی حتی نامِ زیبایت را نمی دانم
تو کیستی غریبه؟
تو کیستی که حالا شدی تمام قلبم
تو کیستی که مانند خون در رگهای حیاتی زندگیم به جریان افتادی؟
تو کیستی و من کجا تو را بیابم؟
هر روز به همان پارک می روم به امید یافتنت,اما نیستی!
تو کجایی.....

آرزو

 

[AREZOO.F]

روزها سپری می شود و چهره زیبایت از ذهنم خارج نمی شود
خدا چقدر نقاش ماهر و زبر دستیس که تو را این گونه هنرمندانه خلق کرده است
دوباره زیر باران قدم می زنم و با یادت بغض به گلویم چنگ می زند.
روزی تو را خواهم یافت ای غریبه!

آرزو

 

[AREZOO.F]

حالا روزها گذشت است و من هر شب را به امید دیدن دوباره ات صبح می کنم.
چه دردی ست، عاشق شوی آن هم فقط با یک نگاه!
عاشق مردی که تمام سهمت از او رویا بیشتر نخواهد بود!
امروز بعد یک سال دلم دوباره هـ*ـوس رفتن به آن پارک شور انگیز را کرد، چه تداخل زیبای که امروز هم باران از آسمان پر اشک می بارد.
قدم در پارک می گذارم و دوباره چهره زیبایت را در خیالم تداعی می کنم. با لبخند و با قلبی پر شور به سمت نیمکت افسانه ای می روم.
عجیب دلم گواه دوباره دیدنت را می دهد ای شاهزاده گم گشته خیال من!
آرزو