شمارش چاکراهای بدن

  • شروع کننده موضوع nadia.seif
  • بازدیدها 305
  • پاسخ ها 12
  • تاریخ شروع

nadia.seif

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/01/01
ارسالی ها
331
امتیاز واکنش
1,229
امتیاز
401
محل سکونت
یزد
چاکرای اول چاکرای ریشه

چاکرای ریشه که در انتهای ستون فقرات کمر بیشتر تمرکز یافته است ، مرکزی است که یک نور الهی سفید را متشعشع می کند وقتی که مراحل بالای روحانی احساس گردد.این مرکز انرژی مرکزی است برای زندگی مادی، مرکزی است که آگاهی لطیف الهی در زندگی فیزیکی ریشه می یابد.نتیجتا این چاکرا پایه و اساسی است برای وجود انسانی در جهان فیزیکی و اگر آن مسدود شود شما انسانی می شوید بدون ریشه هم در وجود روحی و هم در جسمی.
به ازای هر هفت بدن هفت چاکرا وجود دارد که هر چاکرا با چاکرای معادل آن از راه خاصی مرتبط است.به این ترتیب چاکرای ریشه با بدن فیزیکی مرتبط است. و به همین ترتیب تا آخر.



یک ارتباط کامل بین چاکرای ریشه و بدن فیزیکی برقرار است. چاکرای ریشه دو امکان دارد. یکی آن امکانی است که از بدو تولد به صورت طبیعی در انسان هست و دیگری مدیتیشن.پایه ای ترین مورد در امکان اول ( امکان طبیعی) در قوای جنـ*ـسی است.
هر انسانی دارای دو بعد و وجود مشترک فیزیکی و روحی است.چاکرای ریشه شما را قادر می سازد که هر جا هستید وجودتان را آشکار کنید و نور حساس سفید آن ارتعاشی ساطع می کند که با عشق مادری کار میکند.در عشق مادری دو وجود فیزیکی و روحی از یک راه رفیع با هم یکی می شود. در این حالت ، جایی که شما می توانید پرستاری یک کودک را توسط یک زن تصور کنید، درخواستی از جهان فیزیکی با شکل بزرگی از عشق معنوی متحد می شود .
این اتفاق به خاطر این برای بشر مهم است که دوره پرستاری کوتاه نیست. برای این دوره هم مادر و هم بچه ، چاکرای ریشه خود را برمی انگیزند و توسعه می دهند و پاک میکنند ، و این، امکان توسعه ای بنیادی را به کودک تازه متولد شده می دهد.
اگر دوره نگهداری بچه کوتاه باشد یا به طور کل از قلم بیافتد چه چیزی می تواند اتفاق بیافتد؟؟ کودک نمی تواند بدرستی قلمرو روحانی خود را درک کند و این می تواند کودک را بی قرار کند.
بسیاری از کودکانی که از بیش فعالی رنج می برند این باعث بی قراری آنها می گردد این مورد از اینجا ناشی می شود.
وقتی مادر از فرزند پرستاری میکند ارتعاش چاکراهای ریشه آنها باهم مخلوط می شود. وقتی ارتعاش دو چاکرای ریشه باهم مخلوط بشود یک نمایش (figure) از آن به جا می ماند هر چه قدر چاکراهای ریشه خالص تر باشد این نمایش زیبا تر است .
 
  • پیشنهادات
  • nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    بدن دوم بدن اثیری

    لحظه هایی که از درون به بدن خود آگاهی پیدا کردید بدن دوم به طور اتوماتیک خودش را نشان داد. این بدن دوم حالا از خارج شناخته می شود.اگر شما بدن اول را از درون شناختید ، آنگاه شما از بدن دومتان از بیرون (خارجی) آگاه شدید.
    بدن دوم شما ، که در واقع بدن اتری یا اثیری خوانده می شود مثل دوده یا دود فشرده شده است.شما می توانید از طریق آن بدون هیچ گیری حرکت کنید ولی این بدن شفاف نیست.شما نمی توانید از خارج به آن نگاه کنید.بدن اول جامد است بدن دوم به همان شکل بدن اول است با این تفاوت که جامد نیست.
    بدن اثیری می تواند از بدن شما خارج شود.بعضی هنگام در مدیتیشن این بدن بالا و پایین می رود و شما احساس می کنید که جاذبه زمین شما را به طرف خودش نمی کشد.اما وقتی چشماهیتان را باز می کنید شما در زمین هستید و شما در می یابید که در تمام مدت اینجا بودید. این حالت بلند شدن(برخاستن از زمین) از بدن دوم ناشی می شود نه از بدن اول.برای بدن اول جاذبه ای وجود ندارد، لحظه هایی که شما بدن دوم را می شناسید و در می یابید یک حس آزادی و رهایی احساس می شود که در بدن اول ناشناخته است.شما می توانید از بدن خود خارج شوید (به وسیله بدن دوم) و دوباره برگردید.
    هم اکنون شما می توانید از بدن دوم خود از داخل آگاهی داشته باشید به این صورت که از بدن اول (فیزیکی) به صورت درونی آگاهی داشته باشید. از کارکرد درونی ،مکانیسم و زندگی درونی آگاهی داشته باشید.
    اولین باری که سعی به انجام این کار می کنید شاید خیلی سخت باشد، اما وقتی به آن آگاهی پیدا می کنید به بعد بدن فیزیکی و بدن اثیری نقطه توجه شما به دو بعد و دو ناحیه تقسیم می شود.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    چاکرای دوم چاکرای خاجی یا هارا

