اخبار موسیقی ایران شبهای سرد تهران با گرمای آواز و آهنگ ترکی

♥MASTANE♥

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
4,316
امتیاز واکنش
3,789
امتیاز
546
محل سکونت
شیراز
شبهای تهران خیلی سرد شده است. آنقدر سرد که شهروندان – غیر از کارتنخوابها – ساعاتی که از غروب میگذرد، راه گرمای خانه را در پیش میگیرند و خیابانها را خلوت میکنند. اما در همین شبهای سرد زمستانی، گروهی هم در گوشهای از تهران جمع میشوند و روحشان را به گرمای حنجرهی یکی از بنامترین خوانندگان موسیقی آذربایجان میسپارند تا با اجتماعی بین ملتها، شب را به نیمه برسانند.
20150112142924_1421048573122_hamidreza%20dastjerdi%20-19.JPG
به گزارش سينماخبر؛ کنسرت ارکستر سازهای بادی تهران به رهبری جاوید مجلسی و سرپرستی سینا ذکایی، با همکاری عالیم قاسماف و فرقانه قاسم اُوا، خوانندگان مهمان از باکو، شبهای 21 و 22 دیماه در تالار وحدت به روی صحنه رفت. این درحالی است که گفته میشود بهدلیل استقبال مخاطبان، اجرای این کنسرت یک شب دیگر نیز تمدید شده است.در نخستین شب اجرای این گروه، درحالیکه به دلیل تراکم برنامه در تالار وحدت، ساعت آغاز کنسرت ساعت 22 اعلام شده و مخاطبان در لابی تالار وحدت حضور یافته بودند، تا ساعت حدود 22:30 هم صدای تست و تنظیم سازهای نوازندگان از درون سالن به گوش میرسید. درنهایت پس از استقرار مخاطبان، بلافاصله این اجرا با حضور قاسماَف و دخترش که او را در این اجرا همراهی میکرد، آغاز شد.عالیم قاسماُف در سال 1957 در شماخی آذربایجان متولد شده است. او از معروفترین خوانندگان موسیقی مقامی آذربایجان است که عنوانهایی هم از نهادهایی چون یونسکو و سازمان ملل دریافت کرده است. قاسماُف که در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکا نیز اجرا داشته است، از جشنواره موسیقی فجر سال 1371 تاکنون چند بار برای اجرای برنامه به ایران سفر کرده است. او اینبار به دعوت ارکستر سازهای بادی تهران، بههمراه دخترش به ایران سفر کرده که در این برنامه، نقشی پررنگ را به خود اختصاص داده است.قاسماُف در نخستین شب این برنامه، درحالیکه مجبور بود در اجرای ارکستری بهصورت ایستاده هنرش را عرضه کند، چند بار با حاضرانی که اکثرا یا اهل و زادهی استانهای ترکزبان کشورمان بودند یا به این زبان آشنایی داشتند، به شوخی پرداخت. ازجمله این که پس از ارایهی چند قطعه، به حاضران گفت، از صبح زود سرپا بودهام و از این رو میترسم که در میانهی برنامهی امشب، از حال بروم.در این اجرا که ساز عاشیقی و گارمون نیز بهعنوان نشانههای موسیقی آذربایجان به ارکستر اضافه شده بودند، آثاری در مایههایی چون دشتی، ماهور و شور ارایه شد که از همان مضامین همیشگی موسیقی مقامی آذربایجان، همچون هجران، وصل و بوسهی عشق، انتظار و امثالهم بهره داشت.ضمن آنکه با اجرای قطعههای آشنایی چون ساری گلین، گئجهلَر (آیریلیق)، لاله لَر و... میتوان گفت این برنامه بیشتر اجرای استادانهی بخشی از خاطرات علاقهمندان به موسیقی و فرهنگ آذربایجان بود که توسط یک هنرمند متبحر اجرا شد. شاید بر همین مبنا بتوان گفت که علاوه بر برخی ناسازگاریها بین سازها، خوانندگان و حتا گروه کُر، این اجرای در عین حال جذاب، چیز چندان جدید و نویی برای ارایه نداشت و طبعا چندان نیافزود.یکی دیگر از نکتههای قابل توجه در این اجرا این بود که علاوه بر اجرای قطعهای با متنی دربارهی دلانگیزی قدم زدن در کوچههای تبریز، در اجرای قطعهی وطنپرستانهی آذربایجان که در آن، مواردی هم دربارهی موضوع قرهباغ مطرح شده بود، با افزوده شدن چند خط که بر دوستی قدیمی اهالی جمهوری آذربایجان و مناطق ترکنشین ایران دلالت داشت، گروه ارکستر، قطعهی «ای ایران» را برای لحظاتی نواخت و رهبر ارکستر نیز حاضران را به همراهی با آن فراخواند.همچنین سرپرست ارکستر در پایان با دو زبان فارسی و ترکی اعلام کرد، با وجود آنکه بیشتر حاضران به زبان آذری آشنایی دارند، به احترام حاضران دیگر، به زبان فارسی سخن میگوید، هرچند افتخار می کند که خود، یک آذریزبان است. او در ادامه از حضور چهرههایی چون کمال تبریزی، محمدعلی لقا (استاد فلوت)، بردیا کیارس، نادر مشایخی، مجید مظفری و لعیا زنگنه در اجرای این شب تشکر کرد.این اجرا در نخستین دقایق بامداد دوشنبه 22 دیماه در حالی پایان یافت که قاسیماَف هنگام ترک جایگاه، در آخرین شوخی، از حاضران خواست که آنها را محکمتر تشویق کنند تا خستگی از تنشان به در رود
.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
167
پاسخ ها
0
بازدیدها
86
بالا