- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
زن /zan
واژة فارسی زن در اوستا به صورت های gnā به معنی «همسرِ ایزد»، , ~ jnā -gәnā، « همسر، زن» و نیز jaini- «همسر» آمده است. در متن های فارسی میانه نیز صورت های zan «زن، همسر» وziyānag «زن جوان» موجود است. در متن گزیده های زادسپرم (بخش اول، فصل 18) که به «گزینش زن خوب، بنابر آرزوی خود و خواست پدران ...» اختصاص دارد، آمده:
ēn-iz paydäg kū ka-š pidar ōy rāy zan xwāst zardušt be ō zan pahilkārd kū-m rōy be nimāyē kū tā-š čihrag ēwēnag <ud> brahm <wēnād> ēn-iz kū-š čihrag hu-ārzōg ayāb nē šnāsād.2. u-š zan rōy azišabar wašt. 3. Ud zarduxšt guft kū: kē wēnišn az man abāz gīred, nē warzēd ān ī man tarsagāhīh
«این نیز پیداست که هنگامی که پدر برای او زن خواست، زردشت به زن خطاب کرد که: باید روی به من بنمایی! برای اینکه چهره و رخسار و رفتار او را ببیند و اینکه چهرة او دلپسند است یا نه بشناسد2. زن از او روی برگردانید3. و زردشت گفت که: « کسی که روی از من بازگیرد، مرا احترام نورزد» (راشد محصل،1385).
واژة زن در متن های فارسی میانة ترفانی[zan[ zn، و پارتی [žan،[ jn، باقی مانده است. صورت های ذکر شده همه برگرفته ازریشة هند و اروپایی nhaé gw* «زن» است، از این ریشه با دیگر زبان های هند و اروپایی مشترک هستیم، مانند: ایرلندی کهن ben«زن، همسر»، انگلیسی کهن cwene «زن، مونث، بنده، روسپی» که واژة quean در انگلیسی معاصر برگرفته از آن است، ژرمنی کهن علیا quena «همسر»، گوتی qinō ، پروسی کهن genna «همسر»، اسلاوی کهن کلیسایی žena «همسر»، روسی ženā «همسر» یونانیγυνή «همسر» ارمنی kin«همسر»، هیتی sal-ni «زن»، لووی (زبانی مرده از شاخة آناتولی یکی از زبانهای هند و اروپایی)unatii- wanatii- ~«زن»، سنسکریت gná «ایزد بانو،الهه»، jáni- «زن، همسر»، تخاریA śäm «زن»، تخاریB anaś «زن». همین ریشه با کشیدگی e، nhaē gw* این صورتها در متون آمده : ایسلندی کهن kvæn «همسر»، انگلیسی کهن cwēn « زن، همسر، شریک» ( که انگلیسی qeen برگرفته از همین صورت است)، گوتی qēns «همسر»، اوستایی jāni- «همسر»، سنسکریت jáni- «همسر»(←Mallory:648).
در اوستا واژهه ای دیگری به معنی «زن، همسر» آمده، که در فارسی کنونی باقی نمانده است، اما برخی از آنها با دیگر واژهه ای زبان های هند و اروپایی معاصر مشترک و از یک ریشه اند، مانند:
Vantā «زن، در معنی همسر» / (venus در لاتینی)
واژة اوستایی vantā به معنی « همسر، محبوب» برگرفته از صورت اوستایی van- «خواستن ، آرزو کردن»است که خود از صورت هند واروپایی uenhx* «خواستن، تلاش برای به دست آوردن »گرفته شده است. دیگر واژهه ای مشترک با این صورت اوستایی در زبانهای هند و اروپایی عبارتند از: لاتین venus «خواهــش نـفس»، ایسلندی کهن vinrr «دوست»، انگلیسی کهن wine «دوست»، گوتی wēns «امید» احتمالا برگرفته از هیتی wen- «جفتگیری کردن» است، سنسکریتvánas- «خواهــش نـفس»، vanóti «طلب برای دوست داشتن، به دست آوردن، چیرگی یافتن»، vāmá- «عزیز، محبوب، ارجمند»، تخاریA wani «میل»، تخاریB wīna «خواسته، میل»(←Mallory).
