- عضویت
- 2016/11/28
- ارسالی ها
- 4,013
- امتیاز واکنش
- 9,544
- امتیاز
- 746
شیدایی[۱] یا مانیا (به انگلیسی: mania) عکس حالت افسردگی است. در شیدایی خُلق[واژهنامه ۱] و انرژی بیمار بسیار بالاست. تظاهرهای اصلی مانیا عبارت اند از نشاطزدگی[واژهنامه ۲][۲]، تحـریـ*کپذیری، پرکاری و عقاید خودمهمانگاری [واژهنامه ۳]. خلق بالا به صورت شادی، خوشبینی افراطی[واژهنامه ۴] و خوشحالی سرایت کننده تظاهر میکند. ممکن است خُلق بیمار در طول روز تغییر کند، مثلاً صبح مانیک و شب افسرده باشد، هرچند که مانندافسردگی شدید تغییرات منظمی ندارد.
مانیا به دلیل دارو (مانند فنیل پروپانول امین) یا تومورهای مغزی نیز به وجود میآید، ولی اغلب به عنوان قسمتی از اختلال دوقطبی[واژهنامه ۵] شناخته میشود. در این بیماری حملات دورهای مانیا و افسردگی دیده میشود.
دلیل نامگذاریویرایش
ما برای اعتماد به یکدیگر به خوشبینی و دلشادی نیاز داریم اما خوشبینی بیش از اندازه، ما را از واقعیتهای زندگی دور خواهد کرد و «شیدایی» را در ما شکل میدهد و در مقابل زمانیکه احساس بدبینی و درماندگی میکنیم، هیجانرفتار ما بیانگر «افسردگی» است و نسبت به انتظارهای خود و هرآنچه که پیرامون خود میبینیم، بیعلاقه و غمگین میشویم. در افسردگی همانند یک «سرماخوردگی روانی»، انرژی آزاد فروکش کرده است. اما در شیدایی، افراد بسیار تلقینپذیر میشوند، پیشنهادهای دیگران را بهراحتی میپذیرند و با سادهدلی رفتار میکنند. فردی که در حالت شیدایی است، تصویر درستی از موقعیت واقعی ندارد مثلاً ممکن است درست در زمانیکه او را از کار برکنار کردهاند به خریدهای غیرضروری پرهزینه روی آورد تا به این روش بر احساس درماندگی خود سرپوش بگذارد. در واقع آنها از یک درماندگی و افسردگی عمیق رنج میبرند. همچنین قضاوت اشتباهی دربارهٔ دیگران دارد مثلاً اطرافیان خود را به دو گروه خیلی خوب و خیلی بد تقسیم میکند و همه چیز را سیاه و سفید میبیند. به عبارتی فردی که صبح خیلی بد بوده است، ناگهان عصر همان روز در گروه خیلی خوب قرار میگیرد که علت آن ناتوانی فرد در کنارآمدن با احساسات دوسوگرای خود میباشد. افراد افسرده نیز اطرافیان خود را به دو گروه سیاه و سفید تقسیم میکنند، اما آنها بهسادگی شناخت خود را دربارهٔ دیگران تغییر نمیدهند و همیشه در ذهنشان مردمانی خوب و مردمان دیگر بد میمانند. در شیدایی با وجود پُرکاری فرد در انجام کارها، نمیتوان به آسانی تمرکز کرد و کارها را به انتها رساند و در این معنی، انرژی آزاد هدر میرود. اگر چه افراد شیدا به دلیل انرژی آزاد افزایش یافته، دچار «پرش افکار» و درهم ریختگی تصاویر هیجان رفتاری هستند، افراد افسرده نیز به دلیل به کارگیری مکانیسم سرکوبی دچار خودگوییهای منفی میباشند طوری که آنها را نسبت به جهان پیرامون، بدبین و درمانده میکند. چنین رویهای انرژی آزاد آنها را به شکل انرژی درونی زیستی و روانی انباشته میکند و در شرایط بازگشت افکار هیجانی سرکوب شده در هشیاری، مدام با خود حرف میزنند تا اجازهٔ آزاد شدن انرژی هیجانی درونی را ندهند زیرا از آن واهمه دارند.[۳]
نشانههاویرایش
بیمار لباسهایی با رنگ روشن میپوشد و با شدت یافتن بیماری ظاهرش نامرتب میشود. بیماران مانیک دچار پُرفعالیتی[واژهنامه ۶][۴] اند که منجر به خستگی جسمی میشود. همچنین به آسانی کارها را ناتمام رها میکنند و کار جدیدی را شروع میکنند و به اصطلاح حواسپرت[واژهنامه ۷][۵] اند.
