- عضویت
- 2017/02/07
- ارسالی ها
- 5,830
- امتیاز واکنش
- 35,457
- امتیاز
- 1,120
- سن
- 20
شریعتی پیشرو فکر جماعت گرایانه در اندیشه اجتماعی ایران است
مقصود فراستخواه ظرفیت های گفتار شریعتی را در چند مورد خلاصه می کند گرفتارنشدن در دین خصوصی نگاه به دین به مثابه امری مدنی و توجه به ابعاد و خصایص اجتماعی و فرهنگی دین در جهان اسلام و در ایران جماعت گرایی تفسیر و در عین حال نقد درون ماندگار دین اندیشی انتقادی کارآمد برای عمل رهایی بخش سیـاس*ـی فهم اهمیت برابری هم زمان با آزادی و عرفان و مانند آن , ولی پروژه شریعتی را طرحی ناتمام می داند که نیاز به بازاندیشی عمیق تر, ویرایش و تفسیر تازه و خوانش و صورت بندی مجددی از شریعتی دارد در آستانه چهلمین یادمان علی شریعتی, پرسش های مکتوب خود را با مقصود فراستخواه, جامعه شناس و نواندیش دینی, درباره نقش شریعتی در تبیین و فهم مسائل دوران ما در میان نهادیم آنچه در ادامه می آید, پاسخ های این استاد دانشگاه به پرسش های مذکور است مقصود فراستخواه, نویسنده کتاب هایی چون سرآغاز نواندیشی معاصر , زبان قرآن , دین و جامعه , دین, خرد, دانش یادداشت هایی بر روند احیاء اصلاح و بازسازی اندیشه و تدبری در آیات قرآنی است که تأملاتی درباره روشنفکری دینی در ایران و نقش شریعتی در آن, در برخی آثار مذکور داشته است
مسئله اصلی دوران و زمانه ما از منظر شما چیست؟
مسائل زمانه ما یکی، دوتا نیست. اما چون به موضوع گفت وگوی حاضر آگاهی دارم، درصدد شمارش سیاهه ای از این مسائل نیستم؛ چون در بیشتر مسائل این زمانه، انتظار مردم به طور اخص متوجه روشنفکری دینی نیست، بلکه فرض بر این است که روشنفکر دینی نیز مثل دیگر اقسام روشنفکری در قبال این مسائل مسئولیت دارند. پس باید از ابتدا سراغ مسائل خاصی برویم که پای روشنفکری دینی، به گونه ای خاص در میان است. ابتدا لازم است ذکر کنم اصولا روشنفکر، بنابه سرشت خود موجودی «مسئله خوار» است؛ یعنی باید گفت با مسئله است که روشنفکر، روشنفکر می شود. اگر در دنیا مسئله ای نبود، شاید چندان نیازی به هیچ روشنفکری نبود؛ اعم از اینکه چه نوع روشنفکری باشد؛ دینی یا غیر دینی. با مسئله و برای مسئله است که «روشنفکر» موضوعیت پیدا می کند. اگر هیچ مسئله ای نباشد باز از روشنفکر انتظار می رود مسئله ای ایجاد بکند و اگر مسئله کم است، انتظار از روشنفکر این است که مسئله ها را تکثیر کند. روشنفکر برای اجتماع بشری لازم است؛ به دلیل اینکه زندگی و جامعه را مسئله مند و پروبلماتیک کند؛ یعنی بگوید در اینجا مسئله ای هست. قدرت را مسئله مند کند. سنت را مسئله مند کند. مردم را، مناسبات را و ایدئولوژی ها و فرهنگ و زندگی را مسئله مند کند. غلامحسین ساعدی روشنفکر بود؛ چون با ادبیات و نمایش نامه نویسی و تعهدات روشنفکرانه عمیق و پررنج خویش، زندگی روستایی در ایران را تا عمق سطح روانی آن مسئله مند کرد؛ آن هم در دهه ٤٠ و ٥٠ و و با وجود تمام کر وفر مدرنیزاسیون وقت. به نشان آثاری مانند «عزاداران بیل» (و فیلم گاو)، «چوب به دست های ورزیل» و «اهل هوا» و... .
پرسش از مسئله اصلی این دوران و زمانه بود...
چنان که گفتم اکنون ما در دنیای خود متأسفانه با مسائل زیادی مواجه هستیم، ولی در هیچ یک از این مسئله ها، انگشت اتهام بالاخص به روشنفکری دینی اشاره نمی کند و چشمان زیادی به روشنفکر دینی دوخته نمی شود، انتظار به طور خاص از روشنفکری دینی نمی رود. برای مثال «فقر و نابرابری های فاحش»، «پوپولیسم»، «نابودی زیست بوم»، «خصیصه از هم گسلنده فناوری» یا حتی «خشونت» مسئله دنیای ماست؛ اما به همان اندازه روشنفکری دینی در قبال اینها مسئول دانسته می شود که هر نوع روشنفکری دیگر.
