نويسنده: سعيد همتي
«اگر انتخابات نبود، امروز اثري از جمهوري اسلامي ايران باقي نميماند... حضور عظيم مردم در عرصههاي مختلف به ويژه انتخابات مصونيتبخش كشور و حافظ منافع ملت و موجب ابهت نظام در چشم دشمنان است... اگر ميخواهيم اُبهت و اقتدار نظام جمهوري اسلامي حفظ شود و مصونيت آن باقي بماند، بايد همه در انتخابات شركت كنند.» اينها عباراتي است كه مقام معظم رهبري در باب ضرورت مشاركت در انتخابات رياست جمهوري در ديدار با معلمان و فرهنگيان مطرح ميكنند.
شبيه اين جملات را معظمله در آستانه هر انتخاباتي مورد تأكيد قرار دادهاند و با ذكر دلايل متعددي از جامعه ميخواهند كه در پاي صندوقهاي رأي شركت كنند تا اهداف ضدايراني دشمنان به نتيجه نرسيد و اقتدار جمهوري اسلامي ايران كماكان رو به تعالي باشد. به عنوان نمونه ايشان در نخستين روز فروردين ماه 88، در باب ضرورت مشاركت حداكثري در انتخابات آن سال ميفرمايند: «انتخابات در كشور ما يك حركت نمايشي نيست. پايههاي نظام ما همين انتخابات است. يكي از پايهها [نظام جمهوري اسلامي] انتخابات است.»
«پايداري ملت» مؤلفه ديگري است كه ايشان در همان مقطع زماني مورد توجه قرار داده و تأكيد ميكنند كه اصل پايداري ملت با مشاركت انتخاباتي رابـ ـطه مستقيم داشته و ميتواند مقدمه تحقق چنين مؤلفهاي را بهوجود بياورد: «مردم سالاري ديني با حرف نميشود، مردم سالاري ديني با شركت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فكري و عقلاني و عاطفي مردم با تحولات كشور صورت ميگيرد، اين هم جز با يك انتخابات صحيح و همگاني و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست. اين مردمسالاري، عامل پايداري ملت ايران است.»
تشبيه شركت در انتخابات به «سپردهگذاري يك سرمايه عظيم در بانك» نيز از جمله محورهاي مورد توجه معظمله در سخنرانيهاي سال 88 است كه اگر چه ابتدا با مشاركت خيرهكننده 85 درصدي مردم رنگ تحقق به خود گرفت اما با تزريق آشوب توسط جريان تجديدنظرطلب به كف خيابانهاي تهران نه تنها اجازه نداد سرمايهاي در حساب جامعه ايراني قرار گيرد بلكه شرايطي مانند وضع تحريمهاي بينالمللي (قطعنامه 2231) را بهوجود آورد كه فشارهاي اقتصادي فراواني را به جامعه وارد ساخت.
ايشان در باب سرمايهگذاري بهواسطه مشاركت حداكثري در انتخابات چند هفته قبل از برگزاري انتخابات 22 خرداد سال 88 ميفرمايند: «انتخابات سرمايهگذاري عظيم ملت ايران است. [انتخابات] مثل اين [است] كه شما سرمايه سنگين و عظيمي را در بانك ميگذاريد، بانك با آن كار ميكند و شما از سودش استفاده ميكنيد. آراي يكايك شما مردم سهمي است از همان سرمايهگذاري و سپردهگذاري. هر رأيي كه شما در صندوق مياندازيد، مثل اين است كه يك بخشي از پول آن سپرده را داريد تأمين ميكنيد.»
مواجهه جريان تجديدنظرطلب با مشاركت حداكثري
تا قبل از سال 84 تئوريسينهاي جريان تجديدنظرطلب اعتقاد داشتند كه لزوم روي كارآمدن نامزدهاي انتخابات وابسته به اين جريان با مشاركت حداقلي ميتوانند تكيه بر كرسي مديريت زده و بر رقيب انتخاباتي خود فائق آيند اما از آن سال تاكنون و بر اساس برخي از واقعيتهاي اجتماعي به اين نتيجه رسيدند كه نامزدهاي اين طيف با مشاركت حداكثري ميتوانند حائز شرايط لازم براي موفقيت در انتخابات شوند.
