- عضویت
- 2016/07/20
- ارسالی ها
- 247
- امتیاز واکنش
- 1,383
- امتیاز
- 0
رو به ادم میداد.
فرودگاه دوشنبه نمای خوبی از کشور تاجیکستان به نمایش نمیذاره. یک فرودگاه بسیار ضعیف و کم جون. میشه فهمید که هنوز برای فرودگاه شدن خیلی خیلی کار داره.
برای رفتن به محل اقامت، با یه تاکسی حرف میزنم. اولش ادم فکر میکنه که خیلی راحت میتونه با تاجیک ها ارتباط کلامی برقرار کنه، اما این اشتباه بسیار بزرگیه. نبود واژگان عربی و انگلیسی و گاها فرانسوی و آلمانی در زبان فارسی تاجیکی، که به فارسی دری هم مشهوره، و متاسفانه برعکس ما که به وفور از اون واژگان در زبان محاوره ایی خودمون استفاده میکنیم، باعث بروز مشکلات عدیده ای میشه که ارتباط گیری رو خیلی سخت میکنه.
اما به هرحال با کمک زبان بین المللی( همون body language ) و تکرار پرسش ها، ادم کارش راه می افته. معمولا سفر حتی با هواپیما کمی خسته کننده است، در فرودگاه بودن اونم سه ساعت قبل از پرواز و دو سه ساعت پرواز و بعدش گرفتن ساک و ... تا رسیدن به محل اسکان، مجموعه ی بسیار سختی هستش، با این حال، رفتن قابل تحمل تره، چون ذوق دیدن جایی رو داری که قبلا ندیدیش.
به هرحال شب اول برای رفع خستگی سفر باید به خواب بگذره تا انرژی لازم برای فردا وجود داشته باشه. هتل گراندآسیا این امکان رو داشت که بتونی شب آروم و خوبی رو بگذرونی. یه هتل با اتاقهای تمیز و سرویس خوب. بعد از تحویل اتاقم، چون علاقه من به چایی بسیار زیاده، با گرفتن یه شماره از تلفن اتاقم، چایی سفارش دادم و یه قوری چایی برام اوردن اما چایی سبز!!! چای مرسوم در تاجیکستان هم چای سبز هستش و برای چایی های خودمون باید لفظ سیاه رو بهش اضافه کنیم. ( در تاجیکستان چای سبز که بهش چای کبود میگن، به عنوان چایی معمولی مورد استفاده قرار میگیره و شما برای چایی خودمون باید بگید که چایی سیاه میخواین.) صبح زود صبحونه مفصلی رو در رستوران هتل خوردم. یه صبحونه کامل انگلیسی.
روز اول
معمولا اولین کار باید تعویض پول باشه. واحد پولشون سامانی نام داره و معادل 350 تومن ماست.( نرخ سال قبل، برای امسال 700 تومن هستش). برای اینکه ادم بدونه که هزینه ها توی یه کشور چه جوری هست باید خرید کنه، قیمت نان و تاکسی و غذای توی رستوران و هزینه اقامت و .. بدونه. مثلا تاکسی ها معمولا 3 سامانی میگیرن برای مسیرهایی معادل خطی های تهران. قیمت یک کیلو گوشت حدود 14 سامانی و یک کیلو انجیر هم 12 سامانی. مرکز شهر دوشنبه یه پارک بسیار وسیع و دیدنی داره به اسم پارک سامانی که مجسمه ( تاجیک ها به مجمسه میگن هیکل) اسماعیل سامانی در قد و قواره های بسیار بزرگ ( تاجیک ها به بزرگ هم کلان میگن) ، اذین بند وردی اش هست.
پارکی بسیار زیبا. با فواره های بلند و درختان سر بفلک کشیده و گل های خوشبو. در سمت چپ این پارک ساختمان کتابخانه ی مرکزی، با تعداد بسیار زیادی از تندیس های هنرمندان و دانشمندان تاجیک ( که زمانی جزء ایران به حساب می اومده) قرار داره.
روبروش هم بنای یادبودی از سمبل استقلال و آزادی تاجیکستان بنا شده که در نوع خودش خیلی زیباست.
در ضلع مقابل به کتابخانه ملی، ساختمان ریاست جمهوری قرار داره که اون هم نمای بسیار زیبایی داره.
درست روبروی ساختمان با عظمت کتابخانه ی ملی، در فضایی بسیار مناسب مجسمه ای از رودکی قرار داره که بی اختیار ادم رو به یاد شعرهاش می اندازه.
بوی جوی مولیان اید همی
یاد یار مهربان آید همی
مجسمه هایی هم در سطح پارک دیده میشد.
لیستی از جاهای دیدنی تاجیکستان همراهم بود. قلعه حصار، مقبره رودکی در آبادی پنجِ کنت ، خواجه ابگرم ، شهر خجند و .....