خواب غالباً کاهش و اشتها افزایش مییابد و میل جنـ*ـسی بالایی وجود دارد. بیمار حراف شده زیاد و سریع صحبت میکند که نشان دهنده سرعت بالای تفکر است که فشار کلام[واژهنامه ۸] نامیده میشود. حرکت سریع و پرشهای چشمان و دائماً گم کردن موضوعات و رشته سخن، نیز گویای همین امور است. با شدید شدن بیماری، پَرِش افکار[واژهنامه ۹] پدید میآید. بسیاری از بیماران ولخرج میشوند. بیماران هیجان زده و ممکن است تحـریـ*ک پذیر باشند؛ و گاهی اشتها نیز کاهش پیدا میکند.
افکار خودبزرگبینی[واژهنامه ۱۰] شایع است؛ مثلاً ممکن است خود را رهبر، پیامبری مذهبی، منتخبی خاص یا اندیشمندی جهت راهنمایی مسئولان کشور بداند. گاهی دچار هذیان گزند و آسیب میشود و فکر میکند دیگران به دلیل اهمیتش قصد توطئه علیه او را دارند. هذیانها اغلب با گذشت زمان تغییر میکنند. توهم هم در موارد شدید ایجاد میشود که با خلق هماهنگ است و در طول زمان دچار تغییر میشود.
بینش[واژهنامه ۱۱] همواره مختل است و بیمار دلیلی برای جلوگیری از افکار خودبزرگ بینی یا محدود کردن ولخرجی خود نمیبیند. او به ندرت خود را بیمار میداند و نیازی به درمان احساس نمیکند.
تشخیص بیماری شیداییویرایش
تشخیص بیماری شیدایی بر اساس دیاسام (ملاکهای DSM-IV-TRR برای انواع اختلالات شخصیتی که در اینجا معطوف به بیماری شیدایی است) الف) در دوره مشخصی که حداقل یک هفته طول بکشد، خُلق به شکلی غیرطبیعی و مداوم بالا، گشاده، یا تحـریـ*ک پذیر باشد (اگر بستری کردن بیمار ضرورت پیدا کرد، مدت این دوره میتواند کمتر از یک هفته هم باشد).
ب) طی دورهای که خُلق به هم ریخته است، حداقل سه تا (و اگر خُلق فقط تحـریـ*ک پذیر است، حداقل چهار تا) از علائم زیر به طور مداوم و به حد چشمگیری وجود داشته باشد:
اعتماد به نفس بیش از حد، یا خودبزرگ بینی.کاهش نیاز به خواب (مثلاً فقط سه ساعت خوابیده باشد، اما احساس کند سرحال است).پرحرفی بیش از معمول، یا احساس فشار در صورت صحبت نکردن.پَرِش افکار یا این احساس ذهنی که افکار دارند با هم مسابقه میدهند.حواس پرتی (یعنی توجه فرد فوراً به محرکهای بیرونی بیاهمیت یا بی ارتباط با او جلب شود).افزایش فعالیتهای معطوف به هدف (اعم از فعالیتهای اجتماعی، شغلی، تحصیلی، یا جنـ*ـسی)، یا سرآسیمگی روانی-حرکتی.پرداختن بیش از حد به امور لـ*ـذت بخشی که به احتمال زیاد عواقب ناراحتکنندهای دارند (مثل افتادن به دام ولخرجیهای بی حدوحساب، بی ملاحظگیهای جنـ*ـسی، یا سرمایهگذاریهای احمقانه و در مورد افرادی با موقعیتهایی که از امکان پرداختن به موضوعات قبل محرومند و یا شرایطی دیگر دارند میتوان به اسراف یا از بین بردن یا بخشیدن اموال افراد دیگر و ولگردیهایی با اعمال و رفتارهایی عجیب مثل جابجا کردن اجسام بیاهمیت و یا مثلاً خروجهایی در زمانهایی عجیب مثل ۳صبح، از منزل، بدون هدفی عادی و عقلانی مثل قدم زدن در هوای آزاد، اشاره برد).