مقصود فراستخواه ظرفیت های گفتار شریعتی را در چند مورد خلاصه می کند گرفتارنشدن در دین خصوصی نگاه به دین به مثابه امری مدنی و توجه به ابعاد و خصایص اجتماعی و فرهنگی دین در جهان اسلام و در ایران جماعت گرایی تفسیر و در عین حال نقد درون ماندگار دین اندیشی انتقادی کارآمد برای عمل رهایی بخش سیـاس*ـی فهم اهمیت برابری هم زمان با آزادی و عرفان و مانند آن , ولی پروژه شریعتی را طرحی ناتمام می داند که نیاز به بازاندیشی عمیق تر, ویرایش و تفسیر تازه و خوانش و صورت بندی مجددی از شریعتی دارد در آستانه چهلمین یادمان علی شریعتی, پرسش های مکتوب خود را با مقصود فراستخواه, جامعه شناس و نواندیش دینی, درباره نقش شریعتی در تبیین و فهم مسائل دوران ما در میان نهادیم آنچه در ادامه می آید, پاسخ های این استاد دانشگاه به پرسش های مذکور است مقصود فراستخواه, نویسنده کتاب هایی چون سرآغاز نواندیشی معاصر , زبان قرآن , دین و جامعه , دین, خرد, دانش یادداشت هایی بر روند احیاء اصلاح و بازسازی اندیشه و تدبری در آیات قرآنی است که تأملاتی درباره روشنفکری دینی در ایران و نقش شریعتی در آن, در برخی آثار مذکور داشته است
مسئله اصلی دوران و زمانه ما از منظر شما چیست؟
مسائل زمانه ما یکی، دوتا نیست. اما چون به موضوع گفت وگوی حاضر آگاهی دارم، درصدد شمارش سیاهه ای از این مسائل نیستم؛ چون در بیشتر مسائل این زمانه، انتظار مردم به طور اخص متوجه روشنفکری دینی نیست، بلکه فرض بر این است که روشنفکر دینی نیز مثل دیگر اقسام روشنفکری در قبال این مسائل مسئولیت دارند. پس باید از ابتدا سراغ مسائل خاصی برویم که پای روشنفکری دینی، به گونه ای خاص در میان است. ابتدا لازم است ذکر کنم اصولا روشنفکر، بنابه سرشت خود موجودی «مسئله خوار» است؛ یعنی باید گفت با مسئله است که روشنفکر، روشنفکر می شود. اگر در دنیا مسئله ای نبود، شاید چندان نیازی به هیچ روشنفکری نبود؛ اعم از اینکه چه نوع روشنفکری باشد؛ دینی یا غیر دینی. با مسئله و برای مسئله است که «روشنفکر» موضوعیت پیدا می کند. اگر هیچ مسئله ای نباشد باز از روشنفکر انتظار می رود مسئله ای ایجاد بکند و اگر مسئله کم است، انتظار از روشنفکر این است که مسئله ها را تکثیر کند. روشنفکر برای اجتماع بشری لازم است؛ به دلیل اینکه زندگی و جامعه را مسئله مند و پروبلماتیک کند؛ یعنی بگوید در اینجا مسئله ای هست. قدرت را مسئله مند کند. سنت را مسئله مند کند. مردم را، مناسبات را و ایدئولوژی ها و فرهنگ و زندگی را مسئله مند کند. غلامحسین ساعدی روشنفکر بود؛ چون با ادبیات و نمایش نامه نویسی و تعهدات روشنفکرانه عمیق و پررنج خویش، زندگی روستایی در ایران را تا عمق سطح روانی آن مسئله مند کرد؛ آن هم در دهه ٤٠ و ٥٠ و و با وجود تمام کر وفر مدرنیزاسیون وقت. به نشان آثاری مانند «عزاداران بیل» (و فیلم گاو)، «چوب به دست های ورزیل» و «اهل هوا» و... .
پرسش از مسئله اصلی این دوران و زمانه بود...
چنان که گفتم اکنون ما در دنیای خود متأسفانه با مسائل زیادی مواجه هستیم، ولی در هیچ یک از این مسئله ها، انگشت اتهام بالاخص به روشنفکری دینی اشاره نمی کند و چشمان زیادی به روشنفکر دینی دوخته نمی شود، انتظار به طور خاص از روشنفکری دینی نمی رود. برای مثال «فقر و نابرابری های فاحش»، «پوپولیسم»، «نابودی زیست بوم»، «خصیصه از هم گسلنده فناوری» یا حتی «خشونت» مسئله دنیای ماست؛ اما به همان اندازه روشنفکری دینی در قبال اینها مسئول دانسته می شود که هر نوع روشنفکری دیگر.
تالار نقد نگاه دانلود
دانلود رمان و کتاب های جدید