علمی روزگار جوانی

  • شروع کننده موضوع MILAD_A
  • بازدیدها 138
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

MILAD_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
27,940
امتیاز واکنش
17,247
امتیاز
995
محل سکونت
تجریش
635039616730175086.jpg
بازی رایانه ای
[h=2]روزگار جوانی[/h] منطق حکم میکند هیچ گاه گذشته یک فرد را ملاک رفتارهای کنونی وی قرار ندهیم. یعنی نباید براساس رفتار و رویه گذشته دیگری، نگاهی پیشداورانه داشت و قضاوت کرد.



اثر تازه استودیوی People Can Fly، عناوین عمدتا خوب مانند Bulletstorm را در کارنامه دارد و در عین حال عناوین تجربیات جالبی را برای سازندگان رو می کند.
تازه ترین عنوان در سری بازی های ابزار جنگ با تعداد قابل توجهی از شناسه های این فرنچایز وداع کرده و سعی در تثبیت نامی در خور خود دارد.

از ظاهر بازی گرفته تا گیم پلی، دستخوش تغییرات اساسی شده است که برخلاف بسیاری از ریبوت های ماه های اخیر، می توان به ضرس قاطع اذعان کرد که بیشتر آنها به کام مخاطبان خوش می نشیند حتی با این که این قسمت صلابت و عظمت دیگر قسمت ها را ندارد، اما چنان جنب و جوشی در آن موج می زند تا آن را تبدیل به سرآغازی خوشایند برای این سری فوق العاده محبوب کند.
این قسمت بازیکن را در هیبت دو کاراکتر محبوب این سری، یعنی ستوان دِیمون بِرد و سرباز آگوستوس کول قرار می دهد.

داستان پیش از قسمت اول سری ابزار جنگ رخ می دهد. دو قهرمان ما را، زنی به نام سوفیا هندریک و مردی به نام گَرون پَدوک همراهی می کنند. سوفیا سربازی عادی است، اما پَدوک گذشته ای پیچیده دارد.
او یک سرباز روس است و در جنگی که مدتی پیش از «روز اضطرار» رخ داده، وطن خود را به کاگ ها باخته است و حالا او و بسیاری دیگر از هموطنانش لباس رزم کاگ ها را به تن کرده و با دشمنی بس عظیم تر نبرد می کنند. این چهار نفر به جرم شلیک موشک نظامی، برخلاف دستورات صادره، برای نابودی کارن، یکی از لوکاست های خونخوار محاکمه می شوند.

به مرور و با فلش بک های متعدد، از چگونگی ماجرا و رسیدن به آن نقطه باخبر می شویم، سپس بازی از ادامه دادگاه نظامی از سرگرفته می شود. در عنوان قبلی استودیوی PCF یعنی «توفان گلوله» شاهد ضعف داستان بودیم و بیش از این که عنوانی مخصوص بزرگسالان و مفرح ببینیم، با آماج دشنام های احمقانه طرف بودیم. خوشبختانه در این بازی شاهد فاجعه ای مشابه نیستیم، اما باز هم PCF از خلق یک داستان به یاد ماندنی باز می ماند؛ گرچه با وجود داستان ضعیف قسمت سوم ابزار جنگ نمی توان بر آن خرده گرفت.

کارن نهایت سطحی بودن یک کاراکتر منفی را به نمایش می گذارد. جز چند لحظه نادر، چهره او را نمی بینیم و مبارزه انتهایی بازی با او نیز از ضعیف ترین قسمت های بازی به شمار می رود. شخصیت سرهنگ اِزرا لومِس که اعضای جوخه کیلو را محاکمه می کند، اندکی به جذابیت بازی می افزاید، اما او نیز قربانی از هم گسیختگی داستان شده و در ذهن بازیکن ماندگار نمی شود. از جذابیت نسخه های قبل شوخی های کلامی شخصیت ها بود که در این قسمت بشدت کاهش یافته و فقط برخی سخنان کنایه آمیز پَدوک می تواند خنده بر لب بازیکن بنشاند.

غیر از داستان، گرافیک بازی عالی از آب درآمده و حداقل از نظر هنری یک سر و گردن بالاتر از نسخه های قبلی است. تکسچرها نسبت به نسخه قبلی نرم تر شده و گاهی چهره شخصیت ها به نظر کارتونی می آید، اما در عوض رنگ ها بشدت شادتر شده و دیگر از آن ظاهر کهنه و پوسیده خبری نیست. انیمیشن ها از قبل بهتر کار شده اند.

