سیدّهارتهه

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 64
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
دکتر حسن رضائی باغ بیدی


IMAG0270.jpg




به روایت معروف در سال 563 پیش از میلاد در سرزمین « کَپیلَوَستو » در نپال کنونی ، در جایی که اکنون « لومبینی »خوانده می شود ، شاهزاده ای به نام « سیدّهارتهه » گاوتَمه از مادری به نام « مایادِوی » و پدری به نام « شودّهُدَنه » از خاندان « شاکیه » که از خاندان های با نفوذ کشَترییه ها یا جنگاوران بود ، دیده به جهان گشود .



از همان آغاز نشانه هایی در آن کودک پدیدار شد که سبب شد پدرش ، شاه شودّهُدَنه ، دربارۀ او با فرزانگانی مشورت کند . پیشگویی فرزانگان چنان بود که آن کودک در آینده یا یک آموزگار بزرگ روحانی یا یک فرمانروای بزرگ خواهد شد . از آنجا که شاه می خواست فرزندش در آینده جانشین شایسته ای برای او باشد ، او را از همۀ امور دنیوی که آدمی را به سوی معنویات می راند دور نگاه می داشت . سیدّهارتهه در کاخ شاهی از همۀ امکانات رفاهی برخوردار بود . او در سن 16 سالگی با زنی زیبا روی به نام «یَشُدهَرا » ازدواج کرد و ثمرۀ این ازدواج پسری بود به نام « راهوله » .

تقدیر چنان بود که سیدّهارتهه در سن 29 سالگی در بازدیدی که از شهر داشت برای نخستین بار رنج های آدمی را به شکل بیماری ، پیری و مرگ به چشم دید . از آن هنگام بر آن شد تا راهی برای نجات موجودات از آن رنج ها بیابد . اندکی بعد همسر ، فرزند ، کاخ شاهی و حتی لباس های شاهانه را رها کرد و در جستجوی راه نجات به سیر و سفر پرداخت . او سال ها نزد زاهدانی پرآوازه شاگردی کرد ، اما آموزه های آنان را کافی ندانست . از این دو ، به ریاضت های طاقت فرسا و تحمل گرسنگی پرداخت ، اما پس از حدود شش سال ، ریاضت را نیز راه نجات ندانست و دست از آن کشید . سرانجام در جایی در شمال هند که اکنون بُدهگّیا خوانده می شود ، در زیر درختی نشست و مصمم شد که تا کشف حقیقت از جا برنخیزد . پس از گذشت 49 روز ، چشم درونش بیدار و حقیقت بر او آشکار شد و از آن زمان بود که بودّهَه ( = بودا ) « بیدار شده ، آگاه شده » لقب گرفت .


بودا هفت هفته پس از رسیدن به مقام بودایی ، در باغی زیبا به نام مرگَداوه « باغ آهوان » در نزدیکی وارانَسی ( = بنارس کنونی ) سخنرانی کرد و برای نخستین بار از « چهار حقیقت شریف » سخن گفت . آموزۀ چهار حقیقت شریف اساسی ترین آموزۀ بودایی است و همۀ فرقه های بودایی بدام باور دارند .



چهار حقیقت شریف عبارتند از :



1 . زندگی رنج است . به دیگر سخن ، همۀ شادی ها زندگی گذرا و ناپایدار است . رنج بر سه نوع است :

الف ) رنجِ رنج ، یعنی جنبه های آشکار رنج ، مانند بیماری ، ترس و نگرانی ؛

ب ) رنجِ دگرگونی ، مانند به پایان رسیدن شادی ، ناپایدار امور ، تباهی و مرگ ؛

ج ) رنج فراگیر ، یعنی رنج بالقوه و این که همۀ موجودات در معرض رنج هستند . حتی مرگ پایان رنج نیست ، چرا که به باور بودا ، همۀ موجودات ذی شعور اسیر چرخۀ زادمُرد یا تناسخ اند و پس از مرگ در قالبی دیگر دوباره زاده می شوند .

2 . منشأ رنج درونی ، . نشانه های وابستگی و آرزومندی است . در واقع ، در نتیجۀ انجام اموری که از نادانی ، دلبستگی و آرزومندی سرچشمه می گیرند ، رنج به بار می آید .

3 . می توان بر رنج غلبه کرد ، از چرخۀ زادمُرد رها شد و به نیروانه « آرامش مطلق » رسید .