Paθnī « خانم، بانو» از ریشة هند و اروپایی *pótniha- «همسر»، پروسی کهن waispattin «همسر، خانم »، لیتوانیvišpatni «همسر»، آلبانی zonjë *wītsā-pātinā › *džó-ptinā›) ( «بانوی خانه»، سنسکریت pátnī- «همسر، بانو»(←Mallory:642).
vaδū- « زن جوان، همسر ، عروس»/ انگلیسی wed «عروسی»
این واژة اوستایی برگرفته از vad- «هدایت کردن، کشیدن» است، که از ریشة هند و اروپایی h2uedh(hx)* به معنی «هدایت به ازدواج، ازدواج» گرفته شده است دیگر واژهه ای هند و اروپایی مشترک با این صورت اوستایی عبارتند از: ولزی dyweddio «عروسی، ازدواج»، انگلیسی کهن weddian (h2uodh(hx)ejr/o<*) « عروسی کردن»، (< انگلیسی معاصر wed) پروسی کهن weddé «عروسی کردن»، لتونی vedù «کشیدن، عروسی کردن( یک مرد)»، لیتوانی vedu «کشیدن، ازدواج کردن»، مشتق از : لتونی vedékle «همسر پسر»، هندی باستان vavadhú «عروس»، udhá ) <h2udh-teha-*) « زن ازدواج کرده، همسر». خوارزمی wyδ«زن، همسر » نیز با این صورت اوستایی سنجیده میشود.
واژة اوستایی frya- « عزیز» با واژة wife )از ریشة *prihxéha ( در زبانهای هند و اروپایی مشترک است:
واژة اوستاییfrya- « محبوب، عزیز» از ریشة هند و اروپایی *prihxéha- «همسر»، نروژی کهن Frigg «نام همسر ادین در اسطوره های ادا»، انگلیسی کهن frige «همسر»، ژرمنی کهن علیا Frija « نام همتای همسر ادین در اسطورههای آلمانی»، سنسکریت priya- «همسر»، از *prihx-«خشنود بودن، one’s own» که بر اساس برخی از شواهد آن را برگرفته از *per- «(نگهدار) خانه» دانسته اند، که در زبان هیتی صورت pēr به معنی «خانه» آمده است(Mallory;642 ). واژه های انگلیسی Friend، free از همین ریشه اند KLEIN:620 )).
واژة فارسی زن در اوستا به صورت های gnā به معنی «همسرِ ایزد»، , ~ jnā -gәnā، « همسر، زن» و نیز jaini- «همسر» آمده است. در متن های فارسی میانه نیز صورت های zan «زن، همسر» وziyānag «زن جوان» موجود است. در متن گزیده های زادسپرم (بخش اول، فصل 18) که به «گزینش زن خوب، بنابر آرزوی خود و خواست پدران ...» اختصاص دارد، آمده:
ēn-iz paydäg kū ka-š pidar ōy rāy zan xwāst zardušt be ō zan pahilkārd kū-m rōy be nimāyē kū tā-š čihrag ēwēnag <ud> brahm <wēnād> ēn-iz kū-š čihrag hu-ārzōg ayāb nē šnāsād.2. u-š zan rōy azišabar wašt. 3. Ud zarduxšt guft kū: kē wēnišn az man abāz gīred, nē warzēd ān ī man tarsagāhīh
«این نیز پیداست که هنگامی که پدر برای او زن خواست، زردشت به زن خطاب کرد که: باید روی به من بنمایی! برای اینکه چهره و رخسار و رفتار او را ببیند و اینکه چهرة او دلپسند است یا نه بشناسد2. زن از او روی برگردانید3. و زردشت گفت که: « کسی که روی از من بازگیرد، مرا احترام نورزد» (راشد محصل،1385).