پارک سامانی میتونه یه روز ادم رو پر کنه. بازدید از شهر، با توجه به اینکه شما توی شهر فقط مجموعه ای از رنگ های شاد رو میبینید، لـ*ـذت بخشه مخصوصا لباس مردم، ماشین ها، سر در مغازه ها و کلا مواجه میشین با بازی رنگ ها. میشه گفت اکثر زنان تاجیک لباس بلندی میپوشن مثل مانتو، که از پارچه همون لباس هم، شلواری تعبیه شده. معمولا روسری به سر دارن ولی بیشتر برای زیبایی هستش تا چیز دیگه ای.
خیلی کم ادم سیگاری میتونید توی خیابون ببینید. شهر تمیزه و در دو طرف خیابون درخت های سر به فلک کشیده و پیاده رو های مناسب برای قدم زدن، .وجود داره. برگ این درختان سر به فلک کشیده اجازه عبور نور و گرمای خورشید رو نمیده و ادم میتونه حتی در اوج تابش خورشید ، براحتی قدم بزنه و از هوا لـ*ـذت ببره.
یکی از موفقیت های یه سفر میتونه پیدا کردن یه راننده تاکسی خوب باشه، که هم منصف باشه و هم شناخت خوبی داشته باشه در مورد مملکتش و جاهای مورد علاقه توریست ها. با چند تا سوال میشه یک نفر رو انتخاب کرد. معمولا این راننده ها رو میشه جلوی هتل ها پیدا کرد نه توی خیابون. از بین چند نفری که باهاشون حرف زدم، جوانی به اسم سهراب رو انتخاب کردم. با اقای سهراب قرار میذاریم برای رفتن به قلعه حصار.
قلعه حصار
تا رسیدن به قلعه حصار ( تاجیک ها میگن حیصار) ساعاتی رو با سهراب توی جاده ای مسطح و البته با اسفالت نامناسب، طی میکنیم. قلعه حصار بازمانده از دوره ی سامانیان هستش و محل گذر کاروان های جاده ابریشم بوده. سر در قلعه هنوز سالمه و اندکی هم بازسازی شده. دیوارهای قلعه اگر چه بصورت خرابه هایی هستن، ولی نشان از بزرگی این قلعه دارن.
![1.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/1.jpg)
![2.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/2.jpg)
فرودگاه دوشنبه نمای خوبی از کشور تاجیکستان به نمایش نمیذاره. یک فرودگاه بسیار ضعیف و کم جون. میشه فهمید که هنوز برای فرودگاه شدن خیلی خیلی کار داره.
![3.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/3.jpg)
برای رفتن به محل اقامت، با یه تاکسی حرف میزنم. اولش ادم فکر میکنه که خیلی راحت میتونه با تاجیک ها ارتباط کلامی برقرار کنه، اما این اشتباه بسیار بزرگیه. نبود واژگان عربی و انگلیسی و گاها فرانسوی و آلمانی در زبان فارسی تاجیکی، که به فارسی دری هم مشهوره، و متاسفانه برعکس ما که به وفور از اون واژگان در زبان محاوره ایی خودمون استفاده میکنیم، باعث بروز مشکلات عدیده ای میشه که ارتباط گیری رو خیلی سخت میکنه.
اما به هرحال با کمک زبان بین المللی( همون body language ) و تکرار پرسش ها، ادم کارش راه می افته. معمولا سفر حتی با هواپیما کمی خسته کننده است، در فرودگاه بودن اونم سه ساعت قبل از پرواز و دو سه ساعت پرواز و بعدش گرفتن ساک و ... تا رسیدن به محل اسکان، مجموعه ی بسیار سختی هستش، با این حال، رفتن قابل تحمل تره، چون ذوق دیدن جایی رو داری که قبلا ندیدیش.
به هرحال شب اول برای رفع خستگی سفر باید به خواب بگذره تا انرژی لازم برای فردا وجود داشته باشه. هتل گراندآسیا این امکان رو داشت که بتونی شب آروم و خوبی رو بگذرونی. یه هتل با اتاقهای تمیز و سرویس خوب. بعد از تحویل اتاقم، چون علاقه من به چایی بسیار زیاده، با گرفتن یه شماره از تلفن اتاقم، چایی سفارش دادم و یه قوری چایی برام اوردن اما چایی سبز!!! چای مرسوم در تاجیکستان هم چای سبز هستش و برای چایی های خودمون باید لفظ سیاه رو بهش اضافه کنیم. ( در تاجیکستان چای سبز که بهش چای کبود میگن، به عنوان چایی معمولی مورد استفاده قرار میگیره و شما برای چایی خودمون باید بگید که چایی سیاه میخواین.) صبح زود صبحونه مفصلی رو در رستوران هتل خوردم. یه صبحونه کامل انگلیسی.
