زرتشت‌ کیست‌؟

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 132
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
زرتشت‌ به‌ روایت‌ تاریخ‌
۲-۱- نام‌ پیامبر ایرانی‌ به‌ شکلی‌ که‌ دو هزار و پانصد سال‌ رواج‌ داشته‌، زرتشت‌ است‌. یونانیان‌ این‌ نام‌ «رازوراسترس‌» ( Zoroastres ) تلفظ‌ کرده‌اند. این‌ کلمه‌ به‌ زبان‌ لاتین‌ راه‌ یافت‌ و سپس‌ به‌ شکل‌ مأنوس‌ زورواستر ( Zoroaster ) در آمد. قدیمی‌ترین‌ اشاره‌ی‌ معتبری‌ که‌ رد آثار یونانی‌ به‌ زرتشت‌ شده‌ است‌ در رساله‌ی‌ آلکیبادس‌ ( Alcibiades ) افلاطون‌ آمده‌ است‌.
تاریخ‌ ولادت‌ زرتشت‌ را در فاصله‌ی‌ بین‌ ۶۰۰ تا ۶۰۰۰سال‌ پیش‌ از میلاد مسیح‌ ذکر کرده‌اند. روایات‌ ایرانی‌، که‌ براساس‌ منابع‌ پهلوی‌ مانند بوندهشن‌ و اردای‌ ویرافنامه‌ تکیه‌ دارند و پس‌ از زوال‌ نفوذ آیین‌ زرتشت‌، یعنی‌ ۲۰۰۰ سال‌ پس‌ از زمان‌ زندگی‌ او، نوشته‌ شده‌اند، میلاد زرتشت‌ را سه‌ قرن‌ قبل‌ از اسکندر مقدونی‌ می‌دانند. این‌ روایت‌ موهوم‌ به‌ وسیله‌ی‌ بیرونی‌ و مسعودی‌ و دیگر نویسندگان‌ اسلامی‌ پایدار ماند و تا قرن‌ گذشته‌ نیز اعتبار خود را حفظ‌ کرد.
۲-۲- ارسطو ( Aristotle ) و اودوکسوس‌ ( Eudoxus ) و هرمی‌ پوس‌ ( Hermippus ) می‌نویسد که‌ زرتشت‌ پنج‌ هزار سال‌ پیش‌ از جنگ‌ تروا ( Trojan War ) می‌زیسته‌ است‌. دیوجانس‌ لائرتیوس‌ ( Diogenes Laertius ) از قول‌ هردمودروس‌ ( Hermodorus ) و کسانتوس‌ ( Xanthus ) همین‌ نظر را نقل‌ می‌کند. از سوی‌ دیگر، دیودووروس‌ اریتریایی‌ ( Diodorus of Eretria ) و آریستو کسنوس‌ ( Aristoxenus ) می‌گویند که‌ فیثاغورس‌ یکی‌ از شاگردان‌ زرتشت‌ بوده‌ است‌. از این‌رو پلینی‌ ( Pliny ) به‌ حق‌ شک‌ دارد که‌ زرتشت‌ خود نام‌ یک‌ تن‌ بوده‌ یا چند تن‌ دیگر نیز همین‌ نام‌ را داشته‌اند.
پس‌ از زرتشت‌، جانشینان‌ او که‌ در ری‌ ، واقع‌ در سرزمین‌ ماد، عالی‌ترین‌ مسند روحانی‌ دین‌ زرتشت‌ را در دست‌ داشتند زراتشتر اتما ( Zarathushtratema ) یعنی‌ زرتشت‌ – واران‌ نامیده‌ شدند.
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    ۱-۳- بررسیهایی‌ که‌ در صد و پنجاه‌ سال‌ اخیر، نخست‌ در اروپا و پس‌ از آن‌ در آمریکا در زمینه‌ی‌ ادبیات‌ و مذاهب‌ و زبانهای‌ شرقی‌ به‌ عمل‌ آمده‌ به‌ حل‌ این‌ مسئله‌ کمک‌ شایانی‌ کرده‌اند. (در ادامه‌ نظر آقای‌ فرهنگ‌ مهر را خواهیم‌ آورد).