جريان غرب باور در همه اين سالها اهداف مهمي نظير: «عقبنشيني سياسي نظام»، «به چالش كشاندن ويژگي مردمي بودن نظام و مخدوش كردن حضور يا دلسرد كردن مردم از مشاركت پردامنه»، « نفي جايگاه ولي فقيه و نظارت استصوابي به عنوان محدودكنندگان آزادي انتخابات»، «تشكيك در سلامت انتخابات با هدف ايجاد فضاي بياعتمادي مردم نسبت به حاكميت»، «ايجاد دوگانه مردم- نظام»، « مخدوش كردن نظام و سلامت و كارآمدي آن و تلاش براي فشار اجتماعي به نظام»، « ايجاد روحيه نااميدي در مردم نسبت به نظام و مسئولان»، « مخدوش كردن الگوي مردمسالاري ديني»، « طرح مباحثي نظير نظارت سازمانهاي بينالمللي بر انتخابات كشور»و«همافزايي و ائتلاف بين اپوزيسيون داخل و خارج كشور» تلاش كرده تا به بهانه برگزاري انتخابات اصل نظام را مورد هدف قرار داده و پايههاي اجتماعي آن را مورد خدشه قرار دهند.
تلاش ديروز جريان تجديدنظرطلب براي كاهش مشاركت انتخابات درحالي است كه در بسياري از كشورهاي پيشرفته (كه خود را به عنوان يك حاكميت مردمسالار معرفي ميكنند) ميزان مشاركت قابل توجهي در عرصه انتخابات را رقم نميزنند، به عنوان نمونه در بسياري از كشورهاي غرب آسيا برگزاري انتخابات، برخورداري از حق رأي و شركت در انتخابات هنوز چالشي عمده به حساب ميآيد و فراتر از آن هنوز زنان به عنوان نيمي از جامعه از حقوق ابتدایي برخوردار نيستند.
اين در حالي است كه در جمهوري اسلامي ايران، انتخابات با مشاركت قابل توجهي برگزار ميشود، به عنوان نمونه نخستين انتخابات كمتر از 50 روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي برگزار شد كه كوتاهترين زمان برگزاري انتخابات در يك كشور، به شمار ميآيد و با مشاركت قابل توجهي برگزار شد. اين در حالي است كه طي سالهاي پس از انقلاب همواره رسانههاي بيگانه تلاش داشتهاند مردم را نسبت به انتخابات بدبين كرده و از مشاركت آنها در انتخابات جلوگيري كنند كه نمونه آن را ميتوان در انتخابات سال 84 رياست جمهوري و مجالس هفتم و هشتم مشاهده كرد؛ جايي كه جريان غربباور داخلي انتخابات مجلس هشتم را تحريم كرد.
مهمترين شاخص مردمسالاري در كشورهاي ديگر نيز ضريب نفوذ مشاركت مردم در انتخابات است كه از نگاه حوزههاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي مورد لحاظ قرار گرفته و فراتر از آن تأثيرگذاري انتخابات بر حوزههاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي بسيار محسوس و غيرقابل انكار است.
اين در حالي است كه اصل 56 قانون اساسي نيز به حق انسان بر سرنوشت اجتماعي خود پرداخته و آن را حقي الهي معرفي ميكند كه از جانب خداوند اعطا شده است و هيچكس نميتواند اين حق را از انسان سلب و در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد.
در همين اصل ميآيد: «در جمهوري اسلامي ايران امور كشور بايد با اتكا بر آراي عمومي اداره شود از راه انتخابات: انتخاب رئيسجمهور، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، اعضاي شوراها و نظاير اينها يا از راه همهپرسي در مواردي كه در اصول ديگر اين قانون معين ميگردد.» برهمين اساس در بند 8 اصل 3 قانون اساسي، دولت مستقر موظف شده تمامي امكانات را براي «مشاركت عامه مردم در تعيين سرنوشت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خويش» به كار ببندد چراكه همانطور كه مقام معظم رهبري در سخنرانيهاي مختلف تأكيد كردهاند، اقتدار و صلابت جامعه ايراني رابـ ـطه مسقيمي با مشاركت انتخاباتي داشته است.
ايشان در يكي از سخنرانيهاي دهه 70 خود نيز بر همين مسئله مشاركت تأكيد داشته و ميفرمايند: «انتخابات، با همان جايگاه اساسي خود در نظام جمهوري اسلامي، بايد همواره مورد توجه باشد. انتخابات، آن نقطه اساسي وصل افكار و آراي مردم به بدنه نظام اجرايي است. اگر انتخابات - همچنان كه بحمدالله در گذشته همين طور بوده است - با حضور مردم، با اراده مردم، با آزادي كامل مردم و انتخاب آزادانه آنها انجام بگيرد، و بهخصوص اگر انشاءالله در اين انتخاب، حداكثر آگاهي از سوي مردم به كار برود تا اينكه افراد صالح و شايسته و حقيقتاً حائز شأن اين ملت عظيم، انتخاب شود، نظام اسلامي ميتواند مطمئن باشد كه در جهت آرزوها و هدفهاي خود در حركت است. اين، نقش انتخابات و شأن والاي انتخابات است.»