    چاکرای هارا(خاجی) نوری ارغوانی از خود ساطع میکند وقتی که مراحل فوق روحانی احساس گردد.ارغوانی رنگی مثل رنگ صورتی روشن یا قرمز مایل به بنفش . وقتی این چاکرا پاک باشد آنگاه شخص فقط دارای افکار مثبت می باشد . آنگاه افکار و احساسات منفی و کثیف نمی تواند به او نفوذ کند.افکار منفی مثل خودپرستی یا دشمنی و عناد.این چاکرا به طور اهم چاکرای جنـ*ـسی شناخته می شود. میل جنـ*ـسی اگر به شهوانیت نرود گـ ـناه یا کار ناپسندی نیست بلکه اگر به افکار شهوانی سوق پیدا کند نتیجه اش می شود سادیسم یا دیگر آزاری و ...
    وقتی دو نفر به هم عشق می ورزند آنگاه نوری که ازچاکرای خاجی آنها ساطع می شود با هم مخلوط می شود
    وقتی که چاکرای خاجی خالص باشد به معنی این است که فرد به صورت مثبت زندگی می کند این یعنی اینکه زندگی بدون شکایت و گله کردن از دیگران و سرزنش را داراست. زندگی براساس صداقت. این افراد دقیقا به احساس و ادراکات مثبت و منفی اشراف دارند.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    بدن سوم بدن اختری

    لحظه هایی که بدن دوم را از درون شناختید بدن سوم یا بدن اختری از بیرون شناخته شد.بدن سوم همانند بدن دوم مثل بخار می ماند با این تفاوت که شفاف است.بدن اختری به همان اندازه بدن اول و دوم است. تا پنجمین بدن اندازه همین قدر است ، محتوای هر بدن تغییر می کند اما تا پنجمین بدن اندازه یکی است.
    این بدن بدنی است که احساسات و خواسته های شما به وسیله آن احساس می گردد وقتی شما عصبانی هستید ، ناراحت هستید، خوشحال هستید یا هر احساس دیگری را دارید شما بدن سوم خود را حس می کنید.
    خیلی از مردم وقتی راجع به احساسات بحث می کنند آن را از سلولهای عصبی بدن و هورمونهای مترشحه می دانند در حالی که شما بعد از مرگ هم دارای احساسات هستید به خاطر این است که این سلولها با بدن سوم کار می کنند. پس در واقع احساسات وابسته به بدن فیزیکی نیست بدنی که درخواب می بینید و در رویا این بدن اختری شما است.این بدن همان بدنی است که در خواب با آن مواجه هستید.وقتی که خواب می بینید و در رویا هستید با این بدن هستید.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    چاکرای مانی پورا
    (شبکه خورشیدی)


    این چاکرا نور آبی مایل به بنفش و همچنین طلایی از خود ساطع می کند. وقتی این چاکرا خالص و پاک باشد آنگاه شخص است که با مردم صلح آمیز رفتار می کند و زندگی او بدون ستیزه است ، زمانی که وابستگی های مثبت وجود دارد تمام ستیزه ها و جنگ ها از بین میرودو وقتی شخص به آموختن می پردازد به جایی اینکه بجنگد.رفته رفته نور آبی او خالص میشود.
    وقتی دو شخص با هم دعوا می کنند آنگاه نور آبی ارتعاش یافته از چاکرای مانی پورای آنها شروع به تیره شدن می کند و وقتی این نور چاکرا ها باهم مخلوط می شود چیز منفی پدید می آورد.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    بدن چهارم بدن ذهنی