4 . راه رهایی از رنج و رسیدن به نیروانه ، « راه حق » یا « راه شریفِ هشتگانه » است . راه شریف هشتگانه مجموعه ای از هشت آموزه برای پرورش آموزه جان و تن است .




این هشت آموزه عبارتند از :



1 ) اندیشۀ نیک : پرهیز از آز ، از میل آزار رساندن به دیگران و پرهیز از باورهای نادرست .

2 ) گفتار نیک : پرهیز از دروغ ، پرهیز از سخنان تفرقه انگیز ، پرهیز از سخنان تند و پرهیز از سخنان بیهوده .

3 ) کردار نیک : پرهیز از کشتار ، پرهیز از دزدی و پرهیز از انحرافات جنـ*ـسی .

4 ) معاش نیک : امرار معاش با در نظر گرفتنِ نکات اخلاقیِ پیش گفته .

5 ) آگاهیِ نیک : رسیدن به آگاهیِ درست .

6 ) تلاشِ نیک : پایداری و خستگی ناپذیری .

7 ) توجه نیک : اندیشیدن به « اینجا و اکنون » ، به جای خیال پردازی دربارۀ « آنجا و آنگاه » .

8 ) تمرکز نیک : نیک سعی در حفظِ حالتِ ذهنیِ پایدار .



چنان که آشکار است ، هدف از سه آموزۀ نخست ، پرهیز از رذیلت اخلاقی ، و هدف از سه آموزۀ پایانی ، نمایاندنِ شیوۀ درست تمرکز فکر ( مدیتیشن ) است .
بودا به منظور راهنمایی رهروان برای اینکه بدانند آیا به شیوۀ درست عمل می کنند یا نه ، چهار ملاک و معیار به دست داده که عبارتند از :

تلاش از صمیم دل در تلاش باشد و همواره احساس شادی کند و به دیگر موجودات عشق بورزد و بدانها ترحم کند ، می تواند مطمئن باشد راه را درست می پیماید .

بودا سرانجام پس از سال ها آموزش و راهنمایی مشتاقان ، به روایتی در سال 483 پیش از میلاد در سن 80 سالگی در کوشینَگَره درگذشت و به پَرینیروانه دست یافت . پس از درگذشت بودا ، به تدریج اختلافاتی در میان بزرگان دین بودایی پدید آمد که منجر به پیدایی دو شاخه اصلی مَهایانه و هینَیانه گردید . مکتب مَهاهانه این تصور سنتی را که رسیدن به مقام بودایی فقط برای تعداد بسیار اندکی از آدمیان ممکن است ، نمی پذیرد و بر این باور است که امکان بودا شدن برای موجود ذی شعور فراهم است .



دین بودایی به سرعت مرزهای هند را درنوردید و در شرق آسیا و آسیای مرکزی گسترش یافت . کَنیشکه ، امپراطوری کوشانی ( حدود 78 – 100 میلادی ) را باید یکی از بزرگ ترین پشتیبانان دین بودایی به شمار آورد . در زمان او ، دین بودایی در سراسر افغانستان کنونی گسترش یافت و به سرزمین سُغْد نیز راه یافت .

شایان ذکر است که نخستین مترجم آثار بودایی به زبان چینی ، شاهزاده ای کوشانی و اشکانی تبار به نام « آن شی کائو » بود که در سال 148 میلادی به چین گام نهاد . پس از آن ، دین بودایی به دیگر سرزمین های شرق دور نیز راه یافت . از سوی دیگر ، ایرانیان سُغدی زبانی که به دین بودایی درآمده بودند ، آثار بودایی ارزشمندی را به زبان سُغدی تألیف کردند .

دیگر سرزمین های ایرانی که در فاصلۀ سال های 700 تا 1000 میلادی نقش مهمی در گسترش دین بودایی بر عهده داشت ، پادشاهی خُتَن بود . بیشتر دست نوشته های بازماندۀ خُتَنی ، ترجمۀ آثار بودایی فرقۀ مَهایانه از سنسکریت یا دیگر زبان های هندی است .



آبشخور :


سوترۀ علت و معلولِ کردار ، ترجمه و تألیف : حسن رضائی باغ بیدی ، تهران : اساطیر ، 1388 ، رویۀ 7 – 11 .

منبع: تاریخ فا
 
بالا