- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
![images-2_ab590.jpeg](http://up.tarikhfa.com/uploads/images-2_ab590.jpeg)
( بخش نخست : آمدن مجوسیان ) :
خورآسد پهلوی باشد خور آید
عراق و پارس را خور زو برآید
خراسان را بود معنی خورآیان
کجا از وی خور آید سوی ایران
همانگونه که نور خورشید از مشرق زمین سوی ایران می آید ، خورشید مسیحیت نیز اولین بار در زمان پادشاهی فرهاد پنجم ( فرهادک ؛ متوفی 2 میلادی ) بر ایران تابید . فرهاد پادشاهی منفور مردم بود و پس از اکتبر سال 4 میلادی از ایران رانده شد و وارد خاک روم شد [1] و دوران پادشاهی وی همراه با طغیان بود ؛ لیکن سفرای پارتی و رومی در این دوران نیز وارد خاک یکدیگر می شدند . ایرانیان نخستین قومی بودند که به مسیح ایمان آوردند . در انجیل متی ( باب 2 ، آیات 1-133 ) می خوانیم چند مجوس ( حکیم ، موبد ) از شرق ( سه ایرانی و به روایتی از اهالی آوه = ساوه ) در زمان پادشاهی هیرودیس ( هرود ) به بیت لَحِم رفتند تا نوزاد مقدسی را که طبق پیشگویی تولد ستاره اش را در شرق دیده بودند ، در آنجا بیابند . این رویداد منشاء جشن تنخا می باشد .
پیشگویی های عهد عتیق در مورد ماشیحای موعود ؛ همگی در عیسی ناصری تحقق یافتند ؛ چنانچه ماراپریم ( پدر کلیسای سریانی در سده چهارم م. ) در سروده هایش مضامین عهد عتیق را بصورت منظوم به عیسای مسیح پیوند می دهد :
امروز آن باکـ ـره عمانوئیل را در بیت اللحم [2] متولد ساخت
و امروز کلامی که اشعیاء بر زبان راند به انجام رسید .
او که ملت ها را به نام می نویسد ، خود آنجا متولد شد ؛ [3]
آن مزمور که داود سرایندۀ آن بود امروز تحقق یافت .
امروز معنای کلام میکاه را [4] ، درمی یابیم .
زیرا که شبانی از افراته بیرون آمد و جان ها را به عصایش جمع نمود .
آمدن سه مجوس و هدیه دادن آنان در اشعار سریانی اپریم مقدس ، نقطۀ مقابل سلطۀ آشوری ها و اسارت دوران حکومت بابلی ها را منعکس می کند و نبوت اشعیاء دربارۀ عمانوئیل ؛ حلقه ای است میان حقارت گذشتۀ یهودیان و افتخار کنونیِ آنان ؛ به خاطر زایش ماشیح موعود . [5]
واژۀ مجوس در انجیل متی ؛ برابر است با آیین کهن ایرانیان ؛ مزدیسنی یا زرتشتی . در متون مسیحی دوران ساسانی ؛ آیین ایرانیان مجوس نامیده شده است . بعنوان مثال در رویدادنامۀ « اربلا » که متنی سریانی است ؛ در مورد مارپقدیا جانشین رسول آدای که نخستین رسول مسیحی ایران بود ؛ آورده شده است :
« نخستین اسقف ، که در آدیابِن ( سریانی : هِداجَب ) بوده است ، بر اساس گفتۀ هابِل آموزگار ؛ مار پقدیا بود که توسط آدای رسول دستگذاری شد . وی پسر مرد فقیری موسوم به بِری بود . و او خدمتگزار یک مَگوشِس ( = زرتشتی ) بود ، فرزندنش نیز همینطور » . [6]
لذا سه مغی که در زمان میلاد مسیح وارد بیت لحم شدند ؛ می بایست که موبدان زرتشتی باشند ، چنانچه بارابریوس اسقف یعقوبی ؛ در سدۀ 12 م. می نویسد که زرتشت آمدن مسیح را پیشگویی نمود و پیروانش را به دادن هدیه در زمان میلاد او توصیه نمود . [7]
داستان آمدن مجوسیان ، در مدرسۀ دینی و علمی اِدِسا در عهد ساسانی ؛ و در نیمۀ دوم سدۀ چهارم ؛ به دانشجویان الهیات تعلیم داده می شد و در یک متن که در سال 775 م. توسط یک راهب با استفاده از مدارک قدیمی تر نوشته شده است ؛ از آمدن توماس رسول به ایران و تعمید دادن آن سه مجوس گزارشی دیده می شود :
« ایمان به حیات در نزد آنانی که می شنیدند در مشرق زمین گسترش یافت . سپس ، هنگامی که یهودا توما بر طبق خواست خداوند که وی را به مأموریت به آنجا فرستاد ، باز ایمان نزد این « شنوندگان » [8] پیشرفت بیشتری نمود و به خاطر اعمال قدرتمندی بود که یهودا توما همچون نشانۀ حکم رسالتی که از سوی خداوند دریافت نموده بود به شمار زیادی انجام داد ...
زمانی که مجوسیان شنیدند یهودا آمده تا این نور را که قبلا به آنها ظاهر شده بود به مردم اعلام کند ، جمع شده و رفته به او پیشنهاد نمودند تا با او در این رسالت و ایمان مشارکت داشته باشند ... تمامی برادران آنچه را یهودا به ایشان گفت فهمیدند و همه یک صدا خداوند خدای قادر مطلق را به خاطر پسرش سپاس گفتند ، پسری که بخشنده و عامل حیات کامل است . و آنان از یهودا رسول خداوند ما خواستند تا آنان را با خود در تعمیدِ خداوند ما شریک سازد » . [9]
با این توضیحات ؛ الزاما می توان پنداشت که ایرانیان با مسیحیت در همان سالهای نخستین میلادی آشنا شدند و آن سه مجوسی را گرچه بعنوان سه پادشاه یا سه روحانی زرتشتی یا زروانی و یا سه ستاره شناس بدانیم ؛ دیگر داده های تاریخی نیز مویّد ورود مسیحیت در سالهای نخستین میلادی است ؛ یعنی ورود تومای رسول ؛ یکی از دوازده حواری به سوی ایران و هندوستان ...
یادداشت ها :
۱- تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض اشکانیان ، آلفرد فن گوتشميد ، برگردان کیکاووس جهانداری ، تهران : ققنوس ، ۱۳۷۹ ، رویه ۱۴۲ .
۲- اشعیاء ۷ : ۱۴ .
۳- مزامیر ۸۷ : ۶ .
۴- ميکاه ۵ : ۲ .
5- Ephrem the Syrian Hymns , Introduced And Translated By KATHLEEN E.McVEY , Preface By John Meyendorf , p. 171.
6- The Chronicle of Arbela , Translated by Timothy KROLL , 1985 , p. 2 .
۷- تاریخ ایران باستان به روایت ابن عبری ، محمد جواد مشکور ، یوسف بنیان ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی .
۸- در کلیسای نخستین ، تعمید خواستگان در مرحله نخست « شنوندگان » نامیده می شدند و سپس « منتخبین » یا « مستعدين » و در نهایت « ايمانداران » . احتمال زیاد مانی نیز از الگوی اجتماعات کلیسایی زمان خود در نیمه سده سوم میلادی برای دسته بندی پیروانش استفاده کرده است ، چنانچه بالاترین طبقه ی مانويان « برگزيدگان » یا منتخبان نام دارند که وظایف سنگین تری دارند و طبقه ی پایین تر « نيوشايان » یا سماعون به معنی شنوندگان بودند که عامه ی مانويان را تشکیل می دادند و وظایف آزاد تری داشتند .
۹- اسناد و مباحثی درباره ی تاریخ کلیسای شرق ، جلد ۱ ، انتشارات عيلام ، رویه ۳۹ و ۴۰ .