پ) علائم مذکور در بالا (بخش ب) جزو ملاکهای دوره مختلط نباشد.
ت) به هم ریختگی خُلق به قدری شدید باشد که کارکردهای شغلی، یا فعالیتهای معمول اجتماعی، یا روابط فرد با دیگران را به وضوح مختل کرده باشد، یا برای آنکه مانع از صدمه رساندن فرد به خودش و دیگران شود، مجبور به بستری کردنش باشند، یا خصایص روان پریشانه وجود داشته باشد.
ث) علائم مذکور از اثرات مستقیم یک ماده (مثلاً یکی از موارد سوء مصرف، یک داروی طبی، یا درمانهای دیگر) یا یک بیماری طب عمومی (مثل پرکاری تیروئید) ناشی نشده باشد.
نکته: دورههای شبه مانیکی را که به وضوح بر اثر درمانهای جسمی ضدافسردگی (مثل دارو، درمان با تشنج الکتریکی، یا نوردرمانی) به وجود آمده است، نباید مؤید تشخیص اختلال دوقطبی دانست.[۶]
انواع بیماری شیداییویرایش
بیماری شیدایی به سه نوع خفیف، متوسط و شدید طبقهبندی میشود.
بیماری نیمهشیدایی[۷] یا شیدایی خفیف[واژهنامه ۱۲]: افزایشفعالیت بدنی و تکلم، خلق متغیر و ولخرجی وجود دارد.
بیماری شیدایی متوسط: فعالیت زیاد به همراه فشار کلام و تکلم سازماننیافته[واژهنامه ۱۳]، خلق یوفوریک که با دورههای بی قراری و افسردگی قطع میشود و افکار خود بزرگ بینی ممکن است هذیانی شوند.
بیماری شیدایی شدید: فعالیت شدید غیرقابل کنترل و افکار درهمریخته و هذیان عجیب و غریب[واژهنامه ۱۴] و توهم هم به وجود میآید. ندرتاً بیمار بدون حرکت و گنگ میشود یعنی دچار بُهت ناشی از شیدایی [واژهنامه ۱۵] در موارد شدید بیمار حالت روانپریشی (سایکوز) دارد.
بیماریزاییویرایش
ممکن است بیمار زمینه ارثی داشته باشد، بروز همزمان این مشکل در دوقلوهای تک تخمکی بین ۹۰–۳۳٪ متغیر است. مسائل محیطی مانند احساس طرد شدن نیز در بروز بیماری مؤثر است. به نظر میرسد افزایش نوروترانسمیترسروتونین در لوب تمپورال مغز عامل مهمی در بیماری باشد.
همچنین کمبود ویتامین ب-۱۲ باعث بوجود آمدن نشانههای بالینی بیماری شیدایی میشود.[۸]
درمانویرایش
الف - درمان دارویی: به طور کلی دو گروه دارویی یکی تثبیت کنندههای خلق (مانند لیتیم کربنات و والپروات سدیم) و گروه دوم داروهای آنتی سایکوتیک(مانندهالوپریدول و کلرپرومازین) در درمان بیماری شیدایی به کار میروند. درمان این بیماری طولانی مدت است بخصوص اگر دورههای بیماری تکرار شونده باشد و دارودرمانی با رواندرمانی مؤثر است.
برای افسردگی بعد از دوره مانیا از انواع ضد افسردگی های رایج استفاده می شوند.
ب-رواندرمانی:
رفتاردرمانی: کنترل رفتارهای تکانشی از طریق تقویت و اقتصاد ژتونی
خانواده درمانی:اصلاح تعاملات معیوب درخانواده به دلیل رفتارهای تکانشی بیمار، محافظت از بیماران و سایرین (مهار فیزیکی)
ج-شوک الکتریکی: در صورت محدودیت در درمان دارویی، شکست در دارو درمانی، علائم حاد یا شدید که میتواند تهدیدی برای خود یا دیگران باشد.