    بدن چهارم بدنی است مطلقا بدون جدارwall-less . درون سومین بدن که می شود چهارمین بدن حتی هیچ دیواره شفافی وجود ندارد.آن هست فقط یک مرز بدون جداره پس به سبک و قاعده خاصی نیاز ندارد.جدار در واقع بین هر کالبد با کالبد دیگر وجود دارد اما همان طور که گفتیم بین بدن سوم و چهارم جداری وجود ندارد.اما بین چهارم و پنجم جدار هست اما مثل جداری که بین بدن اول و دوم است نیست.
    در زندگی طبیعی شما بدن ذهنی را به عنوان ذهن خود درک می کنید. شما فکر می کنید، تصاویری در تخیل خود می بینید(چشم ذهنی) ، شما می توانید صدا و اصوات را در {ذهن خود} بشنوید . تمام این پدیده ها در بدن ذهنی اتفاق می افتد.
    تمام بدن های زیر چهار کالبد، به یک جهان (plane) ربط دارند. آنها جهان های افقی هستند. حالا این بدن چهارم عمودی است. بنابراین جدار بین بدن چهارم و پنجم بزرگتر از جدار مابین بدنهای زیرین است. به خاطر اینکه دید معمول ما افقی است نه عمودی ما کنار به کنار (به اصطلاح خودمان side by side) می بینیم نه بالا و پایین.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    چاکرای آناهیتا یا قلب

    این چاکرا از دیگر چاکراها مهمتر است.چرا که شما را قادر می سازد خدا ، عشق پاک و همه چیز و همه کس را احساس کنید. ابراز محبت کردن دوست داشتن عشق ورزیدن ؛ دلسوزی ، عشق بدون قید شرط همه و همه از امکانات این چاکرا می باشد.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    بدن پنجم بدن روحانی

    بعد از پنجمین بدن به قلمرو و بعد دیگری وارد می شوید.حرکت از بدن اول به سمت بدن چهارم از خارج به داخل است . از بدن چهارم به پنجم از پایین به بالا است.بدن پنجم تواناترین بدن است. آن بدنی است که بالاترین حالت ممکن بودن و شدن (possible) راکه برای بشر متصور است را درون آن پیدامیکند. بالاترین حالت فردی است. اوج عشق ، اوج دلسوزی و اوج هر چیز قیمتی و با ارزش.بطوری که ناراحتی درون آن گم می شود.
    در بدن پنجم مسئله بالا و پایین و یا بیرون و داخل نیست . بلکه مسئله با نفس(ضمیر) یا بدون نفس بودن است.
    به خاطر این هست که وقتی بدن پنجم حس می شود شخص فکر می کند دیگر تمام است و پنج بدن بیشتر ندارد نه هفتت بدن. در حالی که این آخری نیست. احساس یکی بودن جدید است.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    چاکرای پنجم چاکرای گلو

    این چاکرا نور آبی روشن را از خود ساطع می کند که یک نور آبی خالی نیست بلکه نور واضح و روشن آبی است. وقتی این چاکرا خالص باشد آنگاه شخص آشکارا نداشتن لغزش درونی را احساس می کند. احساس قدرت می کند. قدرت نه به معنای داشتن نیرو بلکه قدرت در آسایش درونی.وقتی که دو نفر انرژی حاصل از چاکرای گلو را باهم مخلوط می کنند می توانند با هم فعالانه صحبت کنند. اگر یکی از آنها بخواهد بر دیگری چیره شود (منفی) آنگاه هر نور آبی ارتعاش یافته از چاکراهای مشترک شروع به کدر شدن می کند.
     

    nadia.seif

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/01
    ارسالی ها
    331
    امتیاز واکنش
    1,229
    امتیاز
    401
    محل سکونت
    یزد
    بدن ششم بدن کیهانی

    برای رفتن به بدن هفتم ازبدن ششم هیچ متدی وجود ندارد.در بدن پنجم متد گمشدن بود اما در اینجا متدی وجود ندارد حتی اگر از بدن ششم عبور کنید فقط هیچ می بینید.این امکان وجود ندارد که از هستی به عدم رفت. این فقط یک پرشی است بی علت. اگر علتی وجود داشته باشد تسلسل اتفاق می افتد بنابراین در مورد رفتن از بدن ششم به هفتم حتی نمی توان سخن گفت.
     
    بالا