    زبان‌ اوستایی‌ خویشاوند زبان‌ سانسکریت‌ است‌. گاتاها یا سرودهای‌ مقدسی‌ که‌ به‌ توسط‌ زرتشت‌ ساخته‌ شده‌اند، طنینی‌ عتیق‌ همانند سرودهای‌ ریگ‌ – ودا، دارند. همچنین‌ نزدیکی‌ محسوسی‌ بین‌ دستور زبان‌ و وزن‌ و سبک‌ سرودهای‌ ریگ‌ – ودا ، و دستور زبان‌ و وزن‌ و سبک‌ گاتاهای‌ زرتشت‌ موجود است‌، و در حقیقت‌ ساختمان‌ صرفی‌ زبان‌ گاتاها از ساختمان‌ صرفی‌ سرودهای‌ ریگ‌ – ودا، ابتدایی‌تر و ساده‌تر است‌. در هر حال‌ اکنون‌ این‌ طرز تفکر وجود دارد که‌ تصنیف‌ گاتاها نمی‌تواند به‌ طور جداگانه‌ و در یک‌ فاصله‌ زمانی‌ دور از زمان‌ تصنیف‌ وداها صورت‌ گرفته‌ باشد، و بر روی‌ هم‌ محققان‌ کنونی‌ به‌ اجماع‌، عصر زرتشت‌ را حداقل‌ یک‌ هزار سال‌ قبل‌ از مسیح‌ می‌دانند.
    ایران‌؛ زادگاه‌ فلسفه‌
    ۱-۴- می‌گویند که‌ آیین‌ بودا دین‌ نیست‌: بلکه‌ فلسفه‌ است‌. همدان‌ امروز، یا اکباتانای‌ ( Ekbatana ) ایران‌ باستان‌ که‌ در کتیبه‌های‌ بابلی‌ آگاماتانو ( Agamatanu ) خوانده‌ شده‌ و یونانیان‌ آن‌ را اکباتانا ( Ecbatana ) نامیده‌اند، به‌ معنی‌ ملتقای‌ چند راه‌ آمده‌ است‌. از طرفی‌ چون‌ ایران‌ باستان‌ در حقیقت‌ راه‌ مهمی‌ بین‌ اقوام‌ گوناگون‌ بوده‌، به‌ ناچار در طول‌ تاریخ‌ خود محل‌ برخورد افکار فلسفی‌ شرق‌ و غرب‌ و انتقال‌ و نشر آن‌ فلسفه‌ها به‌ اکناف‌ عالم‌، بوده‌ است‌. در میان‌ ایرانیان‌ تفکراتی‌ در زمینه‌ی‌ حقایق‌ جاودان‌ هستی‌ وجود داشته‌ که‌ فلسفه‌ی‌ قدیم‌ یونان‌ از آن‌ متأثر شده‌ است‌. همچنان‌ که‌ آیین‌ مهر و آیین‌ مانی‌ در ایران‌ تحت‌ تأثیر دین‌ زرتشت‌ برخاستند و بعداً وارد اروپا شدند و افکار فلسفی‌ غرب‌ را به‌ شدت‌ تحت‌ تأثیر قرار دادند در این‌ مورد به‌ تأثیرات‌ اندیشه‌ ایرانی‌ بر فلسفه‌ افلاطونی‌ مراجعه‌ فرماید).
    نخستین‌ برخورد شرق‌ و غرب‌
    ۱-۵- کوروش‌ در سال‌ ششصد قبل‌ از مسیح‌ یونیا ( Ionia ) را فتح‌ کرد. فیلسوفان‌ یونانی‌ از روزگار طالس‌ ، پایه‌گذار مکتب‌ ملطی‌ ، با شرق‌ تماس‌ پیدا کردند. نومینیوس‌ ( Numenius ) از مردم‌ آپامی‌ ، می‌گوید فیثاغورس‌ و افلاطون‌ ، حکمت‌ قدیم‌ مغان‌ ایرانی‌ و نیز حکمت‌ برهنمان‌ هندی‌ که‌ را به‌ ایران‌ آمده‌ بودند، به‌ یونان‌ معرفی‌ کرده‌اند.
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    منبع