واژهنامهویرایش
↑ انگلیسی: mood↑ انگلیسی: elation↑ انگلیسی: self-important ideas↑ انگلیسی: undue optimism↑ انگلیسی: bipolar disorder↑ انگلیسی: overactivity↑ انگلیسی: distractible↑ انگلیسی: pressure of speech↑ انگلیسی: flight of idea↑ انگلیسی: grandiose↑ انگلیسی: insight↑ انگلیسی: Hypomania↑ انگلیسی: disorganised speech↑ انگلیسی: bizarre↑ انگلیسی: manic stupor
مانیا به دلیل دارو (مانند فنیل پروپانول امین) یا تومورهای مغزی نیز به وجود میآید، ولی اغلب به عنوان قسمتی از اختلال دوقطبی[واژهنامه ۵] شناخته میشود. در این بیماری حملات دورهای مانیا و افسردگی دیده میشود.
دلیل نامگذاریویرایش
ما برای اعتماد به یکدیگر به خوشبینی و دلشادی نیاز داریم اما خوشبینی بیش از اندازه، ما را از واقعیتهای زندگی دور خواهد کرد و «شیدایی» را در ما شکل میدهد و در مقابل زمانیکه احساس بدبینی و درماندگی میکنیم، هیجانرفتار ما بیانگر «افسردگی» است و نسبت به انتظارهای خود و هرآنچه که پیرامون خود میبینیم، بیعلاقه و غمگین میشویم. در افسردگی همانند یک «سرماخوردگی روانی»، انرژی آزاد فروکش کرده است. اما در شیدایی، افراد بسیار تلقینپذیر میشوند، پیشنهادهای دیگران را بهراحتی میپذیرند و با سادهدلی رفتار میکنند. فردی که در حالت شیدایی است، تصویر درستی از موقعیت واقعی ندارد مثلاً ممکن است درست در زمانیکه او را از کار برکنار کردهاند به خریدهای غیرضروری پرهزینه روی آورد تا به این روش بر احساس درماندگی خود سرپوش بگذارد. در واقع آنها از یک درماندگی و افسردگی عمیق رنج میبرند. همچنین قضاوت اشتباهی دربارهٔ دیگران دارد مثلاً اطرافیان خود را به دو گروه خیلی خوب و خیلی بد تقسیم میکند و همه چیز را سیاه و سفید میبیند. به عبارتی فردی که صبح خیلی بد بوده است، ناگهان عصر همان روز در گروه خیلی خوب قرار میگیرد که علت آن ناتوانی فرد در کنارآمدن با احساسات دوسوگرای خود میباشد. افراد افسرده نیز اطرافیان خود را به دو گروه سیاه و سفید تقسیم میکنند، اما آنها بهسادگی شناخت خود را دربارهٔ دیگران تغییر نمیدهند و همیشه در ذهنشان مردمانی خوب و مردمان دیگر بد میمانند. در شیدایی با وجود پُرکاری فرد در انجام کارها، نمیتوان به آسانی تمرکز کرد و کارها را به انتها رساند و در این معنی، انرژی آزاد هدر میرود. اگر چه افراد شیدا به دلیل انرژی آزاد افزایش یافته، دچار «پرش افکار» و درهم ریختگی تصاویر هیجان رفتاری هستند، افراد افسرده نیز به دلیل به کارگیری مکانیسم سرکوبی دچار خودگوییهای منفی میباشند طوری که آنها را نسبت به جهان پیرامون، بدبین و درمانده میکند. چنین رویهای انرژی آزاد آنها را به شکل انرژی درونی زیستی و روانی انباشته میکند و در شرایط بازگشت افکار هیجانی سرکوب شده در هشیاری، مدام با خود حرف میزنند تا اجازهٔ آزاد شدن انرژی هیجانی درونی را ندهند زیرا از آن واهمه دارند.[۳]
نشانههاویرایش
بیمار لباسهایی با رنگ روشن میپوشد و با شدت یافتن بیماری ظاهرش نامرتب میشود. بیماران مانیک دچار پُرفعالیتی[واژهنامه ۶][۴] اند که منجر به خستگی جسمی میشود. همچنین به آسانی کارها را ناتمام رها میکنند و کار جدیدی را شروع میکنند و به اصطلاح حواسپرت[واژهنامه ۷][۵] اند.