روز اول
معمولا اولین کار باید تعویض پول باشه. واحد پولشون سامانی نام داره و معادل 350 تومن ماست.( نرخ سال قبل، برای امسال 700 تومن هستش). برای اینکه ادم بدونه که هزینه ها توی یه کشور چه جوری هست باید خرید کنه، قیمت نان و تاکسی و غذای توی رستوران و هزینه اقامت و .. بدونه. مثلا تاکسی ها معمولا 3 سامانی میگیرن برای مسیرهایی معادل خطی های تهران. قیمت یک کیلو گوشت حدود 14 سامانی و یک کیلو انجیر هم 12 سامانی. مرکز شهر دوشنبه یه پارک بسیار وسیع و دیدنی داره به اسم پارک سامانی که مجسمه ( تاجیک ها به مجمسه میگن هیکل) اسماعیل سامانی در قد و قواره های بسیار بزرگ ( تاجیک ها به بزرگ هم کلان میگن) ، اذین بند وردی اش هست.
![4.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/4.jpg)
پارکی بسیار زیبا. با فواره های بلند و درختان سر بفلک کشیده و گل های خوشبو. در سمت چپ این پارک ساختمان کتابخانه ی مرکزی، با تعداد بسیار زیادی از تندیس های هنرمندان و دانشمندان تاجیک ( که زمانی جزء ایران به حساب می اومده) قرار داره.
![5.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/5.jpg)
روبروش هم بنای یادبودی از سمبل استقلال و آزادی تاجیکستان بنا شده که در نوع خودش خیلی زیباست.
![6.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/6.jpg)
در ضلع مقابل به کتابخانه ملی، ساختمان ریاست جمهوری قرار داره که اون هم نمای بسیار زیبایی داره.
![7.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/7.jpg)
درست روبروی ساختمان با عظمت کتابخانه ی ملی، در فضایی بسیار مناسب مجسمه ای از رودکی قرار داره که بی اختیار ادم رو به یاد شعرهاش می اندازه.
![8.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/8.jpg)
بوی جوی مولیان اید همی
یاد یار مهربان آید همی
مجسمه هایی هم در سطح پارک دیده میشد.
![9.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/9.jpg)
لیستی از جاهای دیدنی تاجیکستان همراهم بود. قلعه حصار، مقبره رودکی در آبادی پنجِ کنت ، خواجه ابگرم ، شهر خجند و .....
پارک سامانی میتونه یه روز ادم رو پر کنه. بازدید از شهر، با توجه به اینکه شما توی شهر فقط مجموعه ای از رنگ های شاد رو میبینید، لـ*ـذت بخشه مخصوصا لباس مردم، ماشین ها، سر در مغازه ها و کلا مواجه میشین با بازی رنگ ها. میشه گفت اکثر زنان تاجیک لباس بلندی میپوشن مثل مانتو، که از پارچه همون لباس هم، شلواری تعبیه شده. معمولا روسری به سر دارن ولی بیشتر برای زیبایی هستش تا چیز دیگه ای.
خیلی کم ادم سیگاری میتونید توی خیابون ببینید. شهر تمیزه و در دو طرف خیابون درخت های سر به فلک کشیده و پیاده رو های مناسب برای قدم زدن، .وجود داره. برگ این درختان سر به فلک کشیده اجازه عبور نور و گرمای خورشید رو نمیده و ادم میتونه حتی در اوج تابش خورشید ، براحتی قدم بزنه و از هوا لـ*ـذت ببره.
![10.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/10.jpg)
![11.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/11.jpg)
یکی از موفقیت های یه سفر میتونه پیدا کردن یه راننده تاکسی خوب باشه، که هم منصف باشه و هم شناخت خوبی داشته باشه در مورد مملکتش و جاهای مورد علاقه توریست ها. با چند تا سوال میشه یک نفر رو انتخاب کرد. معمولا این راننده ها رو میشه جلوی هتل ها پیدا کرد نه توی خیابون. از بین چند نفری که باهاشون حرف زدم، جوانی به اسم سهراب رو انتخاب کردم. با اقای سهراب قرار میذاریم برای رفتن به قلعه حصار.
قلعه حصار
تا رسیدن به قلعه حصار ( تاجیک ها میگن حیصار) ساعاتی رو با سهراب توی جاده ای مسطح و البته با اسفالت نامناسب، طی میکنیم. قلعه حصار بازمانده از دوره ی سامانیان هستش و محل گذر کاروان های جاده ابریشم بوده. سر در قلعه هنوز سالمه و اندکی هم بازسازی شده. دیوارهای قلعه اگر چه بصورت خرابه هایی هستن، ولی نشان از بزرگی این قلعه دارن.
![12.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/12.jpg)
![13.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/13.jpg)
![14.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/14.jpg)
![15.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/15.jpg)
![16.jpg](http://dl3.hora.ir/Safarname/1392/20-Ali_Yassini_Tajikstan/16.jpg)