واژة زن در متن های فارسی میانة ترفانی[zan[ zn، و پارتی [žan،[ jn، باقی مانده است. صورت های ذکر شده همه برگرفته ازریشة هند و اروپایی nhaé gw* «زن» است، از این ریشه با دیگر زبان های هند و اروپایی مشترک هستیم، مانند: ایرلندی کهن ben«زن، همسر»، انگلیسی کهن cwene «زن، مونث، بنده، روسپی» که واژة quean در انگلیسی معاصر برگرفته از آن است، ژرمنی کهن علیا quena «همسر»، گوتی qinō ، پروسی کهن genna «همسر»، اسلاوی کهن کلیسایی žena «همسر»، روسی ženā «همسر» یونانیγυνή «همسر» ارمنی kin«همسر»، هیتی sal-ni «زن»، لووی (زبانی مرده از شاخة آناتولی یکی از زبانهای هند و اروپایی)unatii- wanatii- ~«زن»، سنسکریت gná «ایزد بانو،الهه»، jáni- «زن، همسر»، تخاریA śäm «زن»، تخاریB anaś «زن». همین ریشه با کشیدگی e، nhaē gw* این صورتها در متون آمده : ایسلندی کهن kvæn «همسر»، انگلیسی کهن cwēn « زن، همسر، شریک» ( که انگلیسی qeen برگرفته از همین صورت است)، گوتی qēns «همسر»، اوستایی jāni- «همسر»، سنسکریت jáni- «همسر»(←Mallory:648).
در اوستا واژهه ای دیگری به معنی «زن، همسر» آمده، که در فارسی کنونی باقی نمانده است، اما برخی از آنها با دیگر واژهه ای زبان های هند و اروپایی معاصر مشترک و از یک ریشه اند، مانند:
Vantā «زن، در معنی همسر» / (venus در لاتینی)
واژة اوستایی vantā به معنی « همسر، محبوب» برگرفته از صورت اوستایی van- «خواستن ، آرزو کردن»است که خود از صورت هند واروپایی uenhx* «خواستن، تلاش برای به دست آوردن »گرفته شده است. دیگر واژهه ای مشترک با این صورت اوستایی در زبانهای هند و اروپایی عبارتند از: لاتین venus «خواهــش نـفس»، ایسلندی کهن vinrr «دوست»، انگلیسی کهن wine «دوست»، گوتی wēns «امید» احتمالا برگرفته از هیتی wen- «جفتگیری کردن» است، سنسکریتvánas- «خواهــش نـفس»، vanóti «طلب برای دوست داشتن، به دست آوردن، چیرگی یافتن»، vāmá- «عزیز، محبوب، ارجمند»، تخاریA wani «میل»، تخاریB wīna «خواسته، میل»(←Mallory).
Paθnī « خانم، بانو» از ریشة هند و اروپایی *pótniha- «همسر»، پروسی کهن waispattin «همسر، خانم »، لیتوانیvišpatni «همسر»، آلبانی zonjë *wītsā-pātinā › *džó-ptinā›) ( «بانوی خانه»، سنسکریت pátnī- «همسر، بانو»(←Mallory:642).
vaδū- « زن جوان، همسر ، عروس»/ انگلیسی wed «عروسی»
این واژة اوستایی برگرفته از vad- «هدایت کردن، کشیدن» است، که از ریشة هند و اروپایی h2uedh(hx)* به معنی «هدایت به ازدواج، ازدواج» گرفته شده است دیگر واژهه ای هند و اروپایی مشترک با این صورت اوستایی عبارتند از: ولزی dyweddio «عروسی، ازدواج»، انگلیسی کهن weddian (h2uodh(hx)ejr/o<*) « عروسی کردن»، (< انگلیسی معاصر wed) پروسی کهن weddé «عروسی کردن»، لتونی vedù «کشیدن، عروسی کردن( یک مرد)»، لیتوانی vedu «کشیدن، ازدواج کردن»، مشتق از : لتونی vedékle «همسر پسر»، هندی باستان vavadhú «عروس»، udhá ) <h2udh-teha-*) « زن ازدواج کرده، همسر». خوارزمی wyδ«زن، همسر » نیز با این صورت اوستایی سنجیده میشود.
واژة اوستایی frya- « عزیز» با واژة wife )از ریشة *prihxéha ( در زبانهای هند و اروپایی مشترک است:
واژة اوستاییfrya- « محبوب، عزیز» از ریشة هند و اروپایی *prihxéha- «همسر»، نروژی کهن Frigg «نام همسر ادین در اسطوره های ادا»، انگلیسی کهن frige «همسر»، ژرمنی کهن علیا Frija « نام همتای همسر ادین در اسطورههای آلمانی»، سنسکریت priya- «همسر»، از *prihx-«خشنود بودن، one’s own» که بر اساس برخی از شواهد آن را برگرفته از *per- «(نگهدار) خانه» دانسته اند، که در زبان هیتی صورت pēr به معنی «خانه» آمده است(Mallory;642 ). واژه های انگلیسی Friend، free از همین ریشه اند KLEIN:620 )).