خواب غالباً کاهش و اشتها افزایش مییابد و میل جنـ*ـسی بالایی وجود دارد. بیمار حراف شده زیاد و سریع صحبت میکند که نشان دهنده سرعت بالای تفکر است که فشار کلام[واژهنامه ۸] نامیده میشود. حرکت سریع و پرشهای چشمان و دائماً گم کردن موضوعات و رشته سخن، نیز گویای همین امور است. با شدید شدن بیماری، پَرِش افکار[واژهنامه ۹] پدید میآید. بسیاری از بیماران ولخرج میشوند. بیماران هیجان زده و ممکن است تحـریـ*ک پذیر باشند؛ و گاهی اشتها نیز کاهش پیدا میکند.
افکار خودبزرگبینی[واژهنامه ۱۰] شایع است؛ مثلاً ممکن است خود را رهبر، پیامبری مذهبی، منتخبی خاص یا اندیشمندی جهت راهنمایی مسئولان کشور بداند. گاهی دچار هذیان گزند و آسیب میشود و فکر میکند دیگران به دلیل اهمیتش قصد توطئه علیه او را دارند. هذیانها اغلب با گذشت زمان تغییر میکنند. توهم هم در موارد شدید ایجاد میشود که با خلق هماهنگ است و در طول زمان دچار تغییر میشود.
بینش[واژهنامه ۱۱] همواره مختل است و بیمار دلیلی برای جلوگیری از افکار خودبزرگ بینی یا محدود کردن ولخرجی خود نمیبیند. او به ندرت خود را بیمار میداند و نیازی به درمان احساس نمیکند.
تشخیص بیماری شیداییویرایش
تشخیص بیماری شیدایی بر اساس دیاسام (ملاکهای DSM-IV-TRR برای انواع اختلالات شخصیتی که در اینجا معطوف به بیماری شیدایی است) الف) در دوره مشخصی که حداقل یک هفته طول بکشد، خُلق به شکلی غیرطبیعی و مداوم بالا، گشاده، یا تحـریـ*ک پذیر باشد (اگر بستری کردن بیمار ضرورت پیدا کرد، مدت این دوره میتواند کمتر از یک هفته هم باشد).
ب) طی دورهای که خُلق به هم ریخته است، حداقل سه تا (و اگر خُلق فقط تحـریـ*ک پذیر است، حداقل چهار تا) از علائم زیر به طور مداوم و به حد چشمگیری وجود داشته باشد:
اعتماد به نفس بیش از حد، یا خودبزرگ بینی.کاهش نیاز به خواب (مثلاً فقط سه ساعت خوابیده باشد، اما احساس کند سرحال است).پرحرفی بیش از معمول، یا احساس فشار در صورت صحبت نکردن.پَرِش افکار یا این احساس ذهنی که افکار دارند با هم مسابقه میدهند.حواس پرتی (یعنی توجه فرد فوراً به محرکهای بیرونی بیاهمیت یا بی ارتباط با او جلب شود).افزایش فعالیتهای معطوف به هدف (اعم از فعالیتهای اجتماعی، شغلی، تحصیلی، یا جنـ*ـسی)، یا سرآسیمگی روانی-حرکتی.پرداختن بیش از حد به امور لـ*ـذت بخشی که به احتمال زیاد عواقب ناراحتکنندهای دارند (مثل افتادن به دام ولخرجیهای بی حدوحساب، بی ملاحظگیهای جنـ*ـسی، یا سرمایهگذاریهای احمقانه و در مورد افرادی با موقعیتهایی که از امکان پرداختن به موضوعات قبل محرومند و یا شرایطی دیگر دارند میتوان به اسراف یا از بین بردن یا بخشیدن اموال افراد دیگر و ولگردیهایی با اعمال و رفتارهایی عجیب مثل جابجا کردن اجسام بیاهمیت و یا مثلاً خروجهایی در زمانهایی عجیب مثل ۳صبح، از منزل، بدون هدفی عادی و عقلانی مثل قدم زدن در هوای آزاد، اشاره برد).
پ) علائم مذکور در بالا (بخش ب) جزو ملاکهای دوره مختلط نباشد.