    ((زوراست )) یا ((زرتشتر)) یعنى دارنده شتران زرد… مستشرقین با حقه بازى عجیبى ، تاریخ تولد ((زرتشت )) را از ۳۲۹ تا ۶۰۰ ق .م . به ۶۰۰۰ سال ق .م . و حتى ۶۰۰۰ سال پیش از حمله اسکندر عقب مى برند تا به یک نتیجه گیرى نژادى دست بزنند! چرا که اروپائى (هر دین و مذهب و مکتبى داشته باشد) با نوعى ((خودپرستى )) خود را منشاء و دلیل وجودى هر مذهب و مکتب و فلسفه اى مى داند…

    … همچنین محل تولد او نیز مجهول مانده . بعضى گویند در ناحیه ماد (آذربایجان ) درشمال غرب ایران و بعضى گویند در باکتریا (بلخ شرق ) بوجود آمده . ولى از قرارمعلوم وى در غرب ایران زائیده شده و در شرق ایران به کار دعوت خود پرداخته است .

    روایات باستانى بر آن است که زرتشت در پانزده سالگى نزد آموزگارى تعلیمیافت و از او ((کشتى )) (نام کمربند مقدس زرتشتیان است ) دریافت کرد. از آغاز عمر بهخوى مهربان و سرشت لطیف معروف گردید. در هنگام بروز قحط سالى که در ایام جواناو اتفاق افتاد، نسبت به سالخوردگان حرمت و راءفت و درباره جانوران محبت و شفقتبعمل مى آورد.

    چون به بیست سالگى رسید، پدر و مادر و همسر خود را رها کرده براىیافتن اسرار مذهبى و پاسخ مشکلات روحانى که اعماق ضمیر او را پیوسته مشوش مىداشت ، در اطراف جهان سرگردان شد و از هر سو رفت و با هر کس سخن گفت ، شایدکه نور اشراق درون دل او را منور سازد… در منابع یونانى گفته شده که زرتشت مدتهفت سال در بن غارى درون کوهى بسر آورده ک به خاموشى مطلق مى گذرانید. آوازه کار اواز شرق به گوش مردم ((روم )) رسید و شهرت یافت که مردى مرتاض ‍ یستسال تمام در بیابانها گذرانیده و جز پنیر، طعامى نخورده است . چون به سى سالگى رسید ک زرتشت را مکاشفاتى دست داد.

    روایات در این باب بقدرى فراوان و اغراق آمیزاست که براى او ((معجزات )) عجیبه و ((کرامات )) غریبه ذکر کرده اند. گویند نخستینبارکه براى او کشف و شهود دست داد، در سواحل رود ((دیتا)) در نزدیکى موطن او بود.ناگهان خیال شبحى که بلندى قامت او نه برابر انسان متعارف بود، در برابر نظرشنمودار گردید که او را فرشته ((وهومنه )) (= بهمن ) یعنى : ((پندار نیک )) نام نهادهاند.

    پس فرشته با او گفت و شنود کرد و به او فرمان داد که جامه عاریتى کالبد را ازجان دور سازد و روان را پاک و طاهر فرماید ک آنگاه صعود کرده ، در پیشگاه ((اهورامزدا)) یعنى خداى حکیم حاضر گردد… از آن پس هشتسال دیگر بر زرتشت بگذشت و او در عالم کشف و شهود با شش فرشته مقرب(امشاسپندان ) یکایک گفت و شنود کرد… از آن پس دهسال تمام بر زرتشت بگذشت که به پرستش و عبادت اهورا مزدامشغول بود و پیوسته از مردم روزگار جفا و آزار مى دید.

    پس از این مکاشفه بى درنگتعلیم خلائق را آغاز کرد. ولى در ابتدا کسى به سخنان او گوش نداد. چندین بار نومیدشده ، در معرض فتنه و آزمایش قرار گرفت … عاقبت پس ‍ از دهسال ، زرتشت به مقصود رسید و نخستین کسى که آئین او را پذیرفت ، عموزاده وى مردىبه نام ((میندى نیمون ها)) بود. پس در یکى از بلاد شرقى ایران به دربار پادشاه آندیار به نام((ویشتاسپ )) راه یافت .

    مدت دوسال زرتشت کوشش بسیار کرد که این پادشاه را به دین خود درآورد. پادشاه با زرتشتهمراه گردید، ولى چون تحت نفوذ کارپانها (= مغان = روحانیون ) واقع بود، آنان بااقدامات شیطانى خود علیه عقاید زرتشت برخاستند و باعث شدند که زرتشت را دستگیرساخته و به زندان اندازند.

    سرانجام پس از دو سال از زرتشت معجزه اى به ظهور رسید…




    بالاخر شاه به دین او در آمد… ویشتاسپ سراسر نیروى خود را براى نشر دعوت آن پیامبر بهدین بکار برد. درباریان و امرا نیز به دنبال شاه بر او گرویدند… از مدت بیست سال دیگر که از عمر زرتشت باقى بود، روایات و حکایات بسیارى نقل کرده اند. در سراسر این روزگار وى به نشر دین اهورامزدا در میان ایرانیان بگذرانید. در این زمان دو پیکار و جنگ با دشمنان بر پا ساخت . …. جنگ دوم در زمانى روى داد که زرتشت به سن هفتاد و هفت سالگى رسیده بود.

    در این پیکار اگر چه پیروز گردید، لیکن عاقبت کشته شد. نویسندگان اوستا در هزار سال بعد گفته اند که چون تورانیان شهر بلخ را به غلبه گرفتند، یکى از آنان ناگهانى بر آن پیامبر یزدانى تاخته و او را در برابر محراب آتش در حال عبادت به قتل رسانید.)) ((زرتشت )) را یونانیان ((زورو آسترس )) و رومیان ((زوروآستر)) و اروپائیان ((زوروآستر)) مى نامند. وجود تاریخى او محل اختلاف است و اعتراض .

    مفسر فرانسوى اوستا ((جمیزدارمستر)) از زرتشت ((خدائى )) مى سازد و او را تظاهر ((هوم )) به شکل ((انسان ))مى داند. ((کرن )) هلندى او را افسانه اى منسوب به خورشید مى شناسد. با وجود این آثارى موجود است که وى را شخصیت تاریخى مى دهد…. معمولا این راءى رایج است که زرتشت میان قرن هفتم و ششم ق .م . بوده است .((افلاطون )) (۴۲۹ ۳۴۷ ق .م ) صریحا از ((زرتشت )) نام بـرده و او را مؤ سس آئین ((مزدیسنا)) دانسته است .

    ((بروسوس )) مورخ قرن سوم میلادى ((زرتشت )) را سر سلسله پادشاهان ماد مى داند. مورخان اسلامى ، ((زرتشت )) را معاصر((گشتاسب )) یا ((ویشتاسپ )) مى دانند.


    یک مححق معاصر ایرانى زمان زرتشت را قرن هشتم ق .م . مى داند.


    ((پیرنیا)) مورخ ایرانى نظریه جکسون را مى پذیرد ((هربرت جرج )) دوران زرتشت را به عصر هخامنشى مى برد. در فروغ مزدیسنا آمده است که زرتشت در شهر ((رى )) (به زبان اوستا: ((وغ )) و به زبان پهلوى ((راکا))) بدنیا آمده است. یونانیان زرتشت را ((زروآستر)) مى نامیدند؛ یعنى ((ستاره شناس )). ((دیوژن )) زرتشت را به معناى ((ستاره پرست )) گرفت است .

    (هرمودورس )) شاگرد افلاطون زرتشت را به همین معنا گرفته است . یک خاورشناس المانى مى گوید برخى یونانیها، نام زرتشت را از کلمات ((زئیرا)) به معناى ((نیاز)) و ((استر)) یعنى ((ستاره )) گرفته اند که مى شود: ((ستاره نیاز)). یک محقق آلمانى دیگر مى گوید: زرتشت را از دو کلمه ((زئوتر)) یعنى ((نیازدهنده )) و ((استر)) به معنى ((چراگاه ))گرفته اند که مى شود ((مالک مزرعه شایسته براى نیاز)).

    زرتشت به معناى ((شخم کننده با شتر)) نیز آمده است . یک دانشمند انگلیسى مى گوید زرتشت یعنى کسى که شتران را مى چراند یا مى راند. محققان غربى معناى دیگرى براى زرتشت از قبیل گ ((ستاره زرین ))، ((عذاب دهنده شتران ))، ((ستاره طلائى ، ((درخشش طلائى ))، ((سلطنت زرین )) و… آورده اند. اعراب زرتشت را ((سلطنت زرین )) گفته اند.


    زرتشتیان نام وى را ((سپیتامه )) مى دانند. مارتین المانى مى گوید زرتشت در اصول ((جارات اوتارا)) بوده است که به زبان سنسکریت به معنى ((ستایش کننده عالى )) مى باشد که چون به پیامبرى مبعوث شد، لقب زرتشت گرفته است ، زرتشت یعنى ترکیبى از ((اوش )) به معنى ((سوزاندن و درخشیدن )) و ((زر)) به معنى ((زرین ))، پس ((زرت اوشتر)) یعنى کسى که چهره اش از نور خدادادى روشن است .

    ((آذر گشسب )) مى نویسد که ((اسفتمان )) پس از رسیدن به مقام روحانى به لقب ((شترپیر)) یا ((زرد رنگ )) مفتخر گردیده باشد. آذرگشسب مى نویسد: شتر حیوانى نبوده که در بین آریائیهاى ایرانى اهمیت و ارزشى داشته باشد تا دارنده آن به خود مباهات کند.


    پس ((دارنده شتران زرد رنگ )) به پیامبر ایران نمى چسبد.
    واژه زرتشت در تاریخ به دوازده گونه ضبط گردیده است :
    زردشت ، زردتشت ، زرهشت ، (این سه ، بر وزن : انگشت )
    زاردشت ، زاراهشت ، وزراتشت (این سه ، بر وزن : خارپشت )
    زرادشت ، وزراهشت ، وزرادشت (این سه ، بر وزن ، چراکشت )
    زره دشت ، زره تشت ، وزره هشت (بر وزن دره پشت )
    زردشت ، زرتهشت ، وزاردهشت ، وزارتهت (به دال مهمله و تاء مضموم ).


    نام پدر زرتشت ((پورشب )) و نام مادرش ((دغدویه )) آمده است .در باب تحصیلات زرتشت نیز اختلاف بسیار است ک برخى او را تحصیلکرده یونان و برخى دیگر شاگرد مکتبهاى فلسفى هند مى دانند. زرتشت با دختر ((فراشائوش ترا)) به نام ((هووى )) ازدواج کرد و شاه نیز با دختر زرتشت ((و جامناسیاه )) که از زن اول او بود، ازدواج نمود. زرتشت در سن هفتاد یا هفتاد و هفت سالگى در حالى که در برابر محراب به عبادت مشغول بود، بوسیله یک سرباز تورانى کشته شد.
     
    بالا