سریع تر شدن برخی آنها مانند انیمیشن تغییر سلاح، حالتی مصنوعی تر از گذشته به کار داده، اما در عوض ترنزیشن هایی مانند پریدن از روی سنگرها خیلی بهتر و قابل باورتر از قبل کار شده اند.

صداپیشگان به بهترین شکل ممکن از پس کار خود برآمده اند و قطعا اگر دیالوگ های بهتری در اختیار داشتند شاهکار می آفریدند. موسیقی این قسمت اگر بهتر از قبل نباشد، بدتر نیست. تمپوهای تند و کند آن، به یک اندازه هیجان و وحشت می آفریند.

گیم پلی این قسمت تغییر زیادی کرده است. ابتدا باید به جذاب ترین الگوی اضافه شده به بازی اشاره کرد. در هر قسمت از مراحل، پیش از این که مبارزه آغاز شود، علامت نیروهای کاگ با نوری قرمز رنگ روی دیوار نقش می بندد. این علامت ها که بیانگر ماموریت های آشکار شده (یا Declassified Missions) است، شرایط ویژه ای را برای نبرد در آستانه وقوع تعیین می کند که باید حتما از پس آنها بربیایید. در غیر این صورت باید آن قسمت را از ابتدا آغاز کنید.

این شرایط که هرکدام به نوعی کار را مشکل می کنند، شامل شرط استفاده از یک یا چند سلاح خاص، پیشروی با کمترین مهمات، مه گرفتگی و گرد و خاک که جلوی دید را می گیرد و... می شود. این شرایط شدیدا به جذابیت این قسمت افزوده و آن را به عنوان یک تجربه نو متمایز می کند. سیستم امتیازدهی خاصی هم مشابه با آنچه در توفان گلوله دیدیم به بازی اضافه شده است.

به این صورت که در هر مقابله، هرقدر از «هنز» خود بهره گرفته و بهتر دشمنان را قلع و قمع کنید، ستاره های بیشتری عایدتان خواهد شد. این ستاره ها در امتیاز نهایی شما در بخش چندنفره اثرگذار خواهند بود. قسمت Horde بسط یافته و در شکل چند مرحله در قسمت داستانی نیز به کار گرفته شده است.

در این مراحل خاص وظیفه دارید با حفظ سازه های دفاعی و نصب مسلسل های ایستگاهی در برابر یورش دشمنان مقاومت کنید. سیستم جایگیری و حضور دشمنان نیز مرتب تغییر کرده و در نتیجه هوشیاری و سازگاری با شرایط بهتری را از بازیکن طلب می کند.

هوش مصنوعی دشمنان واقعا خوب است و چند لحظه تامل در یک نقطه می تواند به دور زده شدن حتمی توسط دشمنان و مرگ منجر شود. هوش مصنوعی همراهان هم در بیشتر اوقات بخوبی کار می کند، اما گاهی، مخصوصا زمانی که زخمی می شوید، خیلی ضعیف عمل می کند.
کسب تعداد خاصی ستاره در بخش داستانی، قسمت Aftermath را باز می کند که وقایع رخ داده برای کول و بِرد در خط داستانی قسمت سوم را بازگو می کند.

این قسمت با گرافیک نسخه قبلی ارائه می شود. در حالی که ممکن است دیدن این دو شکل ظاهری در کنار هم به مذاق بعضی ها خوش نیاید، برخی دیگر آن را یک یادآوری دلچسب از خاطرات گذشته خواهند خواند.

در این قسمت فقط می توانید دو سلاح همزمان در اختیار داشته باشید که با دکمه Y عوض می شوند. نارنجک نیز به دکمه LB الصاق شده است. حالت Survival جای حالت Horde را گرفته و مد Free-For-All نیز به این قسمت افزوده شده است.

با وجود جذابیت های خاص، اما استفاده از نقشه های تکراری و مدهای تکراری (Overrun همان Survival است، اما با حضور رقبای انسان) بخش چندنفره را از ریخت انداخته است. در نهایت این عنوان را بی بروبرگرد به تمام هواداران این سری توصیه می کنیم. با وجود کاستی هایش، Judgment هویتی تازه به این سری داده که خیلی به آن نیاز داشت.

عنوان انگلیسی بازی:
Gears of War: Judgment
پلتفرم: Xbox360
ناشر: Microsoft Game Studios
سازنده: Epic Games / People Can Fly
سبک: شوتر تاکتیکی سوم شخص
 

برخی موضوعات مشابه

Z
پاسخ ها
0
بازدیدها
317
Zhinous_Sh
Z
بالا