ت) به هم ریختگی خُلق به قدری شدید باشد که کارکردهای شغلی، یا فعالیتهای معمول اجتماعی، یا روابط فرد با دیگران را به وضوح مختل کرده باشد، یا برای آنکه مانع از صدمه رساندن فرد به خودش و دیگران شود، مجبور به بستری کردنش باشند، یا خصایص روان پریشانه وجود داشته باشد.
ث) علائم مذکور از اثرات مستقیم یک ماده (مثلاً یکی از موارد سوء مصرف، یک داروی طبی، یا درمانهای دیگر) یا یک بیماری طب عمومی (مثل پرکاری تیروئید) ناشی نشده باشد.
نکته: دورههای شبه مانیکی را که به وضوح بر اثر درمانهای جسمی ضدافسردگی (مثل دارو، درمان با تشنج الکتریکی، یا نوردرمانی) به وجود آمده است، نباید مؤید تشخیص اختلال دوقطبی دانست.[۶]
انواع بیماری شیداییویرایش
بیماری شیدایی به سه نوع خفیف، متوسط و شدید طبقهبندی میشود.
بیماری نیمهشیدایی[۷] یا شیدایی خفیف[واژهنامه ۱۲]: افزایشفعالیت بدنی و تکلم، خلق متغیر و ولخرجی وجود دارد.
بیماری شیدایی متوسط: فعالیت زیاد به همراه فشار کلام و تکلم سازماننیافته[واژهنامه ۱۳]، خلق یوفوریک که با دورههای بی قراری و افسردگی قطع میشود و افکار خود بزرگ بینی ممکن است هذیانی شوند.
بیماری شیدایی شدید: فعالیت شدید غیرقابل کنترل و افکار درهمریخته و هذیان عجیب و غریب[واژهنامه ۱۴] و توهم هم به وجود میآید. ندرتاً بیمار بدون حرکت و گنگ میشود یعنی دچار بُهت ناشی از شیدایی [واژهنامه ۱۵] در موارد شدید بیمار حالت روانپریشی (سایکوز) دارد.
بیماریزاییویرایش
ممکن است بیمار زمینه ارثی داشته باشد، بروز همزمان این مشکل در دوقلوهای تک تخمکی بین ۹۰–۳۳٪ متغیر است. مسائل محیطی مانند احساس طرد شدن نیز در بروز بیماری مؤثر است. به نظر میرسد افزایش نوروترانسمیترسروتونین در لوب تمپورال مغز عامل مهمی در بیماری باشد.
همچنین کمبود ویتامین ب-۱۲ باعث بوجود آمدن نشانههای بالینی بیماری شیدایی میشود.[۸]
درمانویرایش
الف - درمان دارویی: به طور کلی دو گروه دارویی یکی تثبیت کنندههای خلق (مانند لیتیم کربنات و والپروات سدیم) و گروه دوم داروهای آنتی سایکوتیک(مانندهالوپریدول و کلرپرومازین) در درمان بیماری شیدایی به کار میروند. درمان این بیماری طولانی مدت است بخصوص اگر دورههای بیماری تکرار شونده باشد و دارودرمانی با رواندرمانی مؤثر است.
برای افسردگی بعد از دوره مانیا از انواع ضد افسردگی های رایج استفاده می شوند.
ب-رواندرمانی:
رفتاردرمانی: کنترل رفتارهای تکانشی از طریق تقویت و اقتصاد ژتونی
خانواده درمانی:اصلاح تعاملات معیوب درخانواده به دلیل رفتارهای تکانشی بیمار، محافظت از بیماران و سایرین (مهار فیزیکی)
ج-شوک الکتریکی: در صورت محدودیت در درمان دارویی، شکست در دارو درمانی، علائم حاد یا شدید که میتواند تهدیدی برای خود یا دیگران باشد.
واژهنامهویرایش
↑ انگلیسی: mood↑ انگلیسی: elation↑ انگلیسی: self-important ideas↑ انگلیسی: undue optimism↑ انگلیسی: bipolar disorder↑ انگلیسی: overactivity↑ انگلیسی: distractible↑ انگلیسی: pressure of speech↑ انگلیسی: flight of idea↑ انگلیسی: grandiose↑ انگلیسی: insight↑ انگلیسی: Hypomania↑ انگلیسی: disorganised speech↑ انگلیسی: bizarre↑ انگلیسی: manic stupor