منبع:
«اگر انتخابات نبود، امروز اثري از جمهوري اسلامي ايران باقي نميماند... حضور عظيم مردم در عرصههاي مختلف به ويژه انتخابات مصونيتبخش كشور و حافظ منافع ملت و موجب ابهت نظام در چشم دشمنان است... اگر ميخواهيم اُبهت و اقتدار نظام جمهوري اسلامي حفظ شود و مصونيت آن باقي بماند، بايد همه در انتخابات شركت كنند.» اينها عباراتي است كه مقام معظم رهبري در باب ضرورت مشاركت در انتخابات رياست جمهوري در ديدار با معلمان و فرهنگيان مطرح ميكنند.
شبيه اين جملات را معظمله در آستانه هر انتخاباتي مورد تأكيد قرار دادهاند و با ذكر دلايل متعددي از جامعه ميخواهند كه در پاي صندوقهاي رأي شركت كنند تا اهداف ضدايراني دشمنان به نتيجه نرسيد و اقتدار جمهوري اسلامي ايران كماكان رو به تعالي باشد. به عنوان نمونه ايشان در نخستين روز فروردين ماه 88، در باب ضرورت مشاركت حداكثري در انتخابات آن سال ميفرمايند: «انتخابات در كشور ما يك حركت نمايشي نيست. پايههاي نظام ما همين انتخابات است. يكي از پايهها [نظام جمهوري اسلامي] انتخابات است.»
«پايداري ملت» مؤلفه ديگري است كه ايشان در همان مقطع زماني مورد توجه قرار داده و تأكيد ميكنند كه اصل پايداري ملت با مشاركت انتخاباتي رابـ ـطه مستقيم داشته و ميتواند مقدمه تحقق چنين مؤلفهاي را بهوجود بياورد: «مردم سالاري ديني با حرف نميشود، مردم سالاري ديني با شركت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فكري و عقلاني و عاطفي مردم با تحولات كشور صورت ميگيرد، اين هم جز با يك انتخابات صحيح و همگاني و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست. اين مردمسالاري، عامل پايداري ملت ايران است.»
تشبيه شركت در انتخابات به «سپردهگذاري يك سرمايه عظيم در بانك» نيز از جمله محورهاي مورد توجه معظمله در سخنرانيهاي سال 88 است كه اگر چه ابتدا با مشاركت خيرهكننده 85 درصدي مردم رنگ تحقق به خود گرفت اما با تزريق آشوب توسط جريان تجديدنظرطلب به كف خيابانهاي تهران نه تنها اجازه نداد سرمايهاي در حساب جامعه ايراني قرار گيرد بلكه شرايطي مانند وضع تحريمهاي بينالمللي (قطعنامه 2231) را بهوجود آورد كه فشارهاي اقتصادي فراواني را به جامعه وارد ساخت.
ايشان در باب سرمايهگذاري بهواسطه مشاركت حداكثري در انتخابات چند هفته قبل از برگزاري انتخابات 22 خرداد سال 88 ميفرمايند: «انتخابات سرمايهگذاري عظيم ملت ايران است. [انتخابات] مثل اين [است] كه شما سرمايه سنگين و عظيمي را در بانك ميگذاريد، بانك با آن كار ميكند و شما از سودش استفاده ميكنيد. آراي يكايك شما مردم سهمي است از همان سرمايهگذاري و سپردهگذاري. هر رأيي كه شما در صندوق مياندازيد، مثل اين است كه يك بخشي از پول آن سپرده را داريد تأمين ميكنيد.»
مواجهه جريان تجديدنظرطلب با مشاركت حداكثري
تا قبل از سال 84 تئوريسينهاي جريان تجديدنظرطلب اعتقاد داشتند كه لزوم روي كارآمدن نامزدهاي انتخابات وابسته به اين جريان با مشاركت حداقلي ميتوانند تكيه بر كرسي مديريت زده و بر رقيب انتخاباتي خود فائق آيند اما از آن سال تاكنون و بر اساس برخي از واقعيتهاي اجتماعي به اين نتيجه رسيدند كه نامزدهاي اين طيف با مشاركت حداكثري ميتوانند حائز شرايط لازم براي موفقيت در انتخابات شوند.
جريان غرب باور در همه اين سالها اهداف مهمي نظير: «عقبنشيني سياسي نظام»، «به چالش كشاندن ويژگي مردمي بودن نظام و مخدوش كردن حضور يا دلسرد كردن مردم از مشاركت پردامنه»، « نفي جايگاه ولي فقيه و نظارت استصوابي به عنوان محدودكنندگان آزادي انتخابات»، «تشكيك در سلامت انتخابات با هدف ايجاد فضاي بياعتمادي مردم نسبت به حاكميت»، «ايجاد دوگانه مردم- نظام»، « مخدوش كردن نظام و سلامت و كارآمدي آن و تلاش براي فشار اجتماعي به نظام»، « ايجاد روحيه نااميدي در مردم نسبت به نظام و مسئولان»، « مخدوش كردن الگوي مردمسالاري ديني»، « طرح مباحثي نظير نظارت سازمانهاي بينالمللي بر انتخابات كشور»و«همافزايي و ائتلاف بين اپوزيسيون داخل و خارج كشور» تلاش كرده تا به بهانه برگزاري انتخابات اصل نظام را مورد هدف قرار داده و پايههاي اجتماعي آن را مورد خدشه قرار دهند.
تلاش ديروز جريان تجديدنظرطلب براي كاهش مشاركت انتخابات درحالي است كه در بسياري از كشورهاي پيشرفته (كه خود را به عنوان يك حاكميت مردمسالار معرفي ميكنند) ميزان مشاركت قابل توجهي در عرصه انتخابات را رقم نميزنند، به عنوان نمونه در بسياري از كشورهاي غرب آسيا برگزاري انتخابات، برخورداري از حق رأي و شركت در انتخابات هنوز چالشي عمده به حساب ميآيد و فراتر از آن هنوز زنان به عنوان نيمي از جامعه از حقوق ابتدایي برخوردار نيستند.
اين در حالي است كه در جمهوري اسلامي ايران، انتخابات با مشاركت قابل توجهي برگزار ميشود، به عنوان نمونه نخستين انتخابات كمتر از 50 روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي برگزار شد كه كوتاهترين زمان برگزاري انتخابات در يك كشور، به شمار ميآيد و با مشاركت قابل توجهي برگزار شد. اين در حالي است كه طي سالهاي پس از انقلاب همواره رسانههاي بيگانه تلاش داشتهاند مردم را نسبت به انتخابات بدبين كرده و از مشاركت آنها در انتخابات جلوگيري كنند كه نمونه آن را ميتوان در انتخابات سال 84 رياست جمهوري و مجالس هفتم و هشتم مشاهده كرد؛ جايي كه جريان غربباور داخلي انتخابات مجلس هشتم را تحريم كرد.
مهمترين شاخص مردمسالاري در كشورهاي ديگر نيز ضريب نفوذ مشاركت مردم در انتخابات است كه از نگاه حوزههاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي مورد لحاظ قرار گرفته و فراتر از آن تأثيرگذاري انتخابات بر حوزههاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي بسيار محسوس و غيرقابل انكار است.
اين در حالي است كه اصل 56 قانون اساسي نيز به حق انسان بر سرنوشت اجتماعي خود پرداخته و آن را حقي الهي معرفي ميكند كه از جانب خداوند اعطا شده است و هيچكس نميتواند اين حق را از انسان سلب و در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد.
در همين اصل ميآيد: «در جمهوري اسلامي ايران امور كشور بايد با اتكا بر آراي عمومي اداره شود از راه انتخابات: انتخاب رئيسجمهور، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، اعضاي شوراها و نظاير اينها يا از راه همهپرسي در مواردي كه در اصول ديگر اين قانون معين ميگردد.» برهمين اساس در بند 8 اصل 3 قانون اساسي، دولت مستقر موظف شده تمامي امكانات را براي «مشاركت عامه مردم در تعيين سرنوشت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خويش» به كار ببندد چراكه همانطور كه مقام معظم رهبري در سخنرانيهاي مختلف تأكيد كردهاند، اقتدار و صلابت جامعه ايراني رابـ ـطه مسقيمي با مشاركت انتخاباتي داشته است.
ايشان در يكي از سخنرانيهاي دهه 70 خود نيز بر همين مسئله مشاركت تأكيد داشته و ميفرمايند: «انتخابات، با همان جايگاه اساسي خود در نظام جمهوري اسلامي، بايد همواره مورد توجه باشد. انتخابات، آن نقطه اساسي وصل افكار و آراي مردم به بدنه نظام اجرايي است. اگر انتخابات - همچنان كه بحمدالله در گذشته همين طور بوده است - با حضور مردم، با اراده مردم، با آزادي كامل مردم و انتخاب آزادانه آنها انجام بگيرد، و بهخصوص اگر انشاءالله در اين انتخاب، حداكثر آگاهي از سوي مردم به كار برود تا اينكه افراد صالح و شايسته و حقيقتاً حائز شأن اين ملت عظيم، انتخاب شود، نظام اسلامي ميتواند مطمئن باشد كه در جهت آرزوها و هدفهاي خود در حركت است. اين، نقش انتخابات و شأن والاي انتخابات است